عباس جعفری دولت‌آبادی، دادستان تهران، گفته‌های علی‌اکبر جوانفکر، مشاور مطبوعاتی محمود احمدی‌نژاد، رئيس‌جمهوری ايران را که در روزنامه دولتی ايران منتشر شده، “دروغ” خواند.

پرس تی‌وی، شبکه تلويزيونی انگليسی‌زبان ايران، يکشنبه ششم آذر ۱۳۹۰ گزارش داد که دادستان تهران گفته است جوانفکر عليه مقامات قضايی و سياسی، “دروغ و شايعه” منتشر می‌کند و قصد دارد از اين طريق، “افکار عمومی را تشويش کند.”

جوانفکر روز يکشنبه ششم آذر ۱۳۹۰ در روزنامه دولتی ايران، مأموران دادستانی و نيروی انتظامی را متهم کرد که در جريان اقدام برای بازداشت وی از “اسپری فلفل، شوک برقی، گاز اشک‌آور و باتوم” عليه کارکنان روزنامه ايران استفاده کرده‌اند.

وی نوشته است در جريان حمله مأموران دادستانی و پليس امنيت تهران به روزنامه ايران “به داخل تحريريه روزنامه گاز اشک‌آور پرتاب شد، به صورت افراد مختلف از جمله برخی از بانوان و حتی خانمی که از ناحيه دوپا فلج می‌باشد، گاز فلفل زدند، با استفاده از باتوم، افراد مختلف از جمله خبرنگاران، دبيران و عکاسان کتک خوردند، از شوک برقی برای بی‌حس کردن افراد استفاده شد و با فحاشی و توهين‌های زننده به کارکنان از جمله همکاران زن، احساسات آنان جريحه‌دار گرديد.”

جوانفکر: يکی از مأموران همراه عوامل دادستانی با استفاده از کلت کمری (کارکنان روزنامه ایران را) تهديد کرد که هرکس جلو بيايد او را با تير خواهد زد، اما بنده در مقابل او ايستادم و گفتم اگر اهل شليک هستی به طرف بنده شليک کن که ناگزير از عقب نشينی شد

جوانفکر گفته است هنگامی که از مأموران حکم بازداشت خود را خواسته، آن‌ها گفته‌اند: “ما خودمان به مثابه حکم هستيم و در صحنه کنفرانس مطبوعاتی شاهد وقوع جرم بوده‌ايم.”

مشاور مطبوعاتی احمدی‌نژاد يک روز پس از آن‌که قوه قضائيه اعلام کرد به اتهام “انتشار مطالب خلاف موازین اسلامی و تصاویر خلاف عفت عمومی” در ویژه‌نامه خاتون به يک سال حبس محکوم شده، روز دوشنبه ۳۰ آبان یک نشست خبری برگزار کرد.

پس از اين نشست مطبوعاتی، مأموران با حمله به محل برگزاری نشست رسانه‌ای علی‌اکبر جوانفکر در دفتر روزنامه ايران، قصد بازداشت وی را داشتند اما با دخالت محمود احمدی‌نژاد وی بازداشت نشد.

جوانفکر در اين باره گفته است: “(به مأموران) يادآور شدم که شما حکم نداريد و مقامات عالی کشور در حال بررسی موضوع هستند و تا دقايقی ديگر، نتيجه بررسی اعلام می‌شود و اگر قرار بر آمدن باشد، حتماً با شما خواهم آمد اما آن‌ها به جای احترام به تأکيدات رئيس‌جمهور در اين زمينه، با خودرأيی تصريح کردند که کاری به رئيس‌جمهور و رئيس قوه قضائيه ندارند و از جای ديگری دستور می‌گيرند.”

اين حمله به درگيری مأموران با کارکنان اين مؤسسه کشيده شد و دست‌کم ۴۰ نفر از جمله مصيب نعيمی، مدير مسئول روزنامه ايران بازداشت شدند که پس از چند ساعت آزاد گرديدند.

جوانفکر در اين يادداشت افزوده است: “يکی از مأموران همراه عوامل دادستانی با استفاده از کلت کمری تهديد کرد که هرکس جلو بيايد او را با تير خواهد زد، اما بنده در مقابل او ايستادم و گفتم اگر اهل شليک هستی به طرف بنده شليک کن که ناگزير از عقب نشينی شد.”

مديرعامل خبرگزاری ايرنا می‌گويد مأموران “برای جلوگيری از ضبط تصاوير اقداماتشان، تمامی دوربين‌های مؤسسه را شکستند و کيس‌های ضبط کننده تصاوير را با خود بردند.”

با اين حال در روزهای پس از اين اتفاق، فيلم‌هايی از اين حمله که ظاهراً با گوشی‌های موبايل گرفته شده، در اينترنت منتشر شد.

جوانفکر حمله به روزنامه ايران را ناشی از ” بی‌تدبيری و خودرأيی” دانسته و خواهان مجازت “آمران و خاطيان” اين حمله شده است.

در همين حال ۱۹۳ نفر از خبرنگاران و کارمندان روزنامه ايران نيز با ارسال نامه‌ای به آيت‌الله صادق لاريجانی، رئيس قوه قضائيه از وی خواستند به موضوع حمله به دفتر اين روزنامه رسيدگی کند.

تحليلگران می‌گويند مناقشه‌های بين مشاور مطبوعاتی احمدی‌نژاد و دادستانی تهران، نشانگر “جنگ قدرت” در آستانه انتخابات مجلس ايران است که قرار است ۱۲ اسفند ۱۳۹۰ برگزار شود.