در سوریه جنگ ادامه دارد و یک پیامد جنگ آوارگی است. وضعیت آوارگان سوری کمتر مورد توجه افکار عمومی قرار می‌گیرد. آنان جمعیتی کثیر هستند که به خاطر فرار از بمب‌ و گلوله، خان‌ومان خود را رها کرده و در جستجوی مأمنی‌ برای زندگی‌ در جهان سرگردان شده‌اند. در بسیاری موارد پدر خانواده برای کسب درآمد در کشور مانده و خانواده را به خارج فرستاده است. فقر چنان بیداد می‌کند، که گاه خانواده‌ها برای ادامه حیات، به فروش فرزندان خود تن‌ می‌‌دهند.

آوارگان سوری

تاکنون طبق آمار رسمی حدود ۲ میلیون سوری میهن خود را ترک کرده‌اند و کشور‌های توسعه یافته، با تمام ادعاهای خود، فقط حاضر به قبول رقم ناچیزی از این فراریان هستند. مثلا دولت آلمان با تمام امکانات خود، فقط با پذیرش ۵۰۰۰ نفر موافقت کرده است؛ آن هم به شرطی که بستگانی در سوریه داشته باشند. برای مقایسه بد نیست از کشور کوچک لبنان ذکر کنیم، که با جمعیت ۴ میلیونی خود، تاکنون بیش از ۷۰۰۰۰۰ پناهنده را در خود جای داده است.

لبنان به خلاف ترکیه و اردن واجد اردوگاه‌های بزرگ نیست اما  با جمعیت ۴ میلیونی خود، تاکنون بیش از ۷۰۰ هزار پناهنده سوری را در خود جای داده است. مردم این کشور به سوری‌ها به چشم باری اضافه نگاه می‌کنند.

در زیر کوشش می‌‌شود، بر پایه گزارش‌های مختلف تصویری از وضعیت رقت‌بار آوارگان سوری در کشورهای مختلف ارائه شود.

لبنان؛ پناهندگان سوری دیگر فقط تحمل می‌‌شوند

ولید، مردی ۳۰ ساله می‌گوید: «ما می‌‌خواهیم از اینجا برویم، آن اوایل لبنانی‌ها به ما وسایل خانه می‌دادند و برایمان غذا می‌‌آوردند ولی‌ حالا می‌‌خواهند که ما از اینجا برویم. ولید و زنش عایشه از یکسال پیش، به قول خودش از دست “قصابان اسد” فرار کرده که در حمص خانه‌شان را غارت کردند و همسایگان را با شلیک گلوله به قتل رساندند. آنها به طرابلس، دومین شهر بزرگ لبنان آمدند. از آن به بعد آنها بی‌ خانمان شده‌اند.

ساعت هشت و نیم صبح است. از نیم ساعت پیش دفتر اضطراری آوارگان سازمان ملل باز شده، ولی‌ تقریبا تمام صندلی‌های اتاق انتظار پر است. اینجا تنها محل ثبت نام فراریان، در تمام شمال لبنان است. هر آواره سوری در اینجا یک کارت شناسایی، مایه‌کوبی مجانی‌ و نیز مشاوره در باره گرفتن ویزا و خدمات بهداشتی می‌گیرد.

ولی‌ آرام آرام ظرفیت کارکنان می‌‌شود، روزی ۱۰۰۰ نفر از مرز می‌‌گذرند، از شروع کار آنها تاکنون ۲۱۰۰۰۰ نفر را ثبت کرده اند، که این فقط بخشی از جمعیتی است که به لبنان می‌‌آیند. وسعت بحران سوریه حتی کارشناسان را هم حیرت‌زده کرده است. طبق جدیدترین آمار تاکنون بیش از ۲ میلیون نفر کشور را ترک کرده‌اند. کشور کوچک لبنان با چهار میلیون جمعیت، مهماندار ۷۴۶۰۰۰ آواره سوری است. این آمار رسمی است ولی‌ آمار واقعی از این بیشتر است.

آوارگان سوری

این کشور با تعدد فرقه‌های دینی‌ خود، به خاطر جنگ داخلی‌ سوریه در وضعیت دشواری قرار دارد. درگیری بین گروه شیعه حزب‌الله، که طرفدار رژیم سوریه است، با سنی‌های لبنان، که جانبدار شورشیان هستند، شدت می‌گیرد و گاه و بیگاه به خشونت می‌گراید.

این در حالی است که این کشور در یک بحران عمیق اقتصادی دست و پا می‌‌زند. بسیاری از مردم لبنان به آوارگان به مثابه باری اضافی می‌‌نگرند. آنها نه تنها مسئول فقر و خلاف‌کاری، بلکه باعث رقابت بیشتر برای کار و مسکن قلمداد می‌شوند. هنوز دولت لبنان به فراریان اجازه کار نداده است، ولی‌ بسیاری به کار سیاه روی آورده و با مزد بسیار پایین‌تر از معمول رضایت می‌‌دهند، این برای کارفرمایان خوش‌آیند است ولی طی آن، بسیاری از لبنانی‌ها کارشان را از دست می‌‌دهند.

برای کشور کوچک اردن با جمعیتی شش میلیونی، تحمل سیل آوارگان سوری ساده نیست، زیرا آنها تنها پناهندگان آن نیستند. آوارگان فلسطینی، بخش بزرگی از جمعیت اردن هستند و عراقی‌ها هم پس از سقوط صدام به آنها اضافه شدند.

عایشه، همسر ولید، فیزیوتراپ دوره دیده است و بیکاری‌اش را فاجعه‌بار می‌داند، چرا که شوهرش با نقاشی ساختمان به سختی می‌‌تواند کرایه خانه را تامین کند. آنها باید ماهی‌ ۳۵۰ دلار برای یک مغازه خالی‌ بپردازند، چرا که خانه خالی‌ گیر نمی‌‌آید. آنها حالا جلوی دفتر پناهندگان دنبال امکان مهاجرت به آلمان می‌‌گردند.

تصمیم‌گیران سیاسی لبنان از رفتن آوارگان بدشان نمی‌‌آید، چرا که سوری‌ها می‌‌توانند، مثل فلسطینی‌ها در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ در لبنان مقیم شوند. بر خلاف ترکیه و اردن، در اینجا اردوگاه‌های بزرگ وجود ندارد، هرکس که به لبنان می‌‌آید، باید خود معاش خود را تامین کند. هرکس که نمی‌‌تواند خانه برای خود اجاره‌ کند یا نزد اقوامش سکنی گزیند یا در اردوگاه‌های خصوصی در طول مرز مقیم شود، باید در اردوگاه‌های فلسطینی صبرا و شتیلا در جنوب بیروت اقامت کند؛ جایی که فلسطینی‌ها خانه‌هایشان را به قیمت گزاف کرایه می‌‌دهند. ناداران مجبورند، با کیسه‌های پلاستیکی‌، در خیابان‌های پر ترافیک بیروت و تریپولی گدایی کنند.

با وجود وضعیت فلاکت‌بار آوارگان، برخی‌ از لبنانی‌ها به برنامه کمک به آنها با تردید می‌‌نگرند. آوارگانی که ثبت‌نام می‌‌کنند، ژتون غذا و کمک هزینه برای اجاره‌ خانه دریافت می‌‌کنند. این کمک‌ها عمد‌تاً از اتحادیه اروپا ارسال می‌‌شود. تاکنون ۱، ۳ میلیارد یورو پرداخت شده، که ۱۵۳ میلیون آن نصیب لبنان شده است، ولی‌ لبنانی‌ها می‌‌گویند که این پولها فقط خرج سوری‌ها می‌‌‌شود و وضع معیشت لبنانی‌ها را تضعیف می‌‌کند.

آوارگان سوریه در اردن

در شهر رمسه واقع در مرز اردن و سوریه، قرار بود پارکی‌ به نام ملک عبدالله ساخته شود، که با گلکاری فضای خشک آن تلطیف شود. اما به ناگهان جنگ داخلی سوریه آغاز شد و به جای گلها، همه جا آوارگان سوری سبز شدند. همه چیز در ماه مارس ۲۰۱۱  از شهر درعا در ۱۰ کیلومتری این شهر آغاز شد که اکثر آوارگان سوری از آنجا می‌آیند.

آوارگان کرد سوری با رسیدن به عراق، دچار مشکلات جدید می‌‌شوند.  دانشجویی که با خانواده از شهر قامیشلی گریخته، می‌گوید به خاطر پست‌های بازرسی حکومت و حملات اسلامگرایان، دیگر نه چیزی برای خوردن هست و نه‌ امکانات پزشکی‌ و نه امنیت.”

در آن‌زمان، کودکانی که روی دیوارها شعار ضد رژیم می‌‌نوشتند، توسط پلیس دستگیر شدند. به همین خاطر هزاران نفر به خیابان‌ها ریختند و خواهان آزادی بچه‌هایشان شدند. به زودی دامنه خواست‌های این افراد به آزادی‌های بیشتر، مبارزه با رشوه‌خواری و سیستم اداری بهتر کشیده شد. در آن موقع هیچ کس حدس نمی‌‌زد، که این اعتراضات به یک جنگ داخلی‌ با بیش از ۱۰۰۰۰۰ کشته تبدیل شود.

محمد که با خانواده از ۱۱ ماه پیش در پارک ملک عبدالله سکونت دارد، می‌‌گوید: “پسران من سنگ پرتاب کردند و من هم تظاهرات کردم و حالا ما در لیست سیاه قرار داریم.” پسر بزرگ محمد دستگیر شد،  پای دختر کوچکش در حمله ارتش به روستا آسیب دید و خانه‌شان هم در بمباران تخریب شد. آنها می‌‌گویند، حکومت شهر درعا را بانی‌ ناآرامی‌ها قلمداد کرد، در حالی‌که آنها در تظاهرات اولیه حتی خواستار سرنگونی اسد هم نشده بودند.

آوارگان سوری

برای کشور کوچک اردن با جمعیتی شش میلیونی، تحمل سیل پناهندگان سوری وظیفه قابل انجامی نیست، چرا که سوری‌ها تنها پناهندگان این کشور نیستند. در سال‌های ۴۸ و ۶۷ آنقدر پناهنده فلسطینی وارد این کشور شد که اکنون اکثریت جمعیت اردن از آنها تشکیل می‌شود. سپس در سال ۲۰۰۳ نوبت عراقی‌ها بود، که از ترس آمریکائی‌ها به اردن گریختند، که هنوز هم ۶۰۰۰۰۰ نفر از آنها در آنجا ساکن هستند و حالا نوبت آوارگان سوری است.

محمد خوشحال است که خانواده‌اش نباید در اردوگاه بزرگ زعتری اقامت کنند که ۱۲۰۰۰۰ نفر در چادرهای آن زندگی‌ می‌‌کنند. در رمسه فقط ۸۵۰ نفرند که همه در خانه‌های حلبی، که بین آنها برای کشیدن یک بند رخت جا هست، روزگار می‌‌گذرانند. همین اواخر صنعت‌گران، سقفی روی سالن ورزشی زده‌اند، که تا حدی در سایه آن هوا خنک‌تر است.

آنها از سازمان ملل تشک، پتو و یک اجاق برای پخت و پز دریافت کرده‌اند. روزی ۴۰ متر مکعب آب شیرین توسط یونیسف به اردوگاه آورده می‌‌شود و برای کودکان هم امکان تحصیل فراهم می‌‌کنند. اردوگاه ملک عبد الله قدیمی‌ترین و در عین حال کوچکترین اردوگاه در اردن است.

آوارگان سوری در ترکیه اکثرا خارج از اردوگاه‌ها زندگی‌ می‌‌کنند و  تعداد آنها از ساکنان اردوگاه‌ها پیشی‌ گرفته است.

زن محمد با شرمندگی می‌گوید:” ما مجبور بودیم همه چیزمان را بگذاریم و بیاییم . برای همین چندان امکان پذیرایی نداریم.” یک تلویزیون کهنه که به آنها هدیه شده و کمدی که با چند چوب روی هم سوار شده، تمام مبلمان آنها را تشکیل می‌‌دهد. بچه‌ها ولی‌ تلفن موبایل و کامپیوتر را آورده‌اند.

محمد، که یکسالی هم در آلمان تحصیل کرده، می‌خواهد اگر بتواند، به آنجا مهاجرت کند. او می‌گوید:” زندگی‌ فقط خوردن برنج و بلعیدن گرد و خاک نیست.” کشور وی تا اینجا فقط ۱۰ کیلومتر فاصله دارد، ولی‌ زندگی‌ در قاره دیگر برایش محتمل‌تر است تا بازگشت به روستایش.

آوارگان سوری در ترکیه اکثرا در خارج از اردوگاه‌ها زندگی‌ می‌‌کنند. تعداد افرادی که در ترکیه خارج از اردوگاه زندگی‌ می‌‌کنند، از ساکنان اردوگاه‌ها پیشی‌ گرفته است. به نظر خانم کارول بچلر، نماینده کمیساریای پناهندگان سازمان ملل در ترکیه، این سنگین‌ترین مشکلی‌ است، که ترکیه در حال حاضر با آن دست به گریبان است. او می‌گوید:” در حال حاضر در ۱۰ استان کشور ۲۰ اردوگاه ایجاد شده که در آنها ۲۰۰۰۰۰ نفر زندگی‌ می‌‌کنند. ولی‌ بیشترین افراد در خارج از آنها هستند، تقریبا ۲۰۰۰۰۰ نفر از آنها ثبت شده اند که ۳۰۰۰۰ نفرشان قراری برای بررسی وضعشان دریافت کرده‌اند و بخشی هم در نوبت قرار دارند. آنها به طور موقت در مساجد، پارک‌ها و نقاط دیگر زندگی‌ می‌‌کنند. در تابستان هنوز زندگی‌ قابل تحمل است، ولی‌ در زمستان موضوع بسیار جدی‌تر می‌‌شود.”

مسئله این است، که اردوگاه‌ها بیش از ظرفیت خود پر شده‌اند. به نظر بچلر هنوز نیاز به ۳۰ کمپ دیگر وجود دارد، ولی‌ از نظر مکان محدودیت وجود دارد. به همین دلیل مقامات سازمان ملل و دولت ترکیه مشغول مذاکره در باره چگونگی‌ کمک به سوری‌های بی‌‌خانمان در خارج اردوگاه‌ها هستند. تلاش می‌‌شود، اوارگانی که امکانات مالی ندارند، برای کرایه، غذا و بهداشت، کمک دریافت کنند. حتی ترجیح داده می‌‌شود، که افراد خود در خارج جایی‌ برای اقامت پیدا کنند. هرچه کمپ‌ها شلوغ‌تر شوند، مدیریت آنها مشکل‌تر خواهد شد.

البته دولت ترکیه و سازمان آوارگان به تنهایی‌ قادر به این کار نیستند. به نظر بچلر این کار هم نیاز به کمک مالی کشورها و مردم دارد و هم احتیاج به سیستم اداری برای مشخص کردن افراد نیازمند به کمک. برای اینکار یک مرکز هماهنگی‌ در قازیان‌تپه ایجاد شده، که با ۳۰ مرکز سیار آمار مراجعان را گرفته و با آمار موجود مطابقت می‌‌دهد و برای پرداخت پول به افراد نیازمند برنامه‌ریزی می‌‌کند.

پس از بحث‌های زیاد در وزارت کشور کردستان عراق، تصمیم گرفته شده که دوباره مرزها را ببندند و در عوض راه ورود خواروبار به کردستان سوریه را باز کنند.

به هر حال، بچلر ترجیح میدهد که افراد در اجتماع و یا کشورهای دیگر جا پیدا کنند، چرا که به نظر او زندگی‌ در کمپ نمی‌‌تواند، یک زندگی‌ تثبیت شده به حساب آید. طبق آمار حدود ۷۸ درصد فراریان را زنان و ۵۰ درصد آنها را کودکان تشکیل میدهند.

آوارگان سوری در شمال عراق، فرار از بی‌‌غذایی و ناامنی

اوارگان کرد سوری، به محض اینکه از کشور خود به عراق می‌رسند، دچار مشکلات جدید می‌‌شوند. یک دانشجوی زبان انگلیسی‌ ۲۰ ساله، که با خانواده از شهر قامیشلی گریخته، می‌گوید:” دیگر زندگی‌ در آنجا غیرممکن است. به خاطر پست‌های بازرسی حکومت و حملات اسلامگرایان، دیگر نه چیزی برای خوردن هست و نه‌ امکانات پزشکی‌ و نه امنیت.” حالا او و خانواده در اردوگاه تازه‌ساز کاراگوسک در  ۲۰ کیلومتری اربیل، در چادر سکنی گزیده‌اند. این کمپ در یک دره سنگی‌-شنی ساخته شده و هوای آن گرم است.

آوارگان سوریه
کودکان سوری، نخستین قربانیان جنگ داخلی

ژروم همکار ایتالیایی- آرژانتینی سازمان اوارگان از کار در اینجا کلافه شده است. او می‌‌گوید:” اینجا از همه نظر کمبود داریم. ما اردوگاه را فقط در ظرف چهار روز ساختیم و اکنون تمام آن پر است. نه‌ آب کافی‌ داریم و نه کمک پزشکی‌ لازم و نه‌ کمک برای افراد ضعیف.” همه جا افراد سالخورده دیده می‌‌شوند، که از شدت ضعف قادر به حرکت نیستند و بیحال در سایه چادرها لمیده‌اند. در چادر پزشکی‌ هرکس سعی‌ می‌‌کند، داروهای لازم را برای خانواده به دست آورد. برای پر کردن ظرف‌های آب، باید افراد از تمام محوطه کمپ بگذرند تا به شیر آب برسند. ژروم می‌گوید:” ما سعی‌ می‌‌کنیم روزی ۳۰ نفر را ثبت کنیم، تا در اینجا نوعی نظم ایجاد کنیم.”

هم‌زمان بحران آوارگان باعث یک بحران سیاسی در مناطق خودمختار کردستان عراق شده است. حزب اتحادیه میهنی، در پارلمان شدیدا به مسعود بارزانی،رئیس اقلیم کردستان حمله کرده، که مخصوصا در منطقه سلیمانیه، که مقر اتحادیه است، ترتیب برپایی یک اردوگاه ۵۰۰۰ نفره را داده و با اینکار امنیت و اقتصاد منطقه را به خطر می‌‌اندازد.

از طرف دیگر حزب گوران (حرکت برای تغییر)، هر دو حزب اکثریت را متهم می‌کند، که با باز کردن مرزهای سوریه و قطع ارسال خواروبار به کردستان سوریه باعث کوچ اجباری کردهای سو‌یه به عراق می‌‌شوند.

در اربیل به طور منظم حرکت‌های اعتراضی نسبت به پذیرش آوارگان کرد سوری انجام می‌شود و البته حرکت‌های حمایتی نیز از طرف حزب دمکرات سازماندهی می‌‌شود. البته اکنون پس از بحث‌های زیاد در وزارت کشور کردستان عراق، تصمیم گرفته شده که دوباره مرزها را ببندند و در عوض راه ورود خواروبار به کردستان سوریه را باز کنند. به هر حال پناهندگان باید خود را برای زمستان سرد منطقه آماده کنند، چرا که معلوم نیست تا کی‌ در آنجا بمانند.

ناخشنودی مصری‌ها از سیل  آوارگان سوری

حسن احمد جمعه ۴۸ ساله می‌خواست فقط چند صباحی از ترس خمپاره و بمب و گروگانگیری و مرگ راحت باشد. این کارگر متاهل با زن و ۵ فرزندش به مصر گریخت و فکر می‌کرد، که آنجا مورد استقبال قرار خواهد گرفت.

اکثر نهاد‌هایی‌ که به وضعیت سوری‌ها در مصر رسیدگی می‌‌کردند، وابسته به اخوان بودند یا از طرف آنها پشتیبانی‌ می‌شدند. اکنون تمام آنها فعالیت خود را متوقف کرده‌اند و سوری‌ها تقریبا کمکی‌ دریافت نمی‌‌کنند.

حکومت مرسی که از اخوان‌المسلمین تشکیل شده بود، اوارگان سوری را بدون ویزا می‌‌پذیرفت، کودکان را در مدرسه ثبت نام می‌‌کرد و از نظر درمانی به آنها می‌‌رسید. در مصر ۱۱۰۰۰۰ آوره سوری ثبت شده‌اند، ولی‌ تعداد واقعی حدود ۳۰۰۰۰۰ نفر تخمین زده می‌‌شود.

در ماه ژوئن خانواده جمعه به قاهره آمدند. آنها یک آپارتمان کوچک در ساختمان خاک‌آلودی در خارج از شهر گرفتند که در نزدیکی‌ آن مرکز خریدی معروف به “سوریه کوچک” قرار داشت. در آنجا فلافل، کنافه، رشته و شربت به فروش می‌رسد، اندکی‌ وطن بدون بمب.

راننده سه‌ چرخ از آنها با اهلا و سهلا استقبال کرد. قرار بود در هفته‌های آینده بچه‌ها در مدرسه ثبت نام شوند. اما سه‌ هفته پس از ورود آنها محمد مرسی سرنگون شد و همه چیز برای سوری‌ها عوض شد. ارتش، اخوان را سرکوب و حامیانش را قلع و قمع کرد. روزنامه‌های طرفدار ارتش، حکومت مرسی و حامیانش را تروریست می‌خوانند و تمام سوری‌ها را هم یک قلم از آنها محسوب می‌‌کنند.

توفیق عکاشه گرداننده تلویزیونی معروف در برنامه خود خطاب به سوری‌ها فریاد می‌‌زند:” آیا می‌شنوید؟ مردم شوخی‌ نمی‌‌کنند. آنها اجازه نمی‌‌دهند، که جاسوسان و نفوذی‌ها این پیروزی را از آنها بگیرند. اگر شما تا ۴۸ ساعت دیگر از حمایت از اخوان‌المسلمین دست برندارید، آنها خانه‌هایتان را خراب خواهند کرد. آنها آدرس تمامتان را دارند.” و بسیاری هم حرف‌هایش را باور می‌‌کنند.

در خیابان خانه جمعه یک مصری گفته‌های تلویزیون را تکرار می‌‌کند:” تمام اینها در رابعه بودند، هم اینها بودند که به ما حمله کردند.” جمعه می‌‌گوید: “دیگر رانندگان سه‌ چرخ به تو درود نمی‌‌گویند، بلکه اگر بتوانند لباست را از تنت می‌کنند.”

اما این تنها مردم خیابان نیستند که عوض شده اند؛ بلکه برخورد نهاد‌های دولتی هم کاملا تغییر کرده است. حالا بر خلاف مرسی، حکومت با دولت سوریه خوب است و سفارت آنرا که مرسی بسته بود، باز کرده است. ناگهان سوری‌ها به ویزا نیاز دارند. صدها تن‌ در همان فرودگاه اخراج می‌‌شوند. والدین سوری شاکی‌ هستند که مدارس برایشان شرایطی ایجاد کرده‌‌اند، که ثبت نام فرزندانشان در سال تحصیلی‌ جاری غیرممکن شده است. جمعه می‌‌ترسد، که بچه‌هایش شانس تحصیل را مثل سوریه از دست بدهند.

اکثر نهاد‌هایی‌ که به وضعیت سوری‌ها در مصر رسیدگی می‌‌کردند، وابسته به اخوان بودند و یا از طرف آنها پشتیبانی‌ می‌شدند. اکنون تمام آنها فعالیت خود را متوقف کرده‌اند و سوری‌ها تقریبا کمکی‌ دریافت نمی‌‌کنند. جمعه می‌گوید برایش مهم نیست، که چه کسی‌ در مصر حکومت می‌‌کند:” ما اگر می‌‌خواستیم تظاهرات کنیم در سوریه این کار را می‌‌کردیم.”

آوارگان سوری قربانی جنگ قدرت در مصر هستند. حسن احمد جمعه می‌گوید:” اگر می‌‌دانستم، در سوریه می‌ماندم:”