شهرنوش پارسیپور – اندک اندک پیش میرویم و با روح یی جینگ آشنا میشویم. اینبار نوبت «ششخطی» ششم است که اکنون با آن آشنا میشویم:
سونگ – برخورد و درگیری
سهخطی بالا: جیان، به معنای کنش و آفرینندگی، آسمان
سهخطی پائین: که آن، به معنای وحشتناک، آب
سهخطی بالا، که انگارهی آن آسمان است، حرکتی رو به فراز دارد. سهخطی پائین، آب، در سازگاری با طبیعتش تمایل به سرازیری دارد. از این قرار دو بخش ششخطی از یکدیگر فاصله گرفته و اندیشه برخورد و درگیری را به ذهن میآورند.
ویژگی کنش و آفرینندگی، توانمندیست، و ویژگی وحشتناک، آب، خطر است و نیرنگ. هر جا که حیلهگر نیرویی در برابر خود ببیند برخورد و درگیری هم پیش میآید.
سومین نشانهی برخورد و درگیری از نظر شخصیتشناسی از ترکیب حیلهگری ژرف در درون و قدرت تصمیمگیری در بیرون شکل میگیرد. انسان با چنین کیفیت شخصیتی بدون شک نوعی خروس جنگیست.
داوری
برخورد و درگیری. شما صادق هستی
و با کارشکنی رودررو شدهای.
یک ایست توأم با احتیاط در میانهی راه باعث خوشاقبالی خواهد شد.
کوشش در رفتن تا پایان راه بداقبالی را باعث خواهد شد.
دیدن انسان بزرگ باعث تعالی خواهد شد.
از آب بزرگ عبور کردن باعث تعالی نخواهد شد.
درگیری و برخورد زمانی پیش میآید که شخص حس میکند در راه درست گام برمیدارد، اما با مخالفت روبروست. اگر شخص متقاعد نشده است که در راه راست حرکت میکند، مخالفت او را نه به برخورد رویاروی، بلکه به حیلهگری یا تجاوز خودخواهانه خواهد کشاند.
ییجینگ: سومین نشانهی برخورد و درگیری از نظر شخصیتشناسی از ترکیب حیلهگری ژرف در درون و قدرت تصمیمگیری در بیرون شکل میگیرد. انسان با چنین کیفیت شخصیتی بدون شک نوعی خروس جنگیست.
اگر انسانی در یک درگیری گرفتار آمده، تنها راه نجات او این است که تیزهوشی به خرج داده از درون توانمند باشد که در این حالت همیشه آمادهی رویارویی با حریف در نیمهی راه خواهد بود. برخورد را تا انتهای تلخ آن کشاندن، حتی هنگامی که شخص بر حق است، پیامدهای بدی خواهد داشت، چرا که در این حالت دشمنی پایدار خواهد شد. دیدار مرد بزرگ، که مردیست بیطرف سودمند خواهد بود، چرا که اقتدار او تا بدان حد است که برخورد و درگیری را دوستانه خاتمه داده و یا تصمیمگیری عادلانهای را تضمین میکند. در زمانهای کشمکش و درگیری، از عبور از آبهای بزرگ پرهیز باید کرد، که این پرهیز به این دلیل است که عمل جسورانه نباید آغاز شود، چرا که برای موفق شدن نیازمند اتحاد سازگار نیروها هستیم. برخورد و درگیری درونی باعث ضعف نیرویی خواهد شد که برای غلبه بر خطر بیرونی نیازمند آن هستیم.
انگاره
آسمان و آب در جهت واژگونهی یکدیگر حرکت میکنند:
این انگاره برخورد و درگیریست
از این قرار انسان برتر در تمامی مبادلاتش
با احتیاط آغازینه کار را در مد نظر قرار میدهد.
انگاره نشان میدهد که دلایل برخورد در تمایلات متضاد دو «سهخطی» پنهان شده است. هرگاه که این تمایلات متضاد پدیدار شوند برخورد، اجتنابناپذیر خواهد بود. از این قرار برای پرهیز از این برخورد هر چیزی در همان آغاز باید با احتیاط کامل مورد ملاحظه قرار گیرد. اگر حقوق و وظایف به دقت تعیین شده باشند، و این اگر در کار گروهیست، گرایشهای معنوی افراد هماهنگ شده باشند، دلیل برخورد پیشاپیش از جا برداشته خواهد شد.
خطها
شش در خط نخست یعنی:
اگر شخص رابطه را به شکل دائمی درنیاورد،
باعث اندکی شایعهپردازی خواهد شد.
در عاقبت کار خوشاقبالی رویآور خواهد شد.
در زمانی که درگیری در مرحلهی آغازین است، بهترین کار این است که آن را به حال خودش رها کنیم بهویژه هنگامی که دشمن قویتر است، توصیه این است که درگیری را به سوی نتیجهگیری نکشانیم. ممکن است مشاجرهی سبکی رخ بدهد، اما در آخر کار همه چیز خوب پیش خواهد رفت.
۹ در خط دوم یعنی:
شخص نمیتواند درگیر برخورد شود،
کارها را واگذاشته به خانه برمی گردد.
۳۰۰ خانوار،
که مردم شهر او هستند،
بری از تقصیر خواهند بود.
عقبنشینی از برابر دشمنی که قدرت زیادی دارد، باعث بدنامی نخواهد شد. اگر شخص دچار احساس غلط آبروداری و کسب شرف نباشد، عقبنشینی به موقع از عواقب بد جلوگیر خواهد کرد. اگر مردی به خودش اجازه بدهد که در یک نزاع نابرابر دچار وسوسهی پیروزی شود بلا را به جان خواهد خرید. در چنین حالتی سود یک رفتار دوستانه و عاقلانه به همه افراد وابسته، که درگیر ستیز و برخورد نیستند، خواهد رسید.
شش در خط سوم یعنی:
خود را به فضایل باستانی آراستن مسبب پایداری خواهد شد.
خطر. در عاقبت کار خوشاقبالی فراخواهد رسید.
اگر بر حسب شانس شما در خدمت یک پادشاه هستید،
نکوشید کار کنید.
این اخطار دربارهی خطریست که خلق و خوی زیادهطلب به همراه دارد. تنها آنچه که به دلیل شایستگی شخص، شرافتمندانه به دست آمده برای همیشه در تعلق او باقی خواهد ماند. ممکن است که چنین مالکیتی مورد رقابت قرار گیرد، اما چون آن بهراستی در مالکیت شخص است، کسی نمیتواند دست به دزدی بزند. هر آنچه را که انسان از طریق توانمندیهای طبیعیاش مالک میشود از دست نخواهد داد. اگر شخص به خدمت رهبری درمیآید میتواند صرفاً با صرف نظر کردن از انجام کارهایی که در طلب آبرو انجام میگیرد از برخورد اجتناب کند. تنها کافیست کار انجام شود: بگذارید افتخار آن نصیب دیگران شود.
۹ در خط چهارم یعنی:
شخص نمیتواند درگیر برخورد شود.
شخص واگشته و تسلیم تقدیر میشود،
نگرش خود را تغییر داده
و در پایداری به صلح خواهد رسید.
خوش اقبالی.
این دربارهی فردیست که در منظر نخست به دلیل حال و هوای درونیاش فاقد آرامش است. او احساس نمیکند از وضعیت خود راضیست و دوست دارد از طریق درگیری آن را بهتر کند. او، درست برعکس وضعیت شماره ۹ در خط دوم، درحال معامله با دشمن ضعیفتر است، و به همین جهت ممکن است موفق شود. اما او نمیتواند مبارزه را پیش ببرد، چرا که چون حق با او نیست، قادر نخواهد بود این مبارزه را در برابر وجدان خود توجیه کند. پس او واگشت میکند و تقدیر خویش را میپذیرد. او طرز فکر خود را تغییر داده و آرامش از دسترفته را در اینهمانی با قانون ابدی بهدست میآورد. این باعث خوشاقبالی خواهد شد.
۹ در خط پنجم یعنی:
مسابقه دادن در برابر او
باعث خوشاقبالی اعلا خواهد شد.
این اشاره به یک داور در مرحلهی نهایی در یک درگیری دارد که توانمند و در عین حال عادل است، و آنقدر توانمند است که میتواند داوری را به سمت درست جهت دهد. میتوان یک مشاجره را با اطمینان خاطر به کف با کفایت او سپرد. اگر شخص برحق باشد به اقبال بسیار بزرگی دست پیدا خواهد کرد.
۹ در خط ششم یعنی:
حتی اگر از سر شانس یک کمربند چرمین به شخصی اعطا شود،
در انتهای بامداد
سه بار از او پس گرفته خواهد شد.
در اینجا با شخصی روبرو هستیم که درگیری را تا انتهای تلخ آن ادامه داده و پیروز شده است. نشان افتخاری به او اعطاء خواهد شد، اما شادی او دوامی نخواهد داشت. او دوباره و دوباره و دوباره مورد حمله واقع گشته و نتیجهی آن درگیری بدون انتهایی خواهد بود.
طرح و عکس: رادیو زمانه
با سلام و خسته نباشید.
در ارتباط با بخش داوری، جمله ی
شما صادق هستی و با کارشکنی رودررو شدهای
موافق نیستم.
در این بخش میتونم جمله زیر رو پیشنهاد کنم (البته نظر شخصی هست :) )
باید با دلسوزی زخم های ایجاد شده را، در ارتباط با طرف مقابل، التیام دهید.
مهرداد / 09 September 2011
قبول دارید که این هم یک جور رمالی است؟ این ملت به تنها چیزی که نیاز ندارد، رمالی است. بعد از آن که همه چیزمان چینی شد، حالا باید رمالی مان چینی شود!!! چینی ها که صنایع ما را ورشکست کردند؛ امید است که با ورود رمالی چینی بازار رمالی وطنی رو به کساد بگذارد. ان شاء ا… تعالی.
مجد / 30 July 2011
باسلام. مجد محترم این (بی جینگ) مثل اش کشک خاله است ! بخوری پاته! نخوری هم پاته!! ما خودمان خدای رمل و اسطرلاب هستیم! حالا که قرار است هندوانه چینی قاچ کنیم وسیر چینی توی حلیم بادنجان داشته باشیم و روی سجاده چینی نماز بگزاریم و……..چه اشکالی دارد طالع بینی و رمالی چینی هم داشته باشیم؟؟!! بعضیها گفتار تا عملشان فرسنگها با هم فاصله دارد !
کاربر نادر / 30 July 2011
با سلام. حالا که ماهم در لیست (ازدست ندهید) قرار گرفته ایم !برحسب فرصت طلبی خودمان باید عرض کنم:ما و چیینها فرهنگ مشترک هزاران ساله داریم .خودم بشخصه هنوز توی کاسه چینی ابگوشت میخورم وروزی دوبار چای چینی دارم و وخواهرم با عروسکهای چینی دلخوش است!و….. ولی این دلیل نمیشود چون حالا ما به ذلت اخوندی نشسته ایم اموال ما را ملا خور بکنید ! چینی جان ! هرچه اشغال داری ! هرچه فیلم بدتر از هندی داری! هرچه رمالی داری! … پولش را نقدا بگیر! ولی شماهم پول نفت را بدون عذر وبهانه واچه ومچه !!پرداخت کن ! ان زمانه (مائوئیست) نماند و این زمانه(اخوندی) هم نخواهد ماند.
کاربر نادر / 30 July 2011