بازپرس معتقد بوده که عیسی سحرخیز و احسان مازندرانی، فعالیت تبلیغی علیه نظام داشتهاند. اما به نظر دادستان آنان علاوه بر این علیه امنیت ملی اقدام کردهاند. قاضی به نفع دادستان رأی داده است. ابن موضوع را سید محمود علیزاده طباطبایی، وکیل مدافع این دو روزنامهنگار زندانی اعلام کرده است.
سید محمود علیزاده طباطبایی وکیل احسان مازندرانی و عیسی سحرخیز دو روزنامهنگار زندانی در مصاحبه با خبرگزاری تسنیم،، درباره آخرین وضعیت پرونده موکلان خود گفته است: «در این قضیه بین بازپرس پرونده و دادستان اختلاف وجود داشت که در نهایت پرونده برای حل اختلاف به شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران ارجاع شد و قاضی صلواتی به نفع دادستان نظر داد.»
علیزاده طباطبایی در توضیح این موضوع گفته است: «بازپرس معتقد بود اقدامات اینها فقط مصداق فعالیت تبلیغی علیه نظام است اما دادستان عقیده داشت که این اقدامات علاوه بر فعالیت تبلیغی علیه نظام، مصداق اقدام علیه امنیت ملی از طریق اجتماع و تبانی و توهین به مقامات است. البته برای برخی از متهمان علاوه بر اتهامات یاد شده، نشراکاذیب هم گرفتهاند.» او در ادامه افزوده: «با توجه به اتمام دو ماه بازداشت موقت متهمان در روز جاری (۱۲ بهمن)، بایستی امروز درباره وضعیت بازداشت این افراد تصمیم گرفته شود که بر این اساس یا مجددا قرار بازدادشت صادر میشود یا قرار دیگری صادر خواهد شد.»
عیسی سحرخیز، روزنامهنگار سرشناس و دارای سابقه طولانی حبس، و احسان مازندرانی، مدیر مسئول روزنامه فرهیختگان، در ۱۱ آبان امسال دستگیر شدند. به دنبال دستگیری آنان، سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اعلام کرد که «پس از ماهها رصد مستمر اطلاعاتی و اشراف همه جانبه به ابعاد قضیه» عدهای از فعالان مطبوعاتی، چند تن از اعضای شبکه نفوذی همکار با دولتهای متخاصم غربی را که در فضای مجازی و مطبوعات کشور فعال بودند، بازداشت کرد.
نامه فرزند عیسی سحرخیز به دبیرکل سازمان ملل
مهدی سحرخیز، که پدرش به جرم فعالیت مطبوعاتی سالها در زندان سیاسی بوده است، به تازگی نامهای به بان کیمون، دبیرکل سازمان ملل متحد نوشته و از ستمی که بر خانواده آنها میرود شکایت کرده است.
در این نامه آمده است:
«اگرچه تعداد زندانیان سیاسى در ایران انقدر زیاد است که به خاطر سپردن نام همه آنها کار دشواریست ولى نام عیسى سحرخیز براى خیلى از فعالین سیاسى نامى است آشنا. فردى با سوابق متعدد زندانى سیاسى و همچنین از زندانیان حوادث بعد از انتخابات سال ٢٠٠٩ ایران که در سیستم قضایى ناعادلانه ایران علاوه بر حبس و شکنجه هاى فیزیکى و روانى حتى در جلسات رسمى هم مورد ضرب و شتم قرار گرفت که شکستگى دندهها به دلیل پرتاب شىء سخت و گاز گرفتن شدن توسط شخص نماینده قوه قضائیه و قاضى دادگاه ویژه روحانیت که به تایید پزشکى قانونى نیز رسیده است از جمله این موارد بود. و اما درست چهار ماه قبل و تنها بعد از دو سال آزادى، ایشان مجدداً در تاریخ ٢ نوامبر ٢٠١۵ با حکم شعبه دوازده دادسرای تهران و از سوی ماموران سپاه پاسداران، پس از بازرسی منزل و ضبط وسائل شخصی و ابزار کارش در منزل بازداشت شد. بازداشتى که بیشتر به گروگانگیرى شبیه بود تا بازداشت طورى که تا ۴٠ روز بعد از بازداشت نه خانواده و نه وکیل از محل نگهدارى ایشان اطلاعى نداشته و اجازه اولین تماس تلفنى با خانواده ۴٠ روز بعد از بازداشت صادر شد. ایشان در طول مدت بازداشت دو بار دست به اعتصاب غذا زد که بار اول بعد از ۵٠ روز به درخواست عده اى از بزرگان به اعتصاب غذای خود پایان داد ولى مجدداً از تاریخ ۶ ژانویه ٢٠١۶ اعتصاب غذاى خود را آغاز کرده است ولى با گذشت حدود چهار ماه و با وجود مشکلات فراوان پزشکى هنوز هیچ مسئولى براى روشن کردن وضعیت ایشان پاسخگو نیست.»
مهدی سحرخیز در این نامه درباره پرونده پدرش مینویسد:
تا کنون عناوین مختلفی نظیر “تبلیغ علیه نظام”، “توهین به رهبری” “نشر اکاذیب” و “اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی” به عنوان اتهامات ایشان ذکر شده ولى تا این لحظه هیچ پرونده اى به مراجع قضایی ارسال نشده و برگذارى دادگاه به بعد از انتخابات مجلس ایران موکول شده است و از طرفى به دلیل اتهامات کذبى چون تجمع و تبانى که هرگز اتفاق نیفتاده امکان آزادى به قید وثیقه نیز وجود ندارد تا این گروگانگیرى تا بعد از برگذارى انتخابات به طول بیانجامد. به زعم بیشتر کارشناسان شاید جرم عیسى سحرخیز تنها این بود که درست چند روز قبل از بازداشت و در مقاله اى خوش خیالها منتشر شد به مانند هر روزنامه نگار دیگرى در جهان با تحلیل شرایط سیاسى موجود و با ترسیم فضاى انتخابات پیش روى مجلس شوراى اسلامى و مجلس خبرگان به نوعى ناخواسته به افشاگرى پرداخت که این کار به مذاق رهبر جمهورى اسلامى و سیستم قضایى کشور خوش نیامد و اکنون بعد از گذشت چهار ماه که بخش اعظم پیش بینى هاى ایشان به وقوع پیوسته و اکثریت قریب به اتفاق کاندیداهاى جریان مخالف رد صلاحیت شدهاند تا انتخابات تنها با حضور یک جریان مشخص برگذار شود، علت بازداشت ایشان روشن تر میگردد.
نامه مهدی سحرخیز به دبیر کل سازمان ملل متحد این گونه پایان مییابد:
«از طرف خودم و به نیابت از خانواده تمام زندانیان سیاسى و همچنین خبرنگارانى که با هدف روشنگرى زندگى خود و خانوده خود را قربانى میکنند از آن مقام محترم خواهشمندم به تحقیق و پى گیرى وضعیت زندانیان سیاسى در ایران توجه نشان داده و براى ممانعت از بازداشتهاى خودسرانه طولانى مدت با اتهامات دروغین و شکنجه زندانیانى که نیاز به مراقبتهاى پزشکى دارند از طریق اعزام نمایندگان و پزشکان سازمان ملل متحد اقدام نماید تا فعالیتهاى این سازمان همانطور که شایسته است در حد نام آن و فراتر از انتشار اعلامیه و بیانیه باشد.»
در همین زمینه
درخواست ۹۰ روزنامهنگار برای آزادی روزنامهنگاران بازداشتشده
چرا سپاه پروژه بازداشت روزنامهنگاران را کلید زد؟
خارجی ها…. جناب آیت الله والله ما خیلی دوست داریم در ایران سرمایه گذاری کنیم و از چلوکباب و چلو خورشت خیلی را خیلی دوست داریم ولی از فکرو چشمان و زبان و قلم نامحرمان و حامیان حق وحقوق مردم ایزان می ترسیم که چپاولگرهامون را فاش کنند…خارجی های عزیز می فرمایید استبذاگری و شکنجه گری و اعدام کردن های ما آخوندها براتون کافی نیست؟ متاسفانه هنوز این اعمال ظالمانه تون برای حمایت از سرمایه گذاری ما امپریالیست ها کافی نیست……پس خالا ببینید که باهاشون چیکار می کنیم که راضی بشید که سرمایه گذاری کنید و با ما آخوندها نوکرهاتون سر سفره مون بنشیند. آهای قاضی ها برای هر کدامشان چهل سال زندانی بدهید!! اوضاع هنرمندان و نویسنده گان و خبرنگاران مردمی فاجعه بار خواهد شد. در ضمن نامه نگاری به سازمان ملل مانند نامه نگاری به امام زمان است!
حقیقتگو / 01 February 2016
پولهای ایران بین بساز بفروشها و نزدیکان به سپاه و روحانیون تقسیم شده. روحانیون و سپاهیان تقسیم کننتده گان پول نفت هستند. حالا شما فکرش را بکنید که خود آنها چقدر دزدیده اند. برای همین هم هر کس بخواهد کوچکترین ایرادی بر این چپاولها بگیرد تاوانش بسیار سخت و تنبیه اش تا پای جان است. آنها می خواهند سحرخیز را و احسان مازندرانی را و هر کس دیگر را زجر کشش کنند و این فرمان قرآن *** است. همه کرامت قرآن در این است. نگاهش کنید.
یاور نامومن ازط تهرانم / 02 February 2016