معاون اول رئیس جمهوری ایران میگوید دولت دستاوردهایی داشته اما مخالفان آن و همچنین احمدینژاد مردم را ناامید میکنند و تنها از مسائل منفی میگویند. او میگوید حرفهایی در مورد دولت پیشین داشته که نگذاشتند بگوید اما اکنون اگر لازم شد «موتور» را بار دیگر روشن میکند. جهانگیری نگران «نفرت، خشم و کینه مردم نسبت به مسئولان و نظام» است.
اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیس جمهوری ایران سهشنبه ۱۵ اسفند در همایش استانداران، مدیران کل سیاسی و فرمانداران کل کشور گفت دولت روحانی در دو دوره خود تاکنون هم ایجاد شغل کرده، هم تورم را مهار کرده و هم رشد اقتصادی را مثبت کرده است اما مخالفان، دولت را ناکارآمد توصیف میکنند و «به آمریکا که میخواهد بگوید نظام ناکارآمد است همصحبت میشوند.»
جهانگیری با بیان اینکه «کسانی که در فضای منفی میدمند، به کشور خدمت نمیکنند» و با اشاره به دولتهای محمود احمدینژاد، گفت: «من راجع به دوره بد کشور خیلی صحبت کردهام. از مقطعی به من توصیه به سکوت کردند و من هم گفتم چشم، ولی الان سر تا ذیل حکومت را به بحث گرفته و میگویند انتخابات زودهنگام و بدون مهندسی برگزار شود. وقتی نگذاشتید اقدامات او گفته شود الان باید به این حرفها جواب بدهید البته اگر لازم باشد من موتور را مجدد روشن میکنم.»
جریان احمدینژاد:
جریان احمدینژاد یا «عدالتطلب» به توصیه آیتالله خامنهای برای مقابله با جریان اصلاحات به راه افتاد و با حمایت دستگاههای نظامی و امنیتی توانست به مدت هشت سال مدیریت قوه مجریه را در دست بگیرد. پایگاه اجتماعی احمدینژاد پایگاه اجتماعیای است که عدالتطلبی فرمایشی در صدد بسیج آن بوده است.احمدینژاد نتوانست پول نفت را بر سفره مردم بیاورد. سیاستهای پولی و مالی او تورم را افزایش داد و در پایان دوران ریاست جمهوری او تحریمها فشار مضاعفی به طبقات محروم وارد کرد.این گمان که گویا احمدینژاد نماینده طبقات محروم است رنگ باخته است. عدم حمایت عمومی از بست نشینی اعتراضی او در حرم شاه عبدالعظیم نشان داد که او چنین پایگاهی ندارد.حکومت ادعا میکند که جریان عدالتخواه میخواهد و میتواند مشکلات اقتصادی طبقات محروم را رفع کند، ولی عموم مردم میدانند گره مشکلات اقتصادی تنها با تغییرات ژرف سیاسی حل می شود.خود احمدینژاد در نامه اخیر خود به آیتالله خامنهای خواستههایی سیاسی مطرح کرده است. او برای اجرای عدالت خواستار برگزاری انتخابات آزاد، تغییر فوری رییس دستگاه قضا و آزادی زندانیان سیاسی شده است.در اعتراضات دی ماه و بهمن ماه طبقه کارگر در حضور پررنگی داشت و مشخص شد که افسانه حمایت طبقات محروم از نظام واقعیت ندارد.بهداد بردبار |
محمود احمدینژاد، رئیس جمهوری پیشین ایران، ۲ اسفند در واکنش به سخنان علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی و اعتراف او به بیعدالتی و تبعیض در ایران، در نامهای به خامنهای خواستار برکناری رئیس قوه قضائیه و «برگزاری فوری و آزاد انتخابات» در ایران بدون دخالت «نهادهای انتظامی» و «مهندسی شورای نگهبان» شد. او در این نامه با اشاره به «قدرت و اختیارات بسیار گسترده و بیبدیل» رهبر جمهوری اسلامی یادآوری کرده بود که درخواست او برای برگزاری انتخابات آزاد و برکناری صادق لاریجانی، رئیس قوه قضائیه، فقط یک توصیه اخلاقی نیست، بلکه نیازمند «اقدامات عملی و فوری» خامنهای برای اصلاح وضع کشور «در جهت خواست و رضایت مردم است.»
این نامه احمدینژاد با واکنش منفی اصلاحطلبان و اصولگرایان روبهرو شد. برخی از اصولگرایان نامه احمدینژاد به خامنهای را ساختارشکنانه دانستند. مسعود فیروزآبادی، رئیس پیشین ستاد کل نیروهای مسلح ایران هم گفته بود باید اعتراف کرد که میرحسین موسوی از باطن احمدینژاد خبر داشت.
اسحاق جهانگیری از ایجاد ناامیدی در میان مردم انتقاد کرد و با اشاره به اعتراضات سراسری دیماه سال جاری با بیان اینکه «در برخی اعتراضات حرفهای بیربطی زده شد که برای ما قبل قبول نبود»، گفت: «آنچه ما را باید نگران کند نفرت، خشم و کینه مردم نسبت به مسئولان و نظام است، بنابراین نباید اجازه دهیم اعتراض مردم به نفرت و خشم تبدیل شود.»
اعتراضات سراسری دی ۱۳۹۶ در شهرهایی در خراسان رضوی و جنوبی و شمالی آغاز شد و به زودی دامنه آن به دستکم ۷۲ شهر کوچک و بزرگ ایران گسترش یافت. بهگفته مقامات جمهوری اسلامی در این اعتراضات ۲۵ تن کشته و حدود پنج هزار تن بازداشت شدند. در این اعتراضات برای نخستین بار مردم معترض شعارهایی علیه نظام جمهوری اسلامی و مسئولان ارشد آن سر دادند.
اسحاق جهانگیری در چنین شرایطی از جناحهای مختلف حکومتی خواست تا در حل مسائل کشور همه شرکت کنند: «اگر میخواهیم همه مسائل کشور را حل کنیم باید دنبال راهکار سیاسی باشیم، یعنی همه با هم باشند و در یک راستا قرار بگیرند.»
بیشتر بخوانید:
آنچه باعث خشم و نفرت مردم شده چیست ؟! ایشان به جای پرداختن به مشکلات ساختاری و اصلاح این قانون اساسی پر تناقض از امیدهای واهی سخن میگوید !
bijan / 06 March 2018
اگر دموکراسی بود، به دلایل متعدد دولت حسن روحانی بایست برکنار می شد و انتخبات زودهنگام مجلس و ریاست جمهوری برگزرا می شود مانند:
1- خلف وعده انتخاباتی
2- دروغگویی ها متعدد مانند آمارسازی
3- فسادمالی مکرر دولتی ها و مدیران منصوب رئیس جمهور و وزرا و … غارت ثروت های عمومی و نقض مکرر قوانین کشور
5- بی کفایتی در انجام مسئولیت ها مانند بحران متعدد پولی، قاچقا، سواستفاده از قدرت، اتلاف منابع ملی، تخریب محیط زیست، حوادث جانگداز هوای و زمینی و دریایی..
6- مجلس هم شریک جرم و همراه این دولت بوده
7- مجلس و دولت با تصویب بودجه 97 عملا بار دیگر به مظالم و تبعیض و فساد وران خواری حکومتی مهر تایید زدند و نشان دادن ضد مردمی هستند.
اتما اینجا ایران است و ایران همه چجیز برعکس است. فقط به
رئوس دفاعیات حمید بقایی در دادگاه تجدیدنظر ، بنگرید .
اگر بقایی به این اتهامات محکوم کنند به احتمال 99% مسئولان نظام در این 40 سال باید محکوم شوند!
زندانی به نام ایران ! / 06 March 2018
آب ازسرچشمه گل آلــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــوداست؛ چشمه راازپائین پاک کردن بی فایده وزحمت بیخودواتلاف وقت است.
هرکسی وهرجریانی که دراین مدت سی واندی سال به قدرت رسیده،ازهمان سرچشمه ناپاک وآلوده،کارراادامه داده وصرفاًمردم وجامعه راسرگرم نموده ودرواقع سراب رابجای آب زلال به آنان آدرس داده وبااین آدرس غلط دودوره۴ساله پشت سرگذاشته است.
امامتأسفانه بسیاری ازمردم جامعه سادگی کرده وهردوره ۴ساله یا۸ساله به جریان ویاشخصی ازاین نظام واین آدرسهای غلط،دلخوش کرده اندوهربارمانع ازفروریختگی وعدم مشروعیت نظام شده وفرصت تجدیدقوابه آن داده،تاضعفهای خودرابرای سرکوب وخشونت ورزی بیشتر،بشناسدوچندصباحی فرصت برای تداوم این نظام غیردموکراتیک ومعیوب،ایجادکرده اند.هربارکه رژیم مشروعیت خودراازطریق مشارکت مردم درانتخابات،به بدست آورده وبه رخ منتقدان ومخالفان وبیگانگان کشیده، زورعریان بکاربرده وبیشتروبدترازگذشته،علیه منتقدان خشونت بکاربرده است.
اگرمردم درانتخابات شرکت نمیکردندوباعث مشروعیت بخشی به رژیم نمیشدند،شایدرژیم هم بابحران مشروعیت مواجه میشدوخشونت کمتری بخرج میدادوآنگاه منتقدان نیز،بهترمیتوانستندانتقادواعتراض کنند.
shahab / 06 March 2018
جنگ و دعواهای باندی و تقسیم اموال و درآمدهای ملی کشور مابین خود و آقازادهای دارالخلافه که نشد حکومت کردن،وقتی قلمها شکسته و زبانها بسته و جامعه توسط دیکتاتورها خفه شد، یعنی دیگر در آنجا شفافیت و انتخابات آزاد و شراکت مردم در تعیین سرنوشت سیاسی خود و کشورشان در کار نیست، و بر عکس غصب حاکمیت مردم و دیکتاتوری و انتصابات و زور سرنیزه حاکم است، ولذا آنجاست که حاکمان دزد و جنایتکار در تاریکی به کاروان زده و درآمدهای ملی کشور را غارت و اختلاس می کنند. آقای جهانگیری نوش دارو بعد از مرگ سهراب به چه درد می خورد، آنومقع که باید دهان باز کرده و مانع غارت و چپاول اموال ملی می شدید به خاطر مصلحت نظام دست به سانسور و خفقان زدید و با دزدی و اختلاس و رانت خواری کشور را با همدستی دیگر حاکمان دارالخلافه به خاک سیاه نشاندید و حالا برای خالی نماندن عریضه شعار می دهید. دیگه دیره خیلی دیره
نادر آذرشهر / 08 March 2018