ورود تحولات تکنولوژیک و تولیدی به دوران موسوم به صنعت 4.0 و ماشینیشدن کل فرایند تولید و خدمات بیش از همه شغلهایی را در معرض تهدید قرار میدهد که زنان در آن دست بالا را دارند. اگر در گرایشهای آموزشی و حرفهای زنان تغییری صورت نگیرد، آنها باید دوباره به خانه برگردند و تبعیض جنسیتی ابعاد گستردهتری خواهد یافت.
جهانیشدن هر چه بیشتر اقتصاد و سیاست و فرهنگ در کنار دیجیتالیزم و شرینگاکونومی (گذار از مالکیت به دسترسی؛ که بعضیها آن را هیجانزده موجد گذار از سرمایهداری میدانند) به تیغههای دولبهای بدل شدهاند که به خصوص قشرهای میانی و پایینی جامعه را به هراس انداختهاند. ثبات اقتصادی این قشرها به علاوه تعاریفی که از دولت ملی و قدرت و امکانات آن و نیز از مقوله هویت داشتهاند، بیش از پیش شناور میشود و نوعی دغدغه معطوف به تمنای احیای دولت ملی (جذابیت شعارهای راست پوپولیست و ترامپ و …) و بیگانهستیزی جای خود را باز میکند.
اخیرا در تغییر و تحولات صنعتی و تکنولوژیک، اصطلاح صنعت 4.0 (Industry 4.0) رایج شده که بعد از سه تحول صنعتی در دو سده گذشته، (تولید مبتنی بر ماشین بخار، تولید انبوه نقالهای، تولید مبتنی بر کامپیوتر و دادهها) بر شبکهای شدن تولید و اتکا بیش از پیش بر دادهها و ارتباطات دیجیتالی استوار است. به عبارتی کل پروسه تولید تا رساندن کالا به دست مصرفکننده دیجیتالی و خودکار میشود، سیستمهای سایبر- فیزیکی به گونه فزایندهای در پروسه تولید ادغام میشوند و اطلاعاتیشدن تولید شکل هر چه واقعیتری به خود میگیرد.
این پروسه میتواند به بلاموضوع شدن میلیونها فرصت شغلی بیانجامد و بیکاریهای گستردهای را دامن بزند. به خصوص شغلهای پستتر و کمتر مبتنی بر آموزشهای دیجیتالی و نیز شغلهایی که سپردن آنها به نرمافزارها و روبوتها خیلی سریع و راحت است، مشمول چنین روندی میشوند. در این مورد دوم بسیاری از شغلهایی که به طور سنتی در دست زنان بودهاند روند اضمحلال طی میکنند و به این ترتیب جهان کاری که صنعت 4.0 میآفریند، بیش از پیش میتواند با زنان بیگانه باشد.
تحقیقهایی که به نتایجی مشابه رسیدهاند
یک تحقیق جامع تازه در آلمان نشان میدهد که ۸۰ درصد فرصتهای شغلی در ده حرفهای که به دلیل به کارگیری هر چه بیشتر سیستمهای دیجیتالی و روبوتها در معرض بیشترین تهدیدها هستند، در اختیار زنهاست، از منشیگری و کارهای دفتری و فروشندگی تا کار در رستورانها و هتلها. این تحقیق که به سفارش موسسه آلمانی تحقیقات اقتصادی (DIW) انجام شده، اخیرا در کنگرهای ارائه شد که موضوع آن تاثیر دیجیتالیسم بر تفاوت دستمزد میان زنان و مردان بود.
پژوهش DIW تا حدودی موید مطالعه دیگری است که دو محقق آمریکایی به نام کارل بندیت فرای و مایکل اوسبورن انجام دادهاند و نتیجه آن سال ۲۰۱۳ منتشر شد. بنا بر این مطالعه، در بیست سال آینده از هر دو محل کار یکی قربانی دیجیتالیزم میشود. این دو محقق شغلیهایی را بیشتر در امان دیدهاند که برای آنها «هوش اجتماعی» لازم است، مانند مذاکره، اقناع و تر و خشککردن بخشهایی از جمعیت مثل پیران. دو محقق نوشتهاند که ۴۷ درصد فرصتهای شغلی در اثر صنعت 4.0 در معرض تهدید و نابودی قرار دارند.
بر پایه همین تحقیق، پژوهش مشابهی هم در آلمان صورت گرفته است. از نتایج شاخص این پژوهش یکی این است که در آلمان ۴۷درصد شغلها در معرض تهدیدهای ناشی از گسترش دیجیتالیسم هستند و به خصوص در مشاغلی مثل حسابداری و امور بانکی که تا ۷۸ درصد در دست زنها قرار دارد، وضع به مراتب بدتر است.
این در حالی است که بنا بر تحقیق DIW تا ۷۰درصد مردان در مشاغلی کار میکنند که کمتر در معرض تهدید هستند؛ مثل مدیریت، ماشینسازی، مکانیک خودرو و … جالب این که در میان ده شغلی که دیجیتالیسم خطر کمتری برای آنها دارد، دو حرفه در صدر قرار گرفتهاند که عمدتا در اختبار زنان هستند: یعنی مربیگری کودکستان و مهد کودک و پرستاری. با توجه به رابطه انسانی در این شغلها، میتوان نتیجه گرفت که دستکم تا اطلاع ثانوی حس و رابطه انسانی را نمیتوان با ماشین جایگزین کرد.
تحقیقات یادشده بر این نکته هم تاکید دارند که روندهای آتی میتواند اختلاف دستمزد و حقوق میان زنان و مردان را هم بیشتر کند. در حال حاضر این اختلاف در ده شغل در معرض تهدید که عمدتا در دست زنان هستند تا بیست درصد است، در حالی که در ده شغلی که همچنان در امان هستند و مردان در آن دست بالا را دارند، اختلاف یادشده به سی درصد میرسد.
طوفان به ایران هم میرسد
به این ترتیب چشمانداز بازار کار برای زنان بیش از پیش در حال تیره شدن است، مگر آن که راه آنها به سوی مدارج مدیریتی بیش از پیش باز شود و علاقه و گرایش آنها به شغلهای مربوط به علوم طبیعی و فناوری هم افزایش یابد.
اما دستکم در شرایط کنونی این مولفهها تامین نیستند. در فاصله ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۱ سهم زنان در رشتههای ریاضی، تکنیک، علوم طبیعی و انفورماتیک در کشوری مثل آلمان تنها یک درصد افزایش یافته و از ۱۵ به ۱۶ درصد رسیده است، در حالی که سهم مردان از ۴۲ به ۴۶ درصد افزایش پیدا کرده.
بنا بر تحقیق DIW در بازار کار 4.0 بهترین درآمدها و دستمزدها را هم مردان خواهند گرفت و در بالاترین دهک دستمزدها از هر ۵ نفر تنها یک نفر زن خواهد بود.
در ایران صنایع و خدمات، یا تازه وارد مرحله صنعت 3.0 (تولید مبتنی بر کامپیوتر و دادهها) شدهاند یا دوران گذار از صنعت 2.0 به این مرحله را طی میکنند.
با توجه به تنشها با جهان و سکون وعقبماندگیهایی که اقتصاد ایران در دهههای اخیر طی کرده و همچنین کمبود سرمایه، ضعف بازار داخلی و صادراتینبودن تولیدات، بعید است ورود کشور به مرحله صنعت 4.0 (دیجیتالیزهشدن تولید و خدمات) به سرعت عملی شود. حتی ایجاد دولت الکترونیک که بیش از یک دهه برای آن تلاش میشود، همچنان در آغاز راه است. این روند در وجود شرایط و فضای سیاسی داخلی و خارجی بهتر، به سرعت میتواند تغییر کند.
از این رو، اگر در ایران هم سمتگیری زنان در حرفهآموزی و کسب علم و تخصص به سوی رشتههای موسوم به MINT (ریاضی، انفورماتیک، علوم طبیعی و تکنولوژی) نچرخد و سهم اندک و تبعیضآمیز کنونی زنان در بازار کار (۱۵ تا ۲۰درصد) همچنان در حرفههای مورد تهدید دیجیتالیسم متمرکز باشد، همین نسبت هم تنزل پیدا خواهد کرد.
با توجه به جمعیت بالای دانشآموزان دختر در ایران و نیز سهم بالای زنان دانشجو، اگر در بر پاشنه تا کنونی بچرخد و فراگیری دانش از سوی آنها به تدریج با مقتضیات دوران صنعت 4.0 هماهنگ نشود، هم بازار کار ایران بیش از پیش مردانه خواهد شد، هم خانهنشینی و بیکاری زنان و راندهشدن آنها از مشارکت اجتماعی و اقتصادی ابعادی گستردهتر خواهد یافت و هم تبعیض جنسیتی شدت خواهد گرفت.
مقالات دیگر از همین نویسنده در زمانه