يک دستفروش خرمشهری به نام  یونس عساکره در اعتراض به جمع کردن دکه ميوه‌فروشی‌ خود در مقابل شهرداری اين شهر خودسوزی کرد.

youns asakere
منابع محلی می‌گویند خودسوزی یونس عساکره در پیوند با طرح سامان دادن دستفروشان در اهواز و خرمشهر بوده

به گزارش مجموعه فعالان حقوق بشر در ايران (هرانا)، خودسوزی یونس عساکره پس از آن روی داد که مأموران شهرداری در بخش مقابله با سد معبر، بساط ميوه‌فروشی  او را جمع کردند. پيش‌تر، اخباری مبنی بر برخورد‌های خشن اين واحد شهرداری گزارش شده بود.

بنابر اين گزارش دستفروش ۳۴ ساله خرمشهری که با خالی کردن يک گالن بنزين روی بدنش خود را آتش زده، با ۷۰ درصد سوختگی در شرايط جسمی وخیمی به سر می‌برد.

کمپين صلح فعالان در تبعيد در گزارش‌ خود نوشته اين شهروند عرب ایرانی که تنها نا‌ن‌آور خانواده‌اش‌ بوده، پيشتر تقاضای مجوز داده بود، اما این تقاضا از سوی شهرداری خرمشهر بی‌پاسخ ماند.

این کمپین به نقل از مقام‌های محلی گفته برخورد با دستفروشان بدون مجوز با دستور اسماعيل ارزاني بيرگانی، فرماندار این شهر صادر شده است.

درگيری‌ها در بازار «ته ‌لنجی» آبادان

خبر‌ خودسوزی یونس عساکره در حالی منتشر می‌شود که سه روز پيش وب‌سايت خبری «صدای آبادان» گزارش داده بود که درگيری مأموران شهرداری آبادان با تعدادی از دستفروشان، به دخالت نيروی انتظامی کشیده شد. به ادعای مأموران شهرداری، دستفروشان در آستانه عيد نوروز در بازارچه‌ای جديد‌التأسيس «سد معبر» کرده‌ بودند.

این بازارچه قرار بود وضعیت نامشخص دستفروشان را سامان دهد در بازار خیابان «امام خمینی» آبادان واقع شده بود.

بر اساس گزارش صدای آبادان، بازار خيابان «امام خمينی» که به بازار کالای «ته لنجی» نيز شهرت دارد، در روزهای پايانی سال يکی از مکان‌‌هايی است که در دست‌فروشان در آنجا کسب درآمد می‌کنند.

برخی نهادهای حقوق بشری خودسوزی یونس عساکره را در پیوند با طرح کلی سامان دادن به وضعیت دستفروشان در شهرهای خرمشهر و آبادان می‌دانند.

خودسوزی از ايران تا تونس و ويتنام

خودسوزی یونس عساکره اگرچه واکنش‌های زیادی را در شبکه‌های اجتماعی در پی نداشته، اما شباهت شرایط او با «محمد بن بوعزیزی»پرسش‌هایی را در افکار عمومی پیش کشیده است.

سال ۲۰۱۱ بود که خودسوزی يک ميوه‌فروش دوره‌گرد به نام «طارق طيب محمد بن بوعزيزی» در برابر وزارت کشور تونس، مردم اين کشور را به خيابان کشيد. از آن پس نقطه مشخصی در خيابان حبيب بورقيبه در برابر وزارت کشور، بدل به محل دائمی تجمعات اعتراضی شد.

کمی بعد اعتراض‌هايی که از تونس و با خودسوزی يک ميوه‌فروش دوره‌گرد معترض جرقه زده شده بود، اصل نظام و تغيير سيستم حکومتی را در بسياری کشورهای عربی نشانه گرفت. آنچه بعدتر با نام «بهار عربی» شهرت يافت و شعار «الشعب يريد اسقاط النظام» (مردم خواهان برکناری رژيم هستند) را در پی داشت.

اعتراض محمد بن بوعزيزی که منجر به سقوط حکومت ۲۳ ساله زين‌العابدين بن علی شد، در ادامه تحولاتی که اکنون «بهار عربی» خوانده می‌شود، بارها تکرار شد. بعدتر چند معترض ديگر در ساير کشورهای عربی همچون مصر، الجزاير، موريتانی نيز دست به خود سوزی زدند.

خودکشی يا ديگرکشی

توجه به خودکشی به مثابه نوعی اعتراض و واکنش تحلیل‌های بسیاری را به دنبال داشته است. برخی از نظريه‌پردازان علوم انسانی و اجتماعی خودکشی را شکلی از «ديگر‌کشی» و واکنش به ستم ديگری يا جامعه نيز می‌دانند. اين در حالی است که خودسوزی يکی از دردناک‌ترين انواع خودکشی و شديدترين شکل واکنش طبقه‌‌بندی می‌شود.

نزدیک به پنج دهه پیش نیز، در سال ۱۹۶۳، عکس‌ يک راهب بودايی ۶۷ ساله به نام تيخ‌کوآنگ‌دوک که در شهر سايگون دست به خود سوزی زده بود،‌ شهرت جهانی پيدا کرد. اين راهب ويتنامی در اعتراض به حکومت «ويتنام جنوبی» (که جامعه آن آيينی سنتی بودايی داشت) اما با آيين کاتوليسيم اداره می‌شد خود را به آتش کشيد. در آن زمان این راهب توانست توجه زیادی را به وضعیت بودایی‌ها جذب کند.

در بسیاری از نقاط ایران نیز خودسوزی پدیده‌ای نسبتاً شایع است. طبق آمار پزشکی قانونی ايران بين سال‌های ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۱ بيش از ۳۰ هزار نفر بر اثر خودکشی جان خود را از دست داده‌اند.

سهم بالايی از اين آمار، مربوط به خودسوزی زنانی است که تحت فشار خانواده خود در استان‌های غربی ايران دست به خودکشی زده‌اند. استان‌های ايلام، خوزستان، لرستان، کرمانشاه، و کهگيلويه و بويراحمد بيش‌ترين ميزان خودکشی را دارند.