حدود ۴۰۰ تشکل مدنی در ترکیه طی بیانیهای اعلام کردهاند که روز ۳۱ مه دوباره به خیابانهای منتهی به میدان تقسیم خواهد ریخت. فرماندار استانبول اما تاکید کرده که چنین اجازهای به «گروهکهای حاشیهای» داده نمیشود.
شبکه فعالان «همبستگی تقسیم»، شبکهای متشکل از حدود ۴۰۰ سازمان و انجیاو در بیانیه خود برای سالگرد جنبش گزی نوشتهاند: «برای آن که به جهان یادآور شویم ما از خواستهها و پیروزیهایمان دست نکشیدهایم، همه در خیابانهای تقسیم حاضر خواهیم بود! هزاران نفر از ما، با تمام زبانها، صداها و رنگهای متفاوتمان، همه با یکدیگر هستیم و در خیابانها حاضر!»
اما حسین آونی موتلو، فرماندار استانبول، از تمهیدات امنیتی در واکنش به این بیانیه خبر داده و تاکید کرده که به عده قلیل «گروهکهای حاشیهای» اجازه نمیدهد عملی خلاف قانون انجام دهند.
فرماندار استانبول همان کسی است که در سیزدهمین روز آغاز جنبش، در سلسله پیامهای توئیتری از مردم عذر خواست و نوشت که پلیس در جریان ادامه اعتراض دخالتی نخواهد کرد، اما روز بعد یکی از گستردهترین حملات نیروهای پلیس به تجمعکنندهها در پارک صورت گرفت. به همین دلیل شایع شد که توئیتهای او بخشی از یک برنامه، برای کشاندن هرچه بیشتر مردم به میدان تقسیم، پیش از هجوم برنامهریزیشده پلیس بود.
خبر روزنامه ترکی «حریت»، مبنی بر آمادهباش نیروهای پلیس، احتمال برخورد پلیس و معترضان در سالگرد جنبش گزی را تقویت میکند. به گزارش این روزنامه، حدود ۲۵ هزار افسر پلیس و ۵۰ خودروی آبپاش برای رویارویی احتمالی با معترضان مهیا شدهاند.
جنبش گزی چه بود؟
در واقع، روز ۳۱ مه سالگرد نخستین روز جنبش گزی نیست، بلکه سالروز نخستین برخورد «بسیار شدید» پلیس با معترضان، پیوستن انبوهی از مردم به افراد حاضر در تقسیم، و کشاندهشدن اعتراض به دیگر شهرهای ترکیه است.
طبق آمار رسمی ترکیه، حین جنبش در میدان تقسیم استانبول حدود سه میلیون نفر در اعتراضها شرکت کردند، درحالیکه معترضان و منابع نزدیک به آنها تعداد را از این بیشتر هم تخمین میزنند.
اعتراضات ۵ روز پیش از آن در روز ۲۷ مه ۲۰۱۳ آغاز شد. حوالی ۲۲:۳۰، بولدوزرها شروع به تخریب دیوارهای پارک گزی در تقسیم و انداختن درختهای آن کردند. طرح مورد نظر این بود که به جای پارک، یک مجتمع تجاری ساخته شود.
از آنجا که این تخریب با طرح امضا شده دولت برای «توسعه تقسیم» سنخیتی نداشت، جمعی از فعالان محیط زیست، فعالان سیاسی و دیگر شهروندان پارک را اشغال کردند تا به اعتراض علیه اقدامات شهرداری بپردازند.
فردای آن روز، معترضانی که شمارشان افزایش مییافت همراه با برخی از نمایندگان پارلمان، جلوی ادامه تخریبها را گرفتند. اندکی از ظهر گذشته بود که این جمع توانست مقامات مسئول را برای توقف فعالیتهای ساخت و ساز قانع کند. اما هنوز چندی از شب نگذشته بود که پلیس برای نخستین بار به سوی جمعیت گاز اشکآور پرتاب کرد، اگرچه موفق به پراکندن کامل آنها نشد.
روز سوم، یعنی ۲۹ مه، نقطه عطفی در این اعتراض مدنی بود، زیرا اردوغان در بیانیهای خطاب به معترضان اعلام کرد «هر کاری هم که بکنید، ما تصمیم نهاییمان را در مورد پارک گزی اتخاذ کردهایم.» این سخن مردم بیشتری را به پارک کشاند و خبر را در سطحی وسیع رسانهای کرد، بهطوری که بخشی از هنرمندان ترکیه به اعلام حمایت از اعتراضها دست زدند.
روز چهارم، معنای اظهارات روز پیش اردوغان آشکار شد: پلیس ضدشورش، ساعت پنج صبح و بدون اخطار قبلی به پارک یورش برد و با کمک گاز اشکآور، چادرهای برپاشده معترضان را به آتش کشید. درست پس از حمله پلیس، بولدوزرها از نو ظاهر شدند تا کار آغازشده را به پایان برسانند، اما «سری ثریا اوندر»، نماینده پارلمان، کارگردان و بازیگر چپگرای ترکیه در برابر بولدوزرها ایستاد و جلوی ادامه کار را گرفت.
بعد از ظهر آن روز، برای نخستین بار، به سوی مردم گاز اشکآور پرتاب شد و کمی بعد، ماشینهای آبپاش ظاهر شدند. حتی بعدها گزارش شد که ثریا اوندر هم بر اثر اصابت اشکآور به بیمارستان برده شده است.
روز بعد، صحنه خشونتهای شدیدتری هم شد اما در اول ژوئن، تقسیم شاهد پرجمعیتترین روز خود و خروج پلیس از پارک بود. البته در ازمیر، بشیکتاش و آنکارا خشونتهای پلیس شدیدتر شد.
به تعبیر یکی از نویسندگان نیویورکر، «اشغال گزی که در روز آغازین آن شبیه فستیوالی بود همراه با یوگا، باربکیو و کنسرت، دیگر به چیزی شبیه جنگ، سنگربندی، گلوله پلاستیکی و حملات گاز آشکآور بدل شد.»
پس از ملاقات اردوغان با نمایندگان معترضان در هجدهمین روز اعتراضات، ترکیه به تدریج آرام شد و برای مدتی کوتاه، به جز چند تجمع پراکنده در آنکارا، تجمع خیابانی عظیم دیگری شکل نگرفت. با این همه، جنبش گزی بارها به مناسبتهای مختلف به خیابان آمد. در این یک سال، به دلیل درگذشت تدریجی مجروحان اعتراضها، آشکارشدن فساد دولتی، واقعه معدن، اعتراض دانشجوها و … بارها پلیس و معترضان درگیر شدند.
در این فاصله، دولت ترکیه به دلیل پرونده فساد مالی، افشای گفتوگوهای محرمانه، بحران سوریه، وضع قوانین جدید و غیره، در بحران سیاسی عمیقی به سر برده است. به همین دلیل، افراد زیادی هنوز جنبش اعتراضی آغازشده در گزی را پایانیافته تلقی نمیکنند.
گزی، آزمون و خلاقیت
شکل اعتراض در جنبش «اشغال گزی»، شبیه جنبشهای اعتراضی قبل از آن در میدان تحریر قاهره، والاستریت نیویورک و سینتاگمای آتن بود. فعالان در پارک اشغالشده، چادرهای متعددی برپا کرده بودند و کارهای روزمره این «شهر چادری» را بهشکلی خودانگیخته و جمعی به انجام میرساندند.
در گزی سینمایی از یک پرده و پروژکتور، کتابخانهای عمومی از کتابهای اهدایی، فضای بازی برای کودکان، رقصهای دستهجمعی، رقص سماع با ماسک ضدگاز و اجراهای متعدد موسیقی برقرار بود.
از سوی دیگر، در خلال اعتراضها، انبوهی تصویر در قالب گرافیتی، کاریکاتور و غیره تولید شد و کمپینی در شبکههای اجتماعی بهخصوص توئیتر به راه افتاد. این در حالی بود که رسانههای ترکیه از خبررسانی منع شده بودند. به طور نمونه، شبکههای محلی در روز ۳۱ مه در اخبار خود واقعه را چنین منعکس میکردند که عده اندکی اغتشاشگر با سنگ و چوب به ماموران پلیس حمله کردهاند.
نمونه بسیار مشهور دیگر اقدام شبکه ترکزبان سیانان بود که در بحبوحه اعتراضها و درگیریها در ۳۱ مه و اول ژوئن، به جای پوششدادن اتفاقهای گزی، یک مستند سه قسمتی راجع به پنگوئنها را پخش کرد. در روزهای بعد، یک گرافیتی به شکل پنگوئن بدل به یکی از مهمترین نمادهای گزی و سانسور اخبار مربوط به آن شد.
پس از اتمام نخستین فاز خیابانی جنبش نیز، مردم محلههای مختلف استانبول در اقدامی جمعی، به رنگآمیزی پلکان معابر و کف کوچهها با رنگهای شاد و متنوع پرداختند. اما هربار پس از رنگآمیزی، ماموران شهرداری شبانه روی محل رنگشده را خاکستری میکردند و گاه نبرد مردم و شهرداری بر سر رنگ کردن خیابانها به طول میانجامید.
شهرداری استانبول همچنین تلاش بسیاری کرد تا تمام گرافیتیهای مربوط به دوران جنبش را با رنگآمیزی دوباره بپوشاند اما تا مدتی هربار گرافیتیهای جدید سربرمیآورد.
شاید اردم گوندوز، هنرمند و رقصنگار رقص معاصر ترک، یکی از معروفترین هنرمندان فعال در جنبش گزی باشد. او که به «مرد ایستاده» معروف شد، شب ۱۷ژوئن ۲۰۱۳به میدان تقسیم رفت، کولهاش را روی زمین گذاشت و بیحرکت بیش از شش ساعت بیاعتنا به پلیس ایستاد. مردم بهتدریج به او پیوستند تا اینکه دست آخر پلیس همه را متفرق کرد.
چرا جنبش گزی رخ داد؟
حکومت دهساله اردوغان و سیاستهای اسلامیسازی دولت او، سطح بالای فساد و نارضایتی مردم، فشار بر اقلیتها بهخصوص زنان و فعالان کوئیر که حضور بسیار چشمگیری در جنبش داشتند، همه و همه از عوامل اعتراض بخشهایی از مردم به اردوغان بودند. اما اصلیترین محرک این جنبش، سیاستهای «جنتریفیکشن» (دگرگونکردن محلههای شهر و راندن ساکنان قدیمی محله برای ساختن خانههای مجلل یا مراکز تجاری و کسبوکار) در فضای شهری استانبول بود که در ادامه سیاستهای خصوصیسازی موسوم به «نئولیبرالی» دولت اردوغان انجام میگرفت.
شاید به همین دلیل بتوان حضور گروههایی همچون گروه «مسلمانان ضدکاپیتالیست» در پارک گزی را درک کرد. آنها به برگزاری نماز جماعت در تقسیم میپرداختند یا سفرههای افطار در محلههای سنگربندیشده پهن میکردند.
در این رابطه با حیاتی چیتاکلار، مدرس دانشگاه، کارگردان، نمایشنامهنویس و بازیگر ترک و از هنرمندان حاضر در جنبش گزی توضیحاتی به «زمانه» داده است. او که پایاننامه «پژوهش عملی» خود را در رشته مطالعات پرفورمنس در دانشگاه آمستردام هلند و وارویک انگلستان انجام داده، از دگرگونسازی شهری محلههای استانبول و تاثیر آن بر بدنهای دگرگونشده همجنسخواهان، تراجنسیتیها و دوجنسیتیهای عموماً «کرد»، و درگیر در تجارت سکس سخن میگوید.
چیتاکلار میگوید که فرآیند دگرگونسازی، پروژهای بزرگ و نئولیبرالی در دولت اردوغان است که اصلاً به میدان تقسیم و پارک گزی ختم نمیشود و چندین محله را در شهر استانبول و حتی شهرهای دیگر در بر میگیرد. به گفته او، این فرآیند از برخی محلات قدیمی در دل شهر تنها ویرانهای برجای گذاشته است.
دگرگونسازی شهری در استانبول ابتدا از حاشیهنشینهای استانبول آغاز شد که هم محلات پیرامون شهر را در بر میگرفت و هم محلات مرکزی محل سکونت بهحاشیهراندهها، همچون منطقه سولوکوله که اجتماع اقلیت کولیهای روما بود. طرح جنتریفیکیشن با خشونت زیادی همراه بود: تخلیههای اجباری با توسل به زور، تخریب خانهها، و جابهجاکردن ساکنان به دیگر مناطق پیرامونی شهر.
در ابتدا، طرح دگرگونسازی مزبور بازوی تبلیغاتی حزب «عدالت و توسعه» و دولت اردوغان بود که آن را طرحی برای ساختن خانههای ارزان برا اقشار کمدرآمد معرفی کردند. اما با قانونی و اجراییشدن طرح، هدف اولیه به تدریج فراموش شد و دست آخر، کار به تخریب پارک گزی انجامید.
چیتاکلار پرفورمنسی با نام «فرادگرگونی» را در یکی از این محلات در حال تخریب پس از جنبش گزی اجرا کرد و ویدئوی آن را در ماه مارس امسال در نمایشگاهی در استانبول به نمایش گذاشت.
با این حال، نباید از یاد برد که اقدامات و سخنان تحریک کننده اردوغان نیز به شدتگرفتن اعتراضها دامن میزد. او از «تصمیم نهایی» و تغییرناپذیر درباره پارک گزی و از وابستگی معترضان به خارج کشور سخن گفت، مطبوعات را از انتشار اخبار گزی نهی کرد، قانون منع فروش مشروبات الکی در شب را از تصویب گذراند و همخانهشدن پسر و دختر غریبه را ممنوع کرد. او حتی از مادران ترک خواست بروند بچههایشان را از گزی جمع کنند و به خانه ببرند ولی این باعث شد تا تعداد زیادی از مادران ترک به فرزندان خود در گزی بپیوندند.
جنبشی با آینده نامعلوم
شماری از فعالان سیاسی جوان مستقل در گزی که در سازماندهی نقش داشتند، درخواست «زمانه» برای گفتوگو با خود را رد کردند و از پیچیدگی زندگی شخصی و بیمیلی به صحبت دوباره درباره جنبش سخن گفتند.
فقط یک نفر در توضیح دلیل این امتناع گفت: «من و رفقایم به این قضیه میگوییم ناکامی پس از گزی.» آنها از انتخاب دوباره اردوغان، فرصتطلبی اپوزیسیون نهادی و حکومتی و ناسیونالیستهای حامی ارتش در مصادره جنبش، و تصویر ارائه شده از گزی در رسانههای جریان غالب غرب ناراحت هستند و حالا دیگر سکوت را به ارتباط ترجیح میدهند.
به گزارش الجزیره، در اوت سال پیش «مرد ایستاده» برنده جایزه «M100 Media» در شهر پتسدام آلمان شد؛ جایزهای که برنده آن سال پیش یکی از حامیان سیاستهای اقتصادی اردوغان، یعنی ماریو دراگی، رییس بانک مرکزی اروپا بود.
در سایه این برخورد منفعلانه از سوی غرب و انتخاب دوباره اردوغان و محکمترشدن جایگاه او در ساختار قدرت ترکیه، شاید شیوع سندروم احساس ناکامی پس از گزی میان فعالان جوان و مستقل جنبش اعتراضی تقسیم قابل فهم باشد.