حتما برای شما هم پیش آمده که آموزگاری را از دوران مدرسه، فقط به دلیل رفتار، نحوه نگاه کردن، لحن صدا و حرکات بدنیاش به خاطر داشته باشید. یا مثلا همه ما این تجربه را داریم که برای خرید به فروشگاهی رفته باشیم و دقیقا بدانیم چه کالایی نیاز داریم ولی رفتار فرد فروشنده، ما را به کلی از تصمیم خود منصرف کرده باشد.
واقعیت این است که زبان بدن و ارتباطات غیرکلامی ما، بخش عمدهای از ارتباطات ما را شکل میدهد. نحوه قرارگیری ما، حرکات بدن، چشمها و دست ما به هنگام صحبتکردن تاثیر زیادی بر چگونگی روابط ما و از همه مهمتر بر شکلگیری شخصیت خود ما میگذارد.
در این نوشته میخواهیم ببینیم آیا تاثیر رفتارهای غیرکلامی، با کلام ما یکسان، بیشتر و یا کمتر است؟ علاوه بر این میخواهیم بدانیم چه کنیم تا زبان بدنمان تاثیر مثبتی بر فرد مقابل و مهمتر از آن بر خودمان داشته باشد.
آیا زبان بدن بر فرد مقابل تاثیرگذار است؟
زبان بدن انسانها پیامهایی را به انسانهای دیگر مخابره میکند. جامعهشناسان زمان زیادی صرف کردهاند تا تاثیرات زبان بدن ما، یا زبان بدن دیگران بر داوریها را بررسی کنند. واقعیت این است که ما داوریهای زیادی از زبان بدن دیگران داریم. داوریهایی که میتوانند سرنوشت فرد مقابل را تحت تاثیر قرار دهند. مثلا این که چه کسی را استخدام کنیم، چه کسی را ارتقا دهیم یا از چه کسی تقاضای یک ملاقات عاشقانه کنیم.
«نالینی آمبادی»، پژوهشگری از دانشگاه تافتس، نشان میدهد هنگامی که انسانها یک کلیپ صامت ۳۰ ثانیهای را از واکنش متقابل واقعی بیمار و پزشک تماشا میکنند، قضاوت آنها از رفتار پزشکانی که زبانهای بدن مختلفی دارند، متفاوت است. درحقیقت قضاوت افراد تماشاچی به این مربوط نیست که پزشک ماهر است یا نه. قضاوت آنها به حس برگرفته از حرکات و رفتار پزشک برمیگردد.
«الکس تودورف» در دانشگاه پرینسون ثابت کرده است که قضاوت بر اساس چهره و زبان بدن نامزدهای انتخاباتی در تنها چند ثانیه میتواند نتیجه رقابت و ترکیب ۷۰ درصد سنای آمریکا را تغییر دهد.
پروفسور آلبرت محرابیان، استاد دانشگاه یواسالای در تحقیقات خود به نتیجه جالبی رسیده است. نتیجهای که افرادی مانند «برایان تریسی» هم در کتابهای خود اشاره کردهاند. او به این نتیجه رسیده است که تاثیر ما بر فرد مقابل شامل سه نکته میشود: کلام، لحن صدا و زبان بدن. اولین نتیجه تحقیق او این است که کلام، کمترین میزان تاثیر را در ارتباطات کلامی دارد. سهم کلام فقط هفت درصد است در حالی که لحن صدا ۳۸ درصد و بقیه که ۵۵ درصد است، متعلق به زبان بدن است.
محققان به این نتیجه رسیدهاند که ۹۰ درصد تاثیری که بر روی فرد مقابل میگذاریم در چهار دقیقه اول شکل میگیرد. اگر فرد مقابل احساس بدی از دقایق اول داشته باشد، زمان زیادی صرف خواهد شد تا قضاوت اولیه او از بین برود و یا حتی ممکن است دیگر فرصت جبران آن به دست نیاید.
جالبتر این که حتی در دنیای دیجیتال، شکلکهایی که در گفتوگوهای اینترنتی استفاده میشود، میتوانند برداشت غنیتری از گفتوگو برای فرد مخاطب داشته باشند.
نکته مهمتر از تاثیر زبان بدن بر فرد مقابل، تاثیر زبان بدن بر خودمان است. پژوهشگران ثابت کردهاند بیشترین فردی که از رفتارهای غیرکلامی تاثیر میپذیرد خودمان هستیم. واقعیت این است که ما شدیدا تحت تاثیر رفتارهای غیرکلامیمان هستیم. اندیشههامان، احساساتمان و حتی فیزیولوژی بدن ما تحت تاثیر زبان بدن ما هستند.
آیا بدن ما میتواند ذهن ما را تغییر دهد؟
محققان دانشگاه پنسیلوانیا هورمونهای ذهنی بدن یک فرد توانا با بدن یک فرد ناتوان را مقایسه کردهاند و سپس نتیجه گرفتهاند که افرادی که دارای حرکات قویتر، بدن تواناتر و زبان بدنی متنوعتر و قویتر هستند، جسورتر و خوشبینتر هم هستند. آنها در واقع باور دارند که حتی در بازیهای شانسی نیز برنده میشوند. آنها گرایش به انتزاعی فکر کردن دارند و بیشتر خطر میکنند.
ناگفته نماند از نظر فیزیولیژیکی، تستسترون هورمون تسلط و برتری و کورتیزول هورمون استرس و تنش است. دانشمندان دریافتهاند که انسانهای قوی هیکل سدههای نخستین سطح بالاتری از تستسترون و سطح پایینتری از کورتیزول نسبت به انسانهای امروزی داشتهاند. رهبران قدرتمند و تاثیرگذار دنیا نیز دارای تستسترون بیشتر و کورتیزول کمتر بودهاند.
محققان همین دانشگاه گزارش کردهاند که حتی نقشهای اجتماعی هم میتوانند بر روی ذهن ما تاثیر بگذارند. مستندات این محققان نشان میدهد که اگر نقش اجتماعی فردی به طور ناگهانی تغییر کند و مثلا مدیر شود و مسئولیتهایش نسبت به قبل بیشتر شود، در همان زمان اندک، میزان هورمون تستسترون آن فرد افزایش پیدا کرده و میزان هورمون کورتیزول مغز او کاهش پیدا میکند. با این حساب هم رفتارهای غیر کلامیمان و هم نقشهای اجتماعیمان بر ذهن ما تاثیرگذار هستند.
روانشناسان معتقدند وقتی انسان شاد و یا قدرتمند است مانند حیوانات قوی محیط و فضایی که بدن اشغال کرده است گستردهتر میشود. مثلا همیشه میبینیم رقابتگران ورزش از فوتبالیستها گرفته تا شرکتکنندگان دو میدانی، پس از برد مسابقه دستهای خود را از هم باز میکنند. این موضوع در بینایان و نابینایان مصداق دارد. یک نابینا هم در هنگام خوشحالی و یا برد یک مسابقه دستهای خود را باز میکند؛ حتی اگر تا به حال ندیده باشد بقیه در هنگام قدرت یا شادی چه عکسالعملی دارند. همه انسانها در همه جای دنیا در زمان خوشحالی و قدرت، گستردهتر از زمانهای معمولی زندگیشان هستند. مثلا رهبری که در حال سخنرانی است با تکان دادن دستهایش فضای اشغالی اطراف خود را گستردهتر میکند. این موضوع در حالت عکس هم مصداق دارد. وقتی ما غمگین و ناراحت هستیم فضای کمتری اشغال میکنیم، خودمان را کوچک میکنیم و بیشتر در خودمان فرو میرویم. در حقیقت در آن لحظه میخواهیم با فرد کنار خودمان کمترین تماس را داشته باشیم.
قدرت ژست یک رفتار مثبت
همین تحقیقات نشان داده است زمانی که واقعا شاد نیستیم، اگر ادای شاد بودن را درآوریم و لبخند بزنیم، احتمال این که در نهایت شاد شویم خیلی بیشتر از وقتی است که حالت غمگین به خود بگیریم یا معمولی باشیم. پس با این حساب رفتار غیرکلامی و حالت فیزیولوژیکی ما میتواند بر احساسات و حتی ذهن ما تاثیر فراوانی بگذارد.
«امی کادی» پروفسور روانشناس اجتماعی دانشگاه هاروارد که بر روی همین موضوع پژوهش وسیعی کرده است، در سخنرانیاش در «وبسایت تد» میگوید: «از افرادی که بر روی آنها تحقیقم را انجام دادم، خواستم برای پنج دقیقه ژست قدرتمندبودن و پنج دقیقه ژست ضعیفبودن بگیرند. در طول زمان پنج دقیقه، نمونه آب دهان آنها را گرفتم تا بتوانم آزمایش کنم. بعد از پنج دقیقه به آنها فرصت قمارکردن دادم و دوباره نمونه آب دهانشان را گرفتم. نتیجه تحقیق این بود زمانی که ما در حال ژست قدرت هستیم، ۸۶ درصد قمار میکنیم و زمانی که در موضع یک ژست ضعیف هستیم فقط ۴۰ درصد قمار میکنیم. قمار کردن در این پژوهش همان ریسک کردن در شرایط اجتماعی است. در مورد هورومون تستسترون نیز دریافتیم که میزان تستسترون آنها در زمان ژست قدرت بیشتر از زمان ورود آنها به تست بود.»
یافتههای این تحقیق نشان داده است که رفتارهای فیزیولوژیکی و بدن ما میتواند بر ذهن ما تاثیر بگذارد.
«امی کادی» پژوهش دیگری نیز در زمینه تاثیر ژست قدرت در مصاحبه کاری انجام داده است. او از تعدادی از متقاضیان یک شغل واقعی خواسته است تا قبل از مصاحبه ژست قوی بودن بگیرند و از تعدادی دیگر خواسته است ژست ضعیف بودن بگیرند. از سوی دیگر مصاحبه کننده را در جریان موضوع تقسیمبندی متقاضیان قرار نداده و از او خواسته است در طول مصاحبه هیچ عکسالعملی در چهرهاش نداشته باشد. نتیجه این که مصاحبهکننده به تمامی افرادی که ژست قدرت داشتهاند پاسخ مثبت و به افراد ژست ضعیف، پاسخ منفی داده است.
او معتقد است که بدن ما میتواند ذهن ما را تغییر دهد، ذهن ما میتواند رفتارمان را تغییر دهد و رفتارمان در نهایت میتواند بازدهی ما را تحت تاثیر قرار دهد.
« امی کادی» در تصادف شدیدی که در دوران دانشجویی خودش داشته است، دو درصد از میزان هوشش را از دست داد. همه پزشکان و مشاورانش متفقالقول بودند که او نمیتواند دانشگاه را به پایان برساند چون قسمت زیادی از هوش خود را در اثر تصادف از دست داده بود. آنها سعی میکردند به او بفهمانند که غیر از دانشگاه راههای بسیاری وجود دارد که او بتواند در آنها موفق باشد. او با پافشاری بسیار توانست دوران تحصیلات دانشگاهش را با دو سال تاخیر به پایان برساند.
پس از آن یکی از استادانش از او خواست تا ادای باهوش بودن را درآورد. او درست در شب قبل یکی از سخنرانیهای مهمش برای تایید توسط اساتید دانشگاه هاروارد، به دلیل این که فکر میکرد یک شیاد است و به دانشگاه تعلق ندارد، منصرف شد و با استادش تماس گرفت و او را از انصراف خودش باخبر کرد. درست در همان زمان استادش از او خواست تا به نقشی که در حال بازی آن بود، ادامه دهد و فردا در نقش یک دانشجوی باهوش به سالن اجتماعات برود و سخنرانی کند. «امی» همین کار را انجام داد. او آنقدر در نقشش فرو رفت تا تبدیل به آن شد. او در حال حاضر نویسنده کتابهای مختلفی در همین زمینه است و در دانشگاه هاروارد در حال تدریس است.
توصیههایی برای بهبود رفتار غیرکلامی
با شانههای عقب رفته بایستید و بنشینید
فراموش نکنید که حالت ۹۰ درجه شما، شانههای عقبرفته و بلند بودن سرتان موجب میشود این طور به نظر برسید که به خودتان اطمینان دارید. در صورتی که قرار است در حالت ایستاده باشید، پاهایتان را با فاصله از هم نگه داشته و صاف بایستید. در صورت نشستن مثلا برای سخنرانی در یک کنفرانس، باز کردن وسایلتان بر روی میز کنفرانس یا قلاب کردن آرنجتان به پشت صندلی کمک میکند مطمئنتر برسید و خودتان هم حس بهتری داشته باشید.
تن صدای خود را پایین بیاورید
نتیجه یک تحقیق روانشناسی نشان داده است، افرادی که در سخنرانی تن صدای بلندتری دارند، این گونه قضاوت شدهاند که از همدلی و قدرت کمتری برخوردار هستند. ضمن این که این گونه به نظر میرسد که نسبت به سخنرانانی که تن صدای پایینتری دارند، عصبیتر هستند.
یادآوری لحظات موفقیت
برای این که اعتماد به نفس خود را نشان داده و شادمان و مثبت به نظر برسید، به موفقیت گذشتهای که موجب غرور و اعتماد به نفس شما میشود فکر کنید. یادآوری این لحظه به دلیلی این که به یاد آوردن یک هیجان واقعی است به شما کمک میکند تا آن را هنگامی که وارد اتاق جلسه میشوید یا به سمت جایگاه مخصوص قدم برمیدارید، تجسم کنید.
تماس چشمی مثبت
حتی اگر فرهنگ شما به شما آموخته است تماس چشمی طولانی مدت با کارفرما یا هر فرد دیگری که سطح اجتماعی بالاتری نسبت به شما دارد و یا در موضع تصمیمگیری در مورد شماست، درست نیست و نشانه بی احترامی است، فراموش نکنید در اروپا، آمریکا، استرالیا و بسیاری دیگر از کشورهای دنیا کارفرما از شما انتظار دارد تماس چشمی مثبت خود را تا حداقل ۶۰ درصد فعال نگه دارید.
از دستان خود استفاده کنید
تصویربرداری از مغز نشان داده است که منطقهای به نام «بروکا» که در تولید گفتار بسیار اهمیت دارد، نه تنها زمانی که مشغول صحبت هستیم فعال است، بلکه هنگام حرکت دستانمان هم این فعالیت را از خود نشان میدهد. فراموش نکنید تکان دادن دستها متناسب با محتوای گفتارتان در واقع به تفکر شما قدرت میدهد و همین حس درصد موفقیت متقابل شما را افزایش میدهد.
لبخند را فراموش نکنید
یافتهها نشان دادهاند مغز انسان چهره شاد را ترجیح میدهد. لبخند نه تنها احساس خوب بودن را در شما برمیانگیزد، بلکه به اطرافیان شما میگوید که شما نزدیک شدنی و قابل اعتماد هستید.
تحقیقات دانشگاه دوک اثبات کرده که ما کسانی را که به ما لبخند میزنند، دوست داریم و آنها را به ذهن میسپاریم و نشان میدهد که چرا ما آنها را یادآوردنیتر میبینیم. محققان دانشگاه دوک با تصویرسازی متوجه شدند که مرکزی در مغز در زمان دیدار با فرد خندهرو فعال میشود. هنگامی که شما به شخصی لبخند میزنید، او هم تقریباً همیشه همین کار را انجام میدهد و همین موضوع باعث ایجاد یک رابطه متقابل سرشار از اعتماد و شادی است.
منابع:
سایت دانشگاه پرینستون