سوده راد- پانزدهم ماه مه ۲۰۱۱، خبر دستگیری دومینیک استراسکان، رئیس سابق صندوق بینالمللی پول به اتهام اقدام به تجاوز به خدمتکار هتلی در نیویورک در صدر اخبار جهان قرار گرفت.
خبرگزاریها، شبکههای خبری، روزنامهها و نشریات دو کشور فرانسه و آمریکا بیش از سایر نقاط جهان خبر را تحت پوشش قراردادهاند و این موضوع نقل و نبات گفتوگوهای روزمره شده است.
احزاب چپ فرانسه و طرفداران آنها که خود را برای انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۳ آماده میکنند، یکی از امیدهای خود را در این رقابت با دستهای بسته و پشت میلههای زندان میبینند، بدون اینکه به درستی بدانند در اتاق هتل سوفیتل نیویورک چه اتفاقی افتادهاست. بیشتر قریب به اتفاق سیاستمداران و خبرنگاران در مقالات و تفاسیر خود جانب استراس کان را میگرفتند و اینهمان چیزی بود که فمینیستهای فرانسوی را به خشم آورد: معرفی زن شاکی با صفاتی چون «بیوهای ازنژاد آفریقایی و نه چندان جذاب» و معرفی مرد متهم با صفاتی چون «قدرتمند و جذاب که هر زنی برایش سهلالوصول است» موجب بروز تردیدهایی در اذهان عمومی و در تصویر واقعیتی شد که هنوز هم پنهان است.
در مدت زمان یک هفته پس از انتشار این خبر، عکسالعملها و گفتارهای گوناگون جنسیتی و ضد زن از زبان سیاستمداران و شخصیتهای شناخته شده در فرانسه شنیده شد. گروههایی نیز برای حمایت از آقای کان و علیه زن شاکی در شبکههای اجتماعی مجازی تشکیل شد و لطیفههایی برای کمرنگ کردن زشتی تجاوز به این زن آفریقاییتبار بر سر زبانها افتاد. جملاتی از قبیل «قتلی صورت نگرفته است» و «مگر دوست داشتن هم جرم است؟» از آن جملهاند. نظراتی نیز در مورد ظاهر یا لباس زن شاکیمطرح شده است.
مبارزه با تبعیضهای جنسیتی
سه انجمن فمینیستی «جرئت فمینیست بودن!»[۱]، «ریش»[۲] و «سخن زنان»[۳]، روز بیست و یکم ماه مه، توماری را با مضمون «سکسیسم، مردها ولگردی میکنند و زنها هزینه میدهند!» منتشر کردند. همانطور که از موضوع تومار پیداست و در متن آن هم آمده است، امضاکنندگان اعلام کردهاند که خشمگین، منقلب و برآشفته هستند.
در متن این تومار یادآوری شده است: «کسی نمیداند در نیویورک چه گذشته است، ولی در فرانسه روشنفکران و سیاستمداران بیش از پیش تفکر پنهان تبعیضآمیز و جنسیتی خود را با افتخار آشکار میکنند. این رفتارها آیینهای است از آنچه در متن جامعه میگذرد و گویا به قصد تا به حال بر انکار و پنهان کردن آن تلاش فراوانی شده است. همه سعی شبکههای خبری و خبرنگاران در این است که اهمیت و زشتی تجاوز یا تلاش برای تجاوز به زنان را کم کنند و آن را یک لغزش سطحی و طبیعی مردانه جلوه دهند که کم و بیش قابل قبول است.»
با اینکه تجاوز به عنف و حتی تلاش برای آن در فرانسه جرم است، در هفته اول پس از پانزدهم ماه مه، یک پیام مشترک به قربانیان حال و آینده فرستاده شد: «شکایت نکنید، چون فایدهای ندارد.»
اینها همه در حالی است که تنها وجه مشترک ۷۵ هزار زنی که سالانه در فرانسه مورد تجاوز قرار میگیرند زن بودنشان و تنها خصوصیت متجاوزان، مرد بودن آنهاست. این زنان و مردان از همه اقشار جامعه، از هر سن و نژادی هستند. تجاوز یکی از انواع خشونتهایی است که بر زنان در فضای عمومی و خصوصی روا داشته میشود و فمینیستها علیه عادی شدن تبعیضهای جنسیتی از هر نوع و در هر حوزهای به خروش آمدهاند.
این تومار که خواستار توقف بیچون و چرای سیاستهای رسانهای و اجرایی تبعیضآمیز جنسیتی در کشور بود، در دو روز اول بیش از ۳۰هزار امضاکننده داشت که در بین آنها، نام شخصیتهای سیاسی، فرهنگی، هنری و اجتماعی دیده میشوند. در تجمعی که روز یکشنبه ۲۲ مه ۲۰۱۱ در پاریس برگزارشد، بیش از سههزار نفر مرد و زن شرکت داشتند و یکصدا خواستار تغییر ساختاری بودند که بر اساس آن سیاستمداران و ثروتمندان از مصونیتی سیاسی برخوردار میشوند؛ مصونیتی که منجر به عدم محکومیت و اجرای احکام قضایی در مورد آنها میشود.
این زن که در حال حاضر مورد حفاظت امنیتی قرار گرفته است، در بین هموطنان خود دشمنانی هم دارد که کار او را سمبل بیآبرویی میدانند، آنها اعتقاد دارند نفیساتو حتی اگر مورد تجاوز هم قرار گرفته باشد، نباید آن را بیان میکرد
در سه هفته گذشته، از سویی از زندگی «نفیساتو دیالو»[۴]، زن شاکی اطلاعاتی به دست آمد و از سوی دیگر مسئله حقوق زنان، خشونتها و تبعیضهای جنسیتی در فرانسه موضوع مورد علاقه رسانهها شد.
نفیساتو، بیوه زنی است گینهای الاصل که با تنها فرزندش به ایالات متحده آمریکا پناهنده شده و در طول سه سال گذشته حتی یک مورد نقض قانون در پروندهاش ثبت نکرده است. دخترش در مدرسه از شاگردان برتر به شمار میآید و این خانواده دونفره برخلاف فشارهای مهاجرت زندگی آرام ولی سختی را پشت سر میگذارند. این زن که درحال حاضر مورد حفاظت امنیتی قرار گرفته است، در بین هموطنان خود دشمنانی هم دارد که کار او را سمبل بیآبرویی میدانند. آنها اعتقاد دارند نفیساتو حتی اگر مورد تجاوز هم قرارگرفته باشد، نباید آنرا بیان میکرد. ولی گروهی از زنان مهاجر و بهویژه گینهای، او را قهرمانی میدانند که در بیان خشونتی که عادی شده شجاعانه پیشرو است.
تجاوز همیشه جرم است
در دو هفته اخیر روزی نیست که یکی از فعالان حوزه زنان در رادیو، تلویزیون و روزنامهای فرانسوی حضور نداشته باشد. پیشکسوتان جنبش فمینیستی فرانسه که از بیش از ۴۰ سال پیش در مبارزه هستند، از این توجه جامعه و سیاستمداران به موضوع زنان خوشنودند. با اینکه پس از داستان آقای استراس کان، موارد دیگری هم در فرانسه آشکار شدند و شکایتهایی علیه برخی صاحبان قدرت مبنی بر سوءاستفادههای جنسی از زنان زیردستشان در کنار مسئله اول قرار گرفت، اما تأکید گروهها و فعالان فمینیست همچنان بر مبارزه با نابرابریهای جنسیتی است و نه بر موضعگیری در برابر هر مسئله خاص با توجه به شخصیت و قدرت شاکی و متهم؛ موضعگیریای که بیتردید تابعی از قدرت و موقعیت مردی است که بر زنی تسلط میجوید. اگر رئیس صندوق بینالمللی پول باشد، از او به عنوان فردی «زندوست» ولی «متمدن» یاد میشود و اگر مردی بیکار در مناطق فقیرنشین باشد، به او میگویند: «جانی». در حالی که مسئله تجاوز، مستقل از شخصیت فرد خاطی، همیشه جرم است.
براساس آمار سال ۲۰۱۰، درآمد زنان در فرانسه بهطور میانگین ۲۷ درصد از درآمد مردان کمتر است؛ ۸۰ درصد کارهای خانه را زنان انجام میدهند یا مسئولیتش بر عهده آنهاست؛ زنان تنها ۱۸.۵ درصد نمایندگان مجلس را تشکیل میدهند؛ ۸۵ درصد شاغلین در مشاغل کمدرآمد زن هستند. اینهمه در حالی است که زنان از مردان تحصیلات بالاتری دارند. اینها گوشههایی از نابرابریهای جنسیتی جاری در کشوری است که سابقه یکی از تأثیرگذارترین جنبشهای فمینیستی دنیا را در تاریخ خود دارد. قوانین برابریخواه زیادی نیز در آنجا تصویب شده است که اجرا نمیشود و تغییر قوانین تبعیضآمیز در این کشور مدتها به طول میانجامد.
امروز زنان و مردان نسبت به آنچه در خبرها میبینند و میخوانند حساسیت بیشتری نشان میدهند و امید میرود این موج جدید به پیروزیهایی عملی و اجرایی هم برسد.
پینوشتها:
1- Osez Le Féminisme
2- La Barbe
3- Parole De Femmes
4- Nafissatou Diallo
روزی نیست که در این دنیا جنایات پیدا و پنهان چه توسط افراد حقیقی و چه توسط افراد حقوقی، علیه زنان و دختران صورت نگیرد.آنوقت همه رسانه ها، تیرهای خود را به سمت این پیرمرد نادون که معلوم نیست چنین غلطی رو کرده یا نه نشانه میروند و آبرو و حیثیت طرف رو به گند میکشند، طوریکه مجبور میشه از سمتش استعفا کند!
حامد / 13 June 2011
من این سوال خیلی وقته که برام پیش اومده و اون اینه که آیا بدن مرد برای زن همان اندازه ترغیب برانگیز و به نوعی سکسی هست تا بدن زن برای مرد؟؟
در وبسایتی مثل یوتیوب، آمار بازدیدکنندگان موزیک ویدئوها را وقتی نگاه میکنید، میبنید که موزیک ویدئوهایی که بیشتر از جذابتهای بصری استفاده کرده اند(اعم از حضور زنان نیمه برهنه، شکل و شمایل نامتعارف زنان در یک دنیای خیالی و حرفهای رکیک و…)،تعداد بینندگان آن دست از موزیک ویدئوها به مراتب بیشتر از موزیک ویدئوهایی است که چندان شباهتی با اینگونه ویدئوها ندارند.
این تنها یک نمونه کوچک از بهره کشی و سوءاستفاده از زنان به بهانه آزاد بودن زنان در یک جامعه آزاد است.این بحث آنقدر جای صحبت دارد که میشود در مورد این موضوع مهم روزها و ماه ها و بلکه سالها راجع به آن نوشت و حرف زد و تجزیه و تحلیل کرد.
جاسم / 13 June 2011