بيش از ۲۴۷ تن از فعالان ايرانی با انتشار بيانيهای، ترور مصطفی احمدی روشن از مديران تأسيسات اتمی جمهوری اسلامی را محکوم کردند و چنین روشهایی را مقابله با سياست مذاکره و گفتوگو ناميدند.
احمدی روشن، معاون بازرگانی تأسيسات اتمی نطنز روز چهارشنبه ۲۱ دی در جريان يک بمبگذاری در تهران کشته شد.
در اين بيانيه که شامگاه يکشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۰ منتشر شد، آمده است: “ترور در هر شکلی محکوم است و با هر هدفی صورت گيرد، اقدامات صلحطلبانه را خنثی میکند و مشروعيت و دستآويزی برای خشونت و ترور متقابل بهوجود میآورد.”
ايران میگويد پاسخ اين کشور به ترور احمدی روشن “آزاردهنده و سنگين” خواهد بود.
امضاکنندگان اين بيانيه گفتهاند “ماجراجويی” هستهای ايران باعث شکلگيری جنگ اطلاعاتی و اقدامات خرابکارانه عليه مقامات برنامه اتمی ايران و تأسيسات هستهای و موشکی اين کشور شده است.
فعالان ایرانی به قدرتهای غربی هشدار دادهاند مردم ايران نسبت به هر اقدامی که جان شهروندان ايرانی را به خطر بياندازد، حساس بوده و تعرض به امنيت ملی ايران را تحمل نمیکنند
در دو سال گذشته چهار تن از دانشمندان مرتبط با برنامه اتمی ايران ترور شدهاند که سه نفر از آنها در اين سوءقصدها کشته شدند.
سال ۱۳۸۸ مسعود علیمحمدی، استاد فيزيک دانشگاه تهران بر اثر شليک گلوله کشته شد. هشتم آذرماه سال ۸۹ نيز بر اثر دو انفجار بمب در دو نقطه تهران، مجيد شهرياری و فريدون عباسی، دو استاد دانشگاه بهشتی مورد سوء قصد قرار گرفتند که مجيد شهرياری جان خود را از دست داد و فريدون عباسی زخمی شد.
نويسندگان اين بيانيه میگويند نيروهای امنيتی تلاش خود را برای “سرکوب مخالفان” در داخل ايران به کار بستهاند و از مقابله با تهديدهای خارج از کشور “ناتون” شدهاند. فعالان ايرانی، اين ناتوانی را “نگرانکننده” دانستهاند.
اين فعالان افزودهاند: “به نظر ما امنيت و رشد اقتصادی و علمی ايران و مناسبترين راه غلبه بر مخاطرات خارجی در گرو مديريتی بر اساس منافع ملی ايران و تنشزدايی با همسايگان و جامعه جهانی و از همه مهمتر آشتی با مردم کشور و انتقال قدرت به آنان است.”
امضاکنندگان اين بيانيه فعالان جامعه مدنی و کنشگران سياسی دموکراسیخواه را فراخواندهاند تا با به رسميت شناختن حق ايران در استفاده صلحآميز از انرژی اتمی، مخالفت خود را “بحران سازی” هستهای جمهوری اسلامی و خشونت و ترور اعلام کنند.
فعالان ايرانی گفتهاند: “جمهوری اسلامی بايد با تعليق غنیسازی اورانيوم، نخستين گام را برای جلوگيری از تحريمها و زدودن خطرات جنگ های پنهان و آشکار بردارد.”
نويسندگان اين بيانيه به قدرتهای غربی نيز هشدار دادهاند مردم ايران نسبت به هر اقدامی که جان شهروندان ايرانی را به خطر بياندازد، حساس بوده و تعرض به امنيت ملی ايران را تحمل نمیکنند.
قدرتهای غربی میگويند ايران در حال “ساخت سلاحهای اتمی” است. اما ايران فعاليتهای هستهای خود را “مشروع و کاملاً برای اهداف صلحآميز” میداند.
مناقشه بر سر برنامه اتمی ايران پس از انتشار گزارش آژانس بينالمللی انرژی اتمی در آبان سال جاری خورشيدی که اين کشور را متهم کرد در برنامه هستهای خود، ابعاد نظامی را دنبال میکند، بالا گرفت.
کشورهای غربی در واکنش به اين گزارش، تحريمهای يکجانبه خود را عليه ايران به شکل بیسابقهای گشترش دادند. اين تحريمها شامل افراد و شرکتهای ايرانی شده که گمان برده میشود با برنامه اتمی ايران ارتباط دارند. آمريکا و بريتانيا علاوه بر اين تحريمها، بانک مرکزی ايران را نيز تحريم کردهاند.
ايران نيز در واکنش به اين تحريمها، غنیسازی اورانيوم را در تأسيسات اتمی فردو آغاز کرد تا اين پيام را به غرب بدهد که با وجود گسترش تحريمها، برنامه اتمیاش را متوقف نمیکند.
علی افشاری، محمدجواد اکبرين، آسيه امينی،عبدالعلی بازرگان، حسين باقرزاده، پروين بختيارنژاد، مازيار بهاری، شهرنوش پارسیپور، مهدی جامی، منصور فرهنگ، مرتضی کاظميان، احمد منتظری، ابراهيم نبوی، آرش نراقی،محمدرضا نيکفر وحسن يوسفی اشکوری از جمله فعالانی هستند که اين بيانيه را امضا کردهاند.
من نیز محکوم می کنم. اما نامردی و ناجوانمردی و بی خردی و دجالگی روحانیت و در راس آن خامنه ای را هم محکوم می کنم. من اسلام را و این روحانیت ***را مسبب تمامی عقب افتادگی و فساد و استبداد در ایران می دانم. *****
روحانی زاده بیدین / 16 January 2012
این بیانیه هیچ فرقی با دستور رژیم ادمکش صهیونیستی ندارد و در حقیقت این خواست غیر اصولی ،ضد ایرانی و فریبکاری است و با محتویات خود بیانیه هم در تضاد است.
[« امضاکنندگان اين بيانيه فعالان جامعه مدنی و کنشگران سياسی دموکراسیخواه را فراخواندهاند تا با به رسميت شناختن حق ايران در استفاده صلحآميز از انرژی اتمی، مخالفت خود را “بحران سازی” هستهای جمهوری اسلامی و خشونت و ترور اعلام کنند.
فعالان ايرانی گفتهاند: “جمهوری اسلامی بايد با تعليق غنیسازی اورانيوم، نخستين گام را برای جلوگيری از تحريمها و زدودن خطرات جنگ های پنهان و آشکار بردارد.” »]
برسمیت شناختن حق ایران یعنی غنی سازی جهت استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای و تعلیق غنی سازی یعنی زیر پا گذاشتن حقوق ملت ایران.
این بیانیه نویسان که خود را همه جا استاد علم سیاسی معرفی میکنند،بهتر است که نزد نیروهای دمکرات درس سیاست بیآموزند و به خواست و بیانیه آنان توجه و احترام کنند.
نیروهای دمکرات ایرانی خواهان غنی سازی اورانیوم زیر نظر اژانس انرژی هسته ای هستند و تحریمهای غیر قانونی و غیر انسانی غرب را هم محکوم کرده و خواهان لغو تحریمها می باشند.تمام ایرانیان دمکرات که شعور سیاسی دارند،مخالف ساختن بمب اتمی می باشند و با تهدید های رژیم نژاد پرست صهیونیستی و دولت مستکبر آمریکا هم مخالف بوده و نسبت به زرادخانه هسته ای دولت صهیونیستی هم مخالفند.
امریکا و دوّل استعماری غربی یا باید ادعای خود نسبت به تلاش ج.ا.ا. جهت ساختن بمب اتمی را ثابت و ایرانیان دمکرات و دیگر مخالفین دولت اسلامی را متقائد و سپس آنان را باخود همراه کنند و یا باید بپذیرند که ملت ایران حق استفاده از علوم هسته ای را دارد و کلیه تحریمهای غیر انسانی و غیر دمکرتیک خود را لغو نمایند.
کاربر مهمانmansour piry khanghah / 16 January 2012