در تظاهرات ضد دولتی روز جمعه در شهرهای بزرگ و کوچک سوریه، ده‌ها نفر کشته شدند. به گزارش خبرگزاری «الجزیره» از قول شاهدان عینی فقط ۲۰ نفر در شهر صنمین کشته شدند. جامعه‌ بین‌المللی به رویدادهای خونین سوریه واکنش نشان داده؛ عفو بین‌الملل دست‌کم از ۵۵ کشته در تظاهرات چند روز گذشته خبر داده؛ آمریکا خشونت علیه تظاهرکنندگان در سوریه را به شدت محکوم کرده و بانکی مون، دبیرکل سازمان ملل از سوریه خواسته است به حقوق بشر احترام بگذارد و خشونت علیه تظاهرکنندگان را متوقف کند. پاریس هم امروز دمشق را به احترام به حقوق بشر و اجرای اصلاحات وعده داده شده فراخواند.

یک هفته ناآرامی در شهرهای مختلف به‌ویژه در نزدیکی مرز سوریه و اردن ده‌ها قربانی به‌جای گذاشته است.

رئیس جمهوری سوریه بشارالاسد که ۱۱سال است قدرت را در دست دارد، با بزرگ‌ترین موج اعتراضی و تظاهراتی روبه‌رو شده که از سال ۱۹۸۲ بی‌سابقه بوده است؛ یعنی زمانی که پدرش حافظ اسد در یک درگیری خونین با مسلمانان ۲۰ هزار نفر را کشت.

موج اعتراضی که از تونس و مصر آغاز شده بود، اینک به یمن، بحرین و سوریه رسیده است.

در گفت‌وگویی با دکتر سعید محمودی، استاد روابط بین‌الملل در حوزه حقوق بین‌المللی و رئیس دانشکده حقوق دانشگاه استکهلم پرسیده‌ام: آیا با گسترده‌ شدن تظاهرات و گسترش خشونت در سوریه، ممکن است وضعی پیش بیاید که مثل لیبی، جامعه بین‌المللی ناچار به دخالت برای حل مسئله شود؟

دکتر سعید محمودی: پیش‌بینی این مسئله البته کار آسانی نیست. وضع لیبی از جهات مختلف وضع خیلی خاصی بود. معمولاً جامعه بین‌المللی وقتی می‌تواند عکس‌العمل نشان دهد که لااقل اعضای اصلی، اعضای دائمی شورای امنیت در مورد دخالت در آن مرحله و در آن مورد، حتی اگر توافق کامل هم نداشته باشند، به طور جدی مخالف نباشند. ایجاد کردن شرایطی که هیچکدام از این پنج کشور اصلی مخالفت جدی نداشته باشند، کار ساده‌ای نیست. در مورد لیبی این امر عملی شد. یکی به جهت این که خود رهبر لیبی در حین این اتفاقات اخیر چندین‌بار با اظهاراتش جامعه بین‌المللی را به چالش طلبید و بعد هم این که از نظر کلی سیاسی ضمن این که کشورهای زیادی در آنجا منافعی داشتند و منافعی دارند، معهذا یک رهبر سرکش و یک رهبر غیر مسئول از نظر دیدگاه عمومی شناخته می‌شد و همین باعث شد که توافق کردن در مورد اقدام نظامی کم و بیش به صورتی ساده‌تر و موجه‌تر انجام گیرد.

ایجاد چنین توافقی در مورد کشور دیگری مثل سوریه که رهبرش به ظاهر رفتاری معمولی دارد، همچنین از نظر سیاسی ارتباطاتی قوی با پاره‌ای‌ کشورهای دیگر به‌خصوص با روسیه دارد، شاید کار ساده‌ای نباشد؛ حتی اگر میزان جنایت‌ها زیاد شود. فراموش نکنیم در سال ۱۹۹۹ هم در جریان اتفاق‌هایی که در یوگسلاوی سابق در رابطه با مسلمانان آلبانی تبار در ایالت کوزوو انجام گرفت، ضمن این که توافقی بین کشورها نبود، معهذا نیروهای ناتو بدون اجازه شورای امنیت سازمان ملل متحد اقدام کردند و اقدام‌شان هم از سوی کشورهای دیگر محکوم نشد. حتی می‌شود گفت به صورت اقدامی مشروع از نظر اکثر کشورهای دنیا شناخته شد.

به همین دلیل باید دید که اتفاق‌ها به کجا خواهد انجامید. اگر تعداد کشته‌شدگان زیاد شود، اگر مقاومت زیاد شود و دولت مجبور شود خشونت بی‌اندازه به‌کار ببرد، یا مثل لیبی هواپیما و تانک را که برای دفاع از کشور است، علیه غیر نظامیان معترض به‌کار ببرد، البته طبیعی است که ممکن است این سناریو به ‌کلی عوض شود و توافقی برای اقدام جامعه بین‌المللی پیش بیاید.

صحنه‌هایی که از تظاهرات خونین و خشن در سوریه در تلویزیون‌ها نشان داده می‌شود، رویارویی نیروهای ارتش و همچنین لباس شخصی‌ها با معترضان است. همین مسئله باعث شده است که یک‌مقدار شباهت‌هایی بین تظاهرات سوریه و ایران پیدا شود. شما در این مورد چه نظری دارید؟

البته این مسئله در این کشورها، یعنی دخالت نیروهای غیر نظامی همراه با نیروهای انتظامی، در مبارزه یا در سرکوب معترضان به این صورت گسترده، یک امر کم و بیش تازه است. تاکنون معمول این بوده که نیروهای انتظامی با خشونت یا با هر وسیله‌ای که می‌توانستند مقابله می‌کردند. این کار، اصولاً کاری است که در اصل خلاف قوانین اساسی این کشورهاست. یعنی اگر شما برای ایجاد نظم از نیروهای غیر انتظامی استفاده کنید که نیروهای انتظامی را همراهی می‌کنند و تشخیص‌شان از آنها ممکن نیست، خلاف قوانین اساسی کشورهاست.

می‌توان گفت از این دیدگاه قابل انتقاد است، ولی تا جایی که مربوط به کشورهای دیگر می‌شود، دو مسئله مطرح است. یک این که آیا کشورهای دیگر راجع به این مسئله می‌توانند اظهار نظر و انتقاد کنند؟ دوم این که این نیروهایی که به نیروهای انتظامی محلی کمک می‌کنند، اگر از کشورهای دیگر وارد شده باشند، آن‌وقت تکلیف چه می‌شود؟ این اتفاق ظاهراً در بحرین پیش آمده و حالا هم شایعه این است که در مورد سوریه نیز چنین نیروهایی از کشورهای دیگر آمده‌اند.

به نظر من به خاطر این که کاربرد نیروهای لباس شخصی در مقابله با معترضین معمولاً با خشونت بی‌اندازه همراه است و چون لباس رسمی ندارند، نمی‌شود تشخیص‌شان داد و نمی‌شود مهر لازم را روی‌شان زد، معمولاً از نظر قوانین پاسخگو نیستند و نمی‌شود آنها را زیر قوانین جاری کشور آورد. ظاهراً به نظر می‌آید دو آدم لباس شخصی که باهم اختلاف نظر دارند، باهم درگیر شده‌اند و این یک مسئله‌ی خصوصی محسوب می‌شود تا اقدام دولت علیه معترضین و بنابراین طبق قوانین آن کشور و تحت شرایط خاصی باید با آن‌ها مقابله شود. از این دیدگاه کشورهای دیگر می‌توانند نظر داشته باشند و انتقاد کنند و این کار را خلاف تعهدات بین‌المللی مثلاً در سوریه از نظر رعایت حقوق بشر بدانند. یعنی اگر این نیروها اصولاً سوری نباشند یا در بحرین که همه می‌دانند این نیروها از عربستان سعودی آمده‌اند، آنوقت در آن مورد هم البته کشورهای دیگر می‌توانند نظر داشته باشند.

می‌دانیم که سوریه بهترین و نزدیک‌ترین متحد جمهوری اسلامی در منطقه است و از طریق سایت‌های خبری دولت ایران می‌شود نگرانی این تظاهرات گسترده در این کشور را احساس کرد.

این یک امر پنهانی است؛ قبلاً هم ایران در موارد دیگری نیروهای سپاه پاسداران را به مناطقی خارج از ایران فرستاده بود؛ هم در عراق و هم در لبنان. پس ممکن است در این مورد هم این امر اتفاق افتاده باشد یا بیفتد. مهم این است از نظر حقوقی- که کار من هست- اگر این اعزام نیرو با دعوت و توافق سوریه باشد، البته از نظر حقوقی اشکالی برآن نیست و سوریه حق دارد از هر کشوری که می‌خواهد هرجور کمکی را بخواهد و این کار در نقض حقوق بین‌الملل نیست. مسئله‌ی بعدی این است که این نیروها در داخل سوریه چه عملیاتی انجام می‌دهند و آن عملیات ناقض تعهدات بین‌المللی سوریه هست یا نه؟ مثلاً همان طور که الان در بحرین اتفاق افتاده است. در آمدن نیروهای عربستان به بحرین هیچ مشکلی نیست، چون به دعوت دولت بحرین آمده‌اند و با زور به آنجا نیامده‌اند و از نظر حقوق بین‌الملل نمی‌توان گفت که خلافی اتفاق افتاده است، ولی مسئله این است که این نیروها با معترضین، با غیر نظامیان بحرینی چه جور عمل می‌کنند؟ اگر عملکردشان به صورت خشونت‌آمیز باشد، یا به صورتی باشد که نقض فاحش حقوق بشر باشد، با توجه به وظایفی که دولت بحرین یا مثلاً در این مورد دولت سوریه در قبال جامعه بین‌الملل تقبل کرده است، البته آن موقع دولت سوریه مسئول خواهد بود. نتیجه این که نفس آمدن این افراد مثلاً از ایران، به شرطی که با دعوت و خواسته خود دولت سوریه باشد، مسئله‌ای ندارد.

فکر می‌کنید رژیم کنونی سوریه با توجه به این تظاهرات گسترده یک‌مقدار عقب‌نشینی کند یا خیر؟

پیش‌بینی‌ این مسئله ساده نیست. چون اگر همین جریان‌ها و اتفاق‌های دو، سه ماه اخیر را در نظر بگیرید، می‌بینیم آن قدر سریع بود که در فاصله‌ روز اول تا مثلاً هفته‌ سوم واقعاً وضع به کلی زیرورو شد. به همین دلیل هم به نظر من خیلی مشکل می‌توان پیش‌بینی کرد که سرنوشت اسد یا دولت سوریه چه خواهد شد. به‌هرحال از نظر ساختار اجتماعی، نظامی و اداری، سوریه یک دولت محکمی است،| ولی آیا این استحکام کافی است برای این که با این تظاهرات به صورت معقول مقابله کند یا این که نه مجبور است که مثل دیگر کشورهای عربی عقب‌نشینی کند، مسئله‌ای است که باید صبر کرد و دید.