عقبنشينی ديرهنگام ايران، جای پای روسيه را در بازار نفتی افغانستان باز نمود و اين کشور توافق کرد طی يک سال به ارزش يک و نيم ميليارد دلار مواد مختلف نفتی به افغانستان صادر کند.
همزمان با اعلام قرارداد جديد نفتی بين روسيه و افغانستان، ايران به توقف محمولههای نفتی افغانستان پايان داده است و تانکرهای نفتکش اجازه يافتند از مرز بگذرند و وارد افغانستان شوند.
از ابتدای آذرماه سال جاری بيش از ۱۹۰۰ تانکر حامل ۵۵ هزار تن بنزين و گازوئيل که از سوی افغانستان از کشورهای ترکمنستان و عراق خريداری شده در خاک ايران متوقف شده بود.
در حالی که قيمت مواد نفتی در افغانستان تا ۵۰ درصد افزايش يافته است ايران ادعا میکرد بخشی از اين محمولههای نفتی دراختيار ناتو قرار می گيرد. موضوعی که از سوی ناتو، دولت افغانستان و اتاق تجارت و صنايع اين کشور رد شده است.
محمد قربان حقجو مديرعامل اتاق تجارت و صنايع افغانستان میگويد؛ طبق قرارداد جديد با روسيه، قرار است اين کشور طی يک سال، بيش از يک ميليون و هشتصدهزار تن گازوئيل، بنزين معمولی و بنزين هواپيما را به افغانستان صادر کند.
آقای حقجو گفت بهزودی اين قرارداد عملی خواهد شد که با آغاز آن، قيمت مواد نفتی که به دليل اقدام ايران در جلوگيری از ترانزيت سوخت به افغانستان افزايش يافته بود، کاهش خواهد يافت.
رئيس هیأت عامل اتاق تجارت و صنايع افغانستان که در پايان سفر دو روزه هیأت عالیرتبه دولت افغانستان به روسيه، سخن میگفت خاطرنشان کرد بهزودی هیأتی از روسيه برای بررسی افزايش سرمايهگذاری به افغانستان خواهد آمد.
حامد کرزی، رئيس جمهوری افغانستان پنجشنبه ۳۰ دی، در رأس هیأتی از وزيران خارجه، دفاع، کشور، دارايی، تجارت و صنايع، مشاوران امنيت ملی و امور اقتصادی به دعوت رسمی رئيس جمهور روسيه به اين کشور رفت.
مقامات دو کشور در ديدارهای جداگانه بر سر توسعه روابط دوجانبه بهويژه روابط اقتصادی گفتوگو کردند و توافقاتی در عرصههای مختلف بين دوکشور به عمل آمد.
ارزش کنونی مبادلات تجاری سالانه بين روسيه و افغانستان ۵۵۰ ميليون دلاراعلام شده است. مقامات دو کشور در گفتوگوهای اخير اعلام کردند اقدمات لازم را در راستای توسعه روابط اقتصادی انجام خواهند داد.
اما با اين چرخش افغانستان در انتخاب روسيه بهعنوان شريک جديد تجارتی بهجای ايران، اين برداشت در افغانستان تقويت شده است که روابط دو کشور درعرصههای مختلف رو به کاهش خواهد بود و سردی روابط بهزودی برطرف نخواهد شد.
اتاق تجارت و صنايع افغانستان هفته گذشته اعلام کرد هرگونه روابط تجاری با ايران و سرمايهگذاری در اين کشور را به حالت تعليق در آورده است.
ارزش تجارت سالانه ميان دو کشور ۸۵۰ ميليون دلار برآورد شده است و افزون بر آن ۱۴۲ شرکت تجارتی افغانستان در منطقه آزاد تجاری چابهار سرمايهگذاری کردهاند.
آیا براستی مسولان ایران تا به این حد ناتوان از درک موضوع هستند؟
در این دنیاامروزی که هر کشوری تمام تلاشش را برای بهزیستی مردمش میکند، در ایران بکمک دانشمندان از نوع دینیش این روند را به سقوط نه تنها ارزش منابع در آمدزآیی بلکه سقوط(بخوانید نابودی) این کشور انجام خواهد داد ،شکست در پروژهای فروش نفت به اروپا از طریق ترکیه، ازطریق پاکستان به هندوستان، فسخ شدن قراردادهای خرید و فروش با کشورهای همسایه، همه و همه اگر یک زلزله بالای ۷ ریشتری نباشد ، اما بدلیل طولانی بودن این زمین لرزه ،آینده گان (نسلهای آینده) دارای سرپناهی بنام اقتصاد نخواهند بود و همه چیز در این دگرگونی از بین خواهد رفت، چرا که ایران بدلیل این وابستگی به معادن زیر زمینی و محدود بودن آن و ناتوان از تولیدات غیر نفتی، به یوم بازار جهانخوار چینی ،کشور ما را در یک سقوط آزاد تنها به امید یک چتر دستی امید وار است،اما اگر این سقوط به لطف سرداران گمنام باشد ،چی ؟. هرچند در نتیجه این کابوس هیچ نقشی ندارد.
اگر هنوز جراتی برایتان مانده بحث فرار مغزها را نیز به این فاجعه اضافی کنید.
کاوه / 24 January 2011
اگر عدم معاملات نفتی با افغانستان یک فاجعه است،پس عدم معاملات نفتی و صنعتی اروپائیان با ایران هم یک فاجعه برای انان باید باشد.درست است که ما به مبادلات تجاری نیازمندیم،اما به چه قیمتی؟تحریم ایران و انتظار نداشتن اقدام به مثل،چه توقعی است که سیاسیون و روشنفکران مخالف دولت،از مسؤلین دارند.فرض کنیم به جای این نظام یک سیستم کمونیستی داریم و غرب ما را همچون کوبا و کره شمالی تحرم کند.ایا همین رفقای چپی و یا دمکرات حاظرند به انان تعظیم کنند و به هر خواسته انان پاسخ مثبت دهند؟خیر
ایا اگر یک نظام شاهنشاهی داشته باشیم و روسیه چین و دوستانشن ما را تحریم کنند،حاظریم تن به خواسته های انان بدهیم؟باز هم می گویم خیر
خب تکلیف چیست؟ایا بر استقلال سیاسی کشور پا فشاری شود یا نیاز های اقتصادی ان؟
طبعا هر انسان عاقلی خواهد گفت که هر دو خواسته را باید داشته باشیم.
حال چگونه میتوانیم به این خواسته ها جامع عمل بپوشانیم؟
قبول اصول مردم سالاری و مبارزه مسالمت امیز جهت احقاق حقوق حقه مردم،توسط نیروهای مخالف.ج.ا.ا
قبول کردن این واقعیت از طرف دولتمردان که به تنهائی قادر به مقابله با استعمارگران نبوده و نیاز به کمک روشنفکران دمکرات و دگر اندیشان و تمامی مردم را دارد.
پرهیز از سیاسی کاری علیه یکدیگر(دولت و یا اپوزیسیون)در عرصه سیاست خارجی و مقابله با نفوذ اجنبی و توطعه های فراوان استعارگران
تقسیم کار و ثروت طبق قواعد مردم سالاری.موفق باشید
کاربر مهمانmansour piry khanghah / 25 January 2011