ترکیه به موازات حمله علیه مواضع داعش، حزب کارگران کردستان ترکیه را هم هدف گرفته و در صدد ایجاد منطقه امن در شمال سوریه نیز برآمده است. این رویکرد سه جانبه میتواند به ناکامی بیشتر ترکیه در عرصه داخلی و منطقهای بیانجامد.
با حمله اخیر و بیسابقه ترکیه به مواضع شبهنظامیان داعش در خاک سوریه، به نظر میرسد که رابطه آنکارا با این گروه وارد مرحله جدیدی شده باشد. از سال گذشته که با پیشروی داعش در خاک عراق، مبارزه علیه آن به دستور کار یک ائتلاف بینالمللی به رهبری آمریکا بدل شد، ترکیه هر گونه شراکت در این ائتلاف را به آن مشروط کرد که سرنگونسازی رژیم اسد در اولویت قرار گیرد. استدلال آنکارا این بود که وجود داعش تابعی از وجود رژیم اسد است؛ آن که برود این هم خود به خود میرود. این البته یک توجیه رسمی بود، ولی در عمل آنکارا مصلحت خود را در آن دید که با داعش همکاری فشرده غیرمستقیمی هم داشته باشد.
اتحادهایی بحثانگیز
تقریبا از سال ۲۰۱۱ که بحران سوریه در چارچوب «بهار عربی» بالا گرفت، دولت حزب حاکم “عدالت و توسعه” در ترکیه مدافع سرسخت براندازی رژیم بشار اسد در خاک سوریه بوده است.
دولت اسد اما به دلایل ژئوپلتیک، تنوع قومی و مذهبی سوریه، نفوذ محدود کشورهای غربی بر آن و نیز به دلیل اهمیتی که حفظ این رژیم برای ایران و روسیه و حزبالله داشت سرنوشتی مانند رژیم مبارک و بن علی در مصر و تونس پیدا نکرد که به سرعت سقوط کند. بر چنین زمینهای، ترکیه برای تحقق هدف خود، هم به تماسگیری و همکاری و حمایت از نیروهای مختلف مخالف رژیم اسد روی آورده و هم کوشیده است غرب را به دخالت مستقیم نظامی، و سیاستی مشابه لیبی در برانداختن رژیم قذافی ترغیب کند.
به خصوص همکاری با افراطیترین نیروهای مسلح درون سوریه، از جمله با داعش، با احتساب این بوده که نفوذ و تاثیر آنکارا به اندازهای است که بتوان آنها را پس از انجام عملیاتشان در تضعیف اساسی رژیم اسد، مدیریت کرد، در صورت لزوم منزویشان ساخت، از صحنه بیرونشان کرد و نهایتا نیروی مطلوبتر را برای قدرتگیری در دمشق برکشید.
با توجه به پیوندهای تنگاتنگ کردهای ترکیه و سوریه، همکاری آنکارا با داعش به عنوان قویترین نیروی مسلح مخالف رژیم اسد، معطوف به پیشگیری از قدرت یافتن نیروهای کرد در شمال سوریه و قویترشدن جبهه کردها در درون ترکیه بوده است. در همین راستا، ترکیه در جنگ شدیدی که در پاییز گذشته در کوبانی میان کردها و داعش درگرفت، مخالف هرگونه دخالتی به سود نیروهای محاصره شده کرد بود و با همکاری غیرمستقیمش با داعش، عملا این نیرو را یاری میکرد.
همکاری غیرمستقیم ترکیه با داعش، ابعاد مختلفی داشته است. داعش نفت و سوخت از تاسیسات نفتی تحت تسلط خود در سوریه را وارد بازار سیاه ترکیه کرده و کسب درآمد کرده است. داعش آثار تاریخی عراق و سوریه را هم عملا در خاک ترکیه به پول نزدیک کرده است. ترکیه همچنین کریدور انتقال نیرو و سلاح برای داعش بوده و نیز امکانی برای دائرکردن مراکز آموزشی.
بحرانی که به سوریه محدود نماند
اما تدوام بحران سوریه از چند جهت دامنه تاثیر آن را به پشت مرزهای ترکیه محدود نکرده و عملا موجد مشکلاتی امنیتی و سیاسی در درون خود ترکیه شده است.
توقف مبادلات اقتصادی گسترده ترکیه با سوریه (۳ میلیارد دلار در سال) که عمدتا بر وضعیت اقتصادی مناطق مرزی با سوریه تاثیر فاحشی داشته، به علاوه حضور نزدیک به دو میلیون آواره سوری در خاک ترکیه، معضلات اقتصادی و امنیتی عدیدهای را برای این کشور ایجاد کردهاند. اقلیت علوی ترکیه هم از ابتدا مناسبات پیچیده و تنشآلودی با گرایش اسلامی حاکم در آنکارا داشته در سالهای اخیر از سیاست این دولت در قبال سوریه ناخشنود بوده است. این ناخشنودی شماری از نیروهای سیاسی و اجتماعی دیگر را هم در برمیگیرد.
دولت آنکارا همچنین نگاهی منفی به قدرتگیری کردهای سوریه در شمال این کشور داشته است و آن را موجب تحکیم قدرت و پشت جبهه کردهای ترکیه دانسته است. چنین نگاهی در عمل به بروز تنشهایی میان دولت و اقلیت کرد ترکیه منجر شده و پروسه صلح میان این دو را نیز در معرض خطر قرار داده است.
در چنین شرایطی اقدام تروریستی اخیر داعش در شهر مرزی سوروچ میتواند از محاسبه دوگانه و سیاستی مبتنی بر کاستن از فشار بر خود ناشی شده باشد. داعش با توجه به خصومت و چالش مشترک با دولت آنکارا نسبت به کردهای ترکیه، ترور در سوروچ را مایه خوشنودی دولت آنکارا یا دستکم بیتفاوتی آن تصور کرده است. در عین حال، این گونه اقدامات اگر خصومت میان کردها و ترکها را بیشتر کند و هرج و مرج درون ترکیه را فزونتر سازد، باز هم به سود داعش است چون هم از راددیکالیسم ایجادشده در این هرج و مرج و خصومت میتواند بیشتر نیرو بگیرد و هم جذب نیرو و تامین نیازهای لجستیکیاش در شرایط آشفته ترکیه بهتر میتواند رقم بخورد
اقدام تروریستی داعش در سوروچ و حمله به سربازان ترک در مرز سوریه نشان داد که محاسبات دولت آنکارا در اتحاد نانوشته با داعش تا چه حد نادرست بوده و تصور آن که میتوان از این اتحاد پیوسته به نفع سیاست منطقهای و ملی خود سود برد توهمی بیش نبوده است.
اقدام در سه سو
دولت ترکیه حالا زیر فشار افکار عمومی داخلی و بینالمللی و نیز نگرانی از متزلزل شدن امنیت داخلی، مجبور به واکنش علیه داعش و حمله به مواضع آن شده است. این که این مقابله تا چه حد جدی است، بستگی به آن دارد که دولت تا چه حد به طور جدی در زمینه مسدود کردن راه تبادلات مالی و نیروگیریهای داعش از طریق خاک ترکیه هم وارد عمل شود. فراتر از آن اما شاید لزوم تغییر در اولویتها در سوریه و ثانویشدن براندازی رژیم اسد در قیاس با مهار داعش باشد. رویکردی که در حال حاضر دولت ترکیه در پیش گرفته است نشانهای از این سختگیریها و تغییرات به دست نمیدهد، برعکس شاید نشانه ای از ورود به یک بازی پرمخاطره باشد.
دولت ترکیه همزمان با حمله به مواضع داعش، هم حملاتی را به مواضع حزب کارگران کردستان ترکیه (پکک) در شمال عراق شروع کرده و هم در فکر ایجاد یک منطقه امن در درون خاک سوریه است.
حمله به مواضع پکک عملا به معنای نقض آتشبسی است که از ابتدای سال ۲۰۱۴ میان این گروه و دولت ترکیه برقرار شده بود و روندی از مذاکرات مربوط به صلح میان کردها و دولت را به جریان انداخت. این حمله عملا کل روند صلح را به حال تعلیق و تعطیل در میآورد، به شروع و تشدید حملات متقابل ارتش و پکک میانجامد و فضای سیاسی را نیز به خشونت بیشتر میآلاید، آن هم در حالی که در انتخابات پارلمانی اخیر کردها برای اولین بار توانستند با گسترش چتر سیاسی خود بر بخشهای دیگری از جامعه ترکیه از رای خوبی برخوردار شوند و به مجلس راه یابند. این تحول امید برای حل مسئله کردها را بیشتر کرده بود، اما در شرایط تازه همه چیز میتواند روند معکوس پیدا کند.
ایجاد منطقه امن در شمال سوریه نیز اقدام بحثانگیز و توام با خطری است. ترکیه احتمالا این منطقه امن را در خدمت اسکان بخشی از آوارگان سوری به کار خواهد گرفت و فراتر از آن، از این منطقه امکانی برای تجمع و آموزش نیروهای مخالف رژیم اسد خواهد ساخت تا همچنان اولویت اولش (سرنگونی رژیم سوریه) را پی گیرد. اما چنین منطقهای به خصوص اگر بدون همراهی و همگامی ائتلاف بینالمللی ضد داعش و بدون موافقت سازمان ملل شکل بگیرد، نشانهای از تجاوز به خاک کشور همسایه تلقی خواهد شد. کردهای سوریه نیز که در حاشیه این منطقه امن زندگی میکنند، آن را تهدیدی ناشی از حضور نیروهای ترکیه علیه خود تلقی خواهند کرد.
اقدام سهجانبه (حمله به مواضع داعش، حمله به مواضع پکک و تلاش برای ایجاد منطقه امن در شمال سوریه) را که دولت ترکیه شروع کرده و این واقعیت که اولویت آنکارا براندازی رژیم اسد است، شرایطی را ایجاد میکنند که حتی اگر متحدان غربی و ناتویی ترکیه هم با آن همراهی کنند، لزوما شاید متضمن مقصود نشود و دولت آنکارا، هم در امنیت داخلی خود و هم در سیاست منطقهاش با مشکلات بیشتری مواجه شود.
اقدام از موضعی نه چندان قوی
دولت ترکیه در شرایطی با وضعیت جدید و تغییر بحثانگیز در سیاستهایش روبرو میشود که در ماههای اخیر به سبب شکست در انتخابات پارلمانی ماه ژوئن، پایگاه اجتماعیاش محدودتر شده است. حزب عدالت و توسعه در این انتخابات اکثریت مطلق کرسیهای مجلس را پس از ۱۲ سال از دست داد و مجبور شد به تشکیل یک دولت ائتلافی تن دهد. اما تا به حال هیچکدام از فراکسیونهای موجود در مجلس حاضر به شرکت در دولت ائتلافی نشدهاند که این نیز مزید بر علت است، زیرا دولت موقت کنونی به ویژه در تصمیمهای حادی که با آنها روبروست از پشتوانه پارلمانی رسمیتیافتهای برخوردار نیست.
تا آنجا که به مهار داعش برمیگردد، قطع همکاریها و امکانات ترکیه فشارهایی را بر این گروه وارد خواهد کرد. ولی مادام که در عراق و سوریه معادلاتی شکل نگیرد که به جدایی قبایل و اهالی تحت سلطه داعش از این گروه بیانجامد، مادام که چشمانداز سیاسی مثبتی در بغداد و دمشق برای ادغام همه گروههای قومی و مذهبی در ساختارهای قدرت پدید نیاید، و به ویژه تا زمانی که عراق و سوریه صحنه جنگهای نیابتی ایران از یک سو و عربستان و ترکیه از سوی دیگر باقی بمانند، صرفا با حملات هوایی نمیتوان شاهد پیشرفتی اساسی در به زانو درآوردن داعش بود.
ماجراجویی های ترکهای عثمانی *** در سوریه و کردستان و عرب وهابی*** در یمن طبق نقشه راه سیا و موساد پیش میرود.
این *** فکر کرده اند که آخوندها مجبور به دخالت مستقیم شده و بدینوسیله بهانه ای بدست صهیونیست ها برای استفاده از مسیر هوایی ترکیه و یا عربستان جهت بمباران کردن مراکز اتمی ایران را پیدا خواهند کرد.
خوشبختانه ملایان و سپاه و ارتش زیر نظر و فرمان اقای خامنه ای هستند و ایشان تاکنون مدیریت خوبی را در سیاست خارجی (در مقابل جنگ افروزی های امریکاییان،ناتو،رژیم صهیونیستی،پادشاهی وحشی وهابی و پانترکیست ها )بکار برده اند.
حمایت از برادران و خواهران مظلوم و تحت ستم کرد ما یک وظیفه ملّی و انسانی است و دولت ایران بهتر است به جای کمک مالی به سنی مذهبان فلسطینی به هموطنان سنی کردمان کمک مالی نماید.این کمکهای مالی -تسلیحاتی حتی اگر تشکر و قدردانی کردها را در پی نداشته باشد و رهبران کردها به هموطنان ایرانی خود پشت کنند،(همچون فلسطینیان)باز هم راه دوری نمی رود.چون کردها تعصب اقلیمی و فرهنگی دارند و ایران سرزمین کردها هم هست و خواهد ماند و نیز آداب و رسومشان را هم نمیتوانند از هموطنان ایرانی خود جدا کنند.
اگر اقای خامنه ای خود محوری را کنار بگذارند و با یک اقدام انسانی و انقلابی اقدام به بنیانگذاری یک نظام مردمسالار واقعی بنمایند و ایالات متحده ایران را برپا کنند،کل ایرانیان را متحد نموده و مرزهای کشور را هم چون آرش کمانگیر تغییر مثبت مییدهند.
قابل عرض است که با استقرار دمکراسی در ایران چاشنی بمب اتمی واقعی علیه امپریالیسم،استعمار،صهیونیسم،پانترکیسم و پان عربیسم به سرکردگی دولت آمریکا منفجر خواهد شد و هیچ بمبی قابل مقایسه با بمب دمکراسی نیست و آمریکاییان هم خوب میدانند که دشمن واقعی انان نه کمونیست ها ،نه اسلامیست ها،بلکه فقط دمکراسی و دمکراسی گستران هستند.
شعار مرگ بر آمریکا،مرگ بر استعمار ،مرگ بر آپارتاید و مرگ بر صهیونیسم برای ایرانیان زمانی تحقق می یابد که پرچم دمکراسی در ایران برافراشته شود.به امید انروز
mansour / 25 July 2015
اردوغان فاسد و حرب اسلامگرایش به بهانه مبارزه با داعش ، کردهای مظلوم را بمباران و سرکوب مینمایند و تنها دلیل آن هم ، شکست او و حزب پوشالیش در انتخابات اخیر توسط کردهاست که اردوغان را به مثابه ماری زخمی کرده و از شدت سوز و گداز همچنان به خود می پیچد .
ملت ایران و منطقه آگاهند و گول اینگونه ژستهای دروغین را نخواهند خورد و به خوبی میدانند که اردوغان و حزب پوشالیش چگونه از داعش حمایت میکند و بده بستان تجاری و نظامی دارد .
به امید سرنگونی کلیه دیکتاتورهای جهان از خامنه ای تا اردوغان فاسد و اسد جنایتکار و غیره …
بهنام / 25 July 2015
بسیار متقن و جالب بود .
من فکر میکنم اردوغان تمایل چندانی به کناررفتن از صحنه سیاسی حتا به رغم شکست انتخابات پارلمانی از خودش نشون نده . یحتمل در ماههای آینده شاهد پولاریزه کردن فضای ترکیه بانیت پوپولیستی برای یه انتخابات مجدد خواهیم بود .
این هایپراکتیویتی که در صحنه سیاسی ترکیه دیده میشه یه خورده تم مانیک داره !!!
بهروز / 26 July 2015
کاش ایرانیها هم به سرنوشت مردمان مظلوم و تحت ستم کرد در سوریه و ترکیه نیم نگاهی میانداختند تا هم دل آنها را بدست آورند و هم هزینه را در راهی درست و سودمندانجام داده باشند .متاسفانه خالد مشعل از غزه به تنهایی آنقدر هزینه بی فایده برای ایران تراشیده که اگر حاکمان نالایق ایرانی نصف آن را در راه دوستی 35 میلیون کرد در سوریه و ترکیه ,هزینه میکردند الان ایران در خاورمیانه قدرت و اعتبار بالاتری داشت.
ونداد / 26 July 2015
به نظر من حزب عدالت و توسعه(اردوغان) همزمان دارد دو اصلی را دنبال می کند.
اول :به خاطر حفظ کشورش از خطر ترور می خواهد که منطقه نظامی پرواز ممنوع را در سوریه ایجاد کند و این هم به خاطر جوگیری از قدرت گرفتن کردهای سوریه است که می خواهند مستقل شوند.
دوم: ادروغان می خواهد که کشور ترکیه را به ناآرامی و وضعیت اضظراری ببرد تا بتواند انتخابات زودتر از موعد برگزار کند و قدرتش را از این راه تضمین کند.
این کارها به قیمت از دست رفتن تلاشهای گذشته برای “برنامه آشتی” با کردهاست و می تواند عواقب بسیار بدی برای ترکیه داشته باشد.
به هر حال همه می دانند که کردها سال هاست از طرف دولتهای ترکیه و سوریه قتل عام می شوند و این خون های بر زمین ریخته شده کار خود را خواهد کرد.
کردها ملتی هستند که برای دفاع از انسانیت و مقاومت در برابر کهنه پرستی داعش هرروز قربانی می دهند.
بهنام (کردستان شرقی) / 27 July 2015