دیدگاه

نفت جوهر اقتصادی حکومت ایران و ماده خام جلال جمهوری اسلامی است. هفت تا هشتاد درصد صادرات ایران، به نفت، و فرآورده‌ نفتی و پتروشیمی مربوط می‌شود؛ و بدون پول نفت، دیگر نه اتخاذ سیاست‌های پوپولیستی برای رهبران ایران میسر است و نه تحقق رویای سلطه منطقه‌ای. 

بنا به آمار‌های رسمی حکومت، ایران در سال ۱۴۰۲ در مجموع ۵۶ میلیارد و ۷۶ میلیون دلار نفت خام، فرآورده نفتی، گاز طبیعی، مایعات و میعانات گازی صادر کرده است. نفت همچنان در اقتصاد ایران جایگاه بی‌بدیلی دارد، اما آیا نفت ایران هم جایگاه مهمی در بازار جهانی دارد؟ آیا حضور و وزن آن تا حدی است که به خودی خود یک عامل بازدارنده برای حمله به تاسیسات نفتی ایران باشد؟

علیرغم بالا گرفتن تنش در خاورمیانه، اسرائیل تاکنون از حمله به زیرساخت‌های نفتی ایران خودداری کرده است. اما در صورت قوغ چنین حمله‌ای آیا شاهد یک شوک‌ قیمتی شدید در بازارهای جهانی خواهیم بود؟ 

Ad placeholder

متکثر شدن منابع تامین نفت

در گذشته، هرگونه تنش در منطقه‌ی خاورمیانه به سرعت موجب افزایش قیمت نفت می‌شد، زیرا این منطقه تامین‌کننده‌ اصلی نفت جهان به شمار می‌رفت و نفت نیز در سفره انرژی کشورهای مصرف کننده جایگاهی مطلقا بی‌بدیل داشت.

 طی سال‌های اخیر، کشورهای واردکننده نفت به سمت متنوع‌سازی منابع انرژی خود حرکت کرده‌اند. و از سوی دیگر،‌ کشورهای عضو اوپک (OPEC)، از جمله عربستان، امارات و کویت، که در دهه‌های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ بیشترین سهم را در بازار نفت داشتند، حالا تنها بخشی از بازار جهانی را در اختیار دارند. در مقابل، آمریکا، که تا مدت‌ها به عنوان بزرگترین مصرف‌کننده‌ نفت جهان شناخته می‌شد، در سال ۲۰۲۲ به بزرگترین تولیدکننده‌ نفت بدل شد و اکنون با تولید ۱۳ درصد از تولید جهانی نفت خام و نزدیک به ۲۰ درصد از کل تولید فراورده‌های مایعات نفتی ، جایگاه مهم‌تری از عربستان و روسیه دارد و می‌تواند شوک‌های قیمتی احتمالی ناشی از تنش‌های ژئوپلیتیک را مهار و خنثی کند. 

روند کاهش تقاضای جهانی نفت 

نه فقط کثرت و تنوع صادرکنندگان نفت، بلکه کاهش تقاضای جهانی نفت نیز باعث شده که بحران‌های سیاسی،‌ امنیتی و نظامی منطقه بر قیمت نفت تاثیر زیادی نداشته باشد.

در قرن بیست و یکم،‌ چین به بزرگترین واردکننده‌ نفت جهان تبدیل شد و نقش مهمی در افزایش قیمت نفت بازی کرد. واردات نفت چین به طور پیوسته طی دو دهه افزایش یافت و در سال ۲۰۲۳ به اوج خود رسید، اما از سال ۲۰۲۴ این واردات کاهش یافته است. این کاهش به دلیل کند شدن رشد اقتصادی چین و تغییر رویکرد سیاست‌گذاری‌های اینکشور در جهت استفاده از منابع انرژی جایگزین، نظیر زغال‌سنگ و منابع انرژی تجدیدپذیر بوده است. فارغ از چین، چرخش، هرچند کند، دیگر اقتصادهای پیشرفته و برخی اقتصادهای نوظهور به سمت انرژی‌های تجدیدپذیر و کاهش مصرف سوخت‌های فسیلی واقعیتی غیر قابل انکار است.

به طور کلی، طبق گزارش آژانس بین‌المللی انرژی (IEA)، تقاضای جهانی نفت در حال کاهش است و پیش‌بینی می‌شود این روند نزولی ادامه داشته باشد. این در حالی است که کشورهای خارج از اوپک نظیر ایالات متحده، برزیل و کانادا تولید نفت خود را افزایش داده‌اند و موجب افزایش عرضه‌ جهانی شده‌اند.

پیش‌بینی‌ها درباره میزان رشد تقاضا در سال ۲۰۲۴ بسیار متفاوت است؛ و بخشی از این تفاوت به پیش‌بینی‌های متفاوت از میزان تقاضای چین و سرعت گذار جهانی به سوخت‌های پاک‌تر بازمی‌گرد. 

اوپک پیش‌بینی کرده بود که تقاضای جهانی نفت در سال‌های ۲۰۲۴ و ۲۰۲۵ افزایش خواهد یافت؛ اما به تازگی برای چهارمین بار در طول ۲۰۲۴ میزان این افزایش را تعدیل کرده داده و دلیل آن را احتمال کاهش تقاضای کشورهایی مانند چین و هند عنوان کرده است.

چین بزرگ‌ترین خریدار نفت ایران است و حدود ۴۰ درصد از کل صادرات نفت ایران به مقصد چین ارسال می‌شود. هند نیز دومین خریدار بزرگ نفت ایران است و حدود ۲۰ درصد از نفت ایران به این کشور وارد می‌شود.

امروز البته افزایش‌های ناگهانی در قیمت نفت ضرورتا دیگر به دلیل عدم توازن عرضه و تقاضا نیست، بلکه می‌تواند نتیجه‌ سودجویی شرکت‌های بزرگ نفتی و همچنین گمانه‌زنی‌های مالی در بازارهای انرژی و کالا باشد. این نوع افزایش قیمت‌ها، بیشتر به واسطه‌ پوشش رسانه‌ای تحریک‌آمیز و نه تغییرات واقعی در بازار نفت ایجاد می‌شوند.

ظرفیت تولید اضافی و ذخایر بالای نفت

مضاف بر اینها، ظرفیت مازاد تولید در کشورهای عضو اوپک و همچنین ذخایر نفت جهانی، نقش بسیار مهمی در ثبات قیمت‌ها دارند. به گفته‌ آژانس بین‌المللی انرژی، ظرفیت مازاد تولید اوپک در حال حاضر در بالاترین سطح خود طی چندین سال اخیر قرار دارد. علاوه بر این، میزان ذخایر نفت خام و محصولات نفتی تصفیه‌شده در سراسر جهان به بالاترین سطح در طول چند سال اخیر رسیده است. این بدان معناست که حتی در صورت بروز اختلالات و بحران‌هایی جزئی، کشورهای تولید کننده می‌توانند به سرعت کمبود را جبران کنند.

ترکیب این دو عامل – ظرفیت مازاد تولید و ذخایر نفت بالا – ضریب اطمینان‌ و ضریب ثبات بازارهای جهانی را بالا برده و احتمال بروز افزایش ناگهانی قیمت‌ها در صورت بروز بحران‌های ژئوپلتیک را کاهش داده است.

در صورت هدف قرار گرفتن تاسیسات نفتی ایران توسط اسرائیل، خود اوپک به تنهایی به ظرفیت مازاد برای جبران کامل کمبود عرضه ایران را دارد. گفته می‌شود عربستان سعودی می‌تواند تولید خود را ۳ میلیون بشکه در روز و امارات عربی متحده ۱,۴ میلیون بشکه در روز افزایش دهد.

Ad placeholder

سهم محدود ایران در صادرات جهانی نفت

از همه این عوامل مهم‌تر، اما سهم ناچیز نفت در ایران در بازار جهانی است. 

به لحاظ ذخایر نفتی، ایران در جایگاه سوم جهانی است، و نهمین کشور تولید کننده نفت خام به شمار می‌آورد؛ اما سهم آن از بازار جهانی صادرات کمتر از ۴ درصد است. این سهم محدود، وزن اندک تحولات ایران در تاثیرگذاری بر ژئوپلیتیک نفت را نشان می‌دهد. حتی اگر نفت ایران به طور کامل از بازار جهانی حذف شود، بازار شوک قیمتی‌ بزرگی را از سر نخواهد گذراند. 

با بازگشت دوباره ترامپ به کاخ سفید، این احتمال وجود دارد که سهم ایران از بازار نفت ناچیزتر از گذشته شود. فروش نفت ایران در دوره ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ، و پس از خروج آمریکا از توافق برجام در مه ۲۰۱۸، به دلیل تحریم‌های نفتی با مشکلات جدی مواجه شد. در آن زمان، واشنگتن در درصدد بود صادرات نفت ایران را به صفر برساند تا از این طریق و زیر فشار حداکثری اقتصادی حکومت ایران را مجبور کند در سیاست‌های خود تجدید نظر کند.

 درآمد نفتی ایران که پس از توافق برجام در سال ۲۰۱۵ به حدود ۷۲ میلیارد دلار رسیده بود، با خروج آمریکا از برجام در سال ۲۰۲۰ به کمتر از ۸ میلیارد دلار کاهش یافت. این کاهش شدید به دلیل فشار‌های تحریم، عدم همکاری شرکت‌های بین‌المللی و کاهش تقاضا از سوی خریداران بزرگ مانند چین و هند بود.

 این روند با ریاست‌جمهوری بایدن تغییر کرد و درآمدهای نفتی ایران در سال ۲۰۲۳ به بیش از ۴۱ میلیارد دلار رسید. صادرات نفت ایران علیرغم تداوم تحریم‌های آمریکا در سال جاری افزایش یافته است و به بالاترین حد خود در چند سال اخیر یعنی به ۱ میلیون و ۷۰۰ هزار بشکه در روز رسیده است.

در هر حال، و نظر به سهم سه تا چهار درصدی ایران از بازار جهانی نفت، حمله‌ی احتمالی مستقیم اسرائیل به پالایشگاه‌های نفت ایران در مقایسه با گذشته تاثیر بسیار محدودتری بر بازار جهانی نفت خواهد گذاشت.

بستن تنگه هرمز:‌ یک آخرالزمان نفتی؟

در سال ۲۰۱۸،‌ در واکنش به فشار حداکثری آمریکا برای تحریم نفتی ایران، حسن روحانی، رئیس‌جمهور وقت ایران همان واکنشی را نشان داد که بیشتر از سفلش یعنی محمود احمدی نژاد در شرایط مشابه دیده بودیم : تهدید به بستن تنگه هرمز. 

روحانی در سال ۲۰۱۸ در جمع گروهی از ایرانیان مقیم سوئیس گفت:

آمریکایی‌ها مدعی شده‌اند که می‌خواهند به طور کامل جلوی صادرات نفت ایران را بگیرند، آنها معنی این حرف را نمی‌فهمند، چرا که اصلا معنی ندارد که نفت ایران صادر نشود و آن وقت نفت منطقه صادر شود، اگر شما توانستید این کار را بکنید تا نتیجه‌اش را ببیند.

فرماندهان ارشد سپاه از جمله محمدعلی جعفری و قاسم سلیمانی نیز آن یکصدا تهدید به بستن تنگه هرمز کردند.

در سال ۱۳۹۰ نیز محمدرضا رحیمی، معاون اول احمدی نژاد گفته بود: «اگر بنا باشد نفت ایران را تحریم کنند، یک قطره نفت از تنگه هرمز عبور نخواهد کرد.» حتی ارتش و سپاه در مانوری نظامی در آن زمان نحوه بستن تنگه هرمز را تمرین کردند.

بسته تنگه هرمز شاید آخرین برگ ایران باشد، اما آخرالزمان نفتی جهان نخواهد بود. اگرچه چیزی در حدود۳۰ درصد نفت جهان از تنگه هرمز صادر می‌شود، اما از قبل تمهیداتی برای مهار اثرات انسداد آن اندیشیده شده است. عربستان سعودی توانایی صادرات ۵ میلیون بشکه در روز را از طریق دریای سرخ دارد، و امارات متحده از طریق خط لوله به فجیره در دریای عمان می‌تواند تا ۱,۵میلیون بشکه نفت صادر کند.

با این حال، اگر ایران با حمله به تاسیسات نفتی همسایگان خود در خلیج‌ فارس تلافی‌جویی کند، آن وقت اما وضع پیچیده خواهد شد و بازار می‌تواند دچار بحران شود. حمله پهپادی نیروهای نیابتی ایران به تاسیسات فرآوری نفت عربستان در سال ۲۰۱۹ برای مدت کوتاهی ۵۰ درصد از تولید نفت خام این کشور را از بین برد. اما آیا قدرت‌های جهانی در نظم بین‌الملی چند قطبی شده امروز، تکرار چین چیزی را تحمل خواهند کرد‌؟ در شرایط کنونی، وقوع چنین سناریویی را نمی‌توان تصور کرد مگر همچون بخشی از یک عملیات انتحاری و خودویرانگر؛ عملیاتی که می‌تواند آخرین برگ تاریخ جمهوری اسلامی خواهد باشد. 

اهمیت محدود تنش‌های ژئوپلیتیکی خاورمیانه برای بازارهای جهانی

اوضاع منطقه خاورمیانه بسیار متشنج است و مردم فلسطین و لبنان هر دقیقه پیامدهای دهشتناک ماشین جنگ و نسل‌کشی اسرائیل را زندگی می‌کنند، اما بازارهای جهانی نفت به دلیل ساختار جدید و متنوع‌تر بازار و سهم محدود کشورهای درگیر در جنگ در بازار نفت، واکنش شدیدی به این تحولات نشان نداده‌اند.

متکثر شدن منابع تامین نفت،‌ روند کاهش تقاضای جهانی نفت و ظرفیت تولید اضافی و ذخایر بالای نفت باعث شده ژئوپلیتیک نفت به سمت ثبات بیشتر پیش رود و احتمال بروز شوک‌های شدید قیمتی به دلیل تحولات جنگی خاورمیانه کاهش یابد. به عبارت دیگر، هیچ عنصر بازاردارنده‌ اقتصادی‌ای وجود ندارد که جلوی گسترش و تعمیق جنگ در خاورمیانه را بگیرد؛ و گسترده شدن جنگ تا تاسیسات نفتی ایران نیز بعید این است این معادله را دستخوش تغییر بکند.

Ad placeholder