اخیراً نماهنگ تازه‌ای از بهزاد عمرانی و ماکان اشگواری منتشر شده. این نماهنگ «باد و اتوبان» نام دارد.

 «باد و اتوبان»؛ نماهنگ تازه‌ای از بهزاد عمرانی و ماکان اشگواری
«باد و اتوبان»؛ نماهنگ تازه‌ای از بهزاد عمرانی و ماکان اشگواری

«باد و اتوبان» که یک ترانه خطابی به معشوق غایب است، در سبک موسیقی تلفیقی اجرا شده و فضایی نوستالژیک دارد.

تنها، نشسته‌ایم به چیدنِ رؤیا
دمنوش، نعنا، نارنج
تویی و باد و اتوبان


و در همان حال مثل این است که راه بازگشتی هم وجود ندارد. در پایان، وقتی به خودت می‌آیی که می‌بینی فقط تو می‌مانی بر جای و «باد و اتوبان».

پیش از این ماکان اشگواری با گروه «کماکان» و مهدی ساکی همکاری می‌کرد. ثمره این همکاری ترانه‌های عاشقانه‌ای بود با گویش جنوبی که مورد اقبال هم قرار گرفت و کنسرت‌هایی هم برگزار شد.

ماکان اشگواری در گفت‌و‌گویی به خودانگیخته بودن موسیقی مستقل و آلترناتیو ایران اشاره می‌کند. جمع‌هایی زیر سقف موسیقی و در متن زندگی پرهیاهو و پر اضطراب شهری شکل می‌گیرد، شعرهایی سروده می‌شود و از دل این اشعار و این سروده‌ها گروه‌هایی متولد می‌شوند. آنچه که در این میان اهمیت دارد، جدا از خودانگیخته بودن این تلاش‌ها، این واقعیت است که محدودیت‌ها و سانسور هرگز نتوانسته موسیقی آلترناتیو ایران را در محاق قرار دهد.

«باد و اتوبان» در چنین مسیری و از هم‌نشینی بهزاد عمرانی و گروه راکش با ماکان اشگواری پدید آمده است.

بهزاد عمرانی پیش از این دو آلبوم منتشر کرده بود: «آسمان زرد و خورشید آبی» و همچنین «جوراب‌های لخت».

« هنوز همونم» یکی از ترانه‌‌های «بمرانی» هم در حال و هوای موسیقی «کانتری» در جاده اتفاق می‌افتد.

گروه «بمرانی» سال ۱۳۸۸ با انتشار آثارش در فضای مجازی کارش را آغاز کرد و بین نوجوانان و «تینیجر»‌های ایرانی محبوب شد. «بمرانی»‌ها اجرا‌هایشان را از کافه‌ها آغاز کردند و در ادامه در کنار گروه‌های تئا‌تر قرار گرفتند.

«صبحانه» یکی از بهترین کارهای بمرانی است.

بهزاد عمرانی (خواننده، گیتار ریتم)، مانی مزکی (سازدهنی)، جهانیار قربانی (گیتار الکتریک) آرش عمرانی (پیانو، کیبورد) کیارش عمرانی (گیتار باس) و آبتین یغماییان (درام، کاخُن) اعضای گروه بمرانی هستند و سجاد افشاریان نیز مدیریت کارهای این گروه را بر عهده دارد.

بهزاد عمرانی درباره نام این گروه گفته: «سال ۸۴ پدرم مودم خرید. آن موقع پدرم گفت بیا یک ای‌میل باز کن. هر آدرسی که انتخاب می‌کردم یاهو یک‌ گیری می‌داد. پدرم گفت بگذار بی‌عمرانی. چند بار در ای‌میل‌ها یا چت کردن‌ها یکی، دونفر بمرانی صدام کردند. آن زمان تازه کار موزیک را شروع کرده بودم. دیدم چقدر باحال است که به جای بهزاد عمرانی از همین اسم بمرانی استفاده کنم. یواش یواش این اسم جا افتاد و تبدیل شد به آدمی که کار موسیقی می‌کند. وقتی مانی و جهان و بقیه بچه‌ها آمدند بمرانی تبدیل به اسم گروه شد. هیچ‌کس هم ایده‌ای نداشت که اسم دیگری انتخاب کنیم.»