چین قرار است در بحران مالی اروپا چوب زیر بغل بانک‌های اروپا شود، غافل از آنکه خودش هم دارد می‌لنگد: “کوری عصا کش کور دگر”.

 
چین از قرار معلوم زیاد پول دارد، اما از آن بیشتر مشکلات دارد. به نوشته روزنامه فرانکفورتر روندشاو چین ۲/۳ تریلیون دلار ذخیره ارزی دارد. این بزرگ‌ترین رقم ذخیره ارزی در جهان است که چشم بدهکاران اروپایی را خیره کرده است. چین که می‌بیند اروپا کاسه گدایی دراز کرده، حالا طاقچه بالا گذشته و گفته است: اگر هند و برزیل هم همراهی کنند، حاضر است کمک کند.
 
این کمک البته در راه رضای خدا نیست. به گفته ناظران، چین سرمایه‌گذاری‌های هنگفتی در حوزه یورو کرده و در صورت سقوط یورو، این کشور هم که همیشه از بحران‌های مالی دیگران سود می‌برده است، ممکن است ضرر بکند. یک هیئت بلند پایه سیاسی و اقتصادی چینی راهی اروپا شده تا در اجلاس گروه ۲۰ در فرانسه شرکت کند. سر راه این کاروان در اتریش فرش قرمز پهن کرده‌اند تا چینی‌ها سر کیسه را شل کنند. اروپایی‌ها هرچند برای پول چین له‌له می‌زنند، اما عده‌ای از سیاستمداران و سرمایه‌داران بزرگ هشدار می‌دهند که با طناب چین به ته چاه نروند.
 
 هانس پیتر کایت (Hans-Peter Keitel) ، رئیس اتاق صنایع آلمان در گفت‌وگو با اشپیگل هشدار داده است که در مقابل پول، امتیازات سیاسی به چین داده نشود. در نگرانی او عده زیادی از سیاستمداران و تحلیل‌گران سیاسی شریکند. نگرانی از این است که چین در مقابل دادن کمک اقتصادی به اروپا، گذشته از نفوذ اقتصادی، نفوذ سیاسی بیشتری هم در جهان، از جمله در شورای امنیت پیدا کند.
 
اما “دی سایت” آلمان می‌نویسد که ترس از اینکه اروپا گویی دارد حراج می‌شود، بی‌مورد است. چون چین به قول این روزنامه در اروپا سرمایه گذاشته و پایش گیر است؛ و از این لحاظ به ثبات یورو علاقه‌مند است. البته از نظر نباید دور داشت که گذشته از چین، روسیه و ژاپن هم در خارج از منطقه یورو مترصد فرصت هستند تا از راه کمک به اروپا صاحب نفوذ بیشتری در تصمیم‌گیری‌های سیاسی و اقتصادی شوند و جای پای خود را در حلقه غول‌ها سفت‌تر کنند.
  
با این حال چین حریص‌تر از بقیه رقیب‌ها به نظر می‌رسد و به خوبی هم نقطه ضعف اروپا را تشخیص داده است. چین به اجلاس پرتنش سران منطقه یورو قول کمک داد و این کمی از تنش‌ها کاست. در اوج همین تنش‌ها که در اروپا کم سابقه بود، نیکلا سارکوزی با عصبانیت یقه رهبران انگلیس و ایتالیا را گرفته بود، و مرکل هم برلوسکونی را واداشت که به جای نق‌زدن از ضعف یورو فکر جمع و جور کردن اوضاع نابه‌سامان مالی و صرفه‌جویی باشد، چون اقتصاد ایتالیا دست کمی از اقتصاد ورشکسته یونان ندارد.   
اتحادیه اروپا ۲۷ عضو دارد که ازاین میان فقط ۱۷ تا عضو حوزه یورو هستند. حفظ اتحاد میان این اعضای ناهمگون به علت اختلاف‌های زیادی که با هم دارند کار بسیار دشواری است. آنها هر از چندی بعد از کش و قوس‌های فراوان دوباره خود را مجبور به مصالحه می‌بینند. چندی پیش یکی از سرمایه‌داران بزرگ آلمان که به اجلاس سران مشاوره می‌دهد، به عنوان راه حل اساسی خروج از بحران، از “ایالات متحده اروپا” حرف زد. منظور او این بود که حفظ اتحاد اقتصادی بدون اتحاد سیاسی ممکن نیست و کشورهای حوزه یورو باید مانند ایالات متحده آمریکا اداره شوند.
 
بازارهای جهانی مالی تاکنون بحران‌های زیادی را از سر گذرانده‌اند و اصولاً به بحران عادت دارند، اما نکته اینجاست این بحران‌ها اکثراً کوتاه‌مدت و کم اثر بوده است و هرگر شدت و حدت امروز را نداشته‌اند. آنچه بحران مالی فعلی را در نظر ناظران خطرناک می‌کند، این واقعیت ساده است که کاهش رشد اقتصادی به کاهش عواید مالیاتی دولت‌هایی می‌انجامد که ثبات اجتماعی خود را مدیون آنها هستند. زیادتر شدن شکاف بین فقرا و ثروتمندان، در حالی که دولت قادر به ایجاد تعادل نسبی از راه پرداخت بیمه‌های اجتماعی و درمانی نباشد، به شورش‌های اجتماعی از نوعی که در اسپانیا و یونان شاهد بوده‌ایم، منجر می‌شود. همین شورش‌ها در صورت پافشاری دولت‌ها در اجرای سیاست‌های صرفه‌جویانه، می‌توانند به فروپاشی کشورهایی مانند یونان منجرشوند. همین است که اجلاس کشورهای گروه ۲۰ امسال در شهر کن فرانسه اهمیت زیادی یافته است. گسترش جنبش اشغال وال‌استریت از آمریکا به شهرهای بزرگ اروپا زنگ خطری است که سرمایه‌داران و سیاستمداران آن را شنیده‌اند و ترسیده‌اند. آنها می‌دانند که خطر، بیخ گوش‌شان است.
اعلام ناگهانی همه‌پرسی در یونان
   
در اجلاس بحرانی چندروز پیش سران یورو در بروکسل، سه توافق کلی حاصل شد: یکی این‌که کمک به کشور‌های لرزان حوزه یورو تقریباً دوبرابر شود. دیگر این که برای کمک به کشور‌های بحران‌زده مانند یونان و ایتالیا، ۱۰۶ میلیارد یورو سرمایه اضافی منظور کردند، اما مهم‌ترین توافق بر سر این بود که تصمیم گرفتند نیمی از بدهی‌های یونان را ببخشند. بعد از این تصمیم‌ها باز بازارهای بورس رونق گرفتند و بانک‌ها نفس راحتی کشیدند. تا این‌که یک‌باره پاپاندرئو، نخست‌وزیر یونان اجرای بسته صرفه‌جویی‌های اقتصادی را به رفراندوم گذاشت و آب سردی ریخت بر سر اروپا. بلافاصله بعد از اعلام رفراندوم در یونان بازار سهام در شهر‌های مهم اروپا سقوط کرد و ارزش برابری یورو با دلار و سایر پول‌های مهم پایین آمد.
  
 یونان ازجمله ضعیف‌ترین اعضای حوزه یورو است، اما نقطه ضعف بزرگ آن هم هست. سارکوزی چند روز پیش با عصبانیت گفت که پذیرش یونان به حوزه واحد پولی اروپا از همان نخست اشتباه بود. با این حال سران اروپا برای حفظ ثبات یورو و نمایش همبستگی و اقتدار نمی‌خواهند یونان را رها کنند، اما همه می‌دانند که با توجه به نارضایتی گسترده در یونان، مردم برنامه ریاضت اقتصادی تحمیلی از سوی سران یورو را رد می‌کنند و رفراندوم به احتمال قوی به جدایی یونان از واحد پولی اروپا خواهد انجامید. در این صورت بنا به گفته یک تحلیل‌گر اقتصادی درروزنامه اقتصادی هندلز بلات (Handelsblatt) ، “خانه مقوایی فرو می‌ریزد”.
به هر حال سران اتحادیه اروپا می‌دانند که یونان پاشنه آشیل است. آنها نمی‌توانند خود را از این مشکل کنار بکشند. یونان مانند در مسجد، نه دور انداختنی است نه سوزاندنی. از یک‌سو حضورش برای حفظ انسجام اتحادیه اروپا لازم و از سوی دیگر عضویتش در واحد پولی اروپا مایه عذاب است. یونان چه بماند، چه برود، به اروپا وصل و مایه دردسر است. خروج یونان از حوزه پولی می‌تواند فتحبابی شود برای بیرون رفتن سایر اعضای ضعیف، و از هم پاشیدن واحد پولی. سارکوزی و مرکل می‌خواهند قبل از اجلاس گروه ۲۰ دوباره با هم دیدار کنند و راجع به یونان تصمیم بگیرند. اما به قول ناظران این‌بار تصمیم اصلی را شاید دیگر نه سیاستمداران و بانکداران، که مردم خشمگین در خیابان بگیرند.
   
اشپیگل تحلیل‌گران اقتصادی با نظرگاه‌های مختلف را در مورد پی‌آمدهای همه‌پرسی در یونان مورد سئوال قرار داده است. اکثراً معتقدند که اقدام پاپاندرئو یک قمار خطرناک است که می‌تواند عواقب سنگینی برای اروپا و به‌ویژه خود یونان داشته باشد.
   
پاپاندرئو مشکلات زیادی برای اجرای برنامه صرفه جویی دارد و مستاصل دنبال مفری می‌گردد. جالب‌ترین نظر این است که همه‌پرسی می‌تواند اثر واگیر داشته باشد و مردم کشورهای دیگر اروپا هم که غالباً نظرخوشی نسبت به یورو ندارند، ممکن است خواهان همه‌پرسی شوند، اما به قول یک تحلیل‌گر اقتصادی دیگر چنانچه مردم یونان خوب توجیه شوند که رای نه به طرح صرفه‌جویی اقتصادی چه عواقب وخیمی خواهد داشت، آنگاه ممکن است علی‌رغم میل‌شان رای مثبت بدهند و این باعث تقویت یورو خواهد شد.
  
به عقیده یک ناظر دیگر، مشکلات مردم از مشکلات بانک‌ها جداست. به جای نجات بانک‌ها مردم را باید نجات داد. مردمی که در اثر برنامه‌های صرفه‌جویانه بیکار می‌شوند یا بیمه‌های اجتماعی‌شان را از دست می‌دهند.