محسن کاکارش- پس از درگیری نیروهای بسیج و دراویش گنابادی در روز ۱۳شهریورماه در شهرستان «کوار» در ۴۵ کیلومتری شهر شیراز که منجر به کشته شدن یکی از دراویش و زخمی شدن چندتن دیگر شد، سه تن از وکلای آن‌ها نیز در تهران و استان فارس بازداشت شدند.

دکتر مصطفی آزمایش، نماینده و سخنگوی دراویش نعمت‌اللهی گنابادی در گفت‌وگو با «زمانه» می‌گوید: «به تازگی نیروهای امنیتی بدون اطلاع قبلی به منازل و محل کار دراویش مراجعه و سپس آن‌ها را بازداشت می‌کنند و آمار دقیقی از شمار بازداشت‌شدگان در دست نیست.»

پیشینه دراویش گنابادی به شاه نعمت‌الله ولی، عارف قرن نهم هجری قمری برمی‌گردد. آرامگاه او در شهر ماهان در نزدیکی کرمان قرار دارد. پیروان شاه نعمت‌الله ولی در سده‌های گذشته به سه شاخه ذوالریاستینی (منورعلیشاهی)، گنابادی (سلطانعلی شاهی) و صفایی (صفی علیشاهی) تقسیم شده‌اند.

دراویش گنابادی در جریان انتخابات بحث‌برانگیز ریاست جمهوری ایران در سال ۱۳۸۸، از مهدی کروبی حمایت کردند. برخی از نیروهای بسیج در شعارهایی که علیه دراویش در شهر کوار سردادند، آن‌ها را «دراویش آمریکایی» خطاب کردند.

زمانه، در گفت‌وگویی کوتاه، این پرسش‌ها را با دکتر مصطفی آزمایش در میان گذاشته است: آیا حمایت دراویش از مهدی کروبی به معنی سیاسی بودن این اقلیت است؟ آنان رابطه دین و سیاست را چگونه می‌بینند؟ چرا به این دراویش صفت «آمریکایی» داده می‌شود؟

مصطفی آزمایش: با نگاهی به گذشته، می‌بینیم به مرور شمار بیشتری از دراویش تهران و استان فارس را به‌طور احضار نشده و با حمله به منازل یا دفتر کارشان بازداشت و به نقطه نامعلومی منتقل می‌کنند. بعد از مدتی این افراد از زندان عادل‌آباد شیراز یا از بند ۲۰۹ اوین سر در می‌آورند. در آخرین اطلاعاتی که داریم، آنان دست گذاشته‌اند روی دستگیری وکلای دراویش که خودشان هم درویش هستند.


در استان فارس هم این وضعیت ادامه دارد. در این استان سه تا از وکلا به نام‌های امید بهروزی، افشین کرم‌پور و امیر اسلامی را دستگیر و به تهران منتقل کرده‌اند. جرم آن‌ها فقط این است که وکیل دراویش هستند. یکی از دراویش به نام ابراهیم فضلی را که در کوار شیراز گلوله خورده بود در بیمارستان رجایی شیراز بستری و به تخت بسته بودند و بعد از این‌که جراحتش کمی بهتر شد، در دوران نقاهت ایشان را به‌‌همان وضع با خودشان بردند و به زندان منتقل کردند. ما هیچ اطلاعی از وی نداریم. در تهران اما مدیران سایت «مجذوبان نور» را بازداشت کرده‌اند. شمار دقیق بازداشتی‌ها را اما نمی‌دانیم. به خاطر این‌که بسیاری از آنان را با رجوع به منازل و دفتر کارشان بازداشت کرده‌اند و هنوز گزارش‌های آن به دست ما نرسیده است. دستگیری‌ها اما خیلی وسیع است.

شما در یکی از مصاحبه‌های‌تان به انتخابات پیش رو و افزایش فشار بر دراویش اشاره کرده‌اید. چه رابطه‌ای بین این دو موضوع وجود دارد؟

دراویش به‌طور مشخص از آقای کروبی همیشه حمایت می‌کردند و الان هم دوره مقدماتی برای انتخابات است. حکومت آقای کروبی را زیر فشار بسیار زیادی قرار داده‌ است برای این‌که ایشان در مواضع خودشان تجدید نظر کنند. حتی وی را از منزلی که در آن بودند به یک خانه انفرادی منتقل کرده‌اند. از طرفی دیگر خود دراویش را زیر فشار قرار داده‌اند. مدیران پایگاه خبری درویشان را زیر فشار قرار داده‌اند که احتمالاً، حرکتی از جانب دراویش به عنوان همبستگی با آقای کروبی صورت نگیرد. مراجع دیگری هم هستند که با دراویش گنابادی به نوعی همبستگی دارند. مثلا آقای دستغیب شیرازی چندی پیش فتوا داده بودند که همه دراویش، مسلمان شیعه و مثل سایر هموطنان ما هستند و هیچکس حق دخالت در عقایدشان را ندارد و نمی‌تواند آن‌ها را تحت فشار قرار بدهد. دراویش هیچ کار خاصی نکرده بودند که به واسطه آن مورد حمله قرار بگیرند.

آیا دراویش گنابادی خواسته‌های سیاسی‌ هم دارند؟ آن‌ها رابطه بین دین و سیاست را چگونه می‌بینند؟

نخیر. آن‌ها به‌طور کلی خواهان جدایی دین از دخالت در حکومت هستند. اصولاً ویژگی دراویش این است که سکولار هستند. در ماجرای انتخابات ریاست جمهوری هم که به آقای کروبی رای داده بودند، همه می‌دانند که آقای کروبی درویش نیستند و درویش‌ها با رای دادن به آقای کروبی خواهان ایجاد حکومت درویشان در ایران نبودند. آن‌ها خواهان احیای ارزش‌های انسان‌گرایانه در طرح‌ها و برنامه‌های ارائه شده از سوی آقای کروبی بودند.

از جانب دیگر خود آقای کروبی هم قبل از افتادن به حبس، اظهار کرده بودند که به حکومت دینی باوری ندارند و معتقدند نظام حاکم بر ایران نه جمهوری و نه اسلامی است و برای تعیین نظام هم راهی جز رفراندوم وجود ندارد. این نظر آقای کروبی بود و دراویش هم همین نظر را مورد تائید قرار می‌دهند.

چرا در رویداد شهرستان کوار برخی از نیروهای بسیج دراویش را آمریکایی خطاب کردند؟


در مورد اتهام آمریکایی بودن دراویش باید بگویم که این موضوع تازه‌ای نیست و پیش از این هم مطرح شده است. متاسفانه از بدو انقلاب آقایان حاکم که قدرت را یک‌جا می‌خواستند قبضه کنند، میان افراد را با صفت آمریکایی و مسلمان انقلابی مرزبندی کردند. بر همین اساس مرحوم مهندس بازرگان، نخست وزیر دولت موقت که گفته می‌شد نخست وزیر امام زمان هستند، به فاصله کوتاهی شدند آمریکایی و اسلام‌شان هم اسلام آمریکایی شد. آقای مهندس بازرگان به نهضت آزادی تعلق داشتند و یکی از بنیانگذاران آن بودند. حکومت اسلامی به‌طور کلی اعضای نهضت آزادی را متهم به داشتن اسلام آمریکایی می‌کند. از سوی دیگر چون قطب سلسله دراویش نعمت‌الله گنابادی، جناب دکتر نورعلی تابنده تا پیش از تصدی امر قطبیت، از اعضای فعال نهضت آزادی بودند به همان دلیل که همیشه اتهام اسلام آمریکایی روی پیشانی اعضای نهضت آزادی زده می‌شد، ایشان هم به آن صفت متهم شدند. دکترنورعلی تابنده به خاطر نوشتن نامه‌ای در دوران ریاست جمهوری آقای رفسنجانی، به مدت هشت‌ماه و نیم در زندان‌های جمهوری اسلامی بودند. حکومت بعد از این‌که ایشان عهده‌دار مقام قطبیت سلسله گنابادی شد،‌‌صفت اسلام آمریکایی را برای ایشان به درویش آمریکایی تغییر و به مرور آن را به کل دراویش این سلسله تسری دادند. این را خودشان اختراع کردند. از طرف دیگر هم آقای اوباما در سخنرانی عید خودشان، سرکوب دگراندیشان مذهبی در ایران ازجمله صوفیان مسلمان، هموطنان بهایی و پیروان دیگر مذاهب و ادیان را محکوم کردند. حکومت همین را دلیل دیگری قرار داد تا شعار درویش آمریکایی را علیه دراویش گنابادی سر بدهد.

دراویش گنابادی چه تهدیدی برای حاکیمت به حساب می‌آیند که شاهد چنین برخوردهایی با آن‌ها هستیم؟

ما به‌طور دقیق و صحیح آماری از دراویش نداریم و آماری در این زمینه تهیه نشده است. به‌طور تقریبی تخمین زده می‌شود که مجموعه هموطنان ما که گرایش به عرفان و تصوف دارند- اعم از قادری، اهل حق، نقش‌بندی، خاکساری، نعمت‌الهی، گنابادی، قلندری و …- گسترش بسیار زیادی در سراسر استان‌های ایران دارند. بخصوص در استان‌های مرزی (دراویش اهل تسنن) و در مناطق مرکزی (دراویش نعمت‌الهی و دراویش ذهبی شیعه) گستره خیلی وسیعی دارند و یک نیروی اجتماعی تلقی می‌شوند. از جانب دیگر به ایدئولوژی رسمی حکومتی یعنی اصل ولایت فقیه به عنوان یکی از اصول اسلام حکومتی اعتقادی ندارند.

متاسفانه همین مسئله اسباب سرکوب دراویش و پایمال کردن حقوق آن‌ها شده است. دراویش خواهان برپایی حکومت درویشی نیستند، اما بحث مشروعیت برای نظریه ولایت فقیه دارای اهمیت بسیار است و خیلی‌ها در ایران این نظریه را قبول ندارند و به‌طور کلی هم دراویش معتقد به حکومت سکولار و جدایی دین از دولت هستند.

همین مسئله باعث می‌شود آن‌ها سیستماتیک مورد سرکوب قرار بگیرند. آن‌ها برنامه‌ای گذاشتند به نام «نسیم مشاوره معنوی در مبارزه با عرفان‌های نوظهور» که مقصودشان همین تصوف بومی است که بیش از هزار و چند سال است که در ایران وجود دارد و می‌خواهند آن را ریشه‌کن کنند.