ونداد زمانی ـ بارها این جمله و یا مشابه آن را از دوستان مجردم شنیدهام که میگویند: “سن ازدواج را پشت سر گذاشتهام، ولی هنوز که هنوز است دست و دلم میلرزد اگر با فردی که برایم جذاب و دوستداشتنی است احساس قلبیام را در میان بگذارم. همیشه بیم آن را دارم که به یک نفر ابراز عشق کنم و او به من نه بگوید. اصلا و ابداً ظرفیت و تحمل شنیدن جواب منفی را ندارم. به نظر من تحقیرآمیزترین اتفاق زندگی همین است.»
دقیقاً نمیدانم واکنشی آدمها در مقابل پاسخ “نه”، در سایر فرهنگها تا چه حد است ولی تجربه شخصی نشان داده است بسیاری از مردان مجرد ایرانی با این مسئله دست به گریبان هستند.
تا آنجا که به خاطر دارم شنیدن پاسخ “نه”، کوچکترین احساس منفی در من ایجاد نمیکرد. در طی سالهای گذشته، تکرار واکنشهای کمابیش ناهنجار بعضی از دوستان مجردم در برابر پاسخ منفی (تا مرز دشمنی با فرد پاسخدهنده)، مرا به شیوه استدلالی مجهز کرد که برگرفته از تجربه زندگی خودم و چند نفر دیگر بوده است.
وقتی از قول یک دوست مجرد میشنوم که طاقت شنیدن پاسخ منفی را ندارد، به او میگویم خود را در یک موقعیت خیالی فرض کند. از او میخواهم تجسم کند که به فرض، وارد یک سالن عروسی شده است و به دنبال جذابترین و دوستداشتنیترین فرد درون سال میگردد تا به او پیشنهاد دوستی یا ازدواج دهد. در قدم فرضی بعدی، از دوستم میخواهم از میان افراد متفاوت حاضر در سالن، به دلایل مشخص یا نامشخص یکی را برگزیند. او نیز بر اساس سلیقه خود، فردی را برمیگزیند که حدس میزند همسر یا معشوق ایدهآلی خواهد بود. بلافاصله از او میپرسم: آیا انتخاب آن فرد مشخص از سوی تو، به این معناست که به بقیه افراد سالن توهین کردهای؟ آیا آنها باید فکر کنند که از سوی تو تحقیر شدهاند و لطمه عاطفی خوردهاند؟ آیا بقیه افراد سالن باید تا آخر عمرشان تنها بمانند؟
بعد در این موقعیت خیالی به دوستم میگویم: فرض کن به نوعی توجه خود را به فرد مورد علاقهات نشان دهی و او روی خوش به تو نشان ندهد. حالا سئوال من این است: چرا انتخاب تو یک حق طبیعی و سالم ولی انتخاب نفر مقابل تحقیرکننده و توهینآمیز است؟ اصلاً بر چه اساسی، حقِ انتخاب فرد مقابل، باید کوچکترین احساسِ ناخوشایندی در تو ایجاد کند؟
شاید کمی این خوشبینی سادهلوحانه باشد، ولی از دوستم انتظار دارم از این پس، هر روز و هر دقیقه، آماده ابراز دوستی و آشنایی با دیگران باشد و به تنها چیزی که در این میان اهمیت ندهد، شنیدن پاسخ “نه” باشد. امیدوارم او بتواند بدون حس کمبود و حقارت، به فردی که توجهاش را برانگیخته است نزدیک شود و با شهامت و غرور تمام اطلاع دهد که چه احساسی نسبت به وی دارد.
در زیر همین صفحه نوشتید
کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و
منتشر نخواهد شد.
پس چرا اجازه می دهید ادم های ترول بی ادب زهر بریزند
کاربر مهمان پیمان / 24 January 2012
عرائض من در مذمت طرح مسائل و ارائه راه حل های “شخصی” و “اشتباه” توهین بود یا فرمایشات شما؟ اگر ترجیح شخصی شما خواندن “صفحات زرد” است، لا اقل به من که ترجبحم مطالب ارزشمندتری است اجازه بدهید که انتقاد کنم. نگران نباشید، پس از مدت کوتاهی تکلیف معلوم میشود. یا نگارنده تصمیم میگیرد که با دقت و تحقیق بیشتری مطلب بنویسد (که به نفع شماست) یا صلاح میداند که به همین روند ادامه دهد که بنده دیگر نقدی نخواهم کرد و شما نیز چیزی از دست نمیدهید و میتوانید کماکان از خواندن صفحات زرد لذت ببرید.
پیشنهاد میکنم معنی کلمات اتهام، توهین ، حمله شخصی ، بی ادب ، زهر ، را در دیکشنری جستجو کنید تا ببینید که کامنت خودتان شایسته پاک شدن است نه کامنت من.
علی / 24 January 2012
علی اقای عزیز حق شما است که نوشته های مرا نقد کنید و یا اصلا خوشتان نیاید و توقع بیشتر داشته باشید. شما آدم فهمیده و صاحب اندیشه ای هستید . به خاطر زندگی ساده و مهربانه و به احترام درک و سلیقه بالای تان هم که شده حق نپسندیدن خودتان را به دیگران تحمیل نکنید. شما نقد کنید، توضیح دهید که برای همه مفید باشد و لی نفی نکنید. نفی کردن انرزی منفی ایجاد می کند که به هرحال تاثیرش به روی شما و دنیای پیرامون شما هم رخنه خواهد کرد. شاد باشید و مرسی از ذهن انتقادی و توجه شما
کاربر مهمان ونداد زمانی / 26 January 2012
حتما ، با کمال میل ، و ممنون از ظرفیت بالای شما. با آزروی موفقیت برای شما.
علی / 27 January 2012
همیشه رسم این بوده که پسر بیاد و به دختر پیشنهاد بده توی متن و عکس شما هم این طوریه من خودم مدتهاست که از یک نفر خوشم میاد کم و بیش هم با هم در ارتباطیم اما کاملا رسمی و مدل همکار حتی روم نمیشه بهش زنگ بزنم و حالشو بپرسم………………………………… آرزو می گردم گه ی گاش یه دوست مشترک داشتیم
کاربر مهمان / 22 January 2012
ماموربت شجاعانه ای را بر دوش مردان مجرد گذاشتید ولی حرف حساب زدن را باید قبول کرد. من به خاطر شما تا دو هفته به هر مرد ایرانی در قدم اول نه نمی گویم. ما که رسم نیست اینکار را بکنیم ولی کار سختی است
کاربر مهمان فرانک / 22 January 2012
با تشکر از رژیم اسلامی که با ساختن مشکلات اقتصادی و دیگر گندکاری هایش ما کلا فکر ازدواج را باید از سر خود بیرون کنیم و دیگر از یانمشکلات که شما دوست عزیز اشاره میکنید نخواهیم داشت
محمد / 22 January 2012
جناب زمانی، برادر کدام دوست؟ از کجا به این نتایج درخشان رسیدی؟ اگر خودت خیالاتت را باور داری، چرا رفتارت در همه زمینهها مثل کنه است؟
خودم ندارم اشکنه
کلهام درختو میشکنه
کاربر مهمان / 22 January 2012
من فکر نمی کنم که قضیه به همین سادگی که آقای زمانی می گویند، باشد. فقط ترس از جواب نه شنیدن نیست، ترس از نحوه نه شنیدن هم هست. امکان داره که دختر واکنش خیلی منفی نشون بده و آدم رو به شدت تحقیر بکنه. همینطور هم امکان داره به دختر بربخوره که چرا پسر به خودش جرات داده که بدون کمترین ابراز علاقه از طرف دختر، پا پیش بذاره. در ضمن ترس از برهم زدن حیطه شخصی دختر مجرد هم هست، من از دخترها شنیدم از اینکه مردها از اونها درخواست می کنند خوششون نمی یاد و اینرو به حساب بی ادبی و گستاخی طرف می ذارن
پیمان / 22 January 2012
دیدگاه آقای زمانی به شدت ساده انگارانه و بی ارزش مینمود. وقتی این همه توصیه های موثر افراد اهل فن واقعی (نه خیالی) و مجرب به راحتی در دسترس است، بیان دیدگاه و توصیه شخصی و حتی اشتباه یک فرد معمولی چه سودی دارد؟
البته یک سودش برانگیختن پرسش و جستجوی راه حل “واقعی” است که این مورد ، کاملا مفید است. ولی چنانچه خواننده ای خود این مقاله و توصبه هایش را جدی بگیرد باخت کرده.
علی / 23 January 2012
بسمه تعالی
با سلام خدمتتان عرض میکنم که هر نوع تماس زن با نامحرم فعل حرام میباشد و موجب کیفر الهی است. برادارنی که مایل به پرهیز از انحراف اخلاقی که همانا تماس با زن نامحرم است، هستند باید در اسرع وقت نکاح کنند و در صورتی که امکانش مهیا نباشد باید اقدام به ازدواج موقت نمایند. برای اطلاع بیشتر به احکام مربوط به نکاح مراجعه فرمائید. موفق باشید.
والسلام علیکم
حجة الاسلام و المسلمین حاج شیخ میثم سیف الهی
حوزه مقدس علمیه قم
میثم / 23 January 2012