مجتبا یوسفیپور – از روز جمعه ۱۶ دسامبر ۲۰۱۱ (۲۵ آذرماه ۱۳۹۰) نمایش عمومی فیلم “کشتار” تازهترین ساخته رومن پولانسکی، فیلمساز شناختهشده لهستانیتبار در سینماهای آمریکا، بلژیک و ترکیه آغاز خواهد شد. به همین مناسبت، در اکران این هفته میپردازیم به معرفی این فیلم.
“کشتار”، نخستینبار در جشنواره فیلم ونیز نمایش داده شد و پس از آن از نیمههای ماه سپتامبر در سینماهای ایتالیا به نمایش عمومی درآمد. این فیلم از پایان هفته اول ماه دسامبر در سینماهای فرانسه و هلند نیز به روی پرده رفته است و از سوم ماه فوریه سال آینده در سینماهای انگلستان و ایرلند نیز به نمایش در خواهد آمد.
“کشتار” یک کمدی سیاه است که داستان برخورد دو زوج آمریکایی را به تصویر میکشد. زاکری، پسر ۱۱ ساله خانواده کوان در یک درگیری با ضربه چوبی دو دندان همکلاسیاش، اتان، فرزند خانواده لانگستریت را شکسته است. دو خانواده، بدون حضور فرزندان، برای حل و فصل مشکل به روشی متمدنانه با یکدیگر دیدار میکنند، اما به مرور شرایط به گونهای پیش میرود که مشکلات خانوادگی آدمها عیان شده و آنها روی خشن و غیر متمدن خود را نشان میدهند.
رومن پولانسکی فیلمسازی است که نیاز به معرفی ندارد. این فیلمساز ۷۸ ساله با بیش از نیم قرن سابقه فیلمسازی توانسته با فیلمهایی چون “بچه رزماری”، “محله چینیها” و “پیانیست” نام خود را در فهرست بهترین کارگردانهای تاریخ سینما وارد کند.
پولانسکی تازهترین فیلمش را بر اساس نمایشنامه تحسینشده «خدای کشتار» نوشته یاسمینا رضا، نویسنده فرانسوی ساخته است. او به همراه رضا فیلمنامه این فیلم را نوشتهاند. نمایشنامه نخستینبار در سال ۲۰۰۶ در آلمان به روی صحنه رفت و پس از آن در کشورهای مختلف چون فرانسه، انگلستان و ایران نیز توسط کارگردانهای شناخته شده کارگردانی و به اجرا درآمد. در سال ۲۰۰۹، با انجام تغییراتی جزئی، سرانجام این نمایشنامه در برادوی نیز به روی صحنه رفت و توانست تا جایزه معتبر تونی را در رشتههای بهترین کارگردانی، بازیگری و نمایشنامه از آن خود کند.
در نسخه سینمایی، تغییراتی در نمایشنامه داده شده است. مکان وقوع داستان به محله بروکلین در نیویورک تغییر داده شده است و نام برخی از شخصیتهای نمایشنامه نیز تغییر کردهاند. پولانسکی لایههای طنز نمایشنامه در به تصویر کشیدن سویه پنهان شخصیتها را یکی از دلایل اصلیاش برای انتخاب آن عنوان کرده است.
فیلم همچون نمایشنامهای که بر اساس آن نوشته شده است، تنها چهار شخصیت را به تصویر میکشد و تمام داستان در یک بعدازظهر در خانه یکی از دو خانواده اتفاق میافتد. البته ساختن فیلمی با شخصیتهای محدود در مکانی کوچک برای فیلمسازی چون پولانسکی کار سختی نیست. همانگونه که خود او در مصاحبه با نشریه “فیگارو” گفته است، نخستین فیلم بلند او یعنی فیلم “چاقو در آب” نیز داستان سه شخصیت در قایقی کوچک بر روی دریا را به تصویر میکشید. پولانسکی دستوپنجه نرم کردن با موقعیتی چنین را چالشی لذتبخش توصیف میکند. با آنکه داستان فیلم در نیویورک اتفاق میافتد، اما به علت امکان بازداشت پولانسکی در صورت سفر به آمریکا، تمام فیلم در دکوری در پاریس فیلمبرداری شد.
در فیلمی چنین، بخش عمدهای از بار فیلم بر دوش بازیگران آن است.
نخستین بازیگری که به این پروژه پیوست، جودی فاستر بود. او در ارتباط با پیوستنش به این پروژه میگوید: “پیشنهاد این نقش به من داده شد. نقش پنهلوپه که در نمایشنامه اصلی اسمش ورونیکا بود. به نظرم آمد که نقش خیلی برایم مناسب است. آدم جدی است که همه چیز را خیلی جدی میگیرد و سعی میکند در رفتارش خیلی مودب باشد. او در یک کتابفروشی کار میکند و کتابی درباره رنج مردم آفریقا مینویسد و مسائل انسانی برایش مهم هستند، اما در برخورد با زوجی که به خانهاش میآیند، در مییابد که آنها هیچگونه توجهی به این مسائل و موقعیتهای سخت ندارند.”
فاستر در ارتباط با این نخستین همکاریاش با پولانسکی میافزاید: “رومن سالهای زیادی است که فیلم میسازد و کارش را خوب بلد است. او هم از جنبه تکنیکی و هم از جنبه هنری یک استاد محسوب میشود که سبک خاص خودش را دارد. خیلی از کارگردانها، با توجه به فیلمی که میسازند تغییر سبک میدهند و خود را متناسب با فیلم میکنند، اما رومن اینگونه نیست و خیلی در به دست آوردن آنچه در ذهن دارد مصر است. او تمامی تصمیمها را خودش میگیرد و اغلب جای بازیگرها و دوربین را مشخص میکند. بیشتر وقتها از ویوفایندر (منظرهیاب) استفاده میکند، چیزی که شاید حدود ۲۰ سال است ندیدهام کارگردانی استفاده کند! او تصویری از فیلم نهایی در ذهنش دارد و جالب بود که ببینیم چگونه سبک او در این فیلم شکل خودش را مییابد.”
بعد از فاستر، پولانسکی با کیت وینسلت دیدار کرد و او را برای بازی در نقش نانسی کوان انتخاب کرد. پیش از آغاز فیلمبرداری، پولانسکی چندین جلسه را به تمرین با بازیگران اختصاص داد. وینسلت تجربه خود از این تمرینها را به این شکل بیان میکند: “من همیشه به تمرین پیش از فیلمبرداری علاقه داشتهام. بعضی از بازیگران زیاد به تمرین علاقهای ندارند، اما من وقتی تصمیم به بازی در این فیلم گرفتم مطمئن بودم که ما همه فیلمنامه را از قبل تمرین خواهیم کرد، ولی نه من و نه هیچکدام دیگر از بازیگران فکر نمیکردیم که رومن چه نقشهای دارد. او از ما خواست تا تمام فیلمنامه را از اول تا آخر مثل بازی در یک نمایش حفظ کنیم. و ما تمام فیلمنامه را پیش از آغاز فیلمبرداری اجرا کردیم. من شخصاً خیلی از انجام این کار هیجانزده شدم، برای اینکه به ما این امکان را میداد تا وقتی که سر صحنه فیلمبرداری میرویم بدانیم دقیقاً در کجا قرار میگیریم. این نه تنها به ما به عنوان بازیگران کمک میکرد تا بهتر بازی کنیم، بلکه به رومن هم کمک میکرد تا ساختار ذهنی خودش برای چگونگی فیلمبرداری صحنهها را بهتر شکل ببخشد.”
سومین بازیگری که به این پروژه پیوست، کریستوف والتز بود. او در این فیلم نقش آلن، همسر نانسی را بازی میکند. او وکیلی است که دائم در حال صحبت کردن با تلفن همراه خود است و همین همسرش و دیگران را آزرده میسازد. والتز، تجربه همکاری در این فیلم و تمرین پیش از فیلمبرداری را اینگونه توصیف میکند: “ما در تمرینها تا آنجایی که میشد شکلهای گوناگون اجرای متن، امکانات متفاوت و گزینههای مختلف را امتحان کردیم. فکر میکنم در مواردی مانند این، باید همیشه یک زمان اضافه نه تنها برای آشنا شدن بازیگران با یکدیگر، که همچنین برای تمرین کردن و بازی با مصالح موجود وجود داشته باشد. معمولاً زمان فیلمبرداری شانسی برای امتحان روشهای مختلف و انجام روش آزمون و خطا وجود ندارد، چرا که هرچه آنجا اتفاق بیفتد ممکن است در نهایت در فیلم استفاده شود. اما وقتی زمانی اضافه برای تمرین وجود داشته باشد، میشود تجربه کرد، میتوانی کارهایی بکنی که میدانی در نهایت جلوی دوربین آنها را انجام نخواهی داد، اما به تو کمک میکنند تا بهتر به شخصیت نزدیک شوی و قدمی جلوتر بروی و کارت را بهتر انجام دهی. در هنگام فیلمبرداری، زمانی برای انجام این کارها وجود ندارد.”
اما آخرین بازیگری که به این پروژه پیوست، جان سی ریلی بود. او انتخاب شد تا نقش مایکل، همسر پنهلوپه را بازی کند. او تجربه خود در ارتباط با همکاری با رومن پولانسکی را اینگونه بازگو میکند: “رومن زاویه دید ویژه خود را در کارگردانی دارد، در ترکیببندی، زبان سینمایی و چیزهای مشابه. در زمان تمرینها رابطه خوبی بین او با بازیگران بود و همه را راهنمایی میکرد، اما هنگام فیلمبرداری دخالتش در کار بازیگران به حداقل میرسید؛ اگر مشکلی بود و یا مایل بود چیزی را عوض کند آن را بیان میکرد، در غیر اینصورت میگذاشت ما کار خودمان را بکنیم. او همان اندازه علاقمند به انجام تمرینهای پیش از فیلمبرداری بود که ما به عنوان بازیگران این حس را داشتیم. فکر میکنم انتخاب برای پیوستن به این پروژه یکی از سریعترین تصمیمهایی بود که تا الان گرفتهام. در دنیا، فیلمسازان معدودی داریم که در سطح رومن پولانسکی باشند و من فکر میکنم خیلی خوششانس بودم که در این فیلم حضور پیدا کردم.”
“کشتار” توانسته است نظر مساعد بسیاری از منتقدان را به خود جلب کند، هرچند برخی اعتقاد دارند در مقایسه با بهترین ساختههای این فیلمساز، کاری رو به جلو محسوب نمیشود. اگر علاقمند به هیجان و حادثهپردازی و صحنهسازیهای بزرگ و پرخرج با جلوههای ویژه خاص هستید، بیشک “کشتار” انتخاب خوبی برایتان نخواهد بود. اما اگر از داستانی جمعوجور، شخصیتهایی با پرداختی قوی و بازیهایی روان به همراه یک کارگردانی خوب لذت میبرید، دیدن این فیلم را از دست ندهید.
“کشتار” با زمان ۷۹ دقیقه، محصول سال ۲۰۱۱ کشورهای فرانسه، آلمان و لهستان است.
مشخصات فیلم:
کشتار (۲۰۱۱)
Carnage (2011)
نویسنده: یاسمینا رضا، رومن پولانسکی بر اساس نمایشنامه “خدای کشتار” نوشته یاسمینا رضا
Yasmina Reza (God of Carnage), Roman Polanski
کارگردان: رومن پولانسکی
بازیگران: جوی فاستر (پنهلوپه لانگستریت)، جان سی ریلی (مایکل لانگستریت)، کیت وینسلت (نانسی کوان)، کریستوف ولتز (آلن کوان)
Jodie Foster (Penelope Longstreet), John C. Reilly (Michael Longstreet), Kate Winslet (Nancy Cowan), Christoph Waltz (Alan Cowan)
در همین زمینه:
::آغاز نمایش عمومی فیلم “تعمیرکار، خیاط، سرباز، جاسوس” در سینماهای آمریکا::
::وبسایت فیلم کشتار::
پیشپرده فیلم کشتار