خبرنگار بیبیسی، سانجوی ماجومدر به روستایی «رالگان سیدهی» در غرب هند رفته تا درباره حرکتی که موجب نگرانی مقامات حکومتی در این کشور شده است، اطلاعات بیشتری کسب کند.*
گاندی دوم
رالگان سیدهی، نام روستایی میان تپههای ایالت غربی هند، «ماهاراشتا» است؛ روستایی کوچک و دور از هیاهوی شهر با یک پوشش گیاهی زیبا. در میدان اصلی دهکده، همیشه گروهی از پیرمردان نشستهاند و چای میخورند و با یکدیگر از اخبار و رویدادهای روز میگویند. این روزها اما، آرامش و سکون دهکده به خاطر اتفاقی که در فاصلهای نه چندان دور از روستا در نزدیکی یک معبد هندو و در زیر سایه یک درخت کهنسال «انجیر معابد» رخ میدهد از میان رفته است.
چند روز پیش در زیر این درخت، پیرمرد کوچکاندامِ تقریباً ۷۰ سالهای در لباس کتانی و کلاه سفید در حالیکه دوربینهای تلویزیونی و میکروفنهای زیادی او را احاطه کرده بودند، مشغول پاسخدادن به پرسشهای خبرنگاران بود. شبکههای تلویزیونی نیز جریان این کنفرانس مطبوعاتی را بهطور «زنده» در سراسر کشور پخش کردند.
این پیرمرد، «آنا هزاره» است؛ کسی که هماکنون رهبری کمپین سراسری علیه فساد را در هند بر عهده دارد. کسی که بیش از پیش، خاری شده است در چشم حکومتگران هندی. تلاش او در مسیر «مقاومت انفعالی»، با استقبال و همراهی شمار زیادی از هندیها مواجه شده است؛ هندیانی که از فساد بیسابقه در کشورشان رنج میبرند. این همراهی و استقبال موجب شده تا مردم به او لقب «گاندی جدید» بدهند.
آنا هزاره، در گفتوگو با خبرنگاران، درحالی که انگشتش را به نشانه تاکید حرفهایش تکان میداد میگفت: «هماکنون زمان آن فرا رسیده که کاری انجام دهیم. یا میمیریم، درست همانند زمانی که برای استقلال کشورمان میجنگیدیم یا پیروز میشویم. چه ما در ماموریت موفق شویم و چه جانمان را در این راه فدا کنیم، فرق خاصی نمیکند. دولت تلاش میکند که مردم هند را فریب دهد، اما ما اجازه نخواهیم داد که چنین اتفاقی رخ بدهد!»
رالگان سیدهی، زادگاه آنا هزاره است. او کارزار اعتراضی خود را نیز از همین روستا آغاز کرده است. در حال حاضر مبارزهای که او شروع کرده، روزبهروز با حمایت گستردهتر نیروهای داوطلب مواجه میشود. این روستا همان جایی است که رویای او برای هند، تااندازهای در آن تحقق یافته است.
در گذشته ساکنان دهکده از فقر و خشکسالی رنج میبردند و به مانند مردم سایر روستاهای هند مشکلات زیادی داشتند، اما در حالحاضر با انجام سلسله پروژههای حمایتی و توسعهای که از جانب آناهزاره در ظرف چند دهه در این منطقه پیگیری شده، هماکنون این روستا از سوی «بانک جهانی» به عنوان «روستای نمونه» معرفی شده است.
«چایا مانوری» مادر دو فرزند است. با او در کلبه کوچکشان در حالیکه مشغول آشپزی برای خانوادهاش بود ملاقات کردم. خانم مانوری به من میگوید: «این روستا در گذشته جای وحشتناکی بود، میزان جرم و جنایت زیاد بود و اعتیاد به الکل هم فراوان دیده میشد. اغلب ساکنان روستا هم بیکار بودند، اما الان اوضاع خیلی بهتر شده است.»
نقطه عطف مبارزه
آنا هزاره تلاش کرد تا منشاء تحولات گستردهای در روستا باشد، اما پیشبرد اصلاحات در سطحی بزرگتر و در مقیاس جامعه هند دشوار است. به ویژه که این تغییرات وسیع با منافع قدرتمندان اقتصادی نیز در تضاد قرار میگیرد. واقعیت این است که ظرف سالهای گذشته، افراد زیادی ، به خاطر مبارزه با فساد در هند کشته یا به شدت زخمی شدهاند.
«فساد» برای هندیها امر ناشناختهای نیست، با این وجود، بسیاری براین گمانند که این موضوع ممکن است چهره هند را در مجامع جهانی مخدوش کند.
«چاندراوال»، روستایی است که تقریباً در ۲۰۰ کیلومتری شمال پایتخت هند، «دهلی» قرار دارد. من با خانواده «جاگدیش شارما» در منزل مسکونیشان ملاقات کردم. هنگامی که آنها در خانه نشسته و مشغول صحبت با من بودند مردی هم با لباس غیر نظامی در حالی که مجهز به اسلحهای اتوماتیک بود بیرون ساختمان کشیک میداد.
این خانواده، مدتی پیش از رئیس شورای روستا به سبب بالا کشیدن بخشی از پول بازنشستگان روستایی شکایت میکنند. آقای شارما، گفت دقیقاً همان روز «ما مشغول خوردن شام بودیم که ناگهان گروهی مرد پشت در خانه جمع شدند و شروع به داد و فریاد و فحاشی به ما کردند. ما رفتیم بیرون که با آنها برخورد کنیم و کمی بعد درگیری شدیدی بین ما درگرفت. با شنیدن سرو صدا، عروس من از خانه بیرون آمد. آنها هم با ماشین به سمت او حرکت کردند و او را زیر گرفتند. عروسم درجا کشته شد! پاهای من نیز زیر چرخهای ماشین له شدند.»
«فساد» برای هندیها امر ناشناختهای نیست، با این وجود، بسیاری براین گمانند که این موضوع ممکن است چهره هند را در مجامع جهانی مخدوش کند. پاتریک فرنچ، تاریخدانی که روی هند بسیار کار کرده است میگوید: «روشن است که خوشبینی سراسری در هند، تقریباً در یک دهه اخیر کاهش پیدا کرده است.»
بسیاری از تاجران در هند- به ویژه کسانی که به تجارت خارجی مشغولند- از پرداخت رشوههای بالا گله میکنند. آنها در مقابل پولی که میپردازند، خدمات مناسبی نیز دریافت نمیکنند. من اما فکر میکنم که نقطه عطف مبارزه مردم هند علیه فساد همین حالا است. درست به همین دلیل است که «آنا هزاره» از پشتیبانی طیف وسیعی از مردم برخوردار است و همین نیز سبب شده که دولت هند از حضور و فعالیت او احساس ناامنی کند.
منبع:
*۱۵ آگوست ۲۰۱۱، بیبی سی نیوز
متشکر ; مقاله جالب بود /ای کاش اطلاعاتی از نحوه مبارزه ایشان داده شود . پاینده باشید.
مهری / 29 August 2011
آقای رامین جهانبگلو اگی گفتی چرا گاندی بازی تو توی ایران نمی گیره؟؟ نه! برا اینکه ایران اسلامزده ست. اسلامزدگی به قول جلال آل احمد مثل سرمازدگی مثل طاعون زدگی، مثل وبا زدگی، مثل سیدا زدگیه. بنا بر این گاندی بازی تو اینجا نمی گیره، اگه می گرفت توی پاکستان که خیلی هندی تر از مایند هم می گرفت. پاکستانی هم همین مرض لاعلاج ما را دارند. اسلام. تو فکرش رو بکن مثلا یه گاندی تو افغانستان سر بلند کنه!!! و تا قیام قیامت این علامت تعجب را ادامه بده!!!!!!!!!!!!!!
بر عکس گاندی. / 31 August 2011