حسن هاشمی، وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی ایران طرح بیمه روستایی را طرحی شکست‌ خورده دانسته که او نتوانسته است در دوران مدیریت خود آن را حل کند. به این ترتیب مشکلات بیمه روستایی در این دولت هم همچنان لاینحل باقی می‌ماند.

Iran -abandoned villages - روستایی نیمه متروک در اطراف کرمان

به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، حسن هاشمی گفته است که بیمه‌های روستایی یک مشکل کشوری‌ست اما در حال حاضر ارزش این بیمه نسبت به سایر بیمه‌ها کمتر است و یک روستایی اگر از مسیر نظام ارجاع به پزشکان متخصص به مراکز درمانی مراجعه نکند، متحمل هزینه‌های بسیاری می‌شود: «وقتی پزشک در مرکز بهداشتی نباشد، فرد روستایی کیلومترها طی می‌کند تا پزشک عمومی دفترچه او را مهر بزند و همه این شرایط برای او هزینه دارد.»

با وجود برشمردن این مشکلات اما وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی ایران گفته است که دولت هم مشکلات خودش را دارد و محدودیت منابع مالی از جمله این مشکلات است: «این‌که نیازهای خدماتی مردم زیاد است قابل کتمان نیست، اما دولت هم مشکلات خودش را دارد که از آن جمله می‌توان به محدودیت منابع مالی  اشاره کرد.»

حسن هاشمی کمبود بودجه و منابع مالی دولت را در حالی مطرح کرده است که بر اساس اصل ۴۳ قانون اساسی جمهوری اسلامی بهداشت و درمان و آموزش و پرورش باید برای عموم مردم رایگان باشد.

از سوی دیگر نظام جامع تامين اجتماعی برای تحقق آن‌چه اهداف برنامه‌های جمهوری اسلامی ایران خوانده شده (ايجاد عدالت اجتماعی و حمايت از همه افراد كشور در برابر رويدادهای اجتماعی، اقتصادی و طبيعی)، در سال ۱۳۸۳ به تصویب هیات دولت رسید.

بیمه اجتماعی روستاییان هم به عنوان بخشی از این برنامه از سال ۱۳۸۴ آغاز شد اما مدت کوتاهی از شروع اجرای آن نگذشته بود که اظهار نظرهای منفی درباره آن آغاز شد و کارشناسان آن را غیر‌اصولی و غیر قابل اجرا دانستند.


بيمه اجتماعی روستاييان نوعی بيمه دولتی‌ست كه از اعضای خانواده‌ها در هنگام بروز اتفاق‌های گوناگون مانند بيماری، حوادث، پيری، فوت و بيكاری كه منجر به قطع يا كاهش معيشت آن‌ها می‌شود حمايت می‌کند، اما پراكندگی روستاها و فاصله زياد با مراكز شهرستان‌ها، مستقر نبودن نیروهای بهداشت، نامشخص بودن درآمد روستاييان و …، از عواملی هستند كه تاکنون در ناکارآمد بودن بيمه‌های اجتماعی روستاييان موثر بوده‌اند.


بر اساس گزارشی که مرداد ماه سال ۹۲ در پایگاه خبری تحلیلی خرداد منتشر شده است، مشکلاتی همچون پراکندگی روستاها در بیش از ۶۰‌ هزار نقطه کشور، کمبود امکانات اولیه مورد نیاز مانند امکان وصول حق بیمه، جمع‌آوری و ثبت اطلاعات، نامشخص بودن شرایط درآمد روستاییان، مشکلات آماری و در نهایت نبود تشکل‌ها و نهادهایی که بتوانند به عنوان مجری عمل کنند، باعث محرومیت ماندن کشاورزان، روستایيان و عشاير از مزایای بیمه‌های اجتماعی شده است.

در طول سال‌های گذشته و در جریان روندی که تا به حال ادامه داشته است، اجرا نشدن طرح‌های بيمه اجتماعی در میان روستاییان ایران زمینه را برای مهاجرت بسیاری از آن‌ها به حاشیه شهرها فراهم کرده است،به این امید که در واحدهای توليدی و خدماتی کار کنند. گروه دیگری از روستاییان هم به دليل از كارافتادگی، نبود امكانات شغلی، پيری، از دست دادن سرپرست خانواده، فقر و تنگدستی و …، برای به دست آوردن لقمه نانی راهی شهرها شده‌اند.

به دنبال حاکم شدن این شرایط، سال ۱۳۸۳ بیمه اجتماعی روستاییان و عشایر به تصویب هیات دولت رسید. مجلس ایران هم با اصلاح بند دال ماده سه قانون ساختار نظام جامع رفاه و تامین اجتماعی، مصوب  ۲۱ اردیبهشت۸۳ عنوان «صندوق بیمه روستاییان و عشایر» را به «صندوق بیمه اجتماعی کشاورزان، روستاییان و عشایر» تغییر داد و تبصره‌ای به این شرح به آن افزود: «علاوه بر ساکنان روستاها، کشاورزان و دامدارانی که با تایید اداره‌های جهاد کشاورزی به طور کامل به کشاورزی و دامداری  اشتغال دارند یا مددجویان کشاورز و دامدار زیر پوشش کمیته امداد، در هر محلی که سکونت داشته باشند، تحت پوشش این صندوق قرار می‌گیرند.»

آ‌یین‌نامه بیمه اجتماعی روستاییان و عشایر اما حق بیمه اجتماعی روستایی‌ها و عشایر را درصدی از درآمد مقطوع آن‌ها در هر منطقه تعیین کرده است.

بر اساس ماده دو این آیین‌نامه نیز كلیه افراد روستایی و عشایر سرپرست خانوار و نیز دریافت‌كنندگان مستمری‌های پیری، از كار افتادگی كلی و فوت مشمول این آیین‌نامه می‌شوند.

بیمه شده با پرداخت ۱۰درصد حق بیمه سرانه خدمات درمانی مصوب هیات وزیران، دفترچه بیمه خدمات درمانی دریافتمی‌کند و بقیه سرانه به عنوان كمک و سهم دولت از سوی دولت پرداخت می‌شود.

اما چرا اجرای طرح بیمه روستایی با شکست روبه‌رو شده است و عالی‌ترین مقام وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی هم این شکست را تایید کرده است؟

سرراست‌ترین پاسخ به این سوال که در صحبت‌های حسن هاشمی هم مستتر است، این است که بیمه روستاییان در هیچ کجا اعتبار ندارد. یعنی در شرایطی که مسئولان جمهوری اسلامی گمان می‌کردند و انتظار داشتند که با اجرای این طرح بسیاری از مشکلات جامعه کشاورزی، روستایی و عشایر ایران را در بخش تامین اجتماعی حل کنند، اما در نهایت فراهم نبودن زیرساخت‌های لازم برای اجرای کامل این طرح باعث شد موانع و چالش‌های مهم و زیادی در سر راه آن ایجاد شود و در نهایت هم شکست‌خورده خوانده شود.

به نوشته سایت تابناک، عده‌ای از معترضان به عملکرد صندوق بیمه روستاییان و عشایر از پرداخت حق بیمه در دوره‌های زمانی مختلف خبر داده‌اند، اما هم‌اکنون که این بیمه باید به تعهدات خود عمل کند، این اتفاق نمی‌افتد: «پدرم هشت سال پیش در سن ۶۵ سالگی تحت پوشش بیمه روستاییان و عشایری قرار گرفت. آن زمان وعده بازنشستگی پدرم پس از پرداخت یک سال حق بیمه عملی نشد و پاسخ صندوق بیمه به ما این بود که این صندوق متضرر شده و حتی از کارافتاده‌ها هم باید ۱۰ سال حق بیمه پرداخت کنند تا به آن‌ها بازنشستگی تعلق بگیرد.»

به این ترتیب و بر اساس بررسی‌های انجام شده در وزارت بهداشت، بیمه روستایی کشور ساز و کار مناسبی ندارد و کمک چندانی به روستاییان نمی‌کند.

مدت‌ها پیش از اعتراف وزیر بهداشت به شکست این طرح، حسن تامینی لیچایی، عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس هشتم، در مورد کارآمدی طرح بیمه روستاییان گفته بود که این بیمه بی‌خاصیت‌ترین بیمه کشور است: «بر اساس قانون پرداخت پول از جیب مردم در حوزه درمان باید به زیر ۳۰ درصد کاهش یابد و ۷۰ درصد آن را دولت بپردازد اما متاسفانه شهروندان در این زمینه مشکلات زیادی دارند زیرا بیمه‌ها کشش لازم را ندارند و بسیاری از افراد هم به دلیل همین ناتوانی بیمه‌ها حتی حاضر نیستند خود را بیمه خویش‌فرما کنند.»