ريچارد نلسونفرای، ايرانشناس برجسته که چندی پيش در بوستون آمريکا درگذشت، وصيت کرده که جسدش در حاشيه زايندهرود در اصفهان دفن شود. اين وصيت او تاکنون تحقق نيافته و حسن روحانی، رئيسجمهوری ايران تا ۱۹ فروردين فرصت دارد که در اينباره تصميم بگيرد.
به گزارش روزنامه «شرق»، مصطفی محقق داماد، رئيس شورای توليت بنياد موقوفات دکترمحمود افشار که از روز درگذشت فرای پيگير انتقال پيکر او به ايران بوده است میگويد تاجيکستان نيز به دنبال انتقال پيکر اين استاد ايرانشناسی به دوشنبه است و اگر ايران نتواند زمينه عمل به وصيتنامه او را فراهم کند، این کشور آن را انجام میدهد.
رئيس شورای توليت موقوفات بنياد دکتر محمود افشار از خريد قطعهای زمين برای دفنشدن توسط فرای گفت و افزود: «ميزان علاقه ايشان به دفن شدن در ايران تا آن جايی بود که پيش از انقلاب قطعهای زمين را هم برای قبر خود در اصفهان خريداری کرده بودند و آن را به نام خودشان ثبت کرده بودند. اين قطعه زمين همان اتاقکی است که در کنار پلخواجو است و پروفسور پوپ هم در آنجا به خاک سپرده شده است.»
وی گفت: «اگر ما نتوانيم از طريق وزارت امورخارجه و نهادهای ذیربط تا فردا مقدمات انتقال را فراهم کنيم تاجيکها اقدام میکنند و جنازه ريچارد فرای را به اين کشور منتقل میکنند و در آنجا به خاک خواهند سپرد. به همين دليل اميدواريم که اين اتفاق قبل از فردا رخ دهد و ما بتوانيم با ادای وصيت ايشان، به فرهنگ ايرانی هم احترام بگذاريم.»
محمد بهشتی، رئيس پيشين سازمان ميراث فرهنگی، صنايع دستی و گردشگری ايران نيز گفته است: «سياسی نگاهکردن به وصيتنامه و انتقال پيکر فرای به ايران صورت مسأله را تغيير میدهد. در صورتی که ايشان چهرهای فرهنگی بود و با توجه به تعلقات فرهنگی و عشقی که به تاريخ فرهنگ ايران داشت آن را مطرح کرد و اجابت آن ارجنهادن به فرهنگ و تمدن ايرانی و کسانی است که برای معرفی آن تلاش میکنند.»
ريچارد فرای بيش از ۷۰ سال از زندگی خود را صرف مطالعه و پژوهش در باره تاريخ و فرهنگ فلات ايران کرده بود، از سغد تا تبريز و از خراسان تا خوزستان؛ از شرق تا غرب ايران زمين.
او يکی از آخرين بازماندگان و ادامه نسل ايرانشناسان و شرقشناسانی چون آرتور کريستينسن و آرتور پوپ، رومن گيرشمن و پروفسور آلبرت امستد بود که شرقشناسی را در دانشگاههای جهان بنيان گذاشتند و تأليفات زيادی درباره فرهنگ و هنر و تاريخ ايران داشتند.
وقتی وزیران و نمایندگان مجلس ( در زمان احمدی نژاد) برای اعتراض به پخش سرود «ای ایران» جلسه ای را ترک میکنند، رئیس مجلس ( یکی از لاری جانی ها ) در دانشگاه آریامهر شریف بی هیچ شرمی ایرانیان پیش از اسلام را ( برخلاف حدیث های نبوی) وحشی و بیسواد میخواند، رئیس جمهور نام ایرانی فریدون را به نامی عربی تغییر میدهد ، سیاست رسمی جمهوری اسلامی ضد ایران است و با دشمنان ایران ( مانند حکومت بعثی سوریه و امارات عربی و … ) بهترین روابط را دارد، وقتی صدا و سیمای جمهوری اسلامی هرچه فیلم میسازد بر نقشهای منفی نام ایرانی و بر نقشهای مثبت نام عربی میگذارد و …. ، وصیت ریچارد فرای برای اینها چه ارزشی دارد؟ مگر اینکه ببینند تاجیکستان یا اسرائیل میخواهد ایشان را به خاک خود بسپارد، آن زمان شاید تکانی بخورند. ایرانی و ایرانی برای این حاکمان هیچ ارزشی ندارند مگر برای حفظ حکومت و ثروتشان. چند هزار بار و چه جوری باید ثابت کنند؟
بابک / 08 April 2014