بعد از کودتای نافرجام ترکیه، کلمه «پاکسازی» ورد زبان اردوغان شده است، این واژه که باری اهانتآمیز دارد، در این کشور از سنتی دیرینه برخوردار است و تا مدتها فقط در رابطه به کردها بکار میرفت.
در ادبیات رایج ترکی عبارت «پاکسازی سیاسی» همیشه بدون گیومه ظاهر شده است. این امر ناشی از در هم تنیدگی سیاست حذف در تاریخ جمهوری ترکیه و برای خلاصشدن از شر همه عناصری است که در یک بافت دموکراتیک، اپوزیسیون نامیده میشوند. از آنجا که دموکراسی ترکی چیزی به نام اپوزیسیون و مقاومت سیاسی نمیشناسد، دیگران همه دشمن هستند.
“پاکسازی” به مثابه درمان
شگفتانگیز است که در رسانههای آلمانی نیز هنگام بررسی اوضاع ترکیه، واژه “پاکسازی” بدون گیومه میآید. انگار که این ابزاری عادی برای حفظ سلامت سیاسیست. اما آن چیز که پاکسازی میشود، آدمها هستند. و همه ماجرا هم مانند همیشه به شیوه ترکی انجام میشود؛ شیوهای که مسبوق به سابقه است.
وقتی نشریات ترکیه در میانه دهه ۱۹۳۰را تورق میکنیم، تیترهای پرشماری به چشم میخورند که اطلاع میدهند «پاکسازی» در درسیم (نام کردی استان تونجایلی) آغاز شده است. هدف عملیات نظامی، ۲۰ شورش شکلگرفته در مناطق کردنشین علوی بود. دلیل توجه حکومت به کردهای علوی، سر باز زدن آنها از شرکت در قتلعام ارامنه و بدتر از آن پناه دادن و دفاع از آنها مقابل حاکمان عثمانی بود. این رخداد به پیش از بنیانگذاری جمهوری برمیگردد.
اطراف درسیم منطقهای کوهستانی بود: جدا شده از بقیه جهان، با قوانین و زبان مختص خود، گروهی به آن واحه میگفتند و گروهی دیگر آنجا را مهد مقاومت میدانستند. بعد از بنیانگذاری جمهوری ترکیه، آتاتورک تلاش کرد این منطقه را به نوعی در جامعه ترکی ادغام کند. شعار هم این بود: یک کشور، یک زبان، یک پرچم.
اما کارها به آسانی پیش نرفت و دلیل آن مقاومت جمعیت ۱۵۰ هزار نفری علوی بود. بدین ترتیب مفاهیم سیاسی علیرغم تحولات سیاسی به حیات خود ادامه دادند، مفاهیمی که به شکلی گویا گذار از نبرد خونین امپراتوری عثمانی به جمهوری مدرن را به تصویر میکشند. «عملیات مجازات و تبعید» به قصد «پاکسازی» آغاز شد.
و این گونه گزارش میدادند: پاکسازی آغاز شد، پاکسازی ادامه دارد، پاکسازی با موفقیت انجام گرفت. این اصطلاح در زبان ترکی «تمیزلیک اوپراسیونو» یا «عملیات پاکسازی» نام دارد. چیزی که کردهای درسیم، سرکوب شورش مینامیدند و در نطق پارلمانی کمال آتاتورک به زبانی شاعرانه «عفونتزدایی» نامیده شد. البته چنین کاری دیگر مدتهاست به معنای “قتلعام” ردهبندی میشود.
پوزشخواهی اردوغان
اردوغان از درسیمیها به خاطر بیعدالتی که در حقشان ادا شده بود پوزش خواست و بعد کل ماجرا را مختومه اعلام کرد. اگر اردوغان پرونده تاریخ را به موقع نمیبست، معلوم نبود که چه پوزشهای دیگری را بدهکار میشد، حاکمان ترکیه، چوروم، مرعش، سیواس و غازی را هم از علویها «پاکسازی» کرده بودند. تازه همه اینها فقط مربوط به علویها بود.
اما بیرحمانهترین عملیات «پاکسازی» بعد از کودتای نظامی ۱۹۸۰ صورت گرفت. تا میانه دهه ۱۹۹۰ میلادی در روزنامهها و اخبار تلویزیون بدون هیچ شرم و تردید، از پایان موفقیتآمیز «تمیزلیک اوپراسیونو»ی شبانه گزارش داده میشد. عملیاتی که منجر به مرگ پنج، شش، ۱۴ یا ۲۱ تروریست یا رزمنده پکک میشد. مراسم تدفین سربازان ترک که در حین «عملیات پاکسازی» جانباخته بودند با شکوه و جلال برگزار و عکس مادران گریان آنها در صفحات اول چاپ میشد. این که چرا کشتههای طرف مقابل موضوع افکار عمومی نبودند، گاهی از این ناشی میشد که آنها غیرنظامی اما کردزبان بودند.
تقدس «خلوص نژادی»
«عملیات پاکسازی» دههها مختص درگیری ترکها و کردها بود. در باره این موضوع هیچگاه به طور جدی توضیح داده نشده زیرا این امر در نظر بخش بزرگی از افکار عمومی غرب ترکیه کاملا منطقی بود. موارد نقض حقوق بشر فقط در مورد ترکها رخ میداد، موارد مشابه در مورد کردها مبارزه با تروریسم نام داشت.
پاکسازی در سطح یک کشور بر این فرض بنا شده که خلوصی وجود دارد که باید با جان و دل از آن دفاع کرد. کارکرد حکومت ترکیه، پرچم ترکیه، همانند افتخار ترکیست که هیچگاه نبایست لکهدار شود. آنها باید خالص بمانند، همانند هویت و خون ترکی. بعضیها به این وضعیت، ناسیونالیسم میگویند که دائما از افسانه جامعه خالص تغذیه میکند و تقدسی حول «خلوص یک ملت» و فرهنگ آن بنا کرده است.
علوم سیاسی و زبان اداری
مقاومت شهروندی و اپوزیسیون سیاسی، همیشه برای دولتهای ترکیه نه امری طبیعی، بلکه خطر بودهاند. همانطور که آتاتورک عنوان «عفونت» را در مورد کردهای علوی بکار میبرد، اردوغان هم برای یار سابق و مخالف کنونیاش گولن و «جماعت» پیرو او عنوان «ویروس» را بکار میبرد. همان طور که در مورد ویروسها معمول است، «بدن بعد از مدتی به خود میآید» و دستگاه ایمنی را بکار میاندازد. به زبان دیگر: ترکیه بدن است و اردوغان پنیسیلین.
بسیاری از سخنرانیهای سیاسی در ترکیه بعد از ترجمه به زبان آلمانی خندهدار به نظر میآیند، زیرا سرشار از تصاویر، مقایسههای تخیلی و شبیهسازیهای غالبا عجیبوغریباند. چیزی که نقطه مقابل فرهنگ زبانی آلمان است.
گفتمان سیاسی در آلمان شدیدا تحت تاثیر ترکیبی از علوم سیاسی و زبان اداریست که با وسواس و بلندپروازی تلاش میکند تا در یک کلمه حداکثر تمایز را بیان کند. به گوش ترکها کلماتی مانند ویروس، غده و عفونت در رابطه با مخالفان سیاسی همان قدر طبیعی هستند که کلماتی مانند پیشینه مهاجرتی یا قانون حمایت مادی از پناهجویان در گوش آلمانیها طنین میاندازند.
سخنرانی یا گردگیری؟
اگر موضوعی برای دولت فدرال آلمان ناخوشایند یا غیرقابل تحمل باشد، اشتفان زایبرت، سخنگوی دولت ظاهر میشود و با صدایی تودماغی و با بیانی متین اطلاع میدهد که این وضع برای دولت آلمان «غیرقابل قبول» است. در مقابل، اردوغان نمیگذارد که کسی جای او حرف بزند، بلکه میکروفون را برمیدارد و با صداهایی که به شکل انفجاری از گلویش خارج میشوند شروع میکند به گردگیری اساسی.
تحت شرایطی دیگر و در صورت مقاومت شهروندی، امکان این وجود داشت که بتوان همه مسئولان سهیم در «پاکسازی» را به دادگاه کشید و یا حداقل ملزم به پاسخگویی در برابر کمیسیون تحقیق مجلس کرد. قوانین و ساز و کارهای موجود امکان این اقدام را میدهند اما این قوانین دائما به بهانه مبارزه با تروریسم به حالت تعلیق در میآیند. هر لحظه میتوان به همه چیز مهر ترور زد و به بهانه آن همه مقررات را تعطیل کرد.
به نظر میرسد که برای بخشی از جامعه ترکیه (حداقل رایدهندگان حزب عدالت و توسعه) امر غریبی است که مسئولان موظف به توضیح در باره اعمالشان باشند، دقیقا به این خاطر که افراد به نام حکومت، پرچم و اخیرا به نام خدا عمل میکنند. حاکمیت قانون اما ورای همه این مفاهیم است. در حاکمیت قانون نمیتوان به راحتی ۳۰۰۰ قاضی را از کار برکنار کرد. این دمکراسی نیست بلکه خودکامگی است. اما برای اینکه از همان ادبیات رایج سیاستمداران ترک استفاده کنیم بهتر است بگوییم این طاعون است!
منبع: دیتسایت
* ملی کیاک (۱۹۷۶)، نویسنده و روزنامهنگار آلمانی فرزند خانواده کرد مهاجر از ترکیه است. او با اغلب روزنامههای معتبر آلمان (دیتسایت، دیولت، تاتس، فرانکفورتر روندشاو، برلینر تسایتونگ …) همکاری دارد. کیاک از جمله اعضای بنیانگذار انجمن ضد نژادپرستی (Hate Poetry) است. او تا کنون پنج کتاب منتشر کرده و برنده چهار جایزه از بنیادهای فرهنگی و سنای برلین به دلیل فعالیتهای روزنامهنگاری شده است.
واقعا چنین مطلالب احساسی وبدون اعتبار از شما بعید بود.
Amir / 24 July 2016
چون نویسنده مقاله کُرد معرفی کرده اند، ظن عدم بیط رفی است. اما در این همین مقاله بجا و مهمی به معضلات بشریت مانند نقض حقوق بشر و نژادپرستی و افراط گرایی دینی-مذهبی که در منطقه ما حادتر است، اشاره شده است.
طبق معمول مظمنوان به استبداد، برای مقابله تبلیغاتی، خود را دمکرات و مردمی وانمود می کنند، دائما واژه خواست ملت و مردم را دلیل اقدامات سرکوبگرانه مثل همین پاک سازی و اصطلاح ویروس زدایی!
در حالی بر فرض دولتی هم توسط نمایندگان پارلمانی دموکراتیک یا رای مستقیم بر سر کار آمده، بایست طبق قوانین دمکراتیک عمل کند/ در موارد مهم (مثلا پیوستن یا جدایی از اتحادیه اروپا) یا آنهایی قانون پیش بینی نکرده، باید نظر مردم پرسیده شود. رجوع به پارلمان برای موارد مهم این چنینی یک عمل غیر دموکراتیک است.
همچنین حتی اگر دولتی کاملا دموکراتیک باشد، باز هم اخلاق اجازه نمیدهد طرف مقابلش با القاب زشت ضدانسانی و ضداخلاقی خطاب کند.
مثلا همین اردوغان، می تواند با ارائه به مدارک در دخالت جماعت موسوم به گولن، ابتدا در دادگاه بی طرف و عدالانه محکوم کند و بر طبق قانون عمل کند.
هر چند جای سوال است هم گولن و هم از ادروغان، چرا ختلافات خودشان به رای مردم نمیگذارند، چرا اردوغان اجازه نداده (این طور به ظاهر می رسد) که گولن بیاد در قالب یک حزب، برنامه خودش را به رای مردم بگذارد و مردم نظر بدهند؟!
اینها گفتم، والی شخصا هیچ طرفدار گولن یا اردوغان یا قوم گرایان کرد نیستم. با بررسی کردم نه تنها اردوغان و بلکه گولن هر دو دارند به نوعی اسلام سیاسی دنبال میکنند و نتایج مصیب بارش دیدیم. قوم گرایان کُردی هم دارند مسئله حقوق بشر را بیش از حد قوم گرایی میکنند و در نتیجه خود (شاید ناخواسته) نژادپرستی طرف مقابل تحریک می کنند!
خواب بی تعبیر! / 24 July 2016
كجاى مقاله احساسى بود جناب امير؟
نويسنده با نقل قولهاى مستند طرز برخورد دولتهاى مختلف تركيه با مخالفانش را به نقد كشيده و با مقايسه با يك كشور دمكراتيك يعنى آلمان سعى دارد نشان هد كه تركيه راهى طولانى براى تبديل شدن به يك دمكراسى دارد.
امير شما آيا مى تونيد بركنارى و دستگيرى هزاران قاضى معلم استاد دانشگاه در عرض كمتر از سه چهار روز و ربط آن با يك كودتاى نظامى رو تو ضيح بديد؟ يا دانشگاه و مدرسه كه به تعليم علوم مشغول بوده و نميتونسته نقشى در كودتا داشته باشه بسته ميشه به جرمه چى؟ تنها كلمه مناسب تصفيه سياسى يا همون “پاكسازى ” كذايى است.
Roozbeh / 25 July 2016
جناب Roozbeh نیر نقد خوبی کردند/اصلا همین مانع مشهور جمع کوری رای ده درصدی برای ورود نمایندگان، خود سدی برای احقاق حقوق بشری از طریق دموکراتیک است. وقتی اقوام اقلیت ویا گروههای کوچک اعتقادی و سیاسی و دگرباش و دگراندیش… امکان حضور نماینده ندارند در مراکز تصمیم گیری، اصولا چگونه میتوانند به صورت دموکراتیک با کلیت یک نظام تعامل مسالمت آمیز داشته باشند؟!
البته من طی این سالها نظرهای کاربران کُرد رادیوزمانه مطالعه کردم، نظرهایشان ترکیبی از سخنان درست و بخشی قوم گرایانه است که البته قابل درک است، چون مردمان کُرد حقیقتا مظالم زیادی در منطقه دیده اند که مثلا تراژدی های نسل کشی چون بکاربردن از بمب شیمایی علیه مردم حلبچه و اشنوی (البته به سایر قربانیان مثل بقیه ایرانیان اعم نظامی و غیر نظامی) توسط نظام صدام بود!
مشکل مبارزان کُرد، همین است که خواسته های برحق شان را رنگ و بویی قومگرایی می دهند، که به نظر برخی دموکراسی -آزادی خواهان دیگر، خوشایند نیست!
چرا دمکراسی-آزدای خواهان، حتی آنهایی طرفدار حل ستم براقوام هستند – مثل خود من- مطمئنیم الوده شدن خواسته های برحق حقوق بشری و دمکراسی خواهی مردمان منطقه، اگر الوده اغرارض سیاسی-ایدئولوژیک و یا اغراض برتری-امتیازخواهی خاص برای قومیت یا دین و مذهب خاصی شود، کار دشوار می کند برای مبارزان دمکراسی-آزادی خواهی! این همان نکته غفلت و نقطه ضعف مبارزان دموکراسی-آزادی خواهی در منطقه است.
معضل فوق الذکر، بنیان های تفرقه میان مبارزان در برابر حاکمیت های استبدادی است و موجب تضعیف نیروی مردمی و عدم اتحاد می شود.
نداشتن اتخاد و یک برنامه مشترک، مثلا یک تعریف و سند حداقل مختصر و مورد توافق عموم مبارزان، حول یک سکولار دمکراسی فدرال! که تامین کننده حداقل ها باشد و خواسته های حداکثری بگذارد در تکامل نظام های مستقر بعدی در چارچوب سکولار/لیبرال دموکراسی فدرال. عجله و شتاب و خواسته های حداکثری- شاید به تصور قدرت چانه زنی بالا داشتن!- اما حقیقت تلخ تفرقه و پراکنش های مختلط و همپوشانی مرزهای قومی و مذهبی، تعامل و تفاهم و اتحاد را ناچار میدارد تا تجربیات تلخ گذشته مثل یوگسلاوی تا روآندا رخ ندهد.
خواب بی تعبیر! / 25 July 2016
مقاله ای بسیار حرفه ای و گویا.
سیاوش / 25 July 2016