اختر قاسمی – به انتخابات مجلس نهم در حالی نزدیک میشویم که بسیاری از فعالان حقوق زنان از ضرورت تحریم انتخابات میگویند و آن را «نمایشی و دروغین» میخوانند. آنها در عین حال با این پرسش اساسی روبهرو هستند: آیا زنان جامعه ایران در این انتخابات حضوری فعال خواهند داشت؟ در گفتوگو با خدیجه مقدم، فعال حقوق زنان به پارهای از این نکات پرداختهایم.
انتخابات مجلس نهم با دستگیری روزنامهنگاران و فعالان دو عرصه سیاسیـ اجتماعی و حقوق زنان آغاز شده است. این انتخابات به نظر شما چه ماهیتی دارد؟
خدیجه مقدم: این انتخابات یک انتخابات نمایشی است. در واقع یک انتخابات سالم و آزاد و عادلانه نیست. ما همیشه خواهان یک انتخابات سالم و آزاد بودهایم، ولی متأسفانه هیچگاه در ایران نبوده است. مجلس هشتم در بدترین حالت ممکن از حیث شرایط انتخاباتی شکل میگیرد و کاملاً مشخص است، برای این که هیچ صدای متفاوتی نباشد حتی حاضر نیستند که تنور انتخابات را گرم نگه دارند و نوعی رقابت را به نمایش بگذارند.
در درجه نخست روزنامهنگاران را میگیرند، بعد همینطور به ترتیب فعالان مدنی و سیاسی بازداشت میشوند. درواقع میخواهند انتخابات را در نوعی سکوت برگزار کنند و آن نتیجهای را بگیرند که خودشان میخواهند. اگر به هشت دوره مجلس تاکنون نگاه کنیم، در دوره اول مجلس، بعد از آن همه جانفشانیهایی که زنها برای پیروزی انقلاب کردند و اگر زنها نبودند انقلاب پیروز نمیشد، فقط چهار زن به مجلس راه پیدا کردند.
از همان دوره اول مجلس، چه در آن دورهای که فکر میکنم مجلس پنجم بود و بیشترین شمار زنان نماینده را داشت و ۱۴ نفر زن توانسته بودند به مجلس راه پیدا کنند، و چه در مجلس ششم در دوران اصلاحات که ۱۳ نماینده زن در آن فعال بودند و بیشترین مطالبات و خواستههای زنان در آن مطرح شد، چه در مجلس هفتم، هیچوقت به نفع زنان لایحه و طرحی تصویب نشده و در واقع تصمیمگیریها به صورت معناداری به نفع زنان نبوده است.
یکسری اتفاقات خیلی جزئی افتاده است. مثلاً طرح ارثبری زنان از زمین بههرحال تصویب شده است. حال وقتی این دورههای مجلس را باهم مقایسه میکنیم، میبینیم در هیچ شرایطی نمایندگان مجلس نتوانستند (حتی اگر خودشان هم اراده میکردند و میخواستند)، لوایح یا طرحهایی را به تصویب برسانند که به نفع زندگی زنان باشد، مگر به دستور رهبری.
خاطراتی را که از فعالیت در ایران دارم و ارتباطهایی را که با مجلس و نمایندگان مجلس داشتم، میتوانم برایتان به عنوان مثال مطرح کنم. نمایندگان مجلس بهخصوص وقتی میخواستند پیرامون طرحهایی که مربوط به زنان میشد نکاتی را مطرح کنند، همیشه باید اجازه میگرفتند. یعنی حتی برای طرح آن باید اجازه میگرفتند. من یادم هست وقتی بحث ارثبری زنان از زمین مطرح بود و آن موقع “کمپین یک میلیون امضا” نیز فعال بود، خیلی جاها درباره حقوق زنان صحبت میکردیم و مطلب میدادیم و خواهان برابری ارث بودیم. برابری را به صورت کامل میخواستیم.
ولی بههرحال چون معتقدیم برای هر چیزی باید پله پله و قدم به قدم جلو رفت، خود من راجع به همین ارثبری زن از زمین و مقایسهاش مطالب زیادی گفته و نوشته بودم. روزی از رادیو سراسری ایران به من زنگ زدند. یک میزگرد رادیویی بود که از طرفی با زهرا صادقی، معاون خانم طبیبزاده، رئیس مرکز امور خانواده که معاون رئیس جمهور هم هستند در پشت خط حرف میزدند و از طرفی هم با من صحبت میکردند. من هم در جلسهای بودم که اصلاً موبایل آنتن نمیداد و رفتم توی حیاط با آنها صحبت کردم.
من ایرادهای قانون ارث را گفتم. زهرا صادقی هم به من لطف کردند و کمی مرا معرفی کردند که سالهای سال است ایشان در حوزه زنان کار میکنند، ولی آنجا من خیلی ناراحت شدم که گفتند یک مژده به شما بدهم که مقام معظم رهبری هم دستور دادهاند که قانون ارث تغییر کند و زن بتواند از زمین ارث ببرد. بههرحال صحبتهایی در آنجا مطرح شد که همه از رادیو پخش نشد.
خدیجه مقدم: علاوه براین که زنان فعال در این انتخابات شرکت نخواهند کرد، حتی بخش بزرگی از توده زنان هم شرکت نخواهند کرد. وضعیتی که الان در ایران داریم خیلی ویژه است. از لحاظ اقتصادی، دولت درآمد نفت را صرف سرمایهگذاری برای ایجاد اشتغال و بهتر شدن زندگی مردم نمیکند. دولت درآمد نفت را صرف بیشتر کردن عمر خودش میکند.
میخواهم بگویم که قوانین خیلی روی اراده نمایندگان مجلس تصویب نمیشود. از جای دیگری باید دستور بیاید. ساختار اساسی جمهوری اسلامی اجازه نمیدهد که نمایندگان مجلس خواستههای خودشان و خواستههای مردمی را که به آنها رأی دادهاند مطرح کنند. نمونه دیگر آن لایحه چندهمسری بود. ما در مرحله اول پنجهزار نامه اعتراضی جمع کردیم و به مجلس رفتیم. در آنجا زهره الهییان به من باز گفت که آقای خامنهای، مخالف چندهمسری هستند.
میخواهم بگویم در این شرایط، در این وضعیتی که همه چیز به رهبری برمیگردد، دیگر مجلس چگونه مجلسی است. یعنی معنا و مفهومش را از دست داده است. بههرحال بازهم در یک دورههایی شماری نماینده مستقل در مجلس بود که میشد رفت با آنها صحبت کرد و بههرحال میشد مسائلی را در مجلس مطرح کرد. الان با این شکلی که دارد انتخابات مجلس نهم صورت میگیرد، دیگر هیچ امیدی نیست حتی به نمایندگانی که خودش را مستقل میدانند و وارد مجلس میشوند. برای این که خیانت کردهاند و دارند به مردم خیانت میکنند. این اعلام برائت از جنبش سبز در واقع اعلام برائت از خواستههای مردم است و دارند به مردم از همین ابتدا خیانت میکنند. خب مشخص است که مجلس پیش رو چگونه مجلسی خواهد شد.
با توجه به این که شما یکی از فعالان مدنی در ایران بودید و همواره تلاش میکردید از طریق گفتوگو با نمایندگان مجلس، قوانین را با هدف رسیدن زنان به برابری حقوقی در سطح جامعه تغییر دهید، اگر در حال حاضر در ایران بودید در انتخابات شرکت میکردید؟
مسلماً در انتخابات شرکت نمیکردم. به خاطر این که این یک بازی است، یک نمایش است. ما هیچ وقت عروسک خیمه شببازی آقایان نبودهایم و نیستیم. مجلسی که بخواهد به این شکل کارش را شروع کند، با یکسری نمایندگانی که به این شکل دارند وارد آن میشوند، به هیچوجه جایی نیست که ما بتوانیم با آنها وارد مذاکره شویم.
شما فکر میکنید زنان فعال سیاسی- اجتماعی، زنانی که شاهد جنبش اعتراضی اخیر بودند، در انتخابات شرکت خواهند کرد؟
من فکر میکنم علاوه براین که زنان فعال در این انتخابات شرکت نخواهند کرد، حتی بخش بزرگی از توده زنان هم شرکت نخواهند کرد. وضعیتی که الان در ایران داریم خیلی ویژه است. از لحاظ اقتصادی، دولت درآمد نفت را صرف سرمایهگذاری برای ایجاد اشتغال و بهتر شدن زندگی مردم نمیکند. دولت درآمد نفت را صرف بیشتر کردن عمر خودش میکند. حالا میبینید که دیگر به چه طریقی این درآمد دارد مصرف میشود. از لحاظ اجتماعی به قدری تبعیضها و فشارها بیشتر شده است که هیچ امنیتی برای مردم وجود ندارد. از لحاظ سیاسی هم میبینید که هیچ حزبی در ایران وجود ندارد تا مردم دلشان به این خوش باشد که بتوانند از طریق احزاب حرفشان را بزنند. در نتیجه هیچ امیدی به این انتخابات وجود ندارد که بخواهیم بگوییم توده زنان در آن شرکت میکنند.
البته با توجه به شرایطی که در ایران هست و من درک میکنم زنانی را که فکر میکنند اگر در این انتخابات شرکت کنند، ممکن است تغییرات کوچکی صورت بگیرد که به نفعشان باشد. آنها هم زنانی هستند که فریب وعده وعیدها را میخورند. ۹ سال پیش طرح بیمه زنان خانهدار تصویب شد و ۹ سال است که این طرح اجرا نمیشود. این طرح مسکوت گذاشته شده است و هیچوقت راجع به آن صحبت نمیشود، مگر در موقع انتخابات. الان دوباره شروع کردهاند به تبلیغات پیرامون طرح بیمه زنان خانهدار و خب توده زنان شاید ندانند که ۹ سال پیش این تصویب شده است. کسی نمیپرسد چرا اجرا نشد؟ حالا واقعاً امیدی داریم به این که این طرح اجرا شود؟ در واقع با این فریب میخواهند فقط زنان را بکشانند پای صندوقهای رأی. تکرار میکنم: من نمیتوانم بگویم که مردم رأی بدهند یا ندهند. من فقط حدس خودم را میزنم.
در این دور تقریباً زنان شرکتکننده در انتخابات به عنوان نامزدهای انتخاباتی، به یک سوم دور قبل رسیدهاند و در همین زمینه طرحی از طرف جامعه زینب به مجلس ارائه شده است. نظر شما درباره این طرح چیست؟
آن طرح بههرحال اجرا نخواهد شد، ولی بحث من سر کمیت نیست. بحث من سر کیفیت است. میتوانند نمایندگان مردی در مجلس باشند که از حقوق زنان دفاع کنند. یعنی میتواند تعداد نمایندگان زن زیاد باشد ولی از حقوق زنان دفاع نشود. نمونههایش را ما دیدهایم.
خدیجه مقدم: فشار زیادی روی زنها با این تحریم خواهد آمد و اینها را بیشتر از همیشه وابسته به مردهاشان و به آن جامعهی مردسالار خواهد کرد. در چنین شرایطی آن فرهنگ مردسالاری هم بیشتر رشد خواهد کرد.
میبینید شما که نمایندگان مجلس، مثلاً فاطمه عالیا از چندهمسری دفاع کردند و این دلیل نمیشود که ما بگوییم به خاطر ورود تعداد کم زنان به مجلس، ممکن است طرحی را به نفع زنان تصویب نکند یا دولت لایحهای را به مجلس ندهد. البته حضور زنان در همه جا و دوجنسی شدن همهی نهادها و سازمانها و مجالس بههرحال باعث میشود مسائل زنان بیشتر مطرح شود، ولی من میخواهم بگویم مهم این نیست که تعداد زنانی که وارد مجلس میشوند، چقدر است. برای این که آن تعداد زنانی هم که میخواهند وارد مجلس شوند باید از خواستههای مردم اعلام برائت کنند. خب مشخص است که وقتی اعلام برائت میکنند، یعنی خواستههای مردم را ندیده میگیرند. خواستههای زنان هم داخل خواستههای مردم است. فرقی نمیکند.
شما فکر میکنید امیدی به طرح اصلاح قانون انتخابات باشد تا زنان بتوانند شرکت فعالتری در آن داشته باشند؟
صحبتام راجع به انتخابات آزاد و سالم است. آزاد، سالم و عادلانه. اگر براساس اصول انتخابات انتخاباتی صورت گیرد، زنان هم با تعداد بیشتری میتوانند وارد مجلس شوند. با این طرحهای فعلی اما نه. یعنی آن اصل مطلب، ریشه مطلب در این است که انتخابات ما سالم و آزاد و عادلانه نیست. اگر انتخابات آن شرایط خودش را داشته باشد، مسلماً تعداد زنان بیشتری میتوانند در انتخابات شرکت کنند و احتیاجی به این طرحها نیست.
به نظر شما تحریمهای اخیر تاثیر ویژهای روی فعالیت زنان خواهد داشت؟
تحریمها طبیعتاً روی زندگی زنان بیشتر تأثیر میگذارد. برای این که نمیتوانیم فقر زنان را در دنیا و در ایران انکار کنیم. زنان فقیرترین قشر جامعه هستند. اکثریتشان زیر خط فقر زندگی میکنند. بیکاری حتی در بین زنان تحصیلکرده نیز به شدت وجود دارد. وقتی تحریمها وجود دارند، اثر این تحریمها در درجه اول روی بچهها خود را نشان میدهد.
یادم هست وقتی اولین تحریمها در ایران صورت گرفت، شیرخشک هزاروهشتصد تومان بود و در عرض دو هفته به پنج هزار تومان رسید. وقتی مردم قدرت خریدشان پایین برود، طبیعتاً مشکلات تحریم روی اولین گروهی که بیشترین تأثیر را میگذارد بچهها هستند؛ بعد زنها و بعد بقیه مردم. فشار زیادی روی زنها با این تحریم خواهد آمد و اینها را بیشتر از همیشه وابسته به مردهاشان و به آن جامعهی مردسالار خواهد کرد. در چنین شرایطی آن فرهنگ مردسالاری هم بیشتر رشد خواهد کرد.
اکثر کانديداها سپاهي هستند و ميخواهند مجلس را هم تسخير کنند …..
کاربر مهمان / 29 February 2012
جنبش زنان، برخلاف سبزها، احتیاجی به نماینده در خاج از کشور نداره، لطفا با این اظهار نظرهای رسانه ای فضا را مخدوش نکنید
کاربر مهمان / 03 March 2012