دلبر کوبانی، از اعضای یگانهای مدافع زنان (ی پ ژ) در کردستان سوریه (روژآوا) بوده و اکنون در حزب اتحادیه دموکراتیک (پ ی د) برلین حضور دارد: «خیلی خوشحالم که میبینم این همه آدم به کردستان علاقه دارند؛ از دیدنتان خوشحالم. از کوبانی میآیم، الان یک سال و نیم است که در برلین زندگی میکنم، در کوبانی در جنگ با داعش مجروح شدم و به همین خاطر اینجا هستم؛ برای درمان.
من عضو ی پ ژ، زنان جنگجو روژاوا بودم و اینجا نیز مبارزه را ادامه می دهم تا صدای مردم کردستان باشم. مردم خارج از آنجا هم باید از مبارزه روژاوا باخبر شوند.»
بدیلی در شمال سوریه
دلبر کوبانی پس از آن تلاش کرد تا بدیل شکلگرفته در شمال سوریه را توضیح دهد و از فلسفه و روند شکلگیری آن بگوید:
«نام روژاوا اکنون به فدراسیون شمال سوریه تغییر کرده، زیرا میخواهیم سیستمی بسازیم برای همه مردم و نه فقط برای کردها، نظامی برای تمام اقلیت هایی که آنجا زندگی می کنند، همراه با عرب ها، آشوری ها و دیگران.
البته باید به خاطر داشت که وقتی از روژاوای سوریه سخن میگوییم، تاریخ بلندبالایی هم از سرکوب و رنج تحت رژیم بعث وجود داشته.
باید بدانیم که در سوریه کردها تا ۲۰۱۰ نمی توانستند هویت کردی خود را بیان کنند یا به کردی حرف بزنند یا آزادانه بگویند کرد هستند.
وقتی انقلاب مردم سوریه در ۲۰۱۱ آغاز شد، ما نیز خودمان را سازماندهی کردیم و در ۲۰۱۲ حزبی سیاسی درشمال سوریه تشکیل دادیم تا از مردممان حفاظت کنیم.
ما با محافظت از مردم خودمان آغاز کردیم اما دیدیم که نباید تنها از مردم خودمان محافظت کنیم زیرا مردمان دیگری هم وجود دارند که تحت ستم قرار گرفته اند. ما ایدههایمان را تغییر دادیم تا بتوانیم با بقیه مردم هم کار کنیم و در کنار عربها و آشوریها و دیگر اقلیتها باشیم.
ما ی پ گ (واحدهای مخافظت مردمی) و ی پ ژ (یگان های محافظت زنان) را تشکیل دادیم. ما گفتیم که میخواهیم از تمام مردم سوریه، هر که باشند، حمایت کنیم.
همان طور که همه میدانند، جنگ بسیار سختی را با داعش گذراندیم و داعش را در کوبانی شکست دادیم. و به نیرویی بدل شدیم که میتواند داعش را شکست دهد. همانطور که اکنون در رقه و دیرالزور میبینیم که نیروهای دموکراتیک سوریه در حال بازپس گیری سرزمین از داعش هستند.
ما تنها با داعش مبارزه نکردیم، بلکه همزمان جامعه خودمان را نیز سازماندهی کردیم. ما باید از پایین به بالا و غیرسلسلهمراتبی سازماندهی میکردیم، به همین خاطر سازمانهای متفاوتی داریم و ساختار پیچیدهای از سازماندهی در آنجا وجود دارد.
در این سیستم از گروههای حاضر در خطوط مقدم جبهه جنگ وجود دارند تا کمونها یا کانتونهایی که در سرزمینهای خودمان تشکیل شدهاند و نیز نیروهایی که درون این قلمروها امنیت را تأمین میکنند.»
نظام خودآیینی دموکراتیک شمال سوریه
دلبر کوبانی پس از آن به توضیح نظام خودآیینی دموکراتیک پرداخت که در آن کنترل و مدیریت منابع به دست خود مردم است و بر ضرورت رهاییبخشی زنان تأکید کرد:
«این سازماندهی پیچیده برای شکلدادن به یک نظام خودآیینی دموکراتیک («خودسری دموکراتیک») بود. خودآیینی دموکراتیک جنبههای سیاسی و فلسفی خاص خود را دارد.
از لحاظ فلسفی این ایده به عبدالله اوجالان ارجاع میدهد و تحت تأثیر او بوده است. و در سطح سیاسی این ایده آزادی و برابری را برای همگان، فارغ از قومیت و نژاد میخواهد تا همه بتوانند جامعه خودشان را خودشان بسازند و اداره کنند. و البته مهمترین بخش این فلسفه آزادی زنان است، اصلی بسیار مهم زیرا معتقدیم تا زنان آزاد نباشند، جامعه نمیتواند آزاد باشد.
بزرگترین مبارزه ما در واقع سازماندهی جامعه از پایین به بالا بود، به صورت تودهای، و ما از دموکراسی در خانهها و محلهها آغاز کردیم، و ما اکنون در مرحلهای هستیم که فدراسیون شمال سوریه را بر اساس همین مدل پیاده کردهایم.
اما در روژاوا هم باید جنگید و هم باید زندگی کرد. برای مثال، در مورد آب شمال سوریه با مشکل مواجه بود. در روژآوا مناطق حاصلخیز و خوش آبوهوایی دارید، مثلا آفرین با مشکل آب مواجه نبود. فرات نیز یکی از منابع آب در دسترس برای کوبانی و جزیره است. اما در دوران بعث، کردها حق کنترل منابع آب خود را نداشتند و دولت کنترل این منبع حیاتی را به دست گرفته بود و از آن به عنوان ابزار فشار استفاده میکرد.
اما پس از انقلاب کردها مدیریت منابع آب را خود در دست گرفتند و موتورهایی را در مناطقی برای استخراج آب کار گذاشتند.»
«ما در شمال سوریه دولت نمیخواهیم»
پس از آن، چریک سابق ی پ ژ به مسئله همهپرسی استقلال کردستان عراق پرداخت و با نقد ایده دولت و نیز انتقاد تلویحی از ک د پ گفت که در هر حال، آنها حامی خواست مردم کردستان عراق هستند:
«و اما در مورد همهپرسی استقلال عراق. قطعاً ما از همهپرسی استقلال کردهای عراق دفاع میکنیم، ولی فکر میکنیم که فرآیند دموکراتیزهکردن باید از پایین به بالا و از محلهها و خانهها شروع شود. ما از همهپرسی به عنوان حق طبیعی مردم کرد دفاع میکنیم، اما اگر استقلال فقط برای منافع یک حزب باشد و قرار باشد یک حزب از آن برای تقویت قدرت خود منتفع شود، حامی آن نیستیم.
ما در مورد همه پرسی پرسشهای بسیاری داریم، مثلاً مسئله شنگال و ایزدیها. آیا آنها در این همه پرسی خواهند بود یا نه؟ مسئله آب. مسئله معیشت مردم. چون همانطور که میدانید، حقوق آنها پرداخت نمیشود و دچار مشکلات زیادی هستند.
اگر هنوز حکومت نمی تواند زندگی مردم را تأمین کند و از آن محافظت کند، مسئله دولت مستقل با سوالهایی روبرو می شود. ما هم به دنبال تعیین سرنوشت هستیم، اما این فقط یک لفظ نیست، استقلال و خودمختاری کلمه نیستند، باید آنها را به صورت واقعی پیاده کرد. اما دولت مستقل کردی چیزی است که ما در روژآوا نمی خواهیم. ما مبارزه می کنیم تا مردم بتوانند در کنار یکدیگر زندگی کنند. تا مثلاً آزادی زنان در میان مردم تحقق یابد.
اگر دولت درست کنی، همیشه مسئله اقلیتها را نیز درست میکنی و به همین دلیل است که نظام ما در روژآوا فدرالیستی است تا مردم خود به صورت صلح آمیز سرنوشتشان را تعیین کنند، و همین راه را کردستان عراق درون خودش با اقلیتها میتواند پی بگیرد.
ما حامی هر آنچه هستیم که مردم کردستان عراق بخواهند و ما از ایده دولت در آنجا هم استقبال می کنیم. ما طرفدار نوعی کنگره ملی کردستان بودیم که در ان همه احزاب از همه جا حضور داشته باشند و بتوانند این مسائل را با یکدیگر بحث کنند. اما این ایده متأسفانه جدی گرفته نشد.
ما نمیتوانیم دولت کردی در شمال سوریه بسازیم و امنیت عربها و اقلیتهای مذهبی در آنجا را برای همیشه تضمین کنیم. در عین حال میخواستیم سازماندهی تودهای و از پایین به بالا داشته باشیم و نه سازماندهی سلسلهمراتبی تحمیلی از بالا همچون در ساختار دولت.»
سمینار با سخنان دلبر کوبانی تمام شد؛ درست پس از آنکه اعتراض برخی از حامیان همهپرسی به انتقادهای سخنرانان فضای جلسه را اندکی به تنش کشید. این تنش اما از ابتدا بود. تنشی واقعی که از همان زمان اعلام همهپرسی در میان کردها وجود داشت.
دلبر کوبانی گفت: «کردستان به چهار تکه تقسیم شده. اما حالا بر سر این موضوع انگار به ۱۰ تکه تقسیم شده باشد. اما ما نباید این طور برخورد کنیم. ما باید به دنبال راهحلی برای همه مردم کردستان در تمام نقاط آن باشیم. ما باید کنار یکدیگر بیاییم، و بدانیم که نمیتوانیم رویکرد ناسیونالیستی کرد را در کردستان حفظ کنیم، ما با عربها، ترکمنها، آشوریها و دیگر اقلیتها زندگی میکنیم. ما باید این موضوع را به رسمیت بشناسیم و به دنبال آفریدن بدیلی باشیم. نه فقط بدیلی برای کردستان، بلکه بدیلی برای تمام خاورمیانه.»