بامداد راد – دیروز که داشتم پیوندی را به بالاترین میفرستادم، پس از ارسال و در صفحه پیوندهای تازه، یک پیوند از یک موضوع داغ توجهم را جلب کرد که با وجود این که زمان اندکی از ارسالش میگذشت، به دفعات زیاد مورد مشاهده قرار گرفته بود.
جریان از این قرار است که یک دختر مصری، در اعتراض به رشد اسلامگرایی در کشورش، عکسهای تمامبرهنه خود و دوستپسرش را در وبلاگ و صفحه فیسبوکش منتشر کرده است. کاری به این کار و چراییاش ندارم، موضوع مهمتر برای من واکنش کاربران بالاترین نسبت به این موضوع است که درصد بالایی از کاربران وب فارسی را تشکیل میدهند.
احتمالاً گروهی صرف آگاهی از اینکه موضوع مربوط به یک دختر برهنه است، آن را با اشتیاق فراوان دیدهاند. از وبسایت آلمانیای که خبر یادشده را منتشر کرده، تا حالا بیش از سیوچهارهزار مرتبه بازدید شده است. پیوندهای دیگری که داغ شدهاند ولی نشان ۱۸+ را در کنار خود ندارند تا نشان دهند حاوی عکس این دختر هستند یا در عنوانشان اشارهای به این نشده که عکس دختر هم در وبسایت هست، بازدیدی معمولی و در حد دیگر پیوندهای داغشده دارند.
مدتی پیش، وقتی در پیشخوان وردپرس وبلاگی را دیدم که با موضوع داستان سکسی در صدر فهرست وبلاگهای پربازدید قرار داشت، کنجکاو شدم تا این قضیه را بررسی کنم. شرح کامل ماجرا را اینجا نوشتهام. موجزش این است که با همکاری یکی از دوستانم یک وبلاگ داستان سکسی درست کردیم و با در نظر قرار گرفتن قواعدی، داستانهایی را که در این زمینه در فضای مجازی پیدا میشد در آن قرار دادیم. پس از مدت کوتاهی آن را تعطیل کردیم، ولی در همان مدت کوتاه آنچنان بازدیدی داشتیم و چنان نظراتی دریافت میکردیم که سرمان درد گرفته بود. هنوز هم به ایمیلی که ویژه آن وبلاگ بود نامههایی میآید و با قید فوریت، تقاضای داستان و عکس و فیلم سکسی مطرح میشود.
دختری در اعتراض به موضوعی برهنه میشود و از سوی یکی از پایگاههای وب فارسی، نهتنها اصل موضوع که برهنگی او مورد توجه قرار میگیرد. شاید البته در ظاهر، کار او ستایش شود و مواضع روشنفکرانهای نسبت به حرکت او صادر شود، ولی اصل موضوع همان است که آمار بازدید صفحاتی که عکسدار هستند چندین برابر صفحاتی است که عکس ندارند و فقط متن خبر را کار کردهاند. همان است که وبلاگ این دختر از تمام وبسایتهای خبری پربیننده عربی نیز پربینندهتر میشود و پیوند وبلاگ و صفحه فیسبوک او هم در فهرست پیوندهای این موضوع داغ قرار میگیرد، لابد برای آگاهی از “اصل خبر”!
فکر میکنم بتوان بین این موضوع و اینکه در میان شهرهای ایران، مذهبیترینشان که قم باشد، بیشترین بازدید را از وبسایتهای سکسی دارد و در میان کشورهای دنیا، کشورهای اسلامی بیشترین بازدید را از این وبسایتها دارند و در خاورمیانه پس از عربستان، ایران دومین مصرفکننده بزرگ لوازم آرایش است، رابطهای پیدا کرد. بدبختانه حاکمان جمهوری اسلامی در خیال خام خود چنین میپرورند که با بگیر و ببند و فیلتر و گشت ارشاد و گشت نسبت و گشت امنیت اخلاقی و غیره، میتوانند این بحران جنسی را که یکی از چندین بحران خطرناک جامعه امروز ایران است، حل کنند.
ریشه این مشکل البته نه به دوره جمهوری اسلامی که به تاریخ ایران بازمیگردد؛ آنجا که پادشاهان قاجار که خود را با عناوین دهانپرکنی به خدا و دین و قرآن پیوند میزدند، در پستو به انواع گوناگون عیاشی میکردند و حکایاتی که از حرمسرای ناصری وجود دارد، هنوز هم دهان به دهان میگردد. ما عادت به اخلاقفروشی کردهایم، نه رفتار اخلاقی. تاریخمان در وجودمان رسوب کرده که حرفهای قلمبه را برای مردم بگذاریم و در پستوها چنین رفتار کنیم و چنان.
اکنون جمهوری اسلامی با تمام انتقاداتی که به آن وارد است، با زور شکافهای اجتماعی ما را پر کرده؛ از شکاف طبقاتی، تا شکاف جنسی و جنسیتی و نسلها. این فهرست را میتوان طویلتر کرد، اما مهمتر از برشمردن گسلهایی که جامعه امروز ایران روی آنها بنا شده، این است که اگر روزی نهچندان دور زور دولتی فروبریزد چه خواهد شد؟
تصاویر: تارنمای علیا ماجده المهدی
نویسنده محترم، بازدید پرشمار از “تصویر عریان” دختر مصری را در برابر کم رونقی بازدید از سایتهای “بدون تصویر” و صرفا حاوی خبر این اقدام قرار داده و نتیجه گیریهای این مقایسه، زمینه بحثهای بعدی اوست . در اینجا دو نکته به نظرم قابل توجه است که این مساله را خاص کرده و آن را از سلسله واکنشهای طبیعی به پدیده های جنسی در جامعه ما(ایرانی ها، مسلمانها یا …) جدا میکند:
اول: در اینجا باید توجه کنیم که “خبر”، خود “تصویر عریان” است نه “خبر انتشار تصویر عریان”. اصل واقعه اتفاقا همان تصویر است. اینکه تصویر برهنه یک زن در یک جامعه با این مختصات، “به اختیار او” در دیدرس شماست. و بدیهی است دریافت خبر، درواقع دیدن تصویر است. به پیروی از قدما : بیت: “آن را که خبر شد خبری باز نیامد”
دوم اینکه کمیت بازدید از آن سایت اتفاقا همینجا تبدیل به کیفیت “موفق” بودن دختر در رسیدن به هدفش میشود. هرچند به ظاهر محتوا یکسان است، ولی اساسا نمیتوان این بازدید را با بازدید از سایتهای سکسی دیگر یکسان گرفت. یعنی این بازدید اگرچه به احتمال قریب به یقین از همان منطقی که نویسنده می گوید پیروی میکند، اما با استفاده از همان منطق، و بردن محل نزاع و اعتراض به وجود سرکوب در همان حوزه ای که محرک بازدید از سایت است (یعنی بطور خاص در حوزه جنسی و جنسیتی) دختر مصری به بهترین نحو به هدف رسیده است. بیرون آمدن از پستوها البته به “اختیار”، مالکیت بر تن، میل و غریزه خود، “دختر مصری میخواهد دیده شود”. به اختیار خود”برهنه”، در حدودی که خود تعیین کرده است: ” توسط مطقا همه”، آن هم برای آشفتن نظم نمادین سرکوبگرانه ای که به آن معترض است.پس به هدف رسیده است. (البته دخترمصری و پسر مصری، اتفاقا این افزودن پسر، قضیه را به حوزه عام تری در مخالفت با سرکوب جنسی بطورعام، و نه فقط مرتبط با زنان بطور خاص، ارتقاء داده)
نهایتا اضافه کنم بر این اساس اگر هدف نویسنده (در بخشی از مطلب) به نوعی کاستن از اهمیت این اقدام دختر مصری یا اهمیت دیده شدن بسیار زیاد “تصویر عریان دختر مصری” باشد، در کمال احترام با او مخالفم. و نتیجتا ، نتیجه گیریهای یا فاکتهای بعضا درست دیگری که در مطلب نوشته شده را، غیر مرتبط میدانم.
کاربر مهمان / 20 November 2011
خیلی خوب بود
کاربر مهمان / 21 November 2011