یک روز پس از سخنان حسن روحانی، رئیسجمهوری ایران در «روز ملی فنآوری هستهای»، صادق زیباکلام در نامهای خطاب به او از این سخنان انتقاد کرد و گفت که ۱۲ سال است برنامه هستهای ایران را در هالهای از قداست پوشانده و حقایق آن را از مردم دریغ کردهاند.
صادق زيباکلام، فعال سیاسی و استاد دانشگاه تهران در نامه خود از «ادبیات» حسن روحانی در سخنان روز پنجشنبه ۲۰ فروردینماه انتقاد کرده است.
بیشتر بخوانید: روحانی: هیچ توافقی امضا نخواهد شد مگر تحریمهای اقتصادی لغو شوند
زیباکلام نوشته است: «۱۲ سال است که ما به جای بيان علت واقعی مخالفت غربیها با برنامههای هستهایمان مشابه همين ادبيات جنابعالی را بيان کردهايم. اينکه غربیها نمیخواهند ما به پيشرفتهای علمی دست پيدا کنيم؛ غربیها چشم ديدن پيشرفتهای اقتصادی و صنعتی که فعاليتهای هستهای برای کشور به بار میآورد را ندارند؛ غربیها میخواهند ما را وابسته نگه دارند؛ غربیها خودشان از تکنولوژی هستهای برخوردارند اما نمیتوانند ببينند يک کشور مسلمان و مستقل هم از اين فنآوری برخوردار باشد و قس عليهذا.»
زیباکلام در نامه خود نوشته است: «شما میدانيد که علت نگرانی غربیها به واسطه توان بالقوهای است که غنیسازی در اختيار ايران قرار میدهد. يعنی در اختيار کشوری که مسئولان آن بارها از بين بردن اسرائيل را اعلام کردهاند.»
خواست نابودی اسرائیل که از سالها پیش مقامهای ایرانی از آن سخن میگویند در زمان ریاست جمهوری محمود احمدینژاد برجسته شد و کشورهای جهان بارها از این موضع ایران انتقاد کردهاند. مقامهای اسرائیلی نیز با استناد به این خواست ایران، توانستهاند در مجامع جهانی به انزوای سیاسی هر چه بیشتر ایران دامن بزنند.
با این حال رسانههای حکومتی میگویند که مقامهای ایرانی هیچگاه بهطور رسمی اسرائیل را تهدید به نابودی فیزیکی نکردهاند و تنها تشکیل حکومت اسرائیل را «نامشروع» میدانند.
«۱۲ سال تقديس و تکريم و مدح برنامه هستهای»
صادق زیباکلام در نامه خود به حسن روحانی نوشته است: «کتمان علت اصلی مخالفت و نگرانی غربیها از فعاليتهای هستهایمان و درعوض تقليل دادن آن به دشمنی آنها با موضوعات ديگری همچون استقلالخواهی يا اسلاميت ما، يا مخالفت نظام سلطه با پيشرفتهای علمی و اقتصادی ايران اسلامی (يعنی دقيقا آن چه که جنابعالی میفرماييد) سبب شده تا يک قداستی برای فعاليتهای هستهایمان ظرف ۱۲ سال گذشته بهوجود بيايد.»
او با بیان اینکه «۱۲ سال است که بهجز تقديس و تکريم و مدح و ثنا سخن ديگری برای اين بت عيار جايز نبوده» و «۱۲ سال است که بسياری از حقايق هستهای از مردم دريغ شده»، نوشته است: «آيا مردم میدانند [برنامه] هستهای چه هزينههايی مستقيم و غيرمستقيم (در قالب تحريمها) برای کشور داشته؟»
زیباکلام به سرانه نه چندان بالای آموزش و پرورش، بهداشت و درمان، و بودجه کم حفاظت از محيط زيست در ایران اشاره کرده و آنها را با هزینه بالای برنامه هستهای مقایسه کرده و پرسیده است: «آيا در اين ۱۲ سال حتی يک بار ملاحظات بنيادی “هزينه- فايده” يا “توجيه اقتصادی” برای برنامههای هستهایمان لحاظ شدهاند؟»
زیباکلام پیش از این در ۲۶ آذر ماه سال گذشته در همایشی درباره برنامه هستهای جمهوری اسلامی نیز گفته بود فعالیتهای هستهای نه پیشرفت علمی آورده و نه از لحاظ اقتصادی به سود ایران بوده است.
او در نامه خود به رئیسجمهوری ایران گفته است: «کاربرد اصلی هستهای بيش از آن که در صنعت و اقتصاد و توسعه علمی کشور باشد در برافراشته نگه داشتن پرچم پرافتخار آمريکاستيزی، غربستيزی و استکبارستيزی بوده.»
ایران و کشورهای گروه ۱+۵ روز ۲ آوريل/ ۱۳ فروردين در لوزان پس از چند روز مذاکره فشرده، بیانیه مشترکی منتشر کردند که راهحلهای تفاهم شده برای رسیدن به توافق جامع را تشریح میکرد.
ایران و آمریکا پس از پایان مذاکرات لوزان روایتهای متفاوتی از این مذاکرات ارائه کردهاند که نشان میدهد طرفین هنوز تا دستیابی به یک توافق فاصله زیادی دارند.
ایران و کشورهای گروه ۵+۱ شامل آمریکا، بریتانیا، فرانسه، روسیه، چین به همراه آلمان بر پایه ضربالاجل از پیش تعیین شده تا ۱۰ تیر ۱۳۹۴ فرصت دارند که به توافق دست پیدا کنند.
روحانی هم آخوندی است که حتی حرف زدن سیاسیش همان حالت روضه خوانی را دارد. یک حرف پنج دقیقه ای را 20 دقیقه کش میدهد و حرفهای بی معنا میزند.
دکترایش هم در رشته حقوق اسلامی (؟!) با تجربه جمهوری اسلامی (!؟) است، آنهم در دانشگاه کالیدونیای بریتانیا !
یعنی نه رشته اش منطقی و با معنا و علمی است نه دانشگاهش چنین رشته ای دارد. دبیر شورای امنیت ملی جمهور ی اسلامی ، دکترای حقوق اسلامی ( فقه ) آن هم با تجربه جمهوری اسلامی را بجای تهران یا قم رفته در بریتانیا گرفته ! دکترای فقه و روضه خوانی و تجربه جمهوری اسلامی در انگلستان ! مسخره بازی را ببینید ! این انگلیسی ها چه آدمهای رندی هستند !
ایشان آخوندی است که با اینکه ظاهرش با بعضی آخوندها فرق دارد ولی نمیتواند *** حرف بزند، با لحجه و حالت غلیظ آخوندی حرف میزند. پر حجم و کم محتوا و بی منطق !
حالا پس از آن همه کشمکش و زحمت تا اینجای کار آمدند میخواهند زیرش بزنند ، شاید هم پشیمان شده اند یا چه میدانم، شاید باز هم دارند جو را بشیوه خود آرام می کنند.
دهوند / 10 April 2015
دروغگویی عادت وشخصیت این آخوندها شده. در این سی و پنج شش سال کمتر پیش آمده حرف راست بزنند آنهم برای هدف ناراست بوده. روزگارشان بی دروغ نمیگذرد. آن همه گندم و دارو از امریکا وارد کردند میگوید واردات گندم و دارو هم جزو تحریم است ! حرف آخوند ( با عمامه و بی عمامه ) اعتبار ندارد
دهوند / 10 April 2015
درود بر صادق زیبا کلام که مانند نامش صادقست و مانند نام خانوادگیش دارای کلام زیبا .اگر افکار خامنه ای مانند زیبا کلام بود در حال حاضر کشوری بودیم در سطح ترکیه که قدرت هفدهم جهانست ولی در ایران تحت حاکمیت اخوندهای فلسطینی که فکر و ذکرشان فتنه انگیزی در فلسطین و دشمنی با اسرائیل و امریکاست و به غیر از ان هیچ حرفی برای گفتن و هیچ برنامه ای برای پیشرفت ایران ندارند اکثریت مردم ایران از فقر می نالند
شهرام / 11 April 2015
روحانی هرچه باشد باید پذیرفت که یک آخوند واقع بین و عملگراست، در شرایطیکه آتش جنگ مذهبی و قومی تمام منطقه ی خاورمیانه را نشانه رفته و در خود فرو میبلعد باید ما ایرانیان به همین حداقلهایی که می تواند به حفظ تمامیت ارضی و ثبات سیاسی اقتصادی کشور کمک نماید دست کم تا رسیدن به شرایط مطلوب قانع باشیم… کمی به کشورهای بحران زده ی همسایه بنگریم تا وخامت اوضاع را بیشتر درک کنیم…
کلو / 11 April 2015
چه عجب یک نفر دوکلمه در اینباره حرف حساب زد!
از 13 فروردین تابحال و در این هیاهوی رسانه ای و شادی مردم و … من دارم به این فکر میکنم که اگر این مدعا را بپذیریم که ایران به نیروگاههای هسته ای برای تامین انرژی اش در سالهای پیش رو نیاز دارد ، با توجه به توافقی فعلی چگونه ممکن است به انرژی مورد نیازش دسترسی پیدا کند؟!
تا جایی که من فهمییدم قرار است تنها 6000 سانتریفوژ قدیمی به کار غنی سازی ادامه بدهند و این تعداد برای تهیه سوخت نیروگاه بوشهر هم کافی نیست.
بعلاوه مطابق توافق واردات کیک زرد هم به ایران ممنوع است و با توجه به اینکه ذخایر اورانیوم ایران بسیار محدود است ، سنگ معدن اورانیوم کافی هم در ایران موجود نیست تا سوخت 20 نیروگاهی که گفته می شود ایران به آن نیاز دارد را تامین کند.
در نتیجه تنها راه تامین سوخت میروگاهها ی اتمی این خواهد بود که سوخت آماده از خارج وارد کنیم. و این از دو جهت مشکل ساز است:
اولا کشورهای دیگر سوخت به ایران نمی فروشند و اصلا ایران به همین علت شروع به غنی سازی کرده است. ثانیا اگر قرار باشد سوخت آماده وارد کنیم دیگر چه نیازی به سانتریفوژ داریم؟؟! در صورتی که اورانیومی برای تزریق به سانتریفوژها موجود نباشد ، کار کردن آنها چه لزومی دارد؟ اینهمه دردسر و بحث و جدل در مورد رسیدن به فرمولی مرضی الطرفین برای بازرسی سایتهای اتمی چه معنی خواهد داشت؟
آیا توافق صورت گرفته دسترسی آزادانه ایران به بازار جهانی برای خرید سوخت یا انعقاد قرار داد های ساخت نیروگاه را هم تضمین کرده است؟ مثلا آیا می توانیم قرارداد نیروگاه بعدی را با زیمنس آلمان ببندیم یا از فرانسه سوخت هسته ای وارد کنیم؟
اگر جواب منفی است پس 6000 سانتریفوژ مشغول به کار را می خاهیم چه کنیم؟ پزش را بدهیم ؟:)
کیوان / 12 April 2015