Kazem-Alamdari

به نظر من نقد کافی انجام نگرفت. من فقط به دلایل آن اشاره می کنم. سخن گفتن و نوشتن در باره پروژه هسته‌ای  امنیتی و در عمل ممنوع شده بود. رژیم ایران از این طریق بسیاری ازمنتقدان داخلی را خاموش کرد. در خارجعلی‌رغم نبود این ممانعت، گروه کوچکی برنامه اتمی جمهوری اسلامی را که مغایر با منافع ملی ایران بود نقد کردند. اکثریت روشنفکران به دلایل فضایی که حکومت ایران ایجاد کرده بود، یا ترجیح دادند سکوت کنند، یا پروژه هسته‌ای را توجیه کردند، و بدتر از آن در دفاع از آن به تخریب منتقدان متوسل شدند. توجیهات این گروه‌ها را می‌توان در بندهای زیر خلاصه کرد:

برخی خود به دام شعار “انرژی هسته‌ای حق مسلم ماست” افتادند و هم‌رنگ جماعت شدند. این گروه یا به دلیل دلبستگی به نظام جمهوری اسلامی، و یا خصلت آمریکاستیزی خود و یا هر دو، کلیشۀ “غرب نمی‌خواهد ما رشد کنیم” را همراه نظام تکرار و مخالفت غرب با پروژه اتمی جمهوری اسلامی را بهانه‌ای برای براندازی جمهوری اسلامی قلمداد می‌کردند.

برخی هم از موضع “ناسیونالیسم” به دام این “استدلال” افتادند که چرا اسرائیل بمب اتم دارد و ما نداشته باشیم. انگار پیشرفت یک کشور به داشتن بمب اتم است و یا ایران قرار است با اسرائیل وارد جنگ شود. آنها به کره شمالی و پاکستان عقب مانده، ولی دارای بمب اتم و ژاپن و آلمان پیشرفته بدون بمب اتم نگاه نمی‌کردند. برخی از توجیه‌کنندگان در اساس و به نادرست عامل بحران هسته‌ای ایران را غرب و اسرائیل می‌دانستند. توافق گروه ۶ با ایران درپی عقب‌نشینی آقای خامنه‌ای و سپاه نشان داد که ریشه بحران درایران بوده است.

برخی هم در پی ادعای رژیم، پروژه هسته‌ای را صلح‌آمیز و برای امور پزشکی، صنعتی، کشاورزی و علمی می‌دیدند. آنها به این واقعیت توجه نمی‌کردند که چرا تکنولوژی صلح‌آمیز را از بازار سیاه و قاچاقچیان و با قیمت گران‌تر خریداری کرده‌اند؛ و مراکز غنی سازی اورنیوم را در زیر کوه و مخفیانه ساخته‌اند. درحالی که ایران بعنوان عضو «ان‌پی‌تی» می‌توانست به‌طور قانونی از حق توسعه صلح‌آمیز انرژی هسته‌ای برخوردار باشد.

برخی پروژه اتمی را توجیه اقتصادی می‌کردند و معتقد بودند که راهی با صرفه‌تر از نفت و گاز برای تأمین انرژی است. آنها هزینه و زیان‌های صدها میلیاردی را ابدا در نظر نمی‌گرفتند؛ وانگهی اگراین پروژه برای تأمین انرژی بود چرا زیر کنترل نظامی سپاه قرار داشت؟

برخی نیز غنی‌سازی را برای تأمین سوخت نیروگاه بوشهر می‌دانستند. علی رغم این ادعا سوخت این نیروگاه توسط روس‌ها تأمین می‌شد. افزودن تعداد سانتریفیوژها تا مرز بیست هزار و غنی‌سازی تا حد بیست درصد، ارتباطی با نیازمندی‌های غیر نظامی نداشت.

در بستر این گونه توجیهات، پروژه هسته‌ای ایران کمتر با نقد جدی روبرو شد.