با وجود سيل اتهاماتی که به جمهوری اسلامی ایران برای حمايت از شورشيان حوثی وارد می‌شد، مقامات این کشور همواره مدعی بوده‌اند که حکومت ايران هيچگونه کمکی در اختيار شبه نظاميان حوثی قرار نداده است. اما با ورود عربستان سعودی و نُه کشور ديگر منطقه به جنگ يمن، اکنون ايران چه کاری می‌تواند انجام دهد؟

Mideast Yemen
حاکميت ايران از طريق حوثی‌ها بر يمن به معنای حاکميت ايران بر تنگه هرمز، باب المندب و کانال سوئز است

ورود عربستان و کشورهای ديگر به جنگ يمن می‌تواند معادله نظامی در اين کشور را به سرعت به ضرر حوثی‌ها تغيیر دهد. از ساعات اوليه حملات هوائی، عربستان سعودی اعلام کرد که توانسته آسمان يمن را در اختيار بگيرد. اين بدان معنا است که حوثی‌ها در جنگ خود ديگر پشتيبانی هوائی ندارند. به همین خاطر برخی از فرماندهان سابق ارتش و تعداد زيادی از قبائل يمن که بر طرف پيروز در اين نبرد سرمايه‌گذاری کرده و جانب حوثی‌ها را گرفته بودند، ممکن است با تغير معادله جنگ ديگر از حوثی‌ها حمايت نکنند.

در روزهای آينده شاهد سيل زيادی از اين نيروها خواهيم بود که از صف حوثی خارج خواهند شد و به صف مقابل خواهند پيوست. همچنين ورود نيروی نظامی ديگر کشورهای عربی به اين معنا خواهد بود که افسران علی عبدالله صالح، رئيس‌جمهوری برکنار شده يمن ديگر نمی‌توانند با تمام قوای خود در کنار حوثی‌ها بایستند.

از طرف ديگر نيروی دريائی مصر به همراه نيروهایی از سودان و اتيوپی کنترل رفت و آمد دريای سرخ را به عهده خواهند گرفت و هرگونه کمک تسليحاتی از سوی ايران به حوثی‌ها را مانع خواهند شد. با اين تغيیرات عملاً حمايت علی عبدالله صالح از حوثی‌ها به حداقل خود خواهد رسيد و ارسال کمک‌های ايران به اين شبه‌نظاميان با مشکل روبرو خواهد شد. در چنين شرايطی گزينه‌های جمهوری اسلامی چه خواهد بود؟

ايران از نظر سياسی تلاش خواهد کرد واکنش عربستان به پيشروی حوثی‌ها به سوی عدن را يک «حمله خارجی» قلمداد کند و ايستادن در برابر آن را «مقاومت همه مردم کشور» در برابر متجاوزان تعريف کند. نخستين واکنش ايران از زبان علاءالدين بروجردی رئيس کميسيون امنيت ملی مجلس نشان می‌دهد که جمهوری اسلامی بر اينگونه تبليغات اصرار می‌کند. اما مشکل ايران اين است که کسی نه در منطقه و نه در جهان حرف آن را به خصوص درباره شرايط يمن قبول ندارد.

حوثی‌های تحت حمايت ايران که تبليغات جمهوری اسلامی آنها را «نمايندگان انقلاب مردمی» يمن معرفی می‌کند، هم پيمان علی عبدالله صالح رئيس جمهوری شدند که مردم يمن عليه او انقلاب کردند.

در ابتدای اعتراضات خود، حوثی‌ها بهانه انتقاد از عبدربه منصور هادی را افزايش بهای سوخت در کشور اعلام کردند اما اکنون بعد از گذشت نزديک به شش ماه از سيطره حوثی‌ها بر پايتخت، قيمت سوخت ۱۲ برابر شده است و تمام اوضاع اقتصادی کشور به هم ريخته است. اما هيچ اعتراضی به اين وضع جديد ممکن نيست زيرا احزاب سياسی برآمده از انقلاب تعطيل شدند و رسانه‌های آنها بسته شد.

saudi arabia iran
عربستان در عملیات «طوفان قاطع» ۱۵۰ هزار نیرو و ۱۰ جنگنده‌اش را بسیج کرده

چند اعتراض خيابانی صورت گرفت اما با خشونت حوثی‌ها سرکوب شد. تلاش‌های سياسی عبدربه منصورهادی برای ايجاد يک راه حل ميانه و رسيدن به آشتی ملی نيز با زير پا گذاشتن پيمان «صلح و مشارکت ملی» از سوی حوثی‌ها به بن بست رسيد و شبه نظاميان همسو با ايران به جز منطق سلاح و به کارگيری قدرت «دسته‌های» خود، هيچ زبان ديگری را نمی‌فهميدند.

در اين ميان شورای امنيت سازمان ملل قطعنامه‌ای صادر کرد و از حوثی‌ها درخواست کرد به آن متعهد باشند. سازمان ملل با صدور بيانيه‌های بعدی درخواست خود از حوثی‌ها را چندین بار تکرار کرد. بان کی مون، دبير کل سازمان ملل چند بار از اوضاع يمن ابراز نگرانی کرد و نماينده خود جمال بن عمر را برای همکاری با عبدربه منصورهادی «رئيس جمهور مشروع» يمن، به اين کشور گسيل داشت اما جواب مثبتی از حوثی‌ها نگرفت.

در حالی که نهادهای بين‌المللی و کشورهای منطقه اميد به يک راه حل سياسی در سر می‌پروراندند، اما روشن شد که حوثی‌ها نه فقط تمايلی به خروج از صنعا، پایتخت یمن ندارند بلکه برای بلعيدن همه کشور برنامه‌ريزی می‌کردند.

در اين ميان مسئولان جمهوری اسلامی بدون توجه به عواقب بحران يمن، باده مستی «سقوط چهار پايتخت عربی» در دستان آنها، سر می‌کردند.

حتی در آخرين تلاش‌ها قبل از ورود عربستان سعودی به جنگ يمن، محمد بن سلمان، وزير دفاع اين کشور از احمد پسر علی عبدالله صالح خواسته بود که به عدن نزديک نشوند تا تلاش‌های جمال بن عمر برای ايجاد يک راه حل سياسی به نتيجه برسد. در آخرين تلاش ها، جمال بن عمر محل گفتگوهای صلح يمن را از رياض به شهر دوحه تغير داد تا مورد موافقت حوثی‌ها قرار بگيرد. اما بازهم حوثی‌ها بر طبل جنگ کوبيدند و با اين تغير مخالفت کردند.

مهم‌تر از همه اينکه حوثی‌ها چه آنطور که مخالفان آنها را «مزدوران ولی فقيه» می‌نامند و يا آنچه دستگاه‌های جمهوری اسلامی آنها را«نيروهای انقلابی يمن» معرفی می‌کنند، وارد معادلات منطقه‌ای شده‌اند و منافع کشورهای منطقه از مصر گرفته تا عربستان سعودی را به خطر انداختند. حاکميت ايران از طريق حوثی‌ها بر يمن به معنای حاکميت ايران بر تنگه هرمز، باب المندب و کانال سوئز خواهد بود که به هيچ وجه مورد قبول قرار نخواهد گرفت.

گزينه‌های ايران

علی رغم تبليغاتی که سايت‌های متعلق به سپاه پاسداران در واکنش به حمله عربستان و متحدان آن به حوثی‌ها به راه انداختند، اما پرسش اساسی اين است که در شرايط فعلی جمهوری اسلامی چه کاری می‌تواند انجام دهد که قبلا انجام نداده است:

۱- ورود به جنگ مستقيم با کشورهای منطقه.

اين گزينه هم اکنون در برابر فرماندهان سپاه و علی خامنه‌ای، رهبر ايران قرار گرفته است اما به نظر نمی‌رسد گزينه سهلی باشد، زيرا رهبران جمهوری اسلامی برخلاف تبليغاتی که به راه انداخته‌اند، خيلی خوب می‌دانند که عبدربه منصور هادی، رئيس جمهوری مشروع يمن است و سازمان ملل و شورای امنيت از او دفاع می‌کند و به تبع آن آمريکا، اروپا و کشورهای منطقه نیز از او حمايت می‌کنند.

در واقع ورود ايران به جنگ با کشورهای منطقه کل محاسبات گذشته ايران را دچار تغیير و تحول خواهد کرد و جنگ پيش رو با تحريک گروه‌های شبه‌نظامی در يمن، لبنان يا عراق و يا حمايت از بشار اسد در سوريه هيچ شباهتی ندارد. نه اوضاع اقتصادی ايران چنين اجازه‌ای به فرماندهان سپاه خواهد داد تا وارد جنگ مستقيم شوند و نه شرايط سياسی داخلی کشور همانند سال ۱۳۵۹ از آنها حمايت می‌کند.

Houthi-road-block_3168961c
بعد از گذشت نزديک به شش ماه از سيطره حوثی‌ها بر پايتخت، قيمت سوخت ۱۲ برابر شده

بعد از تجربه ۳۶ سال از حاکميت ولی فقيه در ايران، بيشتر مردم ايران به رهائی از چنگال استبداد فکر می‌کنند تا جنگيدن با کشورهای منطقه. اگرچه تبليغات نظام سياسی حاکم تلاش خواهد کرد احساسات ملی گرايانه مردم را برانگيزد و در ورای آن پنهان گردد اما خود آنها نيک می‌دانند که قشرهای آگاه جامعه از رژيم حاکم در ايران حمايت نمی‌کنند. به همین سبب بعيد به نظر می‌رسد که خامنه‌ای تصميم به ورود به جنگ مستقيم بگيرد، مگر اينکه روش عقلی هر محاسبه‌ای را به طور کل کنار بگذارد. يک احتمال ديگر اينکه فرماندهان سپاه به درگير شدن در يک جنگ محدود زمانی فکر کنند. به ويژه در پايان سال ۱۳۹۴ انتخابات دو مجلس شورای اسلامی و خبرگان در پيش است و با ايجاد يک جنگ می‌توانند رقيبان خود را به راحتی کنار بزنند و خود يکه تاز ميدان شوند. اما موضوع به اين بستگی دارد که تا چه حد شروع و پايان جنگ می‌تواند در کنترل فرماندهان سپاه ايران باشد.

۲- مشارکت ايران در راه حل سياسی.

حسن روحانی و محمد جواد ظريف يک بار در سابق از امکان همکاری با کشورهای منطقه برای ايجاد يک راه حل سياسی برای يمن صحبت کرده بودند. اما به دليل برآورد فرماندهان سپاه پاسداران ازاوضاع نظامی يمن و قبول اين برداشت که حوثی‌ها دست بالا را در کشور جنگ‌زده يمن دارند و می‌توانند به راحتی از طريق جنگ به اهداف خود برسند، کسی در داخل ايران اهميتی برای سخنان رئيس دولت و وزير خارجه او قائل نشد. اما اکنون با تغيير معادله نظامی و آنکه قدرت پيشروی حوثی‌ها بطور کامل متوقف شده و امکان ضعف آنها آشکار شده است، ديدگاه‌های حسن روحانی و محمد جواد ظريف می‌تواند با قدرتی بيش از گذشته مطرح شود و کشورهای منطقه از آن استقبال خواهند کرد.

اما اين موضوع به اين بستگی دارد که رهبری ايران تا چه حد برای خروج شبه‌نظاميان حوثی از معادله سياسی و قبول نقش حزبی آنان در يمن و نه نقش نظامی آنها آمادگی دارد. در حال حاضر نه علی خامنه‌ای و نه فرماندهان سپاه با چنين رويکردی آن هم بعد از آغاز حمله عربستان به يمن موافق نيستند. اما در صورت ناديده گرفتن اين گزينه ديگر گزينه‌ای در برابر جمهوری اسلامی وجود ندارد و ايران يا بايد نظاره گر و تماشاچی آنچه اکنون در صحنه نبرد نظامی اتفاق افتاده باشد و يا مستقيما وارد جنگ با کشورهای منطقه و سازمان‌های بين‌المللی شود.

آنچه که واضح است فرآيند حمله ائتلاف عربستان به يمن اگرچه با شدت عمل آغاز شد اما عجله‌ای برای کسب فوری نتايج نظامی ندارد و اين می‌تواند فرصت کافی برای رئيس‌جمهوری ايران ايجاد کند که بر قبول راه حل سياسی در يمن اصرار کند. اما مهمتر از همه خامنه‌ای هنوز هيچ تصميمی درباره گزينه‌های خود در يمن نگرفته است و به نظر می‌رسد به زودی هم در اين باره تصميم نگيرد.

در همین زمینه

گزینه‌های حکومت ایران در یمن