هفت سال از درگذشت پرویز یاحقی، موسیقیدان صاحب سبک ایرانی میگذرد ولی سبک ویولننوازی او هنوز در میان جوانان رواج دارد. تفاوت عمده یاحقی با دیگران همان پیروی نکردن او از شیوه متداول ویولننوازی ایرانی است.
ویولن در سرآغاز زندگی ایرانی خود، گیج و ویج مانده بود که چگونه با موسیقی ایرانی کنار بیاید. از یک سو شاگردان رسته موسیقی دارالفنون به شیوه اجدادی آن وفادار ماندند و از سوی دیگر شباهت صوتی با کمانچه، ویولن را زیر قیمومیت آن قرار میداد. ویولن نوعی کمانچه فرنگی تلقی میشد که آن را به جای زانو زیر چانه مینهادند.
پرویز یاحقی: «خیلی اندک است تعداد کسانی که هم نبوغ آهنگسازی دارند و هم مهارت در نوازندگی. یکی از آن آدمهای اندک منم.»
حسین خان اسماعیلزاده کمانچهکش معروف، نخستین نوازنده کمانچه فرنگی نیز شد و با پرورش شاگرد، راه پرورش آن را هموار کرد. از میان شاگردان او، یکی دو تن بودند که این یکسانسازی دو ساز را نمیپسندیدند. ابوالحسن صبا که ویولن هنگآفرین را از یک سو و ویولن اسماعیلزاده را از سوی دیگر میشنید، آنها را با هم مقایسه میکرد و نتیجه میگرفت که هیچکدام به درد موسیقی ایران نمیخورد. صبا پس از مدتی تأمل و اندیشه خود دست به کار شد تا شیوه تازهای را پیدا کند و چنین نیز کرد.
صبا سازگارترین شیوه ویولننوازی ایرانی را پدید آورد و آن را از طرق تربیت شاگردان پر شمار در جامعه فراگیر ساخت؛ شیوه غالبی که تا زمان ما رواج داشته است. با این همه پس از صبا هم کوشش برای ایجاد روشهای تازه ادامه یافت.
پرویز یاحقی یکی از اندک شمار ویولننوازان پس از صباست که در صدد ابداع روشی تازه در نواختن برآمد و توفیق نسبی هم به دست آورد. شیوه او اگرچه کاملاً فراگیر نشد ولی در میان جوانان هواخواه بسیار پیدا کرد. پرویز خود در گفتوگویی خصوصی یکی دو سال قبل از درگذشت، مغرورانه گفته است: «سبکی را که من امروز دارم هیچ شباهتی به سبک هیچیک از استادان من ندارد (…) سبکی است که به آن سبک پرویز یاحقی میگویند (…) خوب و بدش را البته مردم باید قضاوت کنند.»
پرویز از نوجوانی به راه موسیقی رفت. ابتدا نزد دائی خود حسین یاحقی که شیوه اسماعیلزاده را نمایندگی میکرد و سپس یکی دو سالی نزد صبا به فراگیری پرداخت. استعداد خارقالعاده و دریافت قوی، او را خیلی زود به مرحله مهارت کمالیافتگی رسانید. در هفتسالگی ردیف را آموخت. یازده ساله بود که سازش شنیدن داشت و پانزده ساله که شد صدای ویولن او را در استودیوی رادیو ایران ضبط کردند. زمانی که هنوز قدش به میکروفن نمیرسید.
پخش برنامه گلهای رنگارنگ در سال ۱۳۳۶ ظهور نوازنده و آهنگساز تازهای را بشارت میداد. در این گلها، غلامحسین بنان آهنگی از پرویز یاحقی را در پیوند با شعری از اسماعیل نواب صفا میخواند با عنوان «ای امید دل من کجائی؟»پ
پرویز از آن تاریخ تا سال پیش از مرگ، ۱۳۸۵، به مدت ۳۰ سال نواخت و ساخت و پرداخت و دستاورد بزرگی از خود به یادگار گذاشت.
از بنان که بگذریم، خوانندگان برجسته دیگر نیز چون مرضیه، مهستی، هایده و حمیرا با او همکاری داشتند و آهنگهای او را در پیوند با شعر ترانهسرایانی چون اسماعیل نواب صفا، تورج نگهبان و بیژن ترقی خواندند.
ویژگیهای نواختههای یاحقی
از مهمترین ویژگی نواختههای یاحقی که پیشتر از آن یاد کردیم، کوشش برای پدید آوردن شیوه تازهای برای ویولننوازی است. در این شیوه نوازنده اولا از کوکهای غیر متداول استفاده میکرد که خود حجم و رنگ نواختهها را تغییر میدهد. بهره گیری بیشتر از سیمهای بم و رویاروئی مستمر میان بم و زیر و بخصوص به کار گرفتن لرزه و مالش و گلیساندو روی سیمها و از سوی دیگر آرشهکشیهای شتابنده و هیجانزده، تمهیدات دیگر مورد استفاده در نواختن است.
پرویز یاحقی توانائی ویژهای در ساخت و پرداخت چهار مضراب داشت. چهار مضرابهای سهگاه و دشتی او شهرت بسیار یافته است.
این تمهیدات البته پیش از یاحقی در موسیقی عامیانه شهری به کار گرفته میشد و تکرار مستمر آن، کار را به ابتذال میکشید. پرویز ولی حد و اندازه نگه میداشت. او مرز میان شیریننوازی و بیگانهنوازی را میشناخت و تا آنجا از تمهیدات یاد شده بهره میگرفت که نواختههایش ایرانی باقی بماند و در عین حال جاذبهای پرشور و حال پیدا کند.
در همین جا باید گفت که پرویز توانائی ویژهای در ساخت و پرداخت چهار مضراب داشت. چهار مضرابهای سهگاه و دشتی او شهرت بسیار یافته است.
خیلیها کوشیدند به راه پرویز بروند ولی به گرد پای او هم نرسیدند. هیچکس چون او نتوانسته بود ویولن را چنین رام خود سازد و قدرت بیان تازهای به آن ببخشد.
شیوه آهنگسازی پرویز یاحقی را نیز میتوان تا حدودی متفاوت از همتایانش دانست. وجوه مشترکی که تقریباً در همه ترانههای او به چشم میخورد اینهاست:
مقدمه بیکلام، ریتمیک و تند که در واقع فضائی میشود برای جلوه بیشتر سازآرائیها.
تصویرسازیهای صوتی و سازگار با تصویرهای متنی. تصویرسازیهای جذاب یاحقی همه ترانهسرایان را علاقمند به همکاری با او میساخت. نتیجه این همکاریها نیز ترانههای ماندگاری است که از آنان بازمانده.
تورج نگهبان دوست و همکار ترانهسرای یاحقی درباره آهنگسازی او گفته است: «پرویز کوچه پسکوچههای آهنگسازی را خیلی خوب یاد گرفته بود. ساختن را که شروع میکرد دیگر این آهنگ بود که او را به دنبال خود میکشید!»
در میان پیروان شیوه یاحقی شاخصترین چهره، اسدالله ملک است که همین روزها سالگرد درگذشت او نیز هست. ملک نیز از همان تمهیدات ویولننوازی یاحقی بهره میگرفت و در نواختن از مهارتهای مشابه برخوردار بود و در استمرار شیوه او کوشش بسیار به کار زده است.
سخن مغرورانه دیگری را از یاحقی بیاوریم:
«خیلی اندک است تعداد کسانی که هم نبوغ آهنگسازی دارند و هم مهارت در نوازندگی. یکی از آن آدمهای اندک منم.»
یاحقی و ملک هر دو شوربختانه نابهنگام، در هفتاد و شصت سالگی از دنیا رفتند.
دریغـا! …. روانشان شاد و یادشان برای همیشه گرامی باد. از جناب خوشنام وهمکارانشان در سایت زمانه سپاس
دوستدار / 04 February 2014
پرویز یاحقی: «خیلی اندک است تعداد کسانی که هم نبوغ آهنگسازی دارند و هم مهارت در نوازندگی. یکی از آن آدمهای اندک منم.»
روانشان شاد و یادشان برای همیشه گرامی باد.
Rahim Shahini / 04 February 2014
سلام
من دنبال فایل صوتی برنامه رادیویی قبل از انقلاب چهره های موسیقی ایران میگردم قسمتی که دربارهباره
مجید روشن / 25 May 2020