انقلاب ۵۷: گزارشهایی از چهلسال پیش
جمهوری اسلامی در چهل سال سپریشده از انقلاب ۱۳۵۷ قساوت و مهارتش در سرکوب و خفقان را پنهان نکرده است. اما این خشونت عریان چهلساله عدهای را به اشتباه انداخته که پیش از آن گویی حکومتی دموکراتیک بر سر کار بود یا به قول واقعگراترانشان، یک حکومت عادی که مثل همه حکومتها اشتباهاتی داشت.
در دوران تغییرات ریشهای احساس ناامنی رواج دارد و غیرعادی نیست. حتی پناهبردن به نوستالژی برای گذشته باشکوه تخیلی و ازدسترفته هم غیرعادی نیست. اما خطرناک است.
این خطر در دوران انقلاب ۱۳۵۷ نیز خود را نشان داد. مبارزهی استقلالطلبانه و آزادیخواهانه انقلاب ایران از گرایشهای نوستالژیک برای بازگشت به آغاز اسلام، هویت ایرانی و فرهنگ اصیل ایرانی مصون نبود. نوستالژیای که در نظریهپردازی مفهوم «غربزدگی» هم خود را نشان میداد.
ژاک دریدا، فیلسوف فرانسوی استدلال میکند که کلیدداران آرشیوها حق تفسیر آنها و ساختن روایتهای خودشان از تاریخ را نیز انحصاری کردهاند. پس از بر سر کارآمدن جمهوری اسلامی، سرکوب بیرحمانه مخالفان، و تبعید ناخواسته بسیاری از جمله طرفداران نظام شاهنشاهی، آرشیوها و روایتهای مربوط به انقلاب ۱۳۵۷ نیز به چنین سرنوشتی دچار شدهاند.
برای دورماندن از تحریف تاریخ به دست حامیان و ایدئولوگهای دولتهای پیش و پس از انقلاب، به سراغ گزارشهایی رفتهایم که پیش از تثبیت قدرت جمهوری اسلامی و در ماههای آخر سلطنت یا ماههای ابتدایی پس از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ نوشته شدند.
یک سال منتهی به پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ در ایران مملوء از اعتراضها، تحولات غیرمنتظره سیاسی و تلاشهای سیاستگذارانه شاه برای فروخواباندن آتش جنبش مردمی بود.
برای دورماندن از تحریف تاریخ به دست حامیان و ایدئولوگهای دولتهای پیش و پس از انقلاب، به سراغ گزارشهایی رفتیم که به شکل عینی رویدادهای آن دوران را روایت میکنند. تقویم رویدادهای انقلاب که در زیر میآید، درست پس از پیروزی انقلاب با فاصله اندکی از آن در نخستین شماره سال ۱۹۸۰ ژورنال «مطالعات ایران» (Iranian Studies) منتشر شد.
◄قسمت اول: رخدادهای دوره برآمد انقلاب: دی ۵۶ تا مرداد ۵۷
قسمت دوم، ۱ مرداد ۱۳۵۷ – ۱ دی ۱۳۵۷
۱ – ۲ مرداد / ۲۳-۲۴ ژوئیه: پس از برگزاری خاکسپاری آیتالله احمد کافی در مشهد شورش شد. حدود ۴۰ تن از مردم کشته شدند.
۱۴ مرداد / ۵ اوت: شاه در پیامی تلویزیونی به مردم از برگزاری انتخابات آزاد و ارائه آزادیهایی به سبک غرب حمایت کرد.
۱۹ مرداد / ۱۰ اوت: بازداشت یک رهبر دینی محلی در اصفهان به شورشی گسترده ختم شد. روز بعد حکومت نظامی برقرار شد و سربازان ارتش با تانک وارد خیابانهای اصفهان شدند. ۴ تن کشته شدند و ۶۶ تن مجروح.
در شیراز نیز درگیری بین تظاهرکنندگان و پلیس به کشتهشدن چندین تن و مجروحیت ۲۰۰ تن دیگر انجامید.
۲۲ مرداد / ۱۳ اوت: انفجار بمب در یک رستوران در تهران یک کشته و ۴۰ مجروح برجای گذاشت. ۱۰ آمریکایی در میان مجروحان بودند.
۲۳ مرداد / ۱۴ اوت: نیروهای مسلح ایران در واکنش به ناآرامیهای خشونتبار در تمام شهرهای عمده ایران وضعیت آمادهباش اعلام کرد.
۲۶ مرداد / ۱۷ اوت: حکومت سازمان آزادیبخش فلسطین را به دستداشتن در ناآرامیها متهم کرد.
۲۷ مرداد / ۱۸ اوت: آتشسوزی عمدی در سینمایی در مشهد سه تن را کشت.
۲۸ مرداد / ۱۹ اوت: ۴۳۰ تن در آتشسوزی عمدی سینما رکس آبادان کشته شدند. پلیس ۱۰ متهم را بازداشت کرد. رئیس پلیس گفت پنج تن از متهمان «مارکسیستهای اسلامگرا» هستند و به انجام این آتشسوزی اعتراف کردهاند.
۲۹ مرداد / ۲۰ اوت: دو سینما در رضائیه و شیراز به آتش کشیده شدند. کسی کشته نشد.
۳۱ مرداد – ۳ شهریور / ۲۲ – ۲۵ اوت: شورشهای ضدشاه در مراسم خاکسپاری قربانیان آتشسوزی سینما رکس آبادان رخ داد. جمعیت فریاد میزد: «مرگ بر شاه». راهپیمایان به ساختمانهای دولتی حمله کردند و با پلیس درگیر شدند. سربازان ارتش برای برقراری نظم وارد شهر شدند. مخالفان میگفتند «عوامل شاه» مسئول آتشسوزی هستند.
۵ شهریور / ۲۷ اوت: شاه جمشید آموزگار را از نخستوزیری برکنار کرد. جعفر شریفامامی برای رهبری یک دولت آشتی ملی جایگزین او شد. او قول داد که انتخابات آزاد برگزار کند و از تأسیس حزبهای سیاسی «مشروع» حمایت کند. حکومت عقبنشینیهایی در برابر عناصر دینی انجام داد: سمت وزیر مشاور در امور زنان را حذف کرد، قمارخانهها و کازینوها را تعطیل کرد، و تقویم شمسی اسلامی را جایگزین تقویم شاهنشاهی کرد که تنها سه سال پیش به تقویم رسمی بدل شده بود.
۷ شهریور / ۲۹ اوت: ۱۴ گروه سیاسی اعلام کردند که میخواهند به احزاب سیاسی قانونی بدل شوند.
۹ شهریور / ۳۱ اوت: ۱۰ تن در مشهد در راهپیمایی چهلم کشتهشدگان شورش پیشین در این شهر کشته شدند.
۱۱ شهریور / ۲ سپتامبر: شورش در تهران، مشهد و دیگر شهرهای بزرگ.
۱۲ شهریور / ۳ سپتامبر: آیتالله شریعتمداری در واکنش به برنامه شریفامامی به حکومت جدید سه ماه فرصت داد تا به خواستههای پیشین او از ۱۲ ژوئیه پاسخ دهد.
آیتالله خمینی «ریاکاری» حکومت جدید را محکوم کرد و خواهان سرنگونی رژیم شد.
اتحاد نیروهای جبهه ملی برنامهای ۱۲ مادهای منتشر کرد و اعتبار دولت جدید را منوط به پیادهسازی فوری برنامه آنها دانست. این برنامه شامل آزادی تمام زندانیان سیاسی، انحلال ساواک و قانونیکردن همهی جنبشهای سیاسی میشد.
۱۳ شهریور / ۴ سپتامبر: حدود ۲۰۰ هزار تظاهرکننده در پایان ماه رمضان خواهان بازگشت آیتالله خمینی و انتساب او به ریاست حکومت شدند.
۱۵ شهریور / ۶ سپتامبر: حکومت تمام راهپیماییهای بدون مجوز را ممنوع و اعلام کرد که «نیروهای امنیتی راهپیماییکنندگانها را متفرق خواهند کرد.»
۱۶ شهریور / ۷ سپتامبر: ۱۰۰ هزار تن در واکنش به ممنوعیت تظاهرات بدون مجوز در تهران جمع شدند. راهپیمایان شعار سرنگونی شاه و برقراری «جمهوری اسلامی» سر دادند.
۱۷ شهریور / ۸ سپتامبر: حکومت در تهران و ۱۱ شهر بزرگ دیگر حکومت نظامی اعلام کرد. هزاران تظاهرکننده در تهران علیه دستور حکومت نظامی با سربازان درگیر شدند. سربازان به روی آنها آتش گشودند. شمار کشتهشدگان در «جمعه سیاه» بین ۹۵ تا ۲۵۰ تن تخمین زده شد و مخالفان آمار کشتهشدگان را بین دو هزار تا سه هزار تن اعلام کردند.
۱۸ شهریور / ۹ سپتامبر: ارتش دستور سانسور مطبوعات را داد.
۱۹ شهریور / ۱۰ سپتامبر: کارتر، رئیسجمهوری آمریکا با شاه تلفنی گفتوگو کرد تا بر ادامه حمایت واشنگتن از رژیم او تأکید کند.
۲۰ شهریور / ۱۱ سپتامبر: شاه ناآرامیهای خشونتبار علیه رژیم را به «سازمانهای برانداز بینالمللی» مربوط دانست.
انجمن حقوقدانان ایران برقراری مقررات حکومت نظامی و کشتار «مردم بیگناه» را محکوم کرد و خلاف قانون اساسی شمرد زیرا دولت جدید پیش از برقراری حکومت نظامی از پارلمان رأی موافق نگرفته است.
۲۱ شهریور / ۱۲ سپتامبر: فعالان سرشناس ضدرژیم به اتهام فعالیتهای براندازانه علیه دولت زندانی شدند. شماری از وزیران سابق، کارمندان ارشد دولتی و صاحبان کسبوکار نیز به جرم فساد و رشوه بازداشت شدند.
محسن پزشکپور، رهبر حزب پان ایرانیست، دولت را در تلویزیون به «قتل عام» در جریان فرونشاندن شورشهای ۸ سپتامبر متهم کرد.
۲۳ شهریور / ۱۴ سپتامبر: آیتالله خمینی و آیتالله شریعتمداری از پیروانشان خواستند تا به مقاومت انفعالی دست بزنند و از درگیری بیشتر با نیروهای امنیتی پرهیز کنند.
۲۵ شهریور / ۱۶ سپتامبر: مجلس در نشستی که یکسوم نمایندگان غایب بودند، به دولت شریفامامی رأی اعتماد داد.
طبس در شرق ایران زلزله آمد. ۱۱ هزار تن جانشان را از دست دادند.
۲۶ شهریور / ۱۷ سپتامبر: مجلس وضع مقررات حکومت نظامی برای تهران و دیگر شهرهای بزرگ را تأیید کرد.
۲ مهر / ۲۴ سپتامبر: ۱۰ هزار کارگر نفتی شرکت خدمات نفت ایران در خوزستان در اعتراض به دستمزدهای پایین و مشکلات سیاسی دست به اعتصاب زدند. اعتصاب و دیگر اقدامات مخالفان در حوزه صنعت علیه حکومت به دیگر بخشها نیز به سرعت سرایت کرد.
۴ مهر / ۲۶ سپتامبر: شاه در دستوری اعضای خانوادهی سلطنتی را از معاملات مالی با سازمانهای حکومتی یا شرکتهای دارای مراودات مالی با دولت منع کرد.
۸ مهر / ۳۰ سپتامبر: اعتصاب کارگران و کارمندان مخابرات مشکلاتی جدی در تلفنهای راه دور و ارتباطات تلکسی ایجاد کرد.
۹ مهر / ۱ اکتبر: مخالفان برای اعتراض به حصر خانگی آیتالله خمینی در عراق فراخوان دادند و از مردم خواستند یک روز دست از کار بکشند.
کارمندان بانک ملی و شرکت ملی نفت ایران به پایینبودن دستمزدها اعتراض کردند.
۱۰ مهر / ۲ اکتبر: شاه مخالفانی را که خارج زندگی میکردند، از جمله آیتالله خمینی، عفو کرد.
۱۱ – ۱۶ مهر / ۳ – ۸ اکتبر: اعتصاب در بخشهای عمده صنعتی و خدماتی از جمله بیمارستانها، رادیو و تلویزیون، نیروگاهها، اداره پست، وسایل حمل و نقل عمومی، صنایع فولاد، مدارس و دفترهای خدماتی دولت شدت گرفت و افزایش یافت. علیرغم آنکه حکومت وعده داده بود خواستههای اقتصادی اعتصابیون را برآورده کند.
۱۳ مهر / ۵ اکتبر: دولت ۸۶ زندانی سیاسی را آزاد کرد.
۱۴ مهر / ۶ اکتبر: آیتالله خمینی عراق را ترک کرد و به فرانسه رسید.
شاه وعده داد که علیرغم ناآرامیهای جاری، به برنامههای اصلاحات و آزادسازی سیاسی ادامه دهد.
۱۸ مهر / ۱۰ اکتبر: کارتر در نشستی خبری در واشنگتن حمایت قاطع خود از شاه را ابراز کرد.
۱۹ مهر / ۱۱ اکتبر: ارتش دو روزنامه اطلاعات و کیهان را در تهران هدف سانسور قرار داد. کارکنان این دو روزنامه دست به اعتصاب زدند و کارکنان دیگر روزنامههای کشور از آنها حمایت کردند.
۲۰ مهر / ۱۲ اکتبر: رستاخیز، روزنامه حکومت به خاطر اعتصاب چاپخانهها منتشر نشد.
۲۱ مهر / ۱۳ اکتبر: سانسور روزنامهها در ازای گرفتن قول از آنها که از شخص شاه یا ارتش انتقاد نکنند، برداشته شد.
۲۴ مهر / ۱۶ اکتبر: اعتصاب عمومی یکروزه در یادمان کشتهشدگان راهپیماییهای ۸ سپتامبر.
۲۶ مهر / ۱۸ اکتبر: حکومت برای پایاندادن به اعتصابها اعلام کرد که حقوق کارکنان تمام بخشهای دولتی ماهانه ۷ هزار و ۵۰۰ ریال افزایش مییابد.
۳۰ مهر / ۲۲ اکتبر: پلیس در همدان به روی تظاهرکنندگان آتش گشود. ۱۹ تن کشته شدند.
۱ آبان / ۲۳ اکتبر: دولت اعلام کرد که ۲۶ اکتبر، در روز تولد شاه، ۱۴۵۱ زندانی سیاسی آزاد میشوند.
۲ آبان / ۲۴ اکتبر: در شورشی در گرگان، معترضان سینماها، بانکها و ساختمانهای دولتی را به آتش کشیدند.
۷ آبان / ۲۹ اکتبر: شاه ساواک را تصفیه کرد و ۳۴ مقام ارشد آن برکنار یا وادار به استعفا شدند.
۹ آبان / ۳۱ اکتبر: اعتصاب ۳۷ هزار کارمند شرکت ملی نفت ایران در اعتراض به دستمزدهای پایین و مشکلات سیاسی، چرخهای صنعت نفت را متوقف کرد و صادرات نفت را به ۱,۵ میلیون بشکه در روز (در مقایسه با ۶ میلیون بشکه در روز تولید متوسط ایران در آن زمان) رساند. اعتصابگران خواهان پایان حکومت نظامی، آزادی تمام زندانیان سیاسی و محاکمه نصیری بودند.
۱۰ آبان / ۱ نوامبر: کارکنان ایران ایر با مطالبات سیاسی دست به اعتصاب زدند.
در درگیری سربازان و تظاهرکنندگان ضدشاه در سنندج و زرشهر، ۲۳ تن کشته و ۵۶ تن دیگر مجروح شدند.
جمعیت زیادی در تهران به مناسبت آزادی آیتالله طالقانی از زندان راهپیمایی کردند.
۱۲ آبان / ۳ نوامبر: دکتر سنجابی با آیتالله خمینی در پاریس دیدار کرد و نیروهای این دو جنبش به هم پیوستند. خمینی هشدار داد که هر کس با شاه مذاکره کند، از جنبش او طرد خواهد شد.
۱۳ آبان / ۴ نوامبر: تظاهرات در تهران پس از اینکه سربازان به سوی دانشجویانی که در حال تلاش برای سرنگونکردن مجسمه شاه بودند، به خشونت کشیده شد.
۱۴ آبان / ۵ نوامبر: در شورشهای تهران، راهپیمایان ساختمانهای دولتی، بانکها و مغازهها را به آتش کشیدند و غارت کردند. آنها به سفارت بریتانیا حمله کردند و آن را نیز به آتش کشیدند و خسارتهای جدی به آن وارد کردند.
شریفامامی و کابینه غیرنظامی او استعفا دادند. غلامرضا ازهری، رئیس کل نیروهای مسلح دولت نظامی تشکیل داد. سانسور مطبوعات دوباره آغاز شد.
۱۵ آبان / ۶ نوامبر: شاه در پیامی تلویزیونی به اشتباهات گذشته اعتراف کرد و وعده برگزاری انتخابات آزاد و گسترش کارزار علیه فساد و بیعدالتی را داد. او گفت حکومت نظامی یک تمهید موقتی است.
همانروز آیتالله خمینی و دکتر سنجابی در بیانیهای مشترک هرگونه همکاری با رژیم را منتفی دانستند و خواستار همهپرسی مردمی درباره سرنوشت سلطنت شدند. کریم سنجابی موضعاش را تغییر داده بود. او پیش از این به دنبال رویه پارلمانی واقعی داخل یک سلطنت مشروطه بود. خمینی خواهان تشکیل یک «جمهوری اسلامی» بر مبنای «معیارهای اسلامی» شد.
نشست پارلمان در آن روز تا مدت نامعلوم به تعویق افتاد.
ایالات متحده نیز بیانیهای در حمایت اکید از دولت نظامی صادر کرد.
۱۶ آبان / ۷- ۸ نوامبر: حکم بازداشت ۶۰ مقام رسمی و تاجر سرشناس به اتهامهایی همچون فساد، سوء مدیریت، و سوء استفاده از قدرت صادر شد. امیر عباس هویدا، نخستوزیر سابق (۱۹۶۵ – ۱۹۷۷) و ارتشبد نصیری، رئیس پیشین ساواک و شش وزیر کابینه در میان مقامهای برجسته بازداشتشده بودند.
۱۷ آبان / ۹ نوامبر: آیتالله خمینی سیاست ایالات متحده را به عنوان دشمن «جنبش اسلامی» به نقد کشید و هشدار داد که تمام قراردادهای تجاری بین دو کشور را پس از سقوط شاه لغو کند.
جبهه ملی خواهان ادامه اعتصابها تا بازگشت یک حکومت غیرنظامی بر سر قدرت شد.
۱۹ آبان / ۱۱ نوامبر: دکتر سنجابی به خاطر نقض مقررات حکومت نظامی دستگیر شد. او میخواست پس از بازگشت از پاریس یک نشست خبری برگزار کند. سنجابی بار دیگر امکان همکاری با رژیم را رد کرد.
کارتر، رئیسجمهور آمریکا سازمانهای امنیتی کشورش را به خاطر هشدارندادن دربارهی امکان وقوع بحران سیاسی در ایران سرزنش کرد.
۲۰ آبان / ۱۲ نوامبر: حکومت به کارگران نفتی دستور داد بر سر کار بازگردند یا اینکه از سر کار اخراج خواهند شد.
همانروز کارکنان اعتصابی ایرانایر سر کار بازگشتند.
۲۱ ـ ۲۲ آبان / ۱۳-۱۴ نوامبر: بسیاری از کارگران نفتی بر سر کار بازگشتند اما در روند تولید اختلال ایجاد میکردند. تولید نفت به ۲,۲ میلیون بشکه در روز افزایش یافت.
حدود ۲۰۰ تن که به سازماندهی اعتصاب در میدانهای نفتی متهم بودند، دستگیر شدند.
۲۷ آبان / ۱۹ نوامبر: شاه بار دیگر وعده داد که به حکومت نظامی پایان دهد و انتخابات آزاد برگزار کند و حکومت ۲۱۰ زندانی سیاسی را آزاد کرد.
۲۸ آبان / ۲۰ نوامبر: بازار در تهران پس از یک ماه اعتصاب بازگشایی شد.
وقتی سربازان به سوی نمازگزاران در مسجدی در مشهد آتش گشودند، شمار نامعلومی کشته شدند.
۲۶ نوامبر / ۵ آذر: اعتصاب یکروزهای برای سوگواری کشتهشدگان مشهد برگزار شد.
۲۸ نوامبر / ۷ آذر: حکومت در آستانه ماه محرم (که از ۲ دسامبر آغاز میشد)، مقررات منع رفت و آمد وضع کرد و به راهافتادن دستههای عزاداری و برگزاری مراسم دینی را ممنوع خواند. حکومت همزمان اعلام کرد که تمام قانونهای ایران برای «سازگاری با اصول اسلامی» بازنویسی میشوند و در این فرآیند با رهبران دینی مشورت خواهد شد.
۳۰ نوامبر / ۹ آبان: مجلس برای پایاندادن به اخلالگریها در محل کار، قانونی را تصویب کرد که بر اساس آن دستمزد ۷۰۰ هزار کارمند دولتی ۲۵ درصد افزایش یافت.
۱- ۲ دسامبر / ۱۰ – ۱۱ آذر: هزاران تظاهرکننده در خیابانهای تهران و دیگر شهرهای ایران بر خلاف مقررات حکومت نظامی راهپیمایی کردند و با سربازان درگیر شدند. سربازان آتش گشودند و بنا به گزارشهای مختلف، بین ۱۲ تا ۷۰ تن کشته شدند.
۳ دسامبر / ۱۲ آذر: ایتالله خمینی از سربازان خواست که اگر به آنها دستور شلیک به سوی معترضان را دادند، یگانهایشان را ترک کنند. او به کارگران صنعت نفت گفت اعتصابشان را ادامه دهند.
۴ دسامبر / ۱۳ آذر: با ادامه راهپیماییهای خشونتبار، بحران تشدید شد و هزاران کارگر در صنعت نفت و دیگر صنایع بار دیگر دست به اعتصاب زدند. تولید نفت که چند روز پیش به ۵,۸ میلیون بشکه در روز رسیده بود، به ۳,۸ میلیون بشکه در روز کاهش یافت.
دولت کارتر یک کارگروه ویژه به ریاست جورج بال تشکیل داد تا تأثیر بحران ایران بر منطقه خلیج فارس را بررسی کند.
۵ دسامبر / ۱۴ آذر: ارتشبد ازهاری در نخستین نشست خبریاش پس از رسیدن به نخستوزیری، خرابکارها و آتئیستهای وابسته به خارج را به تحریک ناآرامی در ایران متهم کرد. او گفت آیتالله خمینی و هوادارانش اپوزیسیون اصلی در برابر حکومت نیستند.
۶ دسامبر / ۱۵ آذر: دکتر سنجابی از زندان آزاد شد. شایعه شده بود که برای تشکیل حکومت ائتلافی، قول همکاری به شاه داده است. او اما امکان چنین چیزی را تحت «سلطنت غیرقانونی» رد کرد.
ازهاری همانروز اعتصابگران را تهدید کرد که در صورت ادامه اعتصاب حقوقشان را قطع میکند.
۷ دسامبر / ۱۶ آذر: رئیسجمهور کارتر درباره بخت باقیماندن حکومت شاه گفت: «نمیدانم. امیدوارم اینطور باشد اما مردم ایران اختیار تصمیمگیری درباره آن را دارند.»
۸ دسامبر / ۱۷ آذر: مذاکرات سرّی بین حکومت و اپوزیسیون به رفع ممنوعیت ۴۸ ساعته عزاداری در روزهای تاسوعا و عاشورا (۱۰ – ۱۱ دسامبر) انجامید.
۱۰ دسامبر / ۱۹ آذر: میلیونها تظاهرکننده ضد شاه در دستههای عزاداری بزرگ در تهران و دیگر شهرها به شکل مسالمتآمیز راهپیمایی کردند.
۱۱ دسامبر / ۲۰ آذر: راهپیماییها و گردهمآییهای عظیم و غالباً مسالمتآمیزی در سرتاسر ایران به استثناء اصفهان برگزار شد. در اصفهان شورش در گرفت و راهپیمایان به دفترهای ساواک حمله کردند و بانکها و مغازهها و سینماها و ایستگاههای پلیس را به آتش کشیدند. شمار غیررسمی کشتهشدگان را ۵۰ تن اعلام کردند.
عفو بینالملل در بیانیهای ایران را به ادامه شکنجه زندانیان سیاسی علیرغم ادعاهای حکومت بر عدم انجام آن متهم کرد.
۱۲ دسامبر / ۲۱ آذر: تولید نفت به ۱,۲ میلیون بشکه در روز کاهش یافت. کارگران به پیروی از درخواست خمینی، از بازگشت به سر کار پس از تعطیلات تاسوعا و عاشورا سر باز زدند.
کارتر در نشستی خبری در واشنگتن مستقیماً خمینی را به تشدید بحران از طریق تشویق به «خونریزی و خشونت» متهم کرد. او بار دیگر بر ادامه «حمایت» ایالات متحده از شاه تأکید کرد.
۱۳ دسامبر / ۲۲ آذر: سربازان و چماقداران طرفدار شاه در اصفهان تظاهرات برپا کردند. آنها به خودروهایی که از بوقزدن یا چسباندن تصویر شاه بر شیشهشان امتناع میکردند، حمله بردند. دستکم ۵۱ تن در شورش آن روز کشته شدند.
آیتالله خمینی به سران کشورهای خارجی هشدار داد که ادامه حمایت آنها از شاه، پس از به قدرت رسیدن جمهوری اسلامی به محرومماندنشان از نفت ایران و لغو معاهدات دوجانبه خواهد انجامید.
متخصصان بیشتری به جمع کارمندان سفارت ایالات متحده در تهران افزوده شدند. واشنگتن گزارشی را که به نقل از منابعی در سفارت ادعا کرده بود این حرکت برای تقویت تلاشهای شاه جهت حفظ قدرت است، تکذیب کرد.
۱۴ دسامبر / ۲۳ آذر: ۳ سرباز مخالف شاه در گارد شاهنشاهی به روی افسران گارد در مقر ارتش در لویزان تهران آتش گشودند و ۱۲ افسر را کشتند و جمعی دیگر را مجروح کردند. این حادثه نشانهای از تزلزل در ارتش شاه بود اما حکومت مقصران را «تروریستهایی» در لباس مبدل ارتش معرفی کرد.
۱۳ – ۱۴ دسامبر / ۲۲ – ۲۳ آذر: مشاوران شاه با چندین تن از رهبران اپوزیسیون، از جمله سنجابی، بازرگان و امینی مذاکرات جداگانهای انجام دادند. امینی در اوایل دهه ۶۰ میلادی نخستوزیر شاه بود. امینی در طرحی برای تنشزدایی از فضای سیاسی، پیشنهاد استقرار یک شورای سلطنت نیابتی را تا زمان تشکیل حکومت ائتلافی پس از انتخابات در ماه ژوئن را داد. شاه این پیشنهاد را رد کرد. سنجابی حتی فراتر رفت و تشکیل این شورای نیابتی را مشروط به خواست شاه برای کنار کشیدن از سلطنت کرد.
۱۷ دسامبر / ۲۶ آذر: دکتر غلامحسین صدیقی، وزیر کشور دولت مصدق یک طرح آشتی ملی برای رفع بنبست سیاسی در مذاکرات بین شاه و اپوزیسیون پیشنهاد داد. شاه آن را پذیرفت اما اپوزیسیون قبولش نکرد. این طرح بر مبنای مطالبات اپوزیسیون لیبرال بود و شامل تغییر ساختار ساواک، کاهش اختیارات شاه بر اساس قانون مشروطه سلطنتی، تشکیل دولتی کاملاً پاسخگو در برابر مجلس، قوه قضائیه مستقل و مطبوعات آزاد میشد. نه جبهه ملی آن را پذیرفت و نه آیتالله خمینی که میگفت پیش از برگزاری همهپرسی بر سر نظام شاهنشاهی، به هیچ مصالحهای تن نمیدهد.
۱۸ دسامبر / ۲۷ آذر: کارگران صنعت نفت و دیگر صنایع در پاسخ به فراخوان خمینی و جبهه ملی دست به اعتصاب عمومی زدند.
در تبریز نیز عدهای از سربازان یک یگان ارتش از دستورات سرپیچی کردند و به تظاهرات علیه شاه پیوستند. آن یگان ارتش برای بازگشت به پادگان فراخوانده شد.
پرونده انقلاب:
- محمدرضا نیکفر: علت انقلاب، حکمت انقلاب
- امیر کیانپور: انقلاب ۵۷: یک انقلاب خلاف دوران
- محمدرضا نیکفر:انقلاب دوبُنی ۱۳۵۷، موضوع سنت و تجدد، و نگاهی به وضعیت کنونی
- گفتوگو با حسن یوسفی اشکوری: انقلاب ۵۷ “اسلامی” نبود
- انقلاب ایران به روایت اسناد درونی حزب کمونیست ایتالیا ـ بخش اول
- رخدادهای دوره برآمد انقلاب: دی ۵۶ تا مرداد ۵۷
- سرکوب و سلطنت – بخش اول
- بهائیها: از اقلیت بلاگردان تا وضعیت سرکوب دائم