شهزاده سمرقندی – بیست‌سال پیش تقریباً در همین روزها کشورهای برادراتحاد شوروی یکایک پشت سر هم از سوگند خود برای نگه داشتن اتحاد تا رسیدن به قله کمونیسم دست کشیدند و خواه‌ناخواه رو به استقلال و به سیستم به اصطلاح دموکراتیک رو آوردند.

 
جماهر شوروی بیست‌سال پیش تقریباً در همین گونه سردرگمی‌ای به سر می‌بردند که حالا کشورهای عربی آن را تجربه می‌کنند. 

بیست‌سال پیش ۲۱ ماه اوت کنار مجسمه معروف کارل مارکس، فریدریش انگلس و ولادیمیر لنین نوشته‌ای ظاهر شد که با خط سرخ کمونیستی به جای شعار معروف «کارگران جهان متحد شوید» نوشته بود: «کارگران جهان، مرا ببخشید».

 
حالا آرامگاه لنین در میدان کرملین که همیشه صف مارپیچ آن پایان نداشت خلوت است. سئوالی که شاید بعد از بیست سال در ذهن میلیون‌ها جوانی که بعد از فروپاشی شوروی به دنیا آمده‌اند،این است که کمونیسم می‌خواست به چه چیزی برسد؟
 
برای مردم عادی کمونیسم، خدمات رایگان آموزش، بهداشت و مواد غذایی مثل شیر و نان و شکر بود. این خدمات رایگان، آرزویی بود که مردم نتوانستند در طول ۷۵ سال به آن برسند.
 
با این‌همه هنوز هستند مردمانی که از این رویداد پشیمان‌اند و عقیده دارند که راه زیادی نمانده بود تا به کمونیسم‌ برسند.
 
 همه‌چیز اما فرو ریخت. تابستانی که این اتفاق رخ داد، من و همسن و سالانم ‌دیپلم گرفته بودیم و باید خود را برای امتحانات دانشگاه آماده می‌کردیم.
 
تجربه من و همسالانم
 
تمام آن چیزهایی را که در مدرسه در طول ده سال به ما آموخته بودند یک‌شبه به هیچ و پوچ تبدل شدند. حتی سرود ملی‌ای که عادت داشتیم با نشان لنینی بر سینه و کلاه سرخ بر سر با افتخار و غرور رو به آسمان می‌خواندیم، دیگر وجود نداشت. آن سرود ملی جایگزین نماز و هرگونه دعای مذهبی ما شده بود و یکباره به سرابی تبدیل شد.
 
سردرگمی عجیبی بود برای من و دیگر همسالانم که انگار دوندگانی بودیم که سال‌ها دویده بودیم و مرحله‌ها را پشت سر گذاشته بودیم تا به مقصد، به حزب کمونیستی برسیم و کارت سرخی بگیریم که کلید همه درهای جامعه بود. همه اما یکهو میدان را ترک کرده بودند و بازی تمام شده بود.
 
حال بعد از بیست‌سال می‌بینیم این برادران سابق هنوز برای خود بازی قوی‌تری چون بازی قبل شروع نکرده‌اند و در تنهایی، قدرت بازی آنچنانی را هم ندارند.
 
گرایش به ایدئولوژی جانشین
 
با این‌همه اما واقعاً چه کسی از فروپاشی اتحاد شوروی ناراحت است؟
 
آن‌طور که جامعه‌شناسان روس بارها به آن اشاره کرده‌اند، کسانی که به چهارچوب تنگ نظم شوروی عادت داشتند و دوران بازسازی و آزادی بیانی که میخاییل گورباچف به آن جریان داده بود، به عنوان یک دوران بی‌نظمی نگاه می‌کردند. دیگر هرکسی می‌توانست برای خود حقیقت و مقصدی داشته باشد و از راه رسیدن به قله کمونیسم منصرف شده بودند. این نوع افراد هنوز نیز آرمان کمونیسم‌ را در دل نگهداشته‌اند و دیگر هیچ اعتقادی به هیچ سیستم دولتی ندارند.
 
همانطور که ایرج بشیری، استاد دانشگاه مینه‌سوتای آمریکا، بارها به این موضوع اشاره می‌کند، این نوع افراد که از کمونیسم ناکام مانده‌اند، حالا رو به دین و ایمان به خدای یگانه آورده‌اند. این تنها راه است تا آرمان‌های‌ کمونیستی آن‌ها را برآورده کند. همینطور که در دوران کمونیسم شعار هایی مثل «به نام کمونیسم» روی پوسترها و دیوار ها منتشر می‌شدند که جایگزین آرمان‌های مذهبی جامعه باشد.
 
گورباچف، ناراضی از وضعیت
 
میخاییل گورباچوف که نخستین رساله علمی خود را در دوران دانشجویی تحت عنوان «استالین، تو قدرت جنگی ما هستی، تو جوانی و اوج پرواز ما هستی» نوشت و با تمام وجود به راه کمونیسم اعتقاد داشت، خود به آن پایان داد؛ کسی که از جامعه خود جلوتر می‌رفت‌ و زودتر پی برده بود که پایان راه سیاه است. با این حال اعطای جایزه صلح «نوبل» در سال ۱۹۹۰ به این مرد شجاع همچنان برای بسیاری سئوال برانگیز است.
 
باقیمانده سلطنت‌طلب‌های روس، با این که به فرانسه پناه برده‌اند، اما عقیده دارند که دلیل فروپاشی حکومت تزار و هم شوروی اروپاست که همیشه از قدرتمند شدن روس‌ها احساس خطر داشته است. 
 
حالا بعد از بیست سال فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، میخاییل گورباچف، مردی که دیوارهای آهنین را شکست در خارج از مرزهای سابق اتحاد شوروی به سر می‌برد و معتقد است که دیگر کشور های جهان نیز باید در سیستم دولتی خود تجدید نظر کنند. وی به ویژه این پیشنهاد را به ایالات متحده آمریکا می‌دهد. به عقیده او این تنها راه خارج شدن از بحران‌های اقتصادی در پیش رو خواهد بود.
 
میخاییل گورباچف، از وضعیت کنونی فدراسیون روسیه و دیگر کشور های سابق عضو اتحاد شوروی انتقاد‌های زیادی دارد. او در عین حال خواهان تغییرات سیستماتیک در سطح جهانی نیز هست.
 
تصاویر:
 
۱- پوستری متعلق به اتحاد جماهیر شوروی، سال ۱۹۳۷. در این پوستر کودکان با آوردن گل از رفیق استالین برای کودکی پر از شادی تشکر می‌کنند.
۲- مرد سال: میکائیل گورباچف، جلد روی مجله تایم، ژانویه ۱۹۸۸.