آتنا دائمی، فعال حقوق کودکان در ايران از سوی شعبه ٢٨ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به هفت سال حبس محکوم شد.
به گزارش هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ايران، اين فعال مدنی با اتهامات «تبليغ عليه نظام، اقدام عليه امنيت ملی از طريق اجتماع و تبانی، توهين به مقدسات، توهين به رهبری و اختفای ادله جرم» ٢٣ اسفند ١٣٩٣ در دادگاه محاکمه شد.
اين گزارش میافزاید شعبه ٢٨ دادگاه انقلاب به رياست قاضی مقيسه در جلسه دادگاه، «اجازه دفاع وکيل و شخص وی را نداده» و در نهایت آتنا دائمی را به هفت سال زندان محکوم کرد و اين حکم ۲۲ اريبهشت به وی ابلاغ شد.
به گفته نزديکان اين فعال حقوق کودکان، دادگاه در اين پرونده شهادت فردی را عليه او پذيرفته که خود از متهمان اين پرونده بوده و برای آزادی از زندان، اقدام به شهادت دروغ عليه آتنا دائمی کرده است.
يکی از دوستان آتنا دائمی به گزارشگر هرانا گفت: «فعاليتهای آتنا کاملاً مدنی بوده مثل شرکت در تجمع مخالفت با اعدام، تجمع حمايت از کوبانی، اعتراض به اعدام ريحانه جباری، مخالفت با حجاب اجباری و اعدام و درباره توهين به مقدسات هم اين اتهام کلاً بیاساس بوده و آتنا حتی در يک پيام خصوصی هم توهينی نکرده است.»
آتنا دائمی ۲۶ ساله، شاغل در باشگاه ورزشی انقلاب، در روز ۲۹ مهر ۹۳ از سوی مأموران سازمان اطلاعات سپاه پاسداران بازداشت و به زندان اوين منتقل شد و پس از مدتها انفرادی و بازجويی، راهی بند زنان زندان اوين شد.
چرا من برم جلوی اوین، اونا بیان خیابون فردوسی اکبر
..
.
امروز نرفتم، چرا برم!
چرا من برم جلوی اوین، اونا بیان خیابون فردوسی اکبر.
کمترین آسیبی که مقابل زندان اوین دیده می شود هدر رفتن وقت و تحقیر و تضعیف داوطلبانه در مقابل سیستم اداری و بوروکراتیک جمهوری اسلامی است که برای جمهوری اسلامی الزامی هم ایجاد نمی کند.
من از آنجا فرار کردم به سمت فضاهای کسب و کار.
و من در ایران هیچ کسب و کار و فضای کسب و کاری بجز حضور در مقابل سفارتخانه های کشورهای 5+1 ندارم. به همان پاتوقهایم در ایران که اصلی ترینشان مقابل سفارت آلمان در خیابان فردوسی تهران است برگشته ام. البته بدلیل مسایل امنیتی و معیشتی “حضور فیزیکی ام بطور واقعی در آنجاها” کمی نامحسوس است.
.
من به ماموران امام زمان که شش سال از فرامین من سرپیچیده اند و کار خودشان را کرده اند آلرژی دارم. هر گاه مامور اطلاعاتی امنیتی جدیدی به تعقیب اکبر در فضاهای کسب و کار بفرستند
و یا هر گاه احساس کنم که دوستانم در مقابل زندان اوین به کمک و اقدامات حداکثری و فوری من احتیاج دارند، احتمال رها کردن فضاهای کسب و کاری و لبیک گفتن به تحریکات سیستم امنیتی و اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران کاملا منتفی نیست و در صورت وقوع تحریکات غیر قابل پذیرش جدید جمهوری اسلامی، پنج درصد احتمال چنین اقدامی از سوی اکبر وجود دارد.
آن نود و پنج درصد هم باشد برای شش قدرت جهانی و خود ملت ایران تا همه حق همه آنها توسط اکبر خورده نشود.
.
ضمنا حمایت از نرگس محمدی به معنی حمایت از همه نیروهای همگرا با ایشان اعم از اکبر که نسبتا کم ارزش تر است و یا یک سبز دیگر که نسبتا پر ارزش تر است می باشد و ممکن است چهره های کمتر شناخته شده در این روزها حکمهای سنگین بگیرند تا تعادل و تمرکز ما توسط سیستم سرکوب از هم بپاشد و ما دچار تفرقه شویم. اما ما بیدار و آگاهیم و متنفر بودنمان از فساد متمرکز حکومت، موجب اتحاد و مهربانی و سهل گیری و خوش بینی و خیرخواهی ما سبزها نسبت به همدیگر شده است.
ما در این روزها با نام نرگس محمدی نیرویی یدید آورده ایم و متمرکز و متعادلیم. بازوهای دیگری نیز در رسانه های جنبش سبز هست که کارهای لازم دیگر را انجام می دهند و اینها همه ضمن حفظ هویت مستقل خویش، همگراست و ناقض هم نیست و کمترین کاری که برای هم انجام می دهند دعا گویی است. گاهی لازم است که هر یک از این شاخه های سبز فقط یک کار انجام دهند و با توان و ظرفیتهای اندک و محدودی که دارند، تمرکز و تعادل خویش را از کف ندهند تا بتوانند برای کل مجموعه سبز نیز مفید و مفید تر باشند.
تا به داد خود نتوانند رسید، برای اکبر و دیگر سبزها نیز کاری از دستشان بر نخواهد آمد و هیچ صورتحسابی را به اکبر پرداخت نخواهند کرد. ما به حقیقت و خدا رسیده های سبز، از آن “بسیجی های ضامن نارنجک مغزشان را کشیده” هم ستمگر تر و خطرناک تر هستیم. پس بیایید از همدیگر نیز کمی بترسیم و حساب ببریم تا نیروهای مخربمان فقط و فقط صرف صدمه زدن به دشمن (باند ضد سبزهای افراطی حاکم در جمهوری اسلامی ایران) شود.
برای هم ارزش و اهمیت قائلیم و همدیگر را دوست داریم، پس هستیم.
جنبش سبز ملت ایران که حرکتش رو به با هر بهار آمدن است بر جنبش سیاه رژیم مستبد جمهوری اسلامی که حرکتش رو به زوال است پیروز خواهد شد.
علی اکبر ابراهیمی / 13 May 2015
دین صلح و آرامشه!!!!!!!!
سرباز ایران / 13 May 2015