توضیح ضروری:

ضمن تسلیت به خانواده جان‌باخته ریبوار کریمیان و جنبش کردستان، جانباختن ریبوار کریمیان به دست نیروهای سپاه پاسداران نه تنها خسارتی به جنبش آزادی‌خواهانه کُردستان محسوب می‌شود، بلکه نمایانگر ضرورت دقت در انتخاب استراتژی و سنجش هزینه و فایده اقدام‌های نیروها و احزاب در جنبش‌های آزادی‌خواهانه و ضد تبعیض است. این رویداد دردناک نشان می‌دهد که اقدام‌های عجولانه و بدون داشتن تحلیل جامع و دقیق از شرایط می‌تواند پیامدهای سنگینی به همراه داشته باشد که در کمترین حالت، از دست دادن نیروهای مؤثر و میدانی است.
در این نوشتار، برای تحلیل وضعیت کنونی جنبش کُردستان، آن‌را با توجه به تشابهاتی که با شرایط کنونی جنبش فلسطین دارد، مورد بررسی قرار می‌دهم و اقدامات و ماجراجویی‌های حماس در تحمیل هزینه‌های کلان بر اصل جنبش فلسطین را تحلیل می‌کنم. لازم به ذکر است که هدف این مطالعه میدانی، مقایسه هیچ‌کدام از احزاب کُردستان با گروه حماس نبوده و نیست. همچنین مقایسه‌ای در شیوه و روش آنها نیز صورت نگرفته است. هدف اصلی بررسی ماهیت تحرکات بدون دستاورد و هزینه‌های چنین اقداماتی است. این خوانش کمک خواهد کرد تا ارزیابی هزینه و فایده جنبش‌ها ملموس‌تر و میدانی‌تر مورد واکاوی قرار گیرد.
این توضیح ضروری بود تا خوانندگان گرامی از هرگونه قضاوت و پیش‌داوری پرهیز کرده و برداشت نادرستی نسبت به نمونه‌های میدانی مورد بررسی نداشته باشند.

دیدگاه

حادثه ۷ اکتبر ۲۰۲۳ که طی آن حماس حملات گسترده‌ای علیه اسرائیل انجام داد، در مرحله ابتدایی به‌دلیل ماهیت آن، به سرعت احساسات توده‌های مردم فلسطین را برانگیخت. این اقدام به‌عنوان نمایشی از قدرت، مقاومت و ایستادگی در برابر دشمنان تلقی شد و شور و هیجان لحظه‌ای در میان مردم ایجاد کرد. اما به دلیل تازگی رویداد و نبود آگاهی از عواقب آن و همچنین عدم دستیابی به نتایج ملموس، به‌عنوان نقطه عطفی در تاریخ درگیری‌های فلسطین و اسرائیل شناخته شد.

اقدام حماس اگرچه در نگاه اولیه پاسخی به سال‌ها اشغال و سرکوب از سوی اسرائیل بود، اما در عمل هزینه‌های سنگینی را بر مردم غزه و کل جنبش آزادی‌خواهی فلسطین تحمیل کرد. این ماجراجویی و تحرکات تحریک‌آمیز، بدون محاسبه دقیق هزینه‌ها و فواید، نه تنها فشارها را بر فلسطینیان تشدید کرد، بلکه شکاف‌های داخلی و خارجی زیادی را نیز در این جنبش به وجود آورد.

اقدام حماس بیش از آنکه تدبیری استراتژیک باشد، ماجراجویی سیاسی به حساب می‌آمد که باعث شد جنبش آزادی‌خواهانه فلسطین به محاق برود. به‌رغم تمامی هیجانات و احساسات اولیه، این حرکت نتیجه‌ای جز تخریب وجهه فلسطین در سطح بین‌المللی و پیچیده‌تر شدن شرایط نوار غزه نداشت. حملات حماس منجر به واکنش نظامی گسترده اسرائیل شد که در پی آن بخش‌های وسیعی از نوار غزه تخریب و هزینه‌های جبران‌ناپذیری سیاسی، اجتماعی و انسانی به جامعه فلسطینی وارد شد.

علاوه بر خسارات نظامی و انسانی، این ماجراجویی باعث رکود در تلاش‌های دیپلماتیک و کاهش حمایت بین‌المللی از مسئله فلسطین شد. آنچه به‌عنوان تلاش برای آزادی و رهایی فلسطین مطرح شده بود، به دلیل بی‌برنامگی و عدم محاسبه درست هزینه‌ها، به فروپاشی سازمان‌یافته‌ای منجر شد که در نهایت تنها به زیان ملت فلسطین انجامید.

در شرایطی مشابه، جنبش آزادی‌خواهی کُردستان نیز با چالش‌های پیچیده‌ای مواجه است. فشارهای دیپلماتیک، سیاسی، امنیتی و نظامی، اکنون به‌شدت بر احزاب و نیروهای کرد در اقلیم کردستان سنگینی می‌کند. تخلیه اردوگاه‌های نیروهای اپوزیسیون و افزایش تهدیدهای امنیتی از سوی ایران، ترکیه و عراق، موقعیت کُردها را در وضعیت حساس و آسیب‌پذیری قرار داده است. بررسی اقدامات حماس و پیامدهای آن می‌تواند به‌عنوان درسی برای جنبش کُردستان باشد تا از ماجراجویی‌های مشابه که ممکن است هزینه‌های جبران‌ناپذیری به همراه داشته باشد، پرهیز کند.

تحرکات بدون استراتژی و بدون ارزیابی هزینه و فایده

حمله حماس در ۷ اکتبر، به‌عنوان یک حرکت نظامی که بدون استراتژی بلندمدت و هدف سیاسی مشخص انجام شد، تنها به تشدید خشونت‌ها و افزایش تلفات انسانی منجر گردید. این اقدام نه تنها اسرائیل را به واکنش‌های سخت‌تر واداشت، بلکه جامعه بین‌المللی را نیز نسبت به مسئله فلسطین دچار دوگانگی کرد. بسیاری از کشورهایی که پیشتر از جنبش آزادی‌خواهی فلسطین حمایت می‌کردند، نسبت به این عملیات ابراز تردید کردند و برخی حتی موضع‌گیری علیه حماس را در پیش گرفتند. این مسئله نشان می‌دهد که هرگونه عملیات نظامی، بدون در نظر گرفتن پیامدهای سیاسی و دیپلماتیک، می‌تواند یک جنبش آزادی‌خواه را به انزوا کشانده و مشروعیت آن را در سطح بین‌المللی کاهش دهد.

جنبش کُردستان نیز در مقطعی حساس قرار دارد و هرگونه اقدام تحریک‌آمیز، بدون ارزیابی دقیق از هزینه‌ها و فواید آن، می‌تواند ضربات سنگینی به همراه داشته و کل جنبش را با هزینه‌های غیرقابل جبران مواجه کند. تخلیه اردوگاه‌های احزاب کُردستان ایران در اقلیم کُردستان و فشارهای نظامی و سیاسی از سوی ایران، ترکیه و عراق، موقعیت احزاب کُردستان ایران در اقلیم کُردستان را بسیار شکننده کرده است. در این شرایط، اتخاذ یک استراتژی بلندمدت و حساب‌شده برای حفظ و پیشرفت جنبش امری ضروری است.

Ad placeholder

تأثیرات منفی بر مشروعیت داخلی و بین‌المللی

یکی از مهم‌ترین پیامدهای حمله حماس، کاهش مشروعیت آن در میان حامیان داخلی و بین‌المللی بود. با توجه به تلفات غیرنظامیان در پی این حملات و واکنش‌های تند اسرائیل، بسیاری از فلسطینیان خود نیز نسبت به حماس انتقاد داشتند. به ویژه که این حملات به بدتر شدن شرایط زندگی مردم در غزه منجر شد و زیرساخت‌های این منطقه به شدت آسیب دید. این نوع از ماجراجویی نظامی بدون توجه به نیازهای مردمی که خود ادعای نمایندگی آن‌ها را دارند، می‌تواند مشروعیت هر جنبشی را به شدت تحت تأثیر قرار دهد.

جنبش کُردستان نیز با چالش‌هایی مشابه مواجه است. فشارهای دیپلماتیک و نظامی از سوی کشورهای همسایه مانند ترکیه و ایران و عراق و همچنین وضعیت نابسامان اقتصادی و سیاسی در اقلیم کردستان، وضعیت مردم را دشوارتر کرده است. در این شرایط، هرگونه اقدام نظامی یا تحریک‌آمیز که مشروعیت بین‌المللی یا داخلی جنبش کردستان را به خطر بیاندازد، ممکن است منجر به کاهش حمایت مردمی و تشدید فشارهای بین‌المللی شود. به‌ویژه در شرایطی که حمایت‌های دیپلماتیک و سیاسی و اقتصادی برای بقا و پیشرفت این جنبش حیاتی است.

پیامدهای انسانی و سیاسی و اقتصادی غیر قابل جبران

حمله حماس به اسرائیل بیشترین آسیب را به مردم غزه وارد کرد. علاوه بر تلفات جانی که شامل هزاران کشته و ده‌ها هزار مجروح بود، زیرساخت‌های حیاتی غزه مانند بیمارستان‌ها، مدارس و خدمات شهری به شدت تخریب شدند. همچنین، اقتصاد شکننده این منطقه به دلیل محاصره‌های طولانی و تحریم‌های اقتصادی بیش از پیش آسیب دید. در چنین شرایطی، اقدام نظامی بدون برنامه‌ریزی نه تنها به آزادی، استقلال یا خودمختاری کمکی نکرد، بلکه وضعیت زندگی مردم را وخیم‌تر ساخت.

در اقلیم کُردستان نیز، با توجه به تخلیه اردوگاه‌های نیروهای اپوزیسیون و فشارهای امنیتی و اقتصادی از سوی دولت‌های همسایه، شرایط بسیار حساس است. اقلیم کُردستان برای حفظ بقا و تقویت خود به ثبات اقتصادی و امنیت داخلی نیاز دارد. در این میان، جنبش کُردستان و احزاب کُردستان ایران با اقلیم کُردستان تضاد منافع دارند، و هرگونه تحرکاتی که باعث تشدید تنش شود را برنمی‌تابند. چنین اقداماتی می‌تواند فشار حداکثری بر احزاب کُردستان ایران وارد کند.

اقلیم کُردستان هرگونه اقدام ماجراجویانه که به افزایش تنش‌ها و کاهش امنیت و ثبات اقتصادی منجر شود، را سرکوب خواهد کرد، چراکه پیامدهای انسانی، امنیتی و اقتصادی جبران‌ناپذیری برای آن به دنبال خواهد داشت. به همین دلیل، در این شرایط حساس و پیچیده، به‌عنوان یک برنامه کوتاه‌مدت، مدیریت بحران و تنش‌زدایی، به‌جای اقدامات تحریک‌آمیز، برای احزاب کُردستان ایران ضروری است تا کل جنبش را از وضعیت بحرانی موجود نجات دهد.

ضرورت تعیین استراتژی بلندمدت و اجتناب از اقدامات تحریک آمیز

یکی از مهم‌ترین درس‌هایی که از ماجرای حماس می‌توان آموخت، اهمیت تعیین یک استراتژی بلندمدت و هدفمند است. جنبش‌های آزادی‌خواه نیاز به برنامه‌ریزی دقیق و تعیین اهداف مشخص سیاسی و اجتماعی دارند. اقدامات نظامی که بدون هماهنگی با اهداف سیاسی و بدون ارزیابی دقیق از پیامدهای داخلی و خارجی انجام شود، معمولاً به شکست منجر خواهد شد.

جنبش کُردستان نیز باید از این درس بهره بگیرد و به جای رفتارهای تحریک‌آمیز که ممکن است فشارها را افزایش دهد، به دنبال تدوین یک استراتژی میان‌مدت و بلندمدت برای حفظ امنیت و پیشبرد اهداف سیاسی خود باشد. در شرایط کنونی که اقلیم کُردستان تحت فشارهای دیپلماتیک، نظامی و داخلی قرار دارد، ضرورت اقداماتی مانند تقویت دیپلماسی، همکاری‌های بین‌المللی، و ایجاد روابط گسترده با کشورهای منطقه برای احزاب کُردستان ایران بیش از هر زمان دیگری احساس می‌شود.

این جنبش در وضعیت فعلی نیازمند استراتژی‌های دقیق، منسجم و هدفمند است، نه اقداماتی که بدون برآورد دقیق هزینه و فایده انجام شوند. هرگونه اقدام تحریک‌آمیز یا بی‌برنامه می‌تواند هزینه‌های سنگینی را بر جنبش تحمیل کند، که جامعه مدنی، احزاب سیاسی و به طور کلی تمامی نیروهای کُردستان مجبور به پرداخت آن خواهند بود.

تأکید بر دیپلماسی و اجتناب از تشدید درگیری‌های نظامی

یکی از مهم‌ترین ابزارهای یک جنبش آزادیخواه موفق، استفاده هوشمندانه از دیپلماسی است. حماس با نادیده گرفتن این ابزار و تمرکز صرف بر اقدامات نظامی، باعث شد که حمایت‌های دیپلماتیک از جنبش فلسطین کاهش یابد. کشورهای عربی و اسلامی که پیشتر حامی فلسطین بودند، در پی این حملات موضع‌های متفاوتی اتخاذ کردند و حتی برخی از آن‌ها به جای حمایت از حماس، به دنبال توافق با اسرائیل رفتند.

جنبش کُردستان باید از این اشتباه حماس درس بگیرد و بر دیپلماسی تأکید بیشتری کند. به‌ویژه در شرایط کنونی که اقلیم کُردستان تحت فشارهای سیاسی و امنیتی قرار دارد، استفاده از ابزارهای دیپلماتیک و تقویت روابط با بازیگران منطقه‌ای و بین‌المللی می‌تواند نقش حیاتی در بقای این جنبش داشته باشد. اقدامات دیپلماتیک هوشمندانه می‌تواند به کاهش فشارها و حتی به دست آوردن حمایت‌های بیشتر برای حقوق کُردها منجر شود.

Ad placeholder

فشارهای خارجی و شرایط دشوار داخلی

احزاب کُردستان ایران در اقلیم کُردستان، تحت فشار شدید امنیتی، سیاسی و دیپلماتیک از سوی ایران، ترکیه و عراق قرار دارند. این فشارها نه تنها وضعیت اردوگاه‌های احزاب کُرد را در اقلیم کُردستان پیچیده کرده است، بلکه تاثیر مستقیمی بر توانایی و تحرکات این احزاب در منطقه دارد. در چنین شرایطی، هرگونه اقدام غیرعقلانی می‌تواند بهانه‌ای برای افزایش فشارهای نظامی و دیپلماتیک و حتی حملات بیشتر به مواضع کُردستان در اقلیم و داخل ایران شود.

جنبش کُردستان در حال حاضر نیازمند حفظ انسجام داخلی و هماهنگی با دیگر جنبش‌های آزادی‌خواهانه در منطقه است. در این مقطع زمانی، مهم‌تر از هر اقدام فوری و ماجراجویانه، داشتن یک استراتژی بلندمدت است که بتواند هزینه‌های احتمالی را به حداقل برساند و منافع جمعی را تضمین کند. به جای تمرکز بر واکنش‌های تند و بی‌برنامه، جنبش باید با تحلیل دقیق شرایط، اولویت‌های خود را تعیین کند و به گونه‌ای عمل کند که تمامی گروه‌ها و احزاب کردستان بتوانند در این مسیر نقش موثری ایفا کنند.

با توجه به آن‌چه گفته شد، حادثه ۷ اکتبر و حملات حماس نشان داد که ماجراجویی‌های نظامی بدون برآورد دقیق از هزینه و فایده می‌تواند پیامدهای جبران‌ناپذیری برای یک جنبش آزادی‌خواه به همراه داشته باشد. این رویداد باید به عنوان یک درس مهم برای جنبش کُردستان مورد توجه قرار گیرد. در شرایط کنونی که اقلیم کردستان تحت فشارهای شدید قرار دارد، اجتناب از ماجراجویی‌های نظامی و تمرکز بر دیپلماسی و استراتژی‌های بلندمدت می‌تواند به حفظ امنیت و پیشبرد اهداف جنبش کمک کند. تنها از طریق برنامه‌ریزی دقیق و ارزیابی صحیح از شرایط داخلی و خارجی است که می‌توان از تحمیل هزینه‌های غیرقابل جبران به کل جنبش جلوگیری کرد.

به عبارت دیگر، تجربه فلسطین نشان می‌دهد که اقدام‌های بدون استراتژی و هدف مشخص، تنها به فروپاشی بیشتر جنبش‌ها و تحمیل هزینه‌های سنگین به جامعه منجر می‌شود. بنابراین، جنبش کُردستان باید از این تجربه‌ها درس گرفته و با اتخاذ رویکردی عقلانی و مدبرانه، به سوی دستیابی به اهداف بلندمدت خود گام بردارد.

Ad placeholder