عضو هیأت رئيسه مجلس خبرگان گفت رويکرد مسئولان نسبت به بحث بدحجابی و بیحجابی «سادهلوحانه» است.
به گزارش خبرگزاریهای ايران آيتالله احمد خاتمی، عضو هیأت رئيسه مجلس خبرگان در مراسم بزرگداشت «روز جانباز و پاسدار» نسبت به وضعيت حجاب در ايران انتقاد کرد.
وی با بيان اينکه «اين وضعيت فساد، بدحجابی و بیحجابی در شأن نظام نيست»، افزود: «مسئولان میگويند وضعيت عادی و معمولی است در واقع سادهلوحی سياسی است.»
احمد خاتمی ادامه داد: «اين خيلی سادهلوحی است که کسی بخواهد اين بدحجابی و بیحجابیها را يک پديده اجتماعی بداند، اين پديده، يک پديده سياسی محض است.»
امام جمعه موقت تهران تأکيد کرد که «هنجارشکنان از بیتفاوتی مسئولان کمال سوء استفاده را میکنند.»
احمد خاتمی: صحبت دانشگاه که میشود اينها پنبه و آتش میشود کنار هم، اگر اختلاط خوب است از دبستان اينها را مختلط میکرديد
خاتمی گفت: «مطمئنم کسی به اينها نمیتواند بگويد بالای چشمتان ابروست و تا قصه حجاب گفته میشود، متأسفانه اين را میگويند که میخواهند بزنبزن کنند، در حالی که والله اين تهمت است.»
اين عضو مجلس خبرگان در بخش ديگری از سخنان خود به طرح تفکيک جنسيتی در دانشگاههای ايران اشاره کرد و گفت: «رئيس يکی از دانشگاههای بزرگ تهران به من زنگ میزند و میگويد ما برنامهريزی کرديم که کلاسهای آقايان جدا و کلاسهای خانمها جدا باشد. اين بد و گناه و تخلف است که من بازخواست شدم؟ اين فرد با چه منطقی بازخواست شده؟ بايد به چنين شخصی مدال دهيد. واقعأ عجيب است.»
وی افزود: «دبستان دخترانه و پسرانه که هيچ از مسائل جنسی نمیفهمند داريم، مدرسه راهنمايی و دبيرستان دخترانه و پسرانه داريم. صحبت دانشگاه که میشود اينها پنبه و آتش میشود کنار هم، اگر اختلاط خوب است از دبستان اينها را مختلط میکرديد.»
خاتمی همچنين اشاره کرد که ممکن است در مقطعی آيتالله خمينی رهبر انقلاب ايران با چنين طرحی مخالفت کرده است اما به گفته وی «مقطع را بايد ديد.»
احمد خاتمی در حالی اين سخنان را ايراد میکند که امروز محمود احمدینژاد، رئيس جمهور ايران در نامهای به وزيران علوم و بهداشت مخالفت خود را با طرح تفکيک جنسيتی در دانشگاهها اعلام کرد و آن را اقدامی «سطحی و غيرعالمانه» خواند.
کامران دانشجو، وزير علوم و مسئولان اين وزارتخانه در روزهای اخير تأکيد کردهاند که اقدامات آنان در دانشگاههای ايران برای جداسازی دانشجويان دختر و پسر «طرح تفکيک جنسيتی» نيست، آنها قصد «ديوارکشی» ميان دانشجويان را ندارند و تنها در راه «حفظ شئونات اسلامی» تلاش میکنند.
طرحهای مقابله با «بدحجابی» در طول ۳۰ سال گذشته بارها از سوی جمهوری اسلامی ايران اجرا شده است. در دو ماه اخير تبليغ بر سر مبارزه با «بدحجابی» بار ديگر آغاز شده است.
از روز ۲۵ خردادماه سال جاری و با آغاز فصل تابستان طرح مقابله با «بدحجابی» شدت بيشتری يافته است.
سردار احمدرضا رادان، جانشين فرماندهی نيروی انتظامی در اينباره اعلام کرد «در اين طرح بدحجابها سابقهدار شده و با توليدکنندگان لباسهای زننده و همچنين توليدکنندگان آسيبهای صوتی برخورد میشود.»
سردار ساجدینيا، رئيس پليس تهران نيز گفته بود موضوع «بدحجابی» تنها شامل زنان نمیشود و «مردان بدپوشش و بدآرايش هم داريم.»
سردار ساجدینيا گفته بود طرح برخورد با «بدحجابان» شامل توريستها هم میشود و پليس به آژانسهای مسافرتی گفته است تا قوانين جمهوری اسلامی ايران را به توريستها اعلام کنند.
دو روز پيش سردار ساجدینيا از ممنوعيت ورود زنان به چایخانهها و قهوهخانههايی که با قليان از مشتريان خود پذيرايی میکنند نيز خبر داد.
درجمهوری اسلامی همه چیز سیاسی و سیاست است. مگر نگفتند که سیاست ما دیانت ماست و دیانت ما خیانت ماست؟ شهروند درجه سه از تهران پایمنبر ولایت امر مسلمین جهان
کاربر مهمان / 06 July 2011
اسلام حقیقتا دین زن ستیزی است- یک لینک ویدیویی از یک پروفسور و محقق اسلام شناس برایتان ارسال میکنم که در ان بطور ریشه ای و با دلایل کافی توضیخ میدهد این زن ستیزی از کجا وارد افکار محمد شد و انرا تبدیل به یک جنگ کرد
ویدیوهای شماره ۱۴ در قسمت یک و دو و سه مختص به مسئله زنان و ماجراهای آن است
http://www.sama.tv/tahghighat/pajoheshi-dar-quran
کاربر مهمان / 06 July 2011
با سلام و تشکر بابت نصب این نوشته
تاکنون سی سال و اندی است که این جمهوری اسلامی هر سال اول تابستان یک عده ولگرد و عیاش و ارازل و اوباش را در لباس سبز نیروی انتظامی به صحنه می آورد تا برای خانمها همان جهنمی که هرروز همه را ازان برحذر میدارند را ایجاد کنند. در گرمای تابستان فشار اوردن به خانمها که حتما بایستی لباس سیاه سراسری بپوشند والا مورد ازار قرار خواهند گرفت عین مصداق ایجاد کردن جهنم بر روی زمین است. یک نفر هم نیست از این روان پریش های معمم بپرسد آخر کجای کتاب اسمانی نوشته که مردم را به زور امر به معروف ونهی از منکر (ابم نام) کنند. مگر “ابم و نام” از واجبات دین هستند که شما اینگونه مردم را روانی و منزجر میکنید؟
از یک سو رییس جمهور نامه ای به وزیر علوم مینویسد که تفکیک جنسیتی را متوقف کنید. از سوی دیگر عضو شورای نگهبان به وزیر علوم و دیگران میگوید که بد حجابی یک کساله کاملا سیاسی است. خوب اگر حرف خودتان را قبول ئارید که این یک مساله سیاسی است پس اجازه بدهید تا سیاستمدار اول مملکت یعنی رییس جمهور این مساله را بررسی کند و تصمیم نهایی را ایشان بگیرد و اجرا هم بشود. ایکنه رییس جمهور یک ساز و شورای نگهبان هم یک ساز دیگر میزند و وزیر علوم هم بایستی هردوساز را در آن واحد بزند کار را به همین جایی میکشاند که هم اکنون مشاهده میکنیم. با این سازهای متناقض و ناهنجار دیگر مردم اعتنایی به تصمیمات دولت و آخوندها ندارند. تناقضگویی و دروغپردازی به نهایت رسیده و دیگر اخوند را اعتباری نزد مردم نیست. متاسفانه مساله فقط به آخوند ختم نمیشود بلکه ابعاد گسترده تر ان ایجاد یک انزجار عمیق و درونی از دین مبین اسلام است که تا کنون با این حرکات اقایان به ما نشان داده که نه مبین است و نه مقدس.
بی دلیل نیست که اننهمه مردم ایران به ادیان مسیحیت و زرتشتی و آیین بهایی و غیره گرویده اند. اگر ترس از محاکمه نبود به خدا هم اکنون بیش از نیمی از جمعیت ایران این دین تناقصگو و دروغزرداز را رها کرده بوندند گرجه در عمل جنین هم شده است. چند روز یش داشتم اطلاعات ادیان مختلف را روی اینترنت جستجو میکردم. دیدم تعداد کل بهاییان دنیا 5میلیون نفر است و تعداد مسلمانان بیش از یک میلیارد نفر. اما وقتی به دیگر پارامترهای این دو نگاه کردم دیدم که این 5 میلیون بهایی همه با اخلاص و حسن نیت و با رضایت قلبی کامل بهایی هستند چون هیج اجباری در کار آنها نیست. اما در مورد مسلمانها (حد اقل مسلمانان ایران) اکثریت قریب به اتفاق یا از ترس یا از ریا و یا از روی اجبار مسلمان هستند. بازهم کمی عمقی تر رفتم و اصول و مبانی هر دو را بازبینی کردم دیدم آیین بهایی ( که به نظر بنده شعبه ای از اسلام محسوب میشود) بر مسیولیت پذیری فرد مبتنی است اما مدهب شیعه بر اساس زدودن مسیولیت از فرد و تقلید مبتنی است. در قرن بیست دیگر تقلید کورکورانه و میمون وار جایی ندارد و اگر اقایان علما به همین منوال پیش بروند دیری نخواهد گذشت که ایین بهایی دنیاگیر تر خواهد شد و دین مبین اسلام از رونق خواهد افتاد و این نتیجه همین تنگ نظری ها و از خودراندن های مردم توسظ مسیولین و علمای اعلام است.
در ایین بهایی افراد معتقد را دیدم که بر صبق اصل توحید در اسلام (وحدت ادیان و وحدت انسان) همه را برابر می بیند و در دین اسلام دیدم که فروع دین را (نماز و روزه و حج و ابم و نام) را به جای اصول سه گانه توحید و نبوت و معاد تبلیغ میکنند. در ایین بهایی دیدم که دعوت انها بر اساس رضایت قلبی فرد است و در دین مبین اسلام (حد اقل بر اساس اخبار روزمره از قبیل همین خبر) بر اساس اجبار و ز.ر و ترس و شکنجه و ازار و تجاوز و تفنگ و سرنیزه است.
در دنیای امروز دیگر نمیتوان این نابرابری ها و اجبارها و ضرب و شتم ها و تجاوزها و تناقض گویی را فقط برای مصرف داخلی ترویج کرد چه بالاخره یکی یا چند یکی با دوربین های خود اینگونه عملیات را ضبط و پخش خواهند کرد.
پس میبینیم که سردمداران ج.ا. حد اقل برای بقای خودشان (البته نه دایم) هم که شده فقط یک راه دارند و آن اینست که به قول سهراب “پی آواز حقیقت بدوند” و به درستی هیچ عامل دیگری به چز حقیقت نمیتواند ج.ا. و دین مبین اسلام را از این منجلاب انحطاط بیرون بکشد و انرا نطهیر کند و سپس با احترام به حاک بسپارد.
قرن بیست و یکم با این ارتباطات و اطلاعات آنی دیگر جایی برای لاپوشانی و مکر و دروغ و حیله بازی باقی کپنگذاشته است.
به امید بیداری ایران
کاربر مهمان / 06 July 2011