«رئیس جمهور حسرت اصلاحطلبان » این روزها دوباره به کابینه بازگشته است. پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۴ رسانههای اصلاحطلب از طرحی نوشتند که براساس آن بنا بوده، محمدعلی نجفی کاندیدای واحد اصلاحطلبان و کارگزاران سازندگی باشد. طرحی که اجرا نشد و حسرتش برای اصلاحطلبان ماند.
پیش از سال ۱۳۸۴ هم برخی اصلاحطلبان در گفت و گوهای خصوصی خود، نام محمدعلی نجفی را به عنوان کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری مطرح کرده بودند. در روزهایی که سخن از کاندیداتوری عطاءالله مهاجرانی بود، عبدالله رمضانزاده، سخنگوی دولت خاتمی، درگپ و گفت با آیتالله نورمفیدی، امام جمعه گرگان، نجفی را بهترین گزینه برای انتخابات ریاست جمهوری خوانده بود.
امیدواری به کاندیداتوری نجفی شاید از این رو بود که سیاسیون از حسن شهرت او در بین معلمان به دلیل وزارتش در دولت هاشمی رفسنجانی خبر داشتند. وزارتی که در دولت خاتمی تمدید نشد و یکی از مدیران کل برکنار شده، جایگزین نجفی شد: حسین مظفر که نجفی در دوره وزارتش، او را برکنار کرده بود.
شاید نجفی خوش اقبال بود که به آموزش و پرورش بازنگشت، چرا که این وزارتخانه پس از او هیچگاه روی آرامش به خود ندید.
نجفی به سازمان مدیریت و برنامهریزی رفت اما ریاستش دیری نپائید و جای خود را به محمدرضا عارف داد، شاید با این تفکر برخی نزدیکان خاتمی که همه سمتهای اقتصادی کابینه به دست کارگزاران نباشد. این برکناری در زمره گلایههای کارگزاران سازندگی از دولت خاتمی باقی ماند.
یک سال پس از آنکه برخی اصلاحطلبان درحسرت کاندیدا نکردن نجفی برای ریاست جمهوری بودند، او سرلیست اصلاحطلبان برای سومین دوره انتخابات شوراها در سال ۱۳۸۵ شد. شاید با این تحلیل که اصلاحطلبان حسرت خود را با تکرار مدل فتح شورای شهر و زمینهسازی برای انتخابات ریاست جمهوری جبران کنند. انتخابات شوراها اما به کام اصلاحطلبان نشد و تنها نجفی و دو عضو کابینه خاتمی به شورای تهران رفتند.
ریاستی که پس از ۱۰ سال به نجفی رسید
با ریاست جمهوری روحانی، نجفی به سازمانی رفت که ۱۰ سال قبل بنا بود رئیس آن باشد. در سال ۱۳۸۲، با تشکیل سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، نام نجفی به عنوان کاندیدای ریاست این سازمان مطرح شد. به جای نجفی اما حسین مرعشی، دیگر عضو کارگزاران رئیس این سازمان شد.
وزیر علوم دولت میر حسین موسوی، اینک سرپرست وزارتخانهای شده که اصلیترین نماد چالش چهرههای افراطی حامی رهبری و دولت روحانی است. او در مدت سرپرستی خود، این فرصت را دارد که کارهای ناتمام رضا فرجیدانا را تمام و مانند وزارت آموزش و پرورش نام خود را ماندگار کند.
پیش از این سرپرستان هر وزارتخانهای، گزینه بالقوه وزارت بودهاند، اما مجلسی که رای به برکناری رضا فرجیدانا داده چگونه رای به وزارت نجفی میدهد؟
تنها راه شاید این است که روحانی به مرگ بگیرد تا نمایندگان مجلس به تب راضی شوند. آنان اگر بدانند وقتی به نجفی رای ندهند، چهرههایی چون غلامرضا ظریفیان و یا دیگر معاونان وزارت علوم دولت خاتمی در نوبت معرفی به مجلس ایستادهاند، ممکن است در تصمیم خود تجدید نظر کنند.
بازی همه یا هیچ برای روحانی
این بار بازی به مسیر همه یا هیچ افتاده و روحانی نمیتواند با دلخوش کردن به وعدههای علی لاریجانی به دنبال گزینههای میانه باشد. گزینههای میانهای چون علی عباسپور، رئیس سابق کمیسیون آموزش مجلس و از بستگان عبدالله جاسبی، رئیس سابق دانشگاه آزاد.
استیضاح وزیر علوم ثابت کرد که دیگر علی لاریجانی، اکثریت مجلس را در دست ندارد و اینک اداره مجلس به دست تیمی امنیتی، نظامی افتاده که ویژگی مشترکشان تبعیت کامل ازرهبری است. چهرههایی از الیاس نادران گرفته تا روحالله حسینیان که با وجود تفاوتهای ماهوی بسیار، در تلاش برای زمینگیر کردن دولت اتفاق نظر دارند.
پاتک روحانی به تک استیضاح
آنها شاید بخشی از کارشکنانی هستند که به گفته حسن روحانی از اتاق فکر خارج شده و به اتاق عملیات آمدهاند. آنان اولین عملیات خود را با تدارکات گسترده امنیتی و با اسم رمز« فتنه »با موفقیت به پایان بردهاند. نزدیکان رهبری و اصولگرایان، تقلب را اسم رمز اعتراضات و حوادث سال ۱۳۸۸ خواندهاند؛ اعتراضاتی که هنوز کابوس رهبر جمهوری اسلامی و حامیان اوست.
آنان امروز خوشحالند که در جلسه استیضاح به تعبیر روزنامه کیهان شاخ فتنه را شکستهاند. اینک شاید نوبت حسن روحانی است کهبه اتاق عملیات بیاید، شاخ کارشکنان را بشکند و در مقابل تک آنان پاتک بزند.
اینک که اکثریت مجلس اعتماد خود به وزیر دولت روحانی را پس گرفته، دولت هم میتواند امتیازاتی را که به نمایندگان داده پس بگیرد. امتیازهای بزرگی چون وزارت کشور عبدالرضا رحمانی فضلی و انتصاب استانداران و مدیران استانی با نظر نمایندگان مجلس. استیضاح وزیر علوم این فرصت را به دولت میدهد تا استانداران و مدیرانی را که در طراز دولت نیستند و تنها برای جلب نظر نمایندگان منصوب شدهاند، با مدیران نزدیک به دولت جایگزین کند.
استیضاح وزیر علوم انتخابات مجلس دهم را هم کلید زد. دولتی که شاید امیدوار بود با همین تعامل نیمبند با مجلس، کار خود را پیش ببرد، اینک باید در اندیشه مجلسی همسوتر باشد.هرچند مجلسی مانند مجلس ششم دست یافتنی نیست، اما مجلسی مانند مجلس پنجم هم برای دولت روحانی غنیمت است. مجلسی که حداقل اقلیتی قوی با چهرههای اثر گذار و شاخص داشته باشد تا در روزهای حساس به مدد دولت بیایند.
سالها پیش وقتی مردم از آلودن مکرر دیوار خانه ی خود توسط همسایه ها و رهگذران خودخواه، بی ملاحظه و راحت طلب به ستوه میامدند بر روی دیوار با خط درشت می نوشتند “… بر پدر و مادر کسی که اینجا …”. اکنون به رسم قدیمترها می خواهم همین نفرین بازدارنده را حواله کاربران واژه فتنه در عرصه های سیاسی بکنم بلکه دیگر تمام پستوهای آسایش فکری و اجتماعی ما را به آن نیالایند.
شهرام / 22 August 2014
سخنان روحانی در اردبیل در باره استیضاح وزیر علوم دولت خود:…همه باید در چارچوب قانون قواعد بازی را بپذیریم. بر اساس قانون یک وزیر رأی اعتماد میگیرد و ممکن است وزیر دیگری استیضاح شود اما کسی نباید عصبانی شود چون همه پذیرفتهایم که میخواهیم با هم کار کنیم….ما در چارچوب قانون رإی اکثریت نمایندگان هرچه باشد میپذیریم و در مورد قانونگذاری نیز تسلیم هستیم. اگر از چارچوب قانون خارج شویم ضررش بیشتر است و لجبازی و مقاومت بیجا نتیجه نخواهد داشت !! پس همه قوا در کنار هم باید با توجه به رهنمودهای رهبری کار را پیش ببریم!!
hasani / 23 August 2014
نجفی موقتی است و رای نخواهد اورد.
مار کبوتر نمی زاید!
nader / 23 August 2014
در بر کناری وزیر علوم معاون پارلمانی دولت خوب عمل نکرد ودفاع فرجی دانا بیانی در مقابل تهاجم نبود و حالت تقاضای استرحام داشت مثل ان بود که ایشان دارد در یک کنفرانس علمی سخرانی میکند و نه اینکه در مقابل مهاجمانی قرار گرفته که برای پیشبرد برنامه خود دست بهر عملی میزنند چنانکه دیدیم رسائی با وقاحت بعد از نتیجه رای گیری چگونه لاریجانی را هم به سخره گرفته است .همچنانکه روحانی برای بدست اوردن رای اعتماد به وزرایش چند وزارتخانه کلیدی را باشخاصی که از جنس گروه خود نبودند و نیستند مثل پورمحمدی و وقضلی اهدا کرد بایستی در این مورد هم لابیگری موثری میکرد زیرا استیضاح کنندگان دارای چنان وزنی نبودند که بتوانند اکثریت مجلس را باخود هما هنگ کنند.
از طرفی دیگر به لاریجانی که در اخرین انتخابات ریاست مجلس نسبت به ارائ ابو ترابی نایب رئیس مجلس رای پائینی اورد که نشان دهنده نفوذ کم او در پارلمان است ونمیتوانست حامی وزیردر این کارزار باشد زیاد تر از اندازه اش بها داده شد که نتیجه مطلوبی در بر نداشت .
همگامی استیضاح کنندگان با صدا و سیما نیز شایان توجه است زیرا به فاصله چند دقیقه تلویزیون برکناری فرجی دانا را بر مبنای بیانات نادران پخش کرد و از دفاعیات وزیر عبور نمود .
در مجموع میتوان نتیجه گیری کرد که اگر وضع بد اقتصادی و خزانه خالی نبود جکومت روحانی را که در هرصورت با تعاملاتی که باغرب داشته و سبب گشایش اندکی شده است راهم تحمل نمیکرد .
منوچهر / 23 August 2014
گروه جبهه پایداری و راست افراطی پیشرفت های علمی و هسته ای کشور را بهانه مخالفت و دلواپسی خود برای استیضاح وزیر علوم گذاشتند اولا شتاب رشد علمی ایران از زمان خاتمی و اصلاحات شروع شد ثانیا اگر خوب دقت شود دروغ حاکمیت برملا میشود حقیقت آن است که در یک سال دولت روحانی در 6 ماه اولش به غیر از 2 یا 3 دانشگاه ریاست هیچ دانشگاهی تغییر نکرد و همچنین فضای دانشگاه ها آرام بود حتی بحث های کلان سیاسی نیز نمیتواند معیار مخالفت مجلس با فرجی دانا باشد چرا که فرجی دانا حتی حاضر شده بود معاونین خود را تغییر بدهد و در 9 ماه مسئولیتش هیچ اقدام سیاسی که بتوان از آن برداشت خاصی کرد انجام نداده بود و اتفاقا این یکی از مواردی است که میتوان در خصوص آن به دولت انتقاد کرد داستان اصلی اصولگرایان به آینده وزارت علوم بر می گشت و اینکه آن ها نمیخواستند این وزارتخانه در اختیار اصلاح طلبان باشد در دوران کامران دانشجو در وزارت علوم و ریاست برادرش فرهاد دانشجو بر دانشگاه آزاد دانشگاه ها به ملک مطلق اصولگرایان افراطی تبدیل شده بود و با اینکه شخص فرجی دانا عنصر غیر سیاسی محسوب میشود آن ها از اینکه می دیدند وزارت علوم در اختیارشان نیست عصبانی شده بودند استیضاح فرجی دانا اوج فساد سیاسی ایران را نشان داد و کاملا ثابت کرد که اگر و اگر ایران رشد علمی داشته است به این حضرات برنمی گردد و علت آن را باید در جای دیگر جستجو کرد الا ایحال عصبانیت روحانی در انتصاب نجفی بی مورد است و او بهتر است وزارت علوم را نه به یک عنصر خنثی و یا راست سنتی بلکه دقیقا به همین جریان دلواپسان بسپارد چرا که اولا دولت روحانی و امثال توفیقی و فرجی دانا نه میخواستند و نه میتوانستند اصلاحات و شور اجتماعی را در دانشگاه ها پیاده کنند اما صرف اینکه اسما این ها اصلاح طلب هستند زمینه ی را ایجاد کرده بود که بیت رهبری از این زاویه به دولت حمله کند که مثلا دستاورد های علمی در حال از دست رفتن است نفع شخصی روحانی این است که یک فردی از جبهه پایداری را به کابینه و وزارت علوم بیاورد چه در سال 88 و چه در استیضاح وزیر علوم ثابت شد که راست سنتی در سر بزنگاه ها هیچکاره است و در جریان استیضاح فرجی دانا نیز لاریجانی صداقت رفتار و کلام نداشت و مطمئنا یکی از 15 رای ممتنع رای لاریجانی بوده است و او میخواست در مقابل روحانی از خود سلب مسئولیت کند و بگوید که بنده که چند سهم در کابینه دارم از وزیر شما دفاع کردم در هر صورت استیضاح وزیر علوم یک اشتباه سیاسی از جانب اصولگرایان بود و روحانی با معرفی یک اصولگرایی تندرو میتواند از این فرصت استفاده کند اگر این کار را روحانی انجام ندهد مجبور است در عرصه های دیگر عقب نشینی کند و عصبانیتش هیچ کمکی به او نمیکند در سال 78 نیز خاتمی از همین وزارت علوم ضزبه خورد و پروژه سیاسی اش شکست خورد وگرنه هدف استیضاح کنندگان اصلا وزارت علوم و شخص فرجی دانا نبوده و در صحبت هایشان نیز این موضوع کاملا مشخص بود اینکه رییس یک دانشگاه چپ باشد و یا راست هیچ تاثیری در روند سیاسی و جامعه مدنی ندارد و اصولا تحولات اجتماعی وابسته به این انتصابات نیست اگر اصولگرایان درایت بیشتری میداشتند وزیر علوم را استیضاح نمی کردند ودر عوض سعی میکردند کنترلش کنند چیزی که در نهایت جهانگیری و فرجی دانا به آن تن داده بودند هدف دولت این بود که نشان دهد استیضاح کنندگان یک اقلیت هستند و برای رسیدن به این هدف و کسب رای حتی حاضر شده بودند معاونین فرجی دانا را نیز تغییر دهند اما پس از این شکست در نهایت دولت خواهد فهمید که بهتر است با همین اقلیت کار کند و نه به اصطلاح اکثریت لاریجانی که هیچ سودی برای دولت ندارند مطمئنا اصلاح طلبان از اینکه بخواهند وزارت علوم را به جبهه پایداری بسپارند خشمگین میشوند اما اگر کمی آینده نگری داشته باشند و به خود نیز نگاهی بیندازند متوجه میشوند که بهتر است با این وزارت خداحافظی کنند چرا که شرایط به شکلی است که آن ها اینک نمیتوانند اهداف خود را پیاده کنند و نباید دلشان به چند پست که نقش آب نبات را داردخوش باشد این حضور نصفه نیمه اصلاح طلبان در کابینه تنها ضرر است و حتی بهتر است خانم ابتکار نیز از دولت استعفا دهد لا اقل اینگونه فشار ها و اتهام ها به دولت کم میشود وگرنه با این ترکیب کابینه ی که روحانی دارد حضور اصلاح طلبان بی مورد است یک ذلیل عصبانیت روحانی شرمندگی اش در مقابل خاتمی و هاشمی بود که با این همه نرمش ذلیلانه ای که در مقابل مجلس و محافظه کاران نشان داد آن ها تنها وزارتی را که در اختیار اصلاح طلبان بود را تاب نیاوردند اصلاح طلبان باید در ابتدا خود رفتار و منش دموکراتیک را در پیش بگیرند آن ها وقتی که به اصطلاح با بروکرات ها ائتلاف کردند باید به این موضوع دقت میکردند که در هیچ کشوری هیچ حزبی با یک وزارتخانه وارد ائتلاف نمیشود و به ترکیب کل کابینه نگاهی می اندازد کابینه روحانی کابینه ای نیست که وزیر علوم آن بخواهد اصلاح طلب باشد اصولگرایان اشتباه کردند که این مهره شطرنج را برداشتند
عبداله / 23 August 2014
کیهان : روحانی فقط یک تدارکاتچی است
در جمهوری اسلامی ایران، رئیس کشور یا رئیس حکومت و یا همان «رئیسجمهوری» (در معنای واقعی و حقوقی) حسب اختیارات و صلاحیتهای پیشبینی شده در قانون اساسی، مقام رهبری است. به عبارت دیگر، «رئیسجمهور» صرفا «رئیس قوه مجریه» است آن هم نه همه قوه مجریه، بلکه ریاست قوه مجریه در اموری که مستقیما به رهبری مربوط نمیشود. (اصل 113 قانون اساسی). از این رو- اگر قانون اساسی ملاک قضاوت باشد- باید گفت بر خلاف نظر آقای روحانی، اتفاقا مردم رای دادهاند که رئیسجمهور فقط رئیس دستگاه اجرایی باشد!!
farid / 25 August 2014
در انتخابات مجلس نهم خامنه ای وزن دو طیف به اصطلاح راست سنتی و افراطی را یکسان کشید و بسته به نظر خامنه ای آرا کم و زیاد میشود در دوران احمدی نژاد به علت آنکه خامنه ای قصد مهار دولت را داشت به طیف رهروان ولایت بها داد اما برای عزل فرجی دانا خامنه ای به راست افراطی و پایداری ها بها داد تا دولت روحانی را تحت فشار قرار دهد و این آغاز فشار روحانی به دولت پس از اتمام ماه عسل یک ساله میباشد آنجا که خامنه ای میگوید مذاکرات هسته ای هیچ سودی نداشته است و تحریم ها غرب علیه ایران افزایش یافته نشان از این موضوع دارد لذا پافشاری دولت بر مواضعش در این مجلس محکوم به شکست است و بر خلاف یک ساله گذشته حرف نهایی را در مجلس جبهه پایداری و به اصطلاح تندرو ها میزنند عدم حضور روحانی در مجلس هم به این دلیل بوده است که نمیخواسته است مستقیم با منویات خامنه ای درگیر شود اصولا به مانند بسیاری از دولت ها که سقوط دولت به علت شکست ائتلاف های آن میباشد روحانی نیز ائتلافی نانوشته و غیر اصولی با اصلاح طلبان داشت که به همین وزارت علوم برمیگشت سایر وزارتخانه ها به افراد تکنوکرات و کارگزاران رسیده بود حتی سرپرست جدید نیز از طیف کارگزاران است مجلس دقیقا پس از آنکه به قول روحانی تندروها از اتاق فکر به اتاق عملیات رفته اند به وزارت علوم حمله کرد روحانی به احتمال زیاد نجفی را معرفی نمیکند و فردی ملایم تر از او را به مجلس معرفی خواهد کرد مطمئنا نظر خامنه ای این نیست که یک اصولگرای افراطی وزیر علوم شود چون میداند که در فضای این دولت موجب تنش و اعتراض جامعه دانشگاهی میشود بطور مثال در فرانسه گاهی روسای جمهور دولتی مخالف خود و یا حتی ترجیح میدادند مجلسی مخالف خود داشته باشند تا بتوانند مسولیت ها و عواقب آن را تقسیم کنند روحانی نیز با انتخاب یک اصولگرا تندرو میتواند همین روش را بکار گیرد اشتباه دیگر روحانی این بود که وزارتی را به اصلاح طلبان داد که خودبخود دور از دسترس ریاست جمهوری است تمام رؤسای دانشگاهها که زیر مجموعه وزارت علوم میباشد باید به تایید شورای عالی انقلاب فرهنگی برسد که منصوبان خامنه ای میباشند خود وزیر نیز باید به تایید مجلس برسد که در دست جبهه پایداری است اما در ایران حوزه اقتصاد نزدیک ترین حوزه به ریاست جمهوری است و مجلس در آن نقشی ندارد مثل بانک مرکزی برنامه و بودجه و اداری و استخدامی که قانون اساسی بر آن تاکید دارد اعمال قدرت رییس جمهور نیز بر وزرا از دریچه همین بودجه میگذرد و دقیقا موفقیت دولت ها در ایران نیز از زاویه همین اقتصاد ارزیابی میشود و رییس جمهور دستش در عزل و نصب در این حوزه بازتر است و جای تعجب است که چرا روحانی از اصلاح طلبان در آن حوزه استفاده نکرده و وزارت علوم را که تحت سیطره شورای عالی انقلاب فرهنگی است انتخاب کرده است اتفاقا در حوزه اقتصاد با جلوگیری از فسادها و سوء مصرف ها بهتر میتواند حریف های سیاسی خود راکنترل کند و آن ها نیز بهانه وااسلاما ندارند
عبداله / 27 August 2014