ایرج ادیب‌زاده: همه‌چیز برای برپایی جام ملت‏های فوتبال آسیا، مهم‏ترین رویداد فوتبال قاره‏ی آسیا که روز جمعه آغاز می‏شود، آماده است.جام ملت‏های آسیا، تصویب تشکیل «وزرات ورزش جوانان» در مجلس شورای اسلامی که گفت‏وگوهای داغ مخالف و موافقی پیرامون شکل‌گیری آن در ایران وجود دارد و هم‏چنین یک امام جمعه که او را کارشناس فوتبال توصیف می‏کنند، موضوعاتی هستند که در این گزارش به آن می‏پردازیم.
سوت آغاز جام ملت‏های فوتبال آسیا روز جمعه هفتم ژانویه، در ساعت ۱۹:۱۵ دقیقه، به وقت قطر، در ورزشگاه «خلیفه»، با رویارویی قطر (میزبان) و ازبکستان، به‏صدا درمی‏آید.


۱۶ کشور انتخاب شده در چهار گروه، با هم رقابت دارند و همه‏ی آنها، کم‏وبیش در رویای قهرمانی هستند. بیشتر از همه، کره‏ی جنوبی، ژاپن و استرالیا روی قهرمانی حساب می‏کنند. عراق که چهارسال پیش، با پیروزی بر عربستان، قهرمان جام آسیا شد و ایران که پیش از انقلاب، سه بار پشت سرهم این جام را به خانه برده است نیز از مدعیان قهرمانی‏اند.

کره‏ی جنوبی بیش از نیم‏ قرن است که قهرمان نشده، ایران ۳۵ سال و استرالیا، با بازیکنان سرشناس اروپایی‏ خود که بیشتر در باشگاه‏های انگلیس بازی می‏کنند، به دنبال نخستین افتخار آسیایی است.
بیشتر ملت‏ها تیم‏های‏شان را با تدارک قوی فرستاده‏اند. چند مربی سرشناس رهبری تیم‏ها را بر عهده دارند. از جمله آلبرتو زاکارونی، مربی ایتالیایی تیم ملی ژاپن که بارها تاکید کرده از این جام آسیا، برای آمادگی تیمش در جام جهانی ۲۰۱۴ استفاده می‏کند. زاکارونی گفته: «قهرمانی در این جام ملت‏ها، سکوی پرتاب ما به جام کنفدراسیون‏ها است.»

این جام ملت‏های آسیا که جمعه آغاز می‏شود اما چگونه جامی است و تیم فوتبال ایران در چه موقعیتی قرار دارد؟

این‏ پرسش‏ها را با مرتضی شمس، روزنامه‏نگار و کارشناس فوتبال در تهران، در میان گذاشته‏ام.

مرتضی شمس: من فکر می‏کنم امسال جام ملت‏های آسیا، حال و هوای تازه‏ای داشته باشد و با توجه به روند آماده‏سازی تیم‏های حاضر در مرحله‏ی نهایی جام ملت‏های آسیا، راه هم‏چنان برای ما دشوار و افق دید ما تاریک است.

ما همیشه دارای پتانسیل خوبی بودیم و به لحاظ داشتن نیروی انسانی و بازیکنان مستعد، از امیدهای اول قهرمانی جام محسوب شده‏ایم، اما ناهماهنگی‏هایی که معمولاً توسط فدراسیون فوتبال ایجاد شده یا مربیان ناکارآمدی که بر تیم ملی‏مان استیلا و حاکمیت داشته‏اند، از جمله عوامل تاثیر‏گذار در عدم توافق تیم‏های ملی ما بوده است.

متأسفانه باید بگویم که امسال هم شرایط تیم ملی فوتبال‏مان با توجه به مشکلاتی که برای آقای افشین قطبی، سرمربی وقت تیم ملی کشورمان و مربی آینده‏ی تیم ژاپنی شیمیزو وجود داشته، شرایط مساعدی به‏نظر نمی‏رسد.

با توجه به آن‏چه رقبای ما در بازی‏های تدارکاتی‏شان به‏وجود آوردند، ازجمله عراق وقتی توانست عربستان را در خاک خودش شکست بدهد، بعید به‏نظر می‏رسد امسال هم ما بتوانیم به آن آرمان‏- شهرمان که قهرمانی در جام ملت‏های ‏آسیاست، دست پیدا کنیم. این شرایط انصافاً شرایط دشواری است. در نظر داشته باشید که از مجموع چهار تیم حاضر در گروه ما، دو تیم باید به مرحله‏ی بالاتر صعود کنند که یکی از آنها تیم عراق است که بسیار شرایط خوبی دارد. در واقع، به عنوان دفاع از مقام قهرمانی خودش در این مسابقات حاضر شده است.


تیم بعدی‏ای که می‏تواند برای ما خطرساز بشود، تیم کره‏ی شمالی است. کشوری که به دلیل نوع حکومت‏ خود، فوتبال در آن‏ نوعی ابزار سیاسی محسوب می‏شود و اگر شکست و ناکامی برای تیم به‏وجود بیاید، علی‏القاعده با تنبیهات سختی مواجه خواهد شد.

وقتی همه‏ی اینها را کنار هم می‏گذاریم، می‏بینیم تنها شانس مسلمی که ما داریم، پیروزی بر امارات است و با یک پیروزی، مسلماً تیم نمی‏تواند از گروه خودش صعود کند. مگر این‏که ما بتوانیم در دو بازی بسیار دشوار با عراق و کره‏ی شمالی، حداقل سه امتیاز را کسب کنیم.

به مسئله‏ی افشین قطبی، سرمربی تیم ملی، اشاره کردید که بعد از پایان جام ملت‏های آسیا، به باشگاه ژاپنی شیمیزو می‏پیوندد. بدرقه‏ی سردی با افشین قطبی در تهران شد هنگامی که برای آخرین بار می‏خواست ایران را ترک کند. به نظر شما علت آن چه بود؟

من اگر بخواهم نظر شخصی‏ام را بگویم، این است که من اساساً خودم با حضور آقای افشین قطبی در رأس رهبری تیم ملی فوتبال ایران مخالف بودم. چون به‏نظر من، ایشان تجربه‏ی لازم را برای حضور در این هنگامه و راهبری تیم ملی ایران نداشت، اما به‏هرحال وقتی فدراسیون فوتبال ایشان را به عنوان سرمربی تیم ملی انتخاب می‏کند، شرط عقل حکم می‏کند که تا آخرین لحظه، از این سرمربی حمایت کند.

ما نمونه‏های جهانی زیادی هم داشته‏ایم. مثلاً آقای دومینیک در تیم ملی فرانسه، وقتی مشخص شد آخرین دوره‏ی حضورش در جام جهانی است و بلان قرار است جانشین ایشان بشود، هرچند فرانسه به موفقیتی دست پیدا نکرد، ولی تا روز آخر بازی‏ها با قدرت تمام، از آقای دومینیک دفاع و حمایت می‏کردند.
متأسفانه در ایران این مرسوم است؛ ما همیشه خوش‏‏استقبال و بدبدرقه بوده‏ایم. این‏ را هم شما به پرونده‏ی تاریخی فوتبال ما یا در کل ورزش ما در این خصوص اضافه کنید. یعنی هیچ اتفاق تازه‏ای رخ نداده است. همیشه این بدعت غلط بر ورزش کشور ما حاکم بوده است.

باید منتظر روز یازدهم ژانویه بمانیم که تیم ملی فوتبال ایران در برابر عراق، مدافع قهرمانی، به میدان می‏آید. این بازی برای شاگردان افشین قطبی و میلیون‏ها ایرانی‏ای که از تیم ملی کشورشان پشتیبانی می‏کنند، بسیار مهم است. آیا فوتبال ایران می‏تواند افتخارات پیش از انقلاب اسلامی را تکرار کند و به ۳۵ سال انتظار پایان دهد؟

وزارت ورزش و جوانان

«وزارت ورزش و جوانان»، روز هشتم دی‏ماه، کمتر از یک هفته‏ی پیش، با تصویب نمایندگان مجلس شورای اسلامی، با به‏هم پیوستن «سازمان تربیت بدنی» و «سازمان ملی جوانان» شکل گرفت. در صورتی‏که شورای نگهبان هم با تشکیل وزارت ورزش و جوانان مشکلی نداشته باشد، در روزهای آینده، شاهد معرفی نخستین وزیر یا سرپرست وزارت ورزش و جوانان در تاریخ ایران خواهیم بود.

تشکیل این وزارت‏خانه، با گفت‏وگوهای تند مخالف و موافق در ایران همراه شده است. از جمله ۵۱ رئیس فدراسیون‏های ورزشی، به شدت، با تشکیل وزارت ورزش و جوانان مخالفند. برخی آن را سیاسی‏ترین تصمیم در زمینه‏ی ورزش در ایران می‏دانند. برخی هم با پیوستن سازمان ملی جوانان که بیشتر به اشتغال و ازدواج جوانان سروکار دارد، با سازمان تربیت بدنی که کارش ورزش ایران است، مخالفند.

تشکیل وزارت ورزش و جوانان به سود کیست؟

مرتضی شمس: من یکی از طرفدارهای ایجاد وزارت ورزش بودم و این را سال‏ها به کرات خواسته بودم و پیشنهاد داده بودم، اما قطعی شدن تأسیس وزارت ورزش، بسان آبی بوده که به لانه‏ی مورچه بریزند. در حال حاضر ورزش ما مختل شده و رئیس وقت ورزش کشورمان، آقای دکتر سعیدلو، به‏شدت اعتراض خود را نشان دادند و حتی در یک رفرم نمایشی، از ۵۱ رئیس فدراسیون ورزشی کشور درخواست کردند با صدور بیانیه‏ای، خطاب به مجلس شورای اسلامی، نظر آنها را تحت تأثیر قرار بدهند که شاید این اتفاق نیفتد. تشکیل این وزارتخانه اما با آرای بسیار بالایی به‏تصویب رسید و تنها ۴۴ مخالف داشت.

به‏هرحال من فکر می‏کنم ادغام سازمان ورزش و سازمان ملی جوانان در هم، می‏تواند بنیانگذار وزارتخانه‏ای باشد که ورزش ما را راهبری کند. در حال حاضر، طبق قوانین حاکم بر کشور ما، معاونین رئیس جمهور جزو افرادی نیستند که بتوانند توسط نمایندگان مجلس استیضاح بشوند و در عمل پاسخگو به هیچ‏کس نیستند، اما اگر ورزش به‏صورت وزارتخانه‏ای اجرا بشود، حداقل این شانس برای مردم وجود دارد که توسط نمایندگان خودشان، به‏طور مثال، در صورت بروز ناکامی، وزیر ورزش را استیضاح و یا حتی عزل کنند.

درهرحال، من احداث وزارتخانه‏ی ورزش را خوب می‏دانم، اما امیدوارم در اجرا، در دست‏اندازهای سیاسی نیفتد و واقعاً فردی دلسوز و وارد به ورزش، بر مسند وزارت ورزش کشورمان تکیه بزند.

خیلی‏ها مخالفند؛ از جمله رؤسای فدراسیون‏ها. دولت هم چندان با این ادغام موافق نیست. پس ایجاد وزارت ورزش و جوانان در ایران، به‏سود کیست؟

قطعاً به سود ورزش. عامل مخالفت‏ها را باید شناسایی کنید. اگر ۵۱ رئیس فدراسیون‏های ورزشی کشور ما بیانیه‏ای را در مخالفت صادر می‏کنند، مسلماً به دلیل و خواست ریاست فعلی سازمان تربیت بدنی دارند این‏کار را می‏کنند.

شاید اگر با تک‏تک این آقایان، به‏صورت انفرادی و با یک تأمین و امنیت شغلی صحبت بشود، مخالف باشند. چون وقتی وزارتخانه باشد، بودجه‏شان مشخص است و در عمل این سازمان ورزش از آن حالت خودپردازها، ای‏تی‏ام‏ها خارج می‏شود.

در حال حاضر، ورزش کشور ما به صورت کارراه‏اندازی دارد پول به‏دست می‏آورد. در صورتی‏که اگر وزارتخانه بشود، ردیف بودجه خواهد داشت و از بودجه‏ی کشور استفاده می‏کند و راه مشخص و البته پاسخگویی پیش رو دارد.

بازیکن جنجالی

بازیکن جنجالی هفته، علی کریمی بود که برای بار دوم در یک فصل، از باشگاه‏ خود، استیل‏آذین اخراج شد؛ این‌بار به دستور علی پروین، مدیر تازه‏ی ورزشی این باشگاه. بار نخست، علت اخراج علی کریمی، بازیکن بسیار محبوب فوتبال ایران، روزه‏خواری بود. دستور این اخراج را نیز مدیرعامل پیشین باشگاه یاد شده داد که بعد مجبور به استعفا شد.

این‌بار گناه علی کریمی، حضور در بازی نمایشی تیم اماراتی «الاهلی» برابر آ‏ث‏ میلان ایتالیا بوده که نمایش خوبی هم در آن ارائه داده است، اما مسئولان باشگاه استیل‏آذین می‏گویند که حضور او در این دیدار نمایشی، با پیراهن شماره‏ی ۸۸ الاهلی، بدون اجازه‏ی آنها بوده است.

چهره‌ی ورزشی

چهره‏ی ورزشی هفته‏، آیت‏الله صفایی بوشهری، امام‏ جمعه‏ی بوشهر بود که در جوانی فوتبال بازی می‏کرده و حالا فوتبال‏های مهم را آنالیز و تفسیر می‏کند و حمایت‏‌کننده‏ی تیم فوتبال شاهین بوشهر است. حشمت مهاجرانی، سرمربی پیشین فوتبال ایران در جام جهانی ۱۹۷۸ آرژانتین، آیت‏الله صفایی بوشهری را کارشناس فوتبال معرفی کرده و گفته است: «او از توتال فوتبال، یعنی فوتبال گروهی هلندی‏ها در جام جهانی ۱۹۷۴ حرف می‏زند و از نقش مهم یوهان کرایف برای رسیدن هلند به فینال این جام جهانی. او بازی‏های ایران در جام جهانی ۱۹۷۸ آرژانتین را هم آنالیز و تفسیر می‏کند.»

به گزارش خبرنگار ایسنا، آیت‏الله صفایی در رفع بحران تیم شاهین بوشهر که یک استان را به چالش کشیده بود، نقش مهمی داشته است.