بن بست گفتوگوهای تهران- واشنگتن بر سر برنامه هستهای ایران ادامه دارد. دور تازه گفتوگوهای ایران و شش قدرت بزرگ روز ۱۹ سپتامبر در مقر سازمان ملل از سر گرفته شده با کمی امید به نتیجهگیری پایانی.
چرخه تازه گفتوگوها با تماسهای دو جانبه وزرای خارجه آمریکا و ایران و یک جلسه هماهنگی با سه کشور اروپایی عضو ۱+۵ به موازات نشست مجمع عمومی سازمان ملل ادامه پیدا کرد. فرصت تعیین شده برای توافق نهایی ۲۴ نوامبر است. وزیر خارجه آلمان فرانکوالتر اشتاین مایر میگوید مذاکرات وارد مرحله سرنوشتسازی شده و ایران نمیتواند همچنان وقت بخرد. یک مقام ارشد آمریکایی نیز گفت: «بسیار دشوار است که تا پایان هفته به نتیجهای برسیم.»
در این میان بحث مبارزه با شبهنظامیان دولت اسلامی در عراق و سوریه وارد گفتوگوهای وزیران خارجه آمریکا و ایران شد.
رویداد تازه پیشنهاد آمریکا به جمهوری اسلامی است. روزنامه نیویورک تایمز نوشت: «ایران پیشنهاد تازهای دریافت کرده که به جای کاستن ازسانتریفیوژها – چرخههای سوخت – که از اختلافهای اساسی میان طرفین است؛ لولههای تزریق اورانیوم به آنها را قطع کنند.» این پیشنهاد که هنوز رسما اعلام نشده، هم در ایران و هم از سوی گروهی از سناتورهای آمریکایی با مخالفت روبرو شده است.
از سوی دیگر حسن روحانی نیز برای شرکت در نشست مجمع عمومی سازمان ملل بامداد سه شنبه رهسپار نیویورک شد.
در پیوند با این رویدادها رادیو زمانه با دو کارشناس سیاسی و پرونده هستهای آقایان منصور فرهنگ در نیویورک و رضا تقیزاده در گلاسکو پرسشهایی را در میان میگذارد:
– فضای مذاکرات در حال حاضر در نیویورک چگونه است؟
– آیا جمهوری اسلامی برای رسیدن به توافق و لغو تحریمهای جهانی به کاهش غنیسازی رضایت خواهد داد؟
پیشنهاد جدید آمریکا که مخالفانی دارد، قابل اجراست؟
– آیا ابعاد نظامی پرونده هستهای، موضوعی که تاکنون سعی در پنهان نگداشتن آن شده؛ یکی از مشکلات کلیدیست؟
– سناریوی نرسیدن به توافق پایانی تا ۲۴ نوامبر چگونه خواهد بود؟ آیا زیان اصلی متوجه مردم ایران خواهد بود؟
پس از سال ۵۷
چند سال گروگانگیری سفارت امریکا و تنش و بعد هشت سال اصرار بر ادامه جنگ با شعار – راه قدس از کربلا میگذرد! – و کشته شدن و مجروح شدن صدهاهزارنفر و سرکوبهای مدام مثل سال ۸۸ و بعد اندیشه موشک و بمب و شعار – انرژی هسته ای حق مسلم ماست !- و سالها مذاکره هسته ای ! و دخالت در کشورهای منطقه و حمایت از گروههای جهادی و حزب اله باعث بباد رفتن صدها میلیاردها دلار و عقب ماندگی کشور ونابودی کشاورزی و تولیدات و در عوض فروش ارزان نفت مردم ایران در بازار جهانی و ایجاد اقتصاد وارداتی و دلالی و فراری دادن میلیونها متخصص از کشور شد.
حکومت نیز به بهانه اینها همچنان به سرکوب و اعدام و خفقان و سانسورادامه داده و هرگونه اعتراض به اختلاسهای میلیاردی و نادیده گرفته شدن حقوق بشر و ازادیهای مدنی و اجتماعی و اعتراض به چماق نیز نادیده گرفته شده و…… !
چه کسی جوابگوی این نابخردیها خواهد بود؟
farid / 23 September 2014