محمد ملکی، استاد بازنشسته دانشگاه تهران و نخستین رئیس این دانشگاه پس از انقلاب ایران، در نامه‌ای به احمد شهید، گزارشگر ویژه سازمان ملل در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران، از حقی که از آن محروم شده نوشته است. او گفته است که مقام‌های حکومتی ایران مانع از سفر او به خارج از کشور برای دیدار فرزندانش می‌شوند.

محمد ملکی پیش از این در نامه‌ای به احمد شهید از کشتارهای دهه ۶۰ نوشته بود و گفته بود حاضر است در این‌باره شهادت دهد.
محمد ملکی پیش از این در نامه‌ای به احمد شهید از کشتارهای دهه ۶۰ نوشته بود و گفته بود حاضر است در این‌باره شهادت بدهد.

محمد ملکی نوشته است پیش از نوشتن این نامه تمامی راه‌های قانونی برای احقاق این حق خود را طی کرده اما به نتیجه‌ای نرسیده است.

این فعال حقوق بشر پس از نامه نخستش به احمد شهید در ۱۹ شهريورماه سال ۱۳۹۰، ممنوع‌الخروج شد.

ملکی در آن نامه از انواع شکنجه‌هايی که بر او رفته بود نوشته بود و اعلام آمادگی کرده بود که با قبول هر ميزان هزينه عليه جمهوری اسلامی ايران شهادت دهد.

او در بخش‌هايی از اين نامه نوشته بود: «من شهادت خواهم داد که در دهه ۶۰ شمسی چگونه زندانيان جوان و دانشجويان اعم از زن و مرد را پس از شکنجه بسيار، ده ده و صد صد، هر شب برای اعدام می‌بردند و آن‌ها به سوی سرنوشت می‌رفتند و در راه سرود می‌خواندند. حاضرم حقايقی را که خود در زندان‌های نظام ولایی شاهد آن‌ها بوده‌ام را برايتان ذکر کنم و پای هزينه آن نيز بايستم.»

محمد ملکی به دلیل انتقادهایی که از بسته شدن دانشگاه‌ها مطرح کرده بود، در تیرماه ۱۳۶۰ دستگیر و مدت پنج سال در زندان به‌ سر برد. او در این مدت شاهد اعدام‌های گسترده‌ای بود که در زندان‌های ایران رخ داد.

او بار دیگر در سال ۱۳۷۹ به مدت شش ماه دستگیر شد و بار سوم هم در مردادماه سال ۱۳۸۸ در جریان اعتراض‌ها به نتایج انتخابات ریاست جمهوری بازداشت و به مدت سه ماه زندانی شد.

محمد ملکی در نامه دوم خود به احمد شهید نوشته است که در آبان‌ماه سال گذشته در زندان اوین به‌ شکل کتبی به او ابلاغ کرده‌اند که از تاریخ سوم دی‌ماه ۱۳۹۲ دیگر ممنوع‌الخروج نیست. این موضوع را اداره گذرنامه نیز تأیید کرده اما او موفق نشده است گذرنامه تمدید شده خود را دریافت کند و سرانجام پس از مراجعه‌های مکرر به اداره‌های مختلف دولتی، دادستانی انقلاب به او گفته است که «مقامات بالا» با صدور گذرنامه او موافقت نکرده‌اند.

محمد ملکی با استناد به اعلامیه جهانی حقوق بشر و برخی از اصول قانون اساسی ایران نوشته است: «به حکم کدامین اصل و قانون و دادگاه عادلانه‌ای من از این حق خود محروم شده‌ام؟ من نه دزدی کرده‌ام و نه اختلاس و نه هیچ عمل مجرمانه دیگری. من تنها به جرم دگراندیشی و انتقاد صریح از حاکمان جمهوری اسلامی و فعالیت‌های حقوق بشری از این حق خود و بسیاری دیگر از حقوق مدنی‌ام محروم شده‌ام. حق سفر و حق دیدار با فرزندان، حق دگراندیشان است.»

محمد ملکی که ۸۲ سال سن دارد گفته است که در این سن و سال «قصد و توان فرار یا پنهان شدن» و علاقه‌ای به ماندن در خارج از کشور ندارد و مقام‌های قضایی و اطلاعاتی جمهوری اسلامی با توجه به پیشینه او از این مسائل آگاهی دارند.

او در پایان نامه خود نوشته است که در این حق‌کشی تنها نیست و «بسیاری از فعالان مدنی و سیاسی در ایران به‌طور غیر‌قانونی و سلیقه‌ای برای مدت‌های طولانی از حق سفر به خارج از کشور منع شده‌اند و بسیاری‌شان سال‌ها از دیدار با فرزندان و عزیزان خود محروم بوده‌اند.»

محمد ملکی گفته است از آن‌جا که در جمهوری اسلامی و ساختار اجرایی و قضایی آن به دادخواهی آن‌ها رسیدگی نمی‌شود، از احمد شهید می‌خواهد حق این فعالان را بستاند.