آیا سینما توانسته با بیان و نمایش ترومای تجاوز جنسی به زنان در جنگ‌ها، به واقعیت‌ چنین جنایتی نزدیک شود و چه بسا حتی از اندوه قربانیان بکاهد؟

در برخی از فیلم‌های مربوط به جنگ، زنانی را می‌بینیم که با ترومای تجاوز در دوران جنگ زندگی می‌کنند و با یادآوری خاطرات و کابوس‌ها و ترس‌های ناشی از آن عذاب می‌کشند. در بخش نخست این جستار از فیلم «کائوس» ساخته برادران تاویانی، فیلم مصری «گناه» ساخته هنری برکت، فیلم داستانی «گرباویکا» (Grbavica) ساخته جاسمیلا ژبانیک و همچنین از فیلم «در سرزمین خون و عسل» ساخته انجلینا جولی و «دو زن» (۱۹۶۰) ساخته ویتوریو دسیکا به عنوان فیلم‌هایی که بخشی از واقعیت تجاوز جنسی در جنگ‌ جهانی دوم و جنگ بوسنی را بیان کرده‌اند یاد کردیم. اکنون این بحث را پی می‌گیریم:

تجاوز ارتش سرخ در لهستان

به گفته نورمن نیامارک، مورخ آمریکایی و استاد دانشگاه استنفورد، اگر آمار زنان مورد تجاوز قرار گرفته در کشورهای اروپای شرقی به وسیله ارتش سرخ را به آمار قربانیان خشونت جنسی در زمان جنگ جهانی اضافه کنیم، آمار زنان قربانی بالغ بر دو میلیون خواهد بود.

مستند «شرم خفته» ساخته فروزینا اسکرابسکی: زنان لهستانی  که در زمان جنگ جهانی دوم مورد تجاوز سربازان روسی قرار گرفتند
مستند «شرم خفته» ساخته فروزینا اسکرابسکی: زنان لهستانی که در زمان جنگ جهانی دوم مورد تجاوز سربازان روسی قرار گرفتند

در سال ۲۰۱۳ وقتی یک دانشجو لهستانی، مجسمه‌ای تمام‌قد از تجاوز یک سرباز ارتش سرخ شوروی سابق به یک زن حامله لهستانی را در میدان شهر گدانسک برافراخت، این حرکت او موج اعتراض مقامات روسی و لهستانی را برانگیخت. این مجسمه نمادی از همه زن‌هایی بود که در زمان جنگ جهانی دوم قربانی تجاوز و خشونت جنسی نظامیان روسی شدند. موضوعی که در سال‌های اقتدار کمونیسم بر اروپا، کسی جرأت نداشت درباره آن صحبت کند اما در سال‌های اخیر، اسناد، کتاب‌ها و فیلم‌های مستند بسیاری در این زمینه منتشر شده که بیانگر واقعیت‌های تلخی در مورد تهاجم ارتش سرخ استالین به اروپا برای مبارزه و مهار فاشیسم هیتلری است. یکی از زنان این فیلم به یاد می‌آورد که چگونه او و زنان دیگر برای اینکه از شر سربازان روسی در امان بمانند، سعی می‌کردند خود را زشت نشان دهند.

فروزینا اسکرابسکی، مستندساز لهستانی در فیلم مستند «شرم خفته» (Silenced Shame)، به سراغ زنان لهستانی رفته که در زمان جنگ جهانی دوم مورد تجاوز سربازان روسی قرار گرفتند. به گفته اسکرابسکی، بیش از ۸۰۰ هزار زن لهستانی در زمان اشغال لهستان به وسیله ارتش سرخ، مورد تجاوز سربازان روس قرار گرفتند و آمار حاملگی زنان تجاوز شده آنقدر بالا بود که دولت لهستان، ممنوعیت سقط جنین در این کشور را برای مدتی کوتاه لغو کرد. به گفته این فیلمساز، تنها زنان لهستانی قربانی این خشونت‌ها نبودند بلکه مردان لهستانی نیز بار یک شرم و گناه تاریخی را که ناظر این فجایع بوده و نتوانستند کاری بکنند، بر دوش دارند. به گفته اسکرابسکی، در دوران کمونیسم، این زنان و مردان قربانی نه تنها حق حرف زدن درباره این ترومای تاریخی را نداشتند بلکه موظف بودند که همیشه در مراسم بزرگداشت سربازان ارتش سرخ به عنوان نیروهای نجات‌دهنده ملت لهستان شرکت کنند.

در مورد تجاوز سربازان و افسران آلمانی به زنان یهودی در کمپ‌ها نیز روایت‌های متعددی وجود دارد. بر مبنای یکی از این روایت‌ها، نظامیان آلمان از طرف حزب نازی دستور داشتند که به زنان یهودی یا اسیر تعرض نکنند اما گزارش‌های منتشر شده اخیر (حاصل افشای اعترافات ضبط شده اسرای جنگی آلمانی) در مورد تجاوز به زنان یهودی در اردوگاه‌های آلمانی، خلاف این ادعا را نشان می‌دهد. این صحنه‌ها البته در فیلم‌های مربوط به هولوکاست کمتر تصویر شده است.

تجاوز به زنان در فیلم‌های سامورایی ژاپنی

جنگ‌های خونین قبیله‌ای و فئودالی، بستر بسیاری از فیلم‌های ژانر «چن بارا» (اصطلاح ژاپنی برای فیلم‌های سامورایی) به ویژه فیلم‌های کوروساوا، کوبایاشی وکانه تو شیندو است.

فیلم «راشومون» (۱۹۵۰) ساخته آکیراکوروساوا
فیلم «راشومون» (۱۹۵۰) ساخته آکیراکوروساوا

فیلم «راشومون» (۱۹۵۰) ساخته آکیراکوروساوا، شاید معروف‌ترین فیلم از نظر تمرکز روی موضوع تجاوز زن به عنوان ماجرای اصلی فیلم باشد که به شکل ماهرانه و پیچیده‌ای از منظرهای گوناگون روایت می‌شود. این فیلم که بر پایه داستانی از ریونوسوکه آکوتاگاوا ساخته شد، به کمک فلاش بک‌های مکرر، ماجرای تجاوز یک راهزن به زنی جوان و قتل شوهرش را در جنگل از چند زاویه دید روایت می‌کند و از این نظر در زمان خود، بدعتی در شیوه روایتگری بود و الهام‌بخش بسیاری از فیلمسازان دیگر گردید. در فیلم، چهار روایت مختلف از یک رویداد ثابت به وسیله چهار راوی مختلف شنیده می‌شود که هر کدام با دیگری متفاوت و حتی متناقض است. کوروساوا با این شیوه روایی، در واقع مطلق بودن حقیقت (در اینجا تجاوز به یک زن) را زیر سؤال برده و از تماشاگر می‌خواهد با شنیدن روایت‌های مختلف، نتیجه‌گیری کرده و برداشت خود را از حقیقتی که نسبی است داشته باشد.

در فیلم «گربه سیاه» (۱۹۶۸) ساخته کانه تو شیندو، تجاوز به زنان، محرک نیرومندی برای انتقام‌جویی زنان علیه سامورایی‌های تجاوزگر است. این فیلم که بر اساس متون کهن ژاپنی مثل «کونجاکو مونوگاتاری» ساخته شده، داستان دو زن روستایی است که سامورایی‌های گرسنه و حریص گریخته از جنگ، آن‌ها را بعد از تجاوز دسته‌جمعی به قتل می‌رسانند اما نیروهای غیبی بعد از مرگشان آن‌ها را به شکل گربه‌هایی سیاه و شیطانی درمی‌آورند تا در دروازه «راجومون» که پناهگاه دزدان و راهزنان است در کمین سامورایی‌ها نشسته، آن‌ها را اغوا کرده و به دام انداخته و از پا درآورند. در واقع روح‌های سرگردان این فیلم، انتقام تاریخی همه رعایا و دهقانان فقیر از فئودال‌ها، مباشران و سامورایی‌ها را که سال‌ها به آن‌ها ظلم کرده و مورد بهره‌کشی و تجاوز قرار دادند را می‌گیرند.

نسل‌کشی و تجاوز در ننکینگ چین

ماجرای قتل عام و تجاوز دسته‌جمعی سربازان ژاپنی به شهر ننکینگ، پایتخت سابق چین در زمان جنگ جهانی دوم نیز دستمایه فیلم‌های بسیاری بوده است.

شهر زندگی و مرگ» (۲۰۰۸) ساخته لو چوان
شهر زندگی و مرگ» (۲۰۰۸) ساخته لو چوان

بر اساس اسناد و شواهد تاریخی، بیش از ۲۰۰ هزار زن و مرد بی‌گناه چینی، در جریان تهاجم و اشغال ننکینگ به وسیله ارتش ژاپن در طی ۶ هفته بعد از شکنجه و آزار، به قتل رسیدند. همچنین بر مبنای پرونده جنایت‌های جنگی ارتش ژاپن در دادگاه توکیو، بیش از ۲۰ هزار زن چینی مورد تجاوز سربازان ژاپنی قرار گرفته و بعد از تجاوز به قتل رسیدند. «شیاطین ژاپنی» ساخته مینورو ماتسوئی، مستندی تکان‌دهنده در باره این رویداد تراژیک تاریخی است. فیلمساز با دوربین‌اش، به ضبط حرف‌ها و شهادت‌های ۱۴ سرباز سابق ارتش ژاپن که در قتل عام و تجاوزهای ننکینگ مشارکت داشتند، پرداخته است. این سربازان می‌گویند که چگونه به آن‌ها آموزش داده بودند تا به افراد غیر ژاپنی به عنوان انسان نگاه نکنند و آن‌ها را بی‌رحمانه به قتل برسانند.

فیلم داستانی چینی «شهر زندگی و مرگ» (۲۰۰۸) ساخته لو چوان نیز روایت دراماتیزه شده تجاوز گروهی سربازان ژاپنی به زنان چینی در شهر ننکینگ و قتل عام مردم این شهر است. همچنین دن استورمن و بیل گوتن تاگ در فیلم «ننکینگ» (۲۰۰۷)، روایت داستانی دیگری از این قتل عام و تجاوزهای جنگی هولناک تاریخی ارائه کرده‌اند.

مستندهای افشاگرانه در مورد تجاوز

مستند «جنگ نامرئی» ساخته کربی دیک از آمریکا نیز مستندی جسورانه و افشاگرانه درباره تجاوز و آزار جنسی در ارتش آمریکا و ترومای جنسی زنان نظامی قربانی تجاوز در ارتش این کشور است.

این فیلم، یکی از نخستین فیلم‌هایی است که روی موضوع حساس فرهنگ تجاوز در ارتش آمریکا انگشت گذاشته و به افشای سیاست‌های ارتش آمریکا در جهت سرپوش گذاشتن بر جرایم صورت گرفته در محیط‌های نظامی پرداخته است. مستندی که توانسته در ظرف مدت کوتاهی که از اکران آن می‌گذرد، تأثیر عمیقی بر سیاست‌های دولت آمریکا در این زمینه گذاشته و باعث تغییر برخی قوانین نظامی و قضایی شود.

سازنده این فیلم تکان‌دهنده، جرایم صورت گرفته و نرخ بالای تجاوز در ارتش آمریکا را از سال ۱۹۹۱ تا سال ۲۰۱۰ دنبال کرده است. بر اساس این فیلم، ۲۰ درصد نیروهای زن آمریکایی، هنگام خدمت در ارتش، مورد تجاوز و آزار جنسی قرار گرفتند. ۳۳ درصد قربانی‌ها نیز تجاوز خود را گزارش نداده‌اند چرا که اغلب، تهدید به مرگ یا اخراج از ارتش شده‌اند. از هر پنج زنی که تجاوز خود را گزارش داد، چهار نفر از آن‌ها تنبیه و اخراج شدند.

مستند «جنگ نامرئی» ساخته کربی دیک
مستند «جنگ نامرئی» ساخته کربی دیک

کربی دیک در این فیلم نه تنها با زنانی که در ارتش به وسیله هم‌قطارانشان مورد تجاوز قرار گرفتند، گفت‌وگو کرده بلکه به سراغ شمار وسیعی از اعضای کنگره آمریکا، فرماندهان رده بالا در شاخه‌های مختلف نظامی، و برخی مقامات رسمی وزارت دفاع آمریکا، روزنامه‌نگاران، روان‌شناسان و وکلای حقوقی رفته است.

داستان‌های این زنان قربانی، همگی دارای درونمایه‌ای مشترک است: آن‌ها نه تنها مورد تجاوز همراهان نظامیشان قرار گرفتند، بلکه قربانی بی‌عدالتی سیستم قضایی آمریکا نیز بوده‌اند چرا که محاکمه نظامی‌ها تنها در صلاحیت دادگاه‌های ارتش بوده و آن‌ها نیز به بهانه‌های مختلف، نه تنها عدالت را در مورد متجاوزان اجرا نکرده‌اند بلکه اغلب، قربانیان تجاوز را مجازات کرده و حکم اخراج آن‌ها از ارتش را صادر کرده‌اند.

«جنگ نامرئی» از سوی انجمن منتقدان فیلم شیکاگو به عنوان بهترین فیلم مستند سال گذشته انتخاب شده است.

بیشتر فیلم‌های مستندی که به وسیله مستندسازان زن ساخته شده‌اند جنبه‌ای افشاگرانه و حقیقت‌جویانه دارند و با هدف جلب توجه مجامع بین‌المللی به وضعیت قربانیان تجاوز ساخته شده‌اند. برخی از سازندگان آن‌ها مثل لیزا اف جکسون سازنده فیلم مستند «سکوت بزرگ: تجاوز در کنگو» خود قربانی تجاوز در جنگ‌ها بوده‌اند. فیلم لیزا جکسون که برنده جایزه ویژه هیئت داوران جشنواره ساندنس ۲۰۰۸ گردید، به موضوع تجاوز و خشونت جنسی به عنوان یک حربه نظامی در جنگ داخلی کنگو می‌پردازد. در جریان این جنگ، صد‌ها هزار تن از زنان و دختران جوان کنگویی، به وسیله سربازان ربوده شده و مورد تجاوز قرار گرفتند. فیلمساز که خود قربانی این تجاوز دسته‌جمعی بوده، با دوربین خود به سراغ نظامیان و قربانیان آن‌ها رفته و حقایق هولناکی را افشا کرده است.

در فاصله دو دهه کشمکش نظامی بین نیروهای هوادار حکومت و شورشیان مخالف کنگو، بیش از ۱۵۰ هزار زن کنگویی قربانی تجاوز و خشونت جنسی نظامیان در این کشور شدند. فمکه و ایلزه ون ولزن از سینماگرانی‌اند که در فیلم‌های مستند خود روی موضوع تجاوز به زنان کنگویی در جریان جنگ‌های داخلی این کشور تمرکز کرده‌اند. در فیلم مستند «اسلحه جنگ» ساخته این دو فیلمساز، وضعیت زنان قربانی تجاوز در جمهوری دمکراتیک کنگو به شکل دردناکی ترسیم شده است. آن‌ها همچنین در مستند دیگری به نام «عدالت برای فروش»، موضوع تجاوز یک سرباز کنگویی به یک زن روستایی را از دید وکیلی به نام کلوداینکه که این پرونده را دنبال می‌کند، بررسی کرده‌اند. آن‌ها نشان می‌دهند که نه تنها سیستم قضایی فاسد کنگو، نمی‌تواند عدالت را اجرا کند بلکه جوامع بین‌المللی نیز با سکوت خود بر این جنایات سرپوش گذاشته‌اند. «نبرد با سکوت» مستند دیگری از این دو مستندساز است که در آن به موضوع تجاوز به زنان کنگو پرداخته شده است.

کار‌ترین اولمر در فیلم مستند «بعد از تجاوز» به زندگی مختار مای، زن روستایی پاکستانی می‌پردازد که قربانی انتقام‌جویی و کینه‌توزی قبیله‌ای بوده و به شکل بی‌رحمانه‌ای مورد تجاوز گروهی از مردان قبیله متخاصم قرار می‌گیرد. اما مختار به جای سکوت و ادامه زندگی با شرم، تصمیم می‌گیرد به افشاگری در این مورد پرداخته و تجاوزگران را به دادگاه بکشاند و خواهان اجرای عدالت شود. او که زنی بی‌سواد است، به تدریج درمی‌یابد که تنها راه پایان دادن به این خشونت‌های قبیله‌ای، تغییر فرهنگ و ذهنیت مردم عقب‌مانده روستایی است.

گالری عکس: چند فیلم با موضوع تجاوز جنسی در جنگ‌ها

[metaslider id=157547]