Opinion-small2

آیا اسرائیل و لابی‌های پرقدرتش سیاست کاخ سفید را تعیین می‌کنند؟ سیاست آمریکا در خاورمیانه تا چه حد تابع منافع اسرائیل است؟ در مورد ایران و پرونده هسته‌ای چطور؟

پاسخ این سوال‌ها معمولا یک رابطه پایدار و آرام را میان آمریکا و اسرائیل تصویر می‌کرد؛ تصویری که در آن اسرائیل دست قدرتمندی در تعیین سیاست خاورمیانه‌ای آمریکا داشت. اما تحولات اخیر در رابطه میان دولت اوباما و نتانیاهو، توفانی در قاب این تصویر به پا کرده است.

USA Israel

اختلاف سلیقه میان باراک اوباما و نخست‌وزیر اسرائیل ـ بنیامین نتانیاهو ـ در طول سالیان گذشته بارها خبرساز شده بود، ولی این اختلافات هیچ‌گاه تهدیدی جدی برای روابط دراز مدت دو کشور به حساب نمی‌آمد. اما این روزها تنش میان این دو رهبر تا جایی پیش رفته است که کارشناسان احتمال وقوع تغییرات بنیادی در رابطه بین دو کشور را پیش‌بینی می‌کنند.

تازه‌ترین تنش‌ها میان اوباما و نتانیاهو، در پی درز اطلاعات محرمانه توافق احتمالی ایران و غرب به مطبوعات شکل گرفته است. از جنجالی‌ترین موارد این درز اطلاعات، موافقت آمریکا با غنی‌سازی اورانیوم در ایران با بیش از ۶۵۰۰ سانتریفیوژ است. نکته این است که دولت اوباما باور دارد که این اطلاعات را دفتر نخست‌وزیری اسرائیل برای ضربه زدن به روند گفتگوهای هسته‌ای با ایران در اختیار مطبوعات قرار داده است. مقامات دولت اوباما این گزارش‌ها را «گمراه‌ کننده» خوانده‌اند. شبکه دو تلویزیون اسرائیل نیز از خشم شدید کاخ سفید از «رفتار اسرائیل در هفته‌های اخیر» خبر داده است.

همین گزارش می‌گوید که ایالات متحده، این رفتار دولت اسرائیل را «مداخله» در سیاست دولت آمریکا می‌داند. گذشته از این‌، دولت اوباما معتقد است که نتانیاهو از چنین موضوع حساسی که به «امنیت ملی» آمریکا مربوط می‌شود، برای مقاصد انتخاباتی و سیاسی خود سوء‌استفاده می‌کند.

دولت اوباما معتقد است که نتانیاهو از موضوع حساس توافق با ایران که به «امنیت ملی» آمریکا مربوط می‌شود، برای مقاصد انتخاباتی و سیاسی خود سوء‌استفاده می‌کند.

دوشنبه ۲۷ بهمن ‌ماه، روزنامه «هاآرتص» در گزارشی فاش کرد که دولت اوباما در واکنش به درز اطلاعات و برای جلوگیری از تکرار این اتفاق، «اندازه، کیفیت و عمق اطلاعات» پیرامون گفتگوهای هسته‌ای را که با اسرائیل در میان می‌گذارد، «محدود»‌ کرده است. منبع این گزارش، دلیل این اقدام را باور دولت آمریکا بر «تضاد منافع» آمریکا و اسرائیل در مورد «مسئله ایران» ذکر می‌کند. مقامات واشنگتن قطع ارتباطات خود با تل‌آویو در مورد گفتگو‌های هسته‌ای را رد می‌کنند، اما ستون‌نویس مشهور واشنگتن‌پست، دیوید ایگنیشس، نیز به نقل از منابع معتبر این خبر را تایید کرده است.

تنش میان اوباما و نتانیاهو، پس از آن بالا گرفت که نخست‌وزیر اسرائيل دعوت جان بینر، رئیس جمهوری‌خواه مجلس نمایندگان آمریکا، را برای سخنرانی در برابر کنگره آمریکا پذیرفت. این دعوت بدون هماهنگی با کاخ سفید و برای تشویق نمایندگان کنگره به وضع تحریم‌‌های بیشتر علیه ایران و علی‌رغم ادامه مذاکرات و در جهت مخالفت با سیاست اوباما انجام شده است.

نخست‌وزیر اسرائیل در سال ۲۰۰۲ نیز در برابر نمایندگان آمریکا سخنرانی کرده است. نتانیاهو که با ادای سوگند در برابر نمایندگان شهادت می‌داد، به آنها هشدار داد که عراق «بدون شک» به دنبال دستیابی به «سلاح هسته‌ای» است. نتانیاهو در آن سخنرانی از آمریکا خواست تا «رژیم صدام را نابود کند». او تاکید کرد که صدام ِ مجهز به سلاح هسته‌ای «امنیت تمام دنیا را به خطر» می‌اندازد.

در آن زمان باراک اوبامای سناتور با نتانیاهو هم عقیده نبود. او با حمله آمریکا به عراق مخالف بود و از معدود نمایندگانی بود که به این حمله رای منفی داد. نهایتا سیا در گزارشی که پس از ماه‌ها تحقیق در سال ۲۰۰۵ منتشر شد، اذعان کرد که هیچ‌گونه سلاح کشتار جمعی در عراق وجود نداشته است.

دولت اوباما و دموکرات‌ها تنها منتقدان سخنرانی شتابزده نتانیاهو نیستند. نتیجه نظرسنجی شبکه دو اسرائیل که شنبه ۲۵ بهمن ماه منتشر شد نشان می‌دهد ۵۲ درصد مردم اسرائیل مخالف سفر نتانیاهو به منظور سخنرانی در برابر کنگره آمریکا هستند. ۶۲ درصد نیز بر این باورند که سخنرانی نتانیاهو نمی‌تواند توافق مورد انتظار با ایران را متوقف کند. به علاوه، رووین ریولین، رئیس‌جمهور اسرائیل نیز از سفر نتانیاهو برای سخنرانی در برابر کنگره آمریکا انتقاد کرده است.

پرونده هسته‌ای ایران به اصلی‌ترین مورد مجادله میان اوباما و نتانیاهو بدل شده است، اما تاریخچه اختلافات این دو محدود به امروز و پرونده هسته‌ای ایران نیست.

از این گذشته بنا به گفته اوباما، نظر سایر رهبران گروه ۵+۱ نیز به نظر اوباما نزدیک‌تر است. روز ۲۳ بهمن ماه، باراک اوباما در یک نشست مطبوعاتی مشترک با آنگلا مرکل، صدر اعظم آلمان، با تاکید بر این نظر مشترک یک بار دیگر از «اختلافات بسیار حقیقی» خود با نتانیاهو سخن گفت. اوباما با اشاره به این که آنگلا مرکل، دیوید کامرون (نخست‌وزیر بریتانیا) و سایر کشورهای مذاکره‌کننده در مورد موثر نبودن وضع تحریم‌های بیشتر علیه ایران با او هم نظر هستند و این کار را «معقول» نمی‌دانند، بر پیشرفت مذاکرات و کاهش شکاف‌ها تاکید کرد. او در این نشست نیز یک بار دیگر اعلام کرد که به دلیل عرف‌ رایج در سیاست آمریکا، در سفر نتانیاهو به آمریکا با او دیدار نخواهد کرد.

گرچه پرونده هسته‌ای ایران به اصلی‌ترین مورد مجادله میان اوباما و نتانیاهو بدل شده است، اما تاریخچه اختلافات این دو محدود به امروز و پرونده هسته‌ای ایران نیست. چند ماه پس از آغاز ‌به کار اوباما در کاخ سفید، بنیامین نتانیاهو در اسرائیل برای بار دوم به نخست‌وزیری رسید. از آن زمان تا‌کنون بارها رسانه‌ها اخبار تنش میان آنها را پوشش داده‌‌اند. اما شدت و عمق اختلافات میان اوباما و نتانیاهو بر سر پرونده هسته‌ای ایران، پس از توافق موقت ژنو آشکارا افزایش پیدا کرد.

به گزارش واشنگتن‌پست، تازه‌ترین شکاف میان آمریکا و اسرائیل در پی مکالمه تلفنی دو رهبر در روز ۲۲ دی ماه شکل گرفته است. در این مکالمه نتانیاهو تاکید کرده بود که ایران نباید اجازه داشتن هیچ‌گونه سانتریفیوژ و یا غنی‌سازی داشته باشد، موضع نگران‌‌کننده‌ای که به عقیده اوباما می‌تواند به عدم توفیق مذاکرات بیانجامد.

اختلافات بر سر آینده صلح میان اسرائیل و فلسطین نیز از دیگر موضوعاتی است که به تضاد منافع و تنش‌های سیاسی میان واشنگتن و اسرائیل دامن زده است. گفته می‌شود با وجود به بن‌بست رسیدن گفتگوهای صلح که سال گذشته با میانجی‌گری آمریکا، میان اسرائیل و فلسطین انجام شد، ایالات متحده امکان دارد چارچوب توافق‌نامه‌ای را که در دست تهیه داشت، یا به طور علنی منتشر کند و یا از طریق قطع‌نامه شورای امنیت آن را معرفی کند.

علی‌رغم انکار دولت‌مردان دو کشور، این تنش‌ها آینده اتحاد میان اسرائیل و آمریکا را در هاله‌ای از ابهام فرو برده است. چراکه طی چند دهه گذشته، یکی از مبانی شکل دهنده سیاست خارجی ایالات متحده در خاورمیانه، فارغ از وابستگی حزبی رئیس‌جمهور به حزب دموکرات و یا جمهوری‌خواه، حمایت بی‌قید‌‌و‌شرط از سیاست‌ها و منافع اسرائیل بوده است. با وجود اینکه که در دوره‌های متفاوت، اختلافاتی هم میان این دو متحد در گرفته است، اما هرگز اختلافات تا به این حد جدی و علنی نبوده است.

عباس میلانی، مورخ ایرانی و مدیر برنامه‌ مطالعات ایران در دانشگاه استفورد آمریکا، از انقلاب اسلامی ایران با عنوان «توفان کامل» یاد می‌کند. توفان کامل اصطلاحی است در توصیف هم‌زمانی چند رویداد‌‌ نادر و غیرقابل پیش‌بینی که به دگرگونی شرایط موجود می‌انجامد. پیچیدگی روند اخیر اتفاقات در خاورمیانه و همین‌طور بروز تنش‌های دیپلماتیک بی‌سابقه و آشکار میان آمریکا و متحد اصلی‌اش در منطقه ـ اسرائیل ـ و «تضاد منافع» میان آن‌ها، نشانه‌هایی از وقوع چنین توفانی در خاورمیانه را به همراه دارد.