مأموران امنيتی جمهوری اسلامی ايران دختران ميرحسين موسوی و زهرا رهنورد را تهديد به بازداشت کردند.
به گزارش تارنمای کلمه، چند روز پس از انتشار نامه مشترک فرزندان میرحسین موسوی و مهدی کروبی، دو تن از رهبران مخالف حکومت، دختران میرحسین موسوی از سوی زندانبانان تهدید به بازداشت شدند و یکی از دختران آنان از تدریس در دانشگاه منع شد.
بنا به اين گزارش مأموران با دختران ميرحسين موسوی و زهرا رهنورد، که هر دو نزديک به يک سال است که در بازداشت خانگی بهسر می برند، تماس گرفته و آنها را تهديد به بازداشت و انتقال به مکانی نامعلوم کردهاند.
در مورد جلوگيری از تدريس یکی از دختران موسوی و رهنورد در رشته هنر دانشگاه الزهرا تاکنون هیچگونه توضیحی داده نشده، مرجع اين دستور نیز مشخص نیست و با وجود پیگیریها کسی حاضر به قبول مسئولیت در اين رابطه نشده است.
فرزندان ميرحسين موسوی و مهدی کروبی در روز ۱۸ بهمنماه جاری در نامه مشترکی، از همه هموطنان و “آزادیخواهان جهان” خواستند که “پژواک صدای حقخواهی” آنها باشند و صدایشان را به گوش جهانيان برسانند تا زندانيان آنها و همه زندانيان سياسی و عقيدتی در سراسر ايران آزاد شوند.
فرزندان موسوی و کروبی در نامه چند روز پيش خود نوشته بودند که والدينشان از “حقوق قانونی خود محروم ماندهاند و جز تعدادی تماس تلفنی و ديدار محدود، کوتاه و کنترلشده حق هرگونه ارتباطی با بيرون از آنها سلب شده است
فرزندان موسوی و کروبی که اين نامه را در آستانه سالگرد راهپيمايی ۲۵ بهمنماه سال گذشته نوشتهاند با ابراز نگرانی از وضعيت سلامت و امنيت والدين خود تصريح کردهاند که آنها برخلاف خواست خود و برخلاف قانون يک سال است که در بازداشت بهسر میبرند.
آنها ضمن بيان اينکه والدينشان از “حقوق قانونی خود محروم ماندهاند”، افزودهاند: “جز تعدادی تماس تلفنی و ديدار محدود، کوتاه و کنترلشده حق هرگونه ارتباطی با بيرون از آنها سلب شده است. آنها از حقوق قانونی خود محروم ماندهاند.”
۲۵ بهمنماه سال گذشته، مهدی کروبی و ميرحسين موسوی، فراخوان مشترکی به پشتيبانی از قيام مردم مصر و تونس منتشر کردند و از مردم خواستند به همين خاطر در يک راهپيمايی شرکت کنند.
برگزاری اين راهپيمايی اعتراضی در تهران و برخی شهرستانهای کشور، منجر به کشته شدن چند تن از معترضان و بازداشت گسترده مردم و فعالان سياسی شد.
مهدی کروبی بههمراه ميرحسين موسوی، و زهرا رهنورد، همسر موسوی، نزديک به يک سال پيش، از ۲۵ بهمنماه ۱۳۸۹ تحت بازداشت خانگی قرار دارند.
در اين مدت بارها نهادهای بينالمللی مدافع حقوق بشر خواهان آزادی آنها شدهاند اما مسئولان حکومتی ايران به اين درخواستها توجهی نکردهاند.
در روزهای اخير و در آستانه سالگرد بازداشت خانگی موسوی، کروبی و رهنورد گروههای بسياری با انتشار بيانيه و اعلاميه خواهان آزادی آنها شدهاند.
۳۹ نفر از زندانیان سیاسی نيز چندی پيش با انتشار بيانيهای خواهان آزادی اين سه تن شده بودند.
به نوشته تارنمای کلمه طی یک سال گذشته نه تنها همراهان جنبش موسوم به سبز در حصر و زندان بودهاند بلکه خانواده آنان نیز بهشدت تحت انواع فشارهای مرئی و نامرئی قرار گرفتهاند.
کلمه از “دستگیری پی در پی اعضای خانواده، بازجوییهای مکرر، دخالت در مراسم و روال عادی زندگی، تهدیدهای جانی یا شغلی تا ممنوعالخروجی و یا ممانعت از فعالیتهای مرسوم کاری” بهعنوان بخشی از اين فشارها ياد کرده است.
شورای هماهنگی راه سبز اميد، نهاد نزديک به ميرحسين موسوی از مردم دعوت کرده است که در روز ۲۵ بهمنماه امسال در سالگرد بازداشت خانگی موسوی، رهنورد و کروبی، در تهران و شهرستانها راهپيمايی سکوت برگزار کنند.
بازداشت خانگی بدین معناست که کسی را در خانه خودش حبس کنند و اجازه تردد به او داده نشود و در حالت شدید بغیر از اعضای درجه یک خانواده به هیچ کس دیگری حق ملاقات ( نه تماشا ) داده نمی شود . حال این آقایان که در خانه خودشان در حصر نمی باشند پس این داستان حصر خانگی چه معنایی دارد ؟
البته موضوع را میتوان از زاویه دیگری هم به تصویر کشید ازجمله اینکه ” جصر خانگی ” نعمتی بود که از آسمان ولایت برای آقایان موسوی و کروبی نازل گردید ، چرا ؟ زیرا که اگر چنین نمی شد مردمی که اینان سوار بر جنبش آنان شده بودنند دست بردار نبوده و لذا این آقایان می بایستی که هراز گاهی حرفی ، پیامی و جیزی که بشود حداقل مردم را مشغول نگه داشت انجام دهند و این ” حصر خانگی ” این بهانه را فراهم نمود که یک سال را در سکوت سر کنند و امروز هم در سالگرد آن باز به همان سکوت ادامه دهند ، البته جای سئوال است که چطور میشود از درون زندان مصاحبه های تلفنی و فیلم های مختلف و حتی نامه های سرگشاده به “رهبر و امت ” نوشت ، اما از ” حصر خانگی” حتی درز کوچکترین پیامی هم به طرفداران تشنه سبز نا ممکن است . گویا که دیوار های ” حصر خانگی ” از دیوارهای اوین هم غیر فابل نفوذتر است . و اما مشاورین ارشد این سبز جنبش هم گویا طرفداران خویش را نیز جدی نگرفته و با طرح هایی که ارائه می دهند در واقع بنوعی به شعور این دسته از هواداران جنبش سبز نیز توهین می کنند ، آخر در کجای دنیا شما سراغ دارید که مردمی بدون پرچم و پلاکارد و آنهم در پیاده رو راهپیمایی اعتراضی کنند ؟ اگر این یک تاکتیک جدید مبارزاتی است پس لازمه آن این است که نشان داده شود که کدامین یک از عابرینی که قرار است در روز سه شنبه آینده بین ساعت 4 تا 7 شب در پیادرو مسیر انقلاب و اژادی با سکوت راه بروند ، عضو راهپیمایان به حساب می آیند ؟ البته آقای امیرارجمند مشاور ارشد آقای موسوی اشاره ای نکرده اند که آیا اسفاده از موبایل یا همان هندی یا تلفن همراه مجاز است یا نه ؟ زیرا که مکالمه در هنگام راهپیمایی سکوت را خواهد شکست .
کاربر مهمان مجید آژنگ / 09 February 2012