محموله زمینی سلاح ارسالی از ایران برای سوریه، برای دومینبار طی ماههای اخیر در کشور ترکیه توقیف شد و وزیر خارجه ترکیه، داود اوغلو نیز این توقیف را تأیید کرده است.
در گفتوگو با رضا تقیزاده، کارشناس امور بینالملل مقیم گلاسکو پرسیدهام: ارزیابی شما از اقدام اخیر دولت ترکیه چیست و آیا ممکن است این اقدام، در حسن روابط ایران و ترکیه خللی وارد کند؟
رضا تقیزاده: ترکیه در قبال جامعه جهانی و بهعنوان عضو ناتو در مقابل پیمان آتلانتیک شمالی تعهداتی دارد که آن تعهدات مهمتر از دوستی و روابط کاری با تهران است. مناسبات خارجی ترکیه سعی میکند این دو نکته را ازهم جدا نگه دارد. در موارد گذشته ترکیه هم اقدام به فرود آوردن هواپیماهای ایرانی مشکوک به حمل سلاح کرده و هم از کشف سلاحهای غیر قانونی در هواپیمای ایرانی خبر داده و این تازهترین اقدام در این راه است.
برای ایران هم بسیار مشکل خواهد بود با توجه به نیازی که به حفظ مناسبات تجاری با ترکیه دارد، به بهانه اقدام اخیر ترکیه شروع کند به رفتارهایی که در نهایت میتواند به سرد شدن مناسبات تهران و آنکارا کمک کند. همانطور که گفتم ترکیه ضمن این که بهعنوان یک قدرت منطقهای خود را دارای مسئولیتهای منطقهای میداند، نسبت به جامعه جهانی هم متعهد است و انجام این کار در جهت انجام تعهدات جهانی ترکیه صورت گرفته است و به نظر نمیرسد که ایران هم جایی برای اعتراض به این اقدام را داشته باشد.
مقصد این سلاحها در گزارشها متفاوت ذکر شده است. برخی گزارشها مقصد نهایی این محموله را لبنان و برای تحویل به حزباله لبنان و برخی مقصد نهایی را سوریه و برای سرکوب مردم معترض این کشور ذکر کردهاند. اطلاعات شما در این زمینه چیست؟
به نظر میرسد که مقصد نهایی سلاحها لبنان است و اینجاست که حساسیت کشورهای دیگر بهخصوص اسراییل را برمیانگیزد. در شرایط فعلی دولت سوریه برای سرکوب کردن مردم عموماً بیسلاح سوریه، نیازمند وارد کردن سلاح از خارج نیست. شباهت این سلاحها با محموله قبلی کشف شده در ترکیه تا حدودی این نکته را تقویت میکند که مقصد نهایی سلاحها لبنان بوده است و نه سوریه. ولی بههرحال جنوب لبنان و مناطق نزدیک به سوریه میتوانستند هدف اصلی ارسال این سلاحها باشند. با توجه به این که این سلاح بایستی ابتدا از سوریه عبور میکرده و بعد به لبنان میرسیده، این گمان را که ممکن است سوریها هم بهخصوص در شرایط دشوار و ناآرام فعلی نیازهایی داشته باشند، مطرح کرده است؛ ولی همانطور که گفتم به نظر نمیرسد دولت سوریه برای سرکوب داخلی مردم در شرایط فعلی نیازمند واردات سلاح آن هم در حد یک کامیون از ایران باشد. البته ارسال سلاح برای سوریه، همانقدر که ممکن است در صورت ارسال برای لبنان، باعث حساسیت اسراییل شود، میتواند در ترکیه هم حساسیتهایی را ایجاد کند؛ آنهم با توجه به جهتگیریای که اکنون ترکیه در مقابل سوریه دارد و آرایش نظامی که در مرزهای مشترکش با این کشور ایجاد کرده است. فراموش نکنیم، همین یک روز قبل نماینده روسیه در ناتو از امکان حمله نظامی ناتو علیه سوریه خبر داد و اگر گفته شود که تنها یک کشور در داخل سازمان ناتو دارای بضاعت حمله زمینی نظامی علیه سوریه هست، این کشور به نظر من ترکیه است.
البته اسراییل هم چنین بضاعتی را دارد، ولی اسراییل فاقد عضویت مستقیم در ناتو است و تنها بهعنوان همپیمان ناتو محسوب میشود. بنابراین مجموعه این تصاویر را که در نظر میگیریم، آنچه فشار را متوجه تهران میکند، یک گام روشن و آشکارشده مستقیم است که برای چندمین بار ایران در جهت شکستن قطعنامههای سازمان ملل متحد و شورای امنیت برمیدارد و متهم به نقض قوانین بینالمللی میشود. این حرکت، در صورتی که جامعه جهانی بهعنوان تلافیجویی، در تدارک اقدامهای متقابل شود، اقدام آنها را به نحوی توجیه میکند و کسانی که حساسیت بیشتر در مورد اقدامات اخیر ایران دارند، از این حرکتها پشتیبانی بیشتری خواهند کرد. عین همان اقدامی که نیجریه در آخرین ماه سال گذشته با گزارش کشف محموله ۱۳ کانتین سلاح در کشور خود به سازمان ملل اتخاذ کرد و در مقابل ایران قرار گرفت. در نتیجه مناسبات آفریقایی ایران هم به شدت لطمه دید.
شما به تحریمهای شورای امنیت اشاره کردید و نقض این تحریمها از سوی ایران. چه مجازاتهایی در صورت عدم پایبندی ایران به این تحریمها پیشبینی شده است؟
آخرین مصوبات شورای امنیت علیه ایران شکل امنیتی پیدا کرد. نسبت به این بند از مواد قطعنامههای آخر، به خصوص ۷۲۹، کشور روسیه حساسیتهایی داشت. این ممکن است بهانه اقدام تندتر نظامی قرار گیرد. البته شاید منطقه در وضعیت فعلی آماده این نوع برخوردها حداقل در قبال ایران نباشد، ولی در صورتی که شرایط مناسبی فراهم باشد برای کشورهایی که بهخصوص مخالف ادامه برنامههای اتمی ایران هستند و توقف این برنامهها را به هر قیمتی طلب میکنند، توسل جستن به این قطعنامهها و اشاره به خلافهایی که ایران، بهخصوص قدمهایی که در طول ۱۸ ماه گذشته در جهت شکستن این قطعنامهها برداشته است، میتواند مورد استفاده و توجیه آنان قرار گیرد.
این تعاریف را در بندهای بعدی قطعنامه شورای امنیت که بند قبلی آن مورد استناد قطعنامه ۱۹۷۹ قرار گرفته است تعریف میکنند. اگر اخطار یا دادن قطعنامه مفید فایده واقع نشود، کشورهای عضو شورای امنیت مخیر خواهند بود که از نیروی نظامی برای خنثی کردن خطری که امنیت جهانی و منطقه را تهدید میکند استفاده کنند. این بههرحال موضوعی است که باید از طرف مسئولین ایران و بهخصوص حساسیت آن در جهت تأمین امنیت ملی ایران مورد توجه قرار گیرد.
اما در عمل تخلفهای قبلی جمهوری اسلامی از این تحریمها، با واکنش محکم بینالمللی مواجه نشده و جمهوری اسلامی به حرکتهای خلاف خویش ادامه داده است. به نظر شما چه اقدام بازدارنده جدیای میتواند مانع ایران از ادامه این تخلفها باشد؟
به نظر نمیرسد ایران تا زمانی که خطر هجوم نظامی را احساس کند و یا مثلاً تحت محاصره بندری یا دریایی و یا تحریم مستقیم نفت و گاز ایران قرار نگیرد، از مبادرت به اقداماتی که تا بهحال علاقهمند به آن بوده دست بکشد. چون اکنون چنین خطری را به طور مستقیم احساس نمیکند، در جهت ادامه آن برنامهها قدم برمیدارد. البته من تصور نمیکنم که این اقدامات در ایران و در داخل حاکمیت و دولت ایران هم با حمایت یکجانبه روبهرو باشد.
به نظر میرسد که بخشی ازشاخههای نظامی و امنیتی به صورت مستقل چنین اقداماتی را انجام میدهند و این با سازمانی که مناسبات خارجی ایران را اداره میکند، ازجمله وزارت خارجه، تفاوتهایی دارد. فراموش نکنید که آقای متکی در چند روز آخر وزارت خارجهاش وقتی خبر سلاحهای کشف شده در نیجریه با او در میان گذاشته شد، از انجام این اقدام اظهار بیاطلاعی کرد و صالحی وزیر خارجه جانشین او هم چنین واکنشی نسبت به اقدامات مشابه داشته است.
اگرچه ممکن است که این اطلاع وجود داشته باشد و از طرف وزیر خارجه انکار شود، ولی با توجه به طبیعت این اقدامات و زیانهایی که متوجه بخشهای خصوصی و غیر نظامی دولت ایران میکند، امکان داشتن ناهماهنگی در داخل نظام جمهوری اسلامی غیر قابل رد کردن نیست. این وجود دارد. ولی بههرحال نظامیها و امنیتی تا احساس خطر امنیتی جدی نکنند، این وضعیت را ادامه خواهند داد. به نظر میرسد که دولت حداقل در نتیجه فشارهای اقتصادی تا حدودی آماده سازش شده است.
نشانههایی هم در مناسبات خارجی ایران دیده میشود، حاکی از این که امکان چنین سازشی در نتیجه اعمال فشارها وجود دارد. به عنوان نمونه همین که نزدیک به ۱۰ میلیارد دلار از درآمدهای صادراتی ناشی از فروش نفت خام ایران حالا در هند و کره جنوبی محبوس مانده و ممکن است بازارهای صدور نفت ایران با خطر محدودیت جدی روبهرو باشد. حالا از طرفی این در بخش صادرات است. در بخش تولید هم میشنویم که مسئولین ایرانی رسماً اعلام میکنند به علت تحریمها، نداشتن سکو، نداشتن پمپ، نداشتن امکانات استخراج و غیره تولید نفت ایران برای اولینبار در طول ۲۰ سال گذشته از چهارمیلیون و سیصدهزار بشکه به زیر چهارمیلیون بشکه رسیده است. این در حقیقت به نوعی پنهان کردن واقعیت اصلی قضیه است که تولید کنونی نفت ایران به زیر سه میلیون و پانصدهزار بشکه رسیده است و ایران مثلاً از میعانات نفتی و حجم تولید جنبی گازهای تولیدی برای پرکردن ستون تولید استفاده میکند. این نشان میدهد که دولت ایران بههرحال با خطر و با زیانهای ناشی ازاعمال تحریمهای اقتصادی مواجه است.
ولی همان طور که گفتم این فشارها در اندازههایی نیست که مجموعه حاکمیت ایران، ازجمله نظامیها و امنیتیها را وادار به تغییر سیاست کند. آنها چون بههرحال موقعیتشان را در خطر میبینند، شاید حمایت از شیعیان جنوب لبنان و بهنوعی قرار گرفتن در کنار دولت سوریه را برای تقویت موقعیت خودشان در منطقه، دارای اولویتی بیش از زیانهای اقتصادی ایران میدانند. این اولویتها زمانی تغییر میکند، که این خطر از نظر نظامی مستقیماً متوجه ایران باشد.