دیدگاه

اسماعیل هنیه، رهبر سیاسی حماس، در تهران در محل اقامتش که گفته می‌شود یکی از مهمانخانه‌های سپاه بوده است، ترور شد. خلیل الحیه عضو ارشد حماس به نقل از شاهدان گفته است یک موشک هدایت‌شونده وارد اتاق او شده است. نیویورک تایمز در گزارشی که اخیراً منتشر کرده شیوه ترور را کارگذاری بمب در اتاق هنیه عنوان کرده است. مقامات ایران هنوز درباره نحوه ترور هنیه اطلاع‌رسانی رسمی نکرده‌اند اما اسرائیل را عامل این ترور می‌دانند. گرچه اسرائیل به طور رسمی در این باره اظهار نظر نکرده اما رسماً انجام این ترور را تکذیب هم نکرده است.

بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل ساعاتی بعد از ترور اسماعیل هنیه گفت که اسرائیل در روزهای گذشته «ضربات مهلکی» به دشمنانش وارد کرده است. او در توضیح این ضربات مهلک به ترور محمد ضیف، فرمانده گردان‌های عزالدین قسام (شاخهٔ نظامی حماس) حدود سه هفته پیش در غزه، حمله هوایی اسرائیل به حوثی‌ها در یمن و ترور فواد شکر فرمانده ارشد حزب‌الله اشاره کرد. او صحبتی از ترور اسماعیل هنیه به میان نیاورد اما فهرست کردن همه حملات اسرائیل به مواضع مختلف محور مقاومت در منطقه نشان می‌دهد که «جنگ همه‌جانبه» با همه مخالفان اسرائیل در منطقه گزینه مطلوب روی میز نتانیاهو در این مقطع به شمار می‌رود. با اطناب عملیات نسل‌کشی اسرائیل در غزه و شدت گرفتن تنش‌ها در منطقه و بی‌ثباتی روز افزون در اسرائیل که با تنش میان نیروهای محافظه‌کار و تندرو ابعاد تخیلی به خود گرفته، اسرائیل به این دست از تحرکات بیرونی برای جلب مشروعیت داخلی نیازمند است.

از طرف دیگر ترور هنیه اولین چالش بین‌المللی است که مسعود پزشکیان بعد از تحلیفش باید با آن دست و پنجه نرم کند. این اولین بار نیست که عملیات ترور منتسب به اسرائیل در خاک ایران رخ می‌دهد. از قضا یکی از مهمترین و آخرین نمونه‌های عملیات ترور موفق منتسب به اسرائیل در خاک ایران، در روزهای پایانی حسن روحانی، رئیس‌جمهور اعتدال‌گرا رخ داد؛ عملیاتی که با هدف کشتن محسن فخری‌زاده دانشمند هسته‌ای و سردار سپاه انجام شد.

گرچه ریاست‌جمهوری در ایران نقشی اجرایی دارد و سیاست‌هایش مستقیماً با تمهیدات امنیتی فراملی در ارتباط نیست، اما وقوع چالشی به این بزرگی که احتمالا روابط خارجی ایران را تحت تاثیر قرار خواهد داد، برای رئیس‌‌جمهوری که برخی هوادارانش امیدوارند روابط ایران را با غرب و جهان عادی‌سازی کند، نشان از احتمال شروع دورانی سخت برای او دارد. این دوران سخت اما همزمان با بدل شدن به آبشخوری برای نیروهای تندرو در اسرائیل، فضای عمل سپاه پاسداران و قدس را در ایران نیز افزایش خواهد داد.

ترور یک مقام حماس در ایران، همزمان با ترور یک فرمانده حزب‌الله در لبنان، می‌تواند به یک اقدام هماهنگ تلافی‌جویانه میان نیروهای موسوم به محور مقاومت یعنی ایران، حزب‌الله لبنان، نیروهای جهادی در عراق و حوثی‌ها منجر شود و خطر وقوع جنگ تمام‌عیار در منطقه را بالا ببرد؛ جنگی که شاید از وهله‌ای به بعد دیگر اجتناب‌ناپذیر شود.

در حال حاضر این «وهله» چندان دور از دسترس نیست. تحولات و درگیری‌ها در منطقه پس از حمله نظامی اسرائیل به غزه شرایط متفاوتی را با گذشته رقم زده است؛ شرایطی که در آن اسرائیل به بهانه «مبارزه با تروریسم» در خاک لبنان، سوریه و ایران عملیات نظامی اجرا می‌کند و نیروهای موسوم به محور مقاومت، جنگ را «غیرقابل اجتناب» می‌دانند و اعلام می‌کنند که به فاز نبرد مستقیم وارد شده‌اند.

Ad placeholder

عملیات «وعده صادق»: حاکم شدن هنجارهای جدید رویارویی

حمله ۲۵ فروردین/ ۱۳ آوریل ایران به اسرائیل پس از حمله یک آوریلِ اسرائیل به کنسول‌گری ایران در دمشق نقطه عطف در رویارویی ایران و اسرائیل بود. حمله اسرائیل عملا تجاوز به خاک سوریه و منافع ایران محسوب می‌شد و حتی مقابله با «تروریسم» که بهانه نتانیاهو بود طبق قوانین بین‌المللی بهانه‌ای مردود به شمار می‌رود.
در عمل پاسخ ایران به این حمله نیز طبق قوانین بین‌الملل اقدامی نامشروع است اما قوانین بین‌الملل دیگر قادر نیست در غرب آسیا برای تحرکات نظامی هیچ محدودیتی ایجاد کند. در عملیات ۲۵ فروردین/ ۱۳ آوریل که ایران آن را به تلافی حمله اسرائیل «وعده صادق» نامید. بنا بر گزارش‌های مختلف بین ۲۵۰ تا ۳۵۰ موشک و پرتابه و پهپاد از سوریه، لبنان، عراق و ایران چهار کشور میزبان نیروهای موسوم به محور مقاومت به سمت خاک اسرائیل پرتاب شد. این اولین حمله مستقیم ایران به خاک اسرائیل بود.
در عین حال، در جریان این عملیات یکی از گسترده‌ترین هماهنگی و همکاری‌ها بین نیروهای موسوم به محور مقاومت در منطقه رخ داد. حمله ایران تلفاتی در پی نداشت. از ساعت‌ها قبل از ورود موشک‌ها و پرتابه‌ها به خاک اسرائیل ایران رسما اعلام کرده بود که این عملیات به انجام رسیده است. ایران عملا این حمله را با هدف زهر چشم گرفتن و تهدید مستقیم اسرائیل انجام داده بود.
بعدتر هم مقامات ایران و هم تحلیل‌گران بین‌المللی آن را دیپلماتیک‌ترین پاسخ نظامی ممکن به اقدام نظامی اسرائیل تعبیر کردند.

ورود به فاز «نبرد مستقیم»

ایران با عملیات ۲۵ فروردین/۱۳ آوریل، عملیاتی که خود «وعده صادق» نامید، دستگاه جدید هنجاری تنش با اسرائیل را که پیشاپیش با حملات متعدد اسرائیل به خاک لبنان، ایران و سوریه تحمیل شده بود پذیرفت. با پذیرفتن این زبان جدید دیپلماسی/جنگ آیا ممکن است اکنون پاسخ ایران به اسرائیل موضعی و نیابتی باشد؟

اغلب گمانه‌زنی‌ها بر احتمال وقوع جنگ یا رویارویی مستقیم تاکید دارند. از جمله سایت آمریکایی آکسیوس «به نقل از سه مقام آمریکایی» گزارش داده که واشنگتن انتظار دارد هرگونه انتقام‌جویی از سوی ایران به لحاظ عملیاتی مشابه حمله ۱۳ آوریل/ ۲۵ فروردین اما در مقیاسی بزرگتر از آن باشد.

گفته‌های مقامات ایران، حزب‌الله، حماس و شبه‌نظامیان حوثی نیز نشانی از «پرهیزکاری» ندارد.

اگر هنوز بعد از حمله اسرائیل به سرکنسول‌گری ایران در دمشق امیدوار بودند که این قائله ختم شود و جنگی در نگیرد، امیدها بعد از ترور اسماعیل هنیه در خاک ایران بیش از پیش رنگ باخته است.

ترور هنیه تفاوت‌هایی با حمله یک آوریل اسرائیل به کنسول‌گری ایران در دمشق دارد؛ تفاوت‌هایی که نشان می‌دهد گویی پیشاپیش پاسخ نظامی متقابل در آن پیش‌بینی شده است. 

یک نکته مهم، جنبه عاطفی این ترور برای سیاستمداران و تصمیم‌گیران در تهران است. این بعد عاطفی را نمی‌توان در پاسخ احتمالی ایران نادیده گرفت. کسانی که تصویر چهره در‌هم‌رفته خامنه‌ای در مراسم تشییع اسماعیل هنیه را بازنشر کردند، دست روی این بعد عاطفی رخداد گذاشته‌اند. در همان ساعات اولیه پس از ترور هنیه در ایران، صحبت‌های علی یونسی وزیر سابق اطلاعات در شبکه‌های اجتماعی بازنشر شد که در تیرماه ۱۴۰۰ که گفته بود نفوذ موساد در ایران به حدی رسیده که همه مسئولین جمهوری اسلامی نگران جان خود هستند.

اما این رویداد عاطفی اگر پاسخی در خور نداشته باشد، به بحرانی درون جبهه‌های متحد «محور مقاومت» منجر خواهد شد. قتل اسماعیل هنیه به عنوان مقام ارشد حماس نه تنها خاک ایران را برای سیاستمدارانش بلکه همچنین برای متحدانش ناامن می‌کند. حسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله لبنان نیز در همین رابطه گفته است:

ایران ترور هنیه را حمله به عزت و حیثیت خود می‌‌داند، زیرا او مهمان بوده است.

در نهایت حمله اخیر «خطر جنگی را که دیگر هیچ قاعده و قانونی نمی‌شناسد» چنان افزایش داده است که حتی مقامات اسرائیلی نیز دیگر احساس امنیت نمی‌کنند. روز گذشته گزارش‌هایی مبنی بر صدور دستورهای جدید امنیتی برای حفاظت از نتاتیاهو و وزرای کابینه او منتشر شد. کانال ۱۲ اسرائیل گفته است که آژانس امنیت شین بت از نتانیاهو و وزرا خواسته است که فقط در صورتی در تجمعات بزرگ حضور داشته باشند که در صورت وقوع حمله یک پناهگاه مستقیما در دسترسشان باشد.

Ad placeholder

حمله تلافی‌جویانه چگونه خواهد بود؟

اسرائیل در طرح ترور هنیه به اصطلاح با یک تیر «دو نشان» را هدف قرار داد: از یک طرف ایران بابت کوتاهی در تامین امنیت میزبانش تحقیر شد و از طرف دیگر مذاکرات صلح در غزه به ورطه نابودی کشیده شده. اگر ترور رهبر ارشد نظامی حزب‌الله و حمله به حوثی‌ها را که نتانیاهو در کارنامه افتخارات چند روز اخیر خود مطرح کرده است در نظر بگیریم، با دو سه تیر کل محور موسوم به مقاومت اکنون در شوک فرو رفته است و حالا پاسخ این گروه‌ها نه تنها «یک پاسخ انتقام‌جویانه در برابر اسرائیل» بلکه «اثباتی بر تعهد متقابل آنها به یکدیگر» است.

اکنون عدم پاسخ نظامی برای هیچ کدام از این گروه‌های محور مقاومت به معنای اجتناب از جنگ نیست بلکه حکم عادی‌سازی حملات گاه به گاه اسرائیل را دارد. چشم‌انداز صلح در خاورمیانه پیشاپیش از دست رفته است. بنابراین در دستگاه هنجاری جدید حاکم بر روابط منطقه‌ای، دور از تصور نیست که نیروهای موسوم به محور مقاومت بار دیگر به انجام عملیاتی هماهنگ‌شده دست بزنند.

در حال حاضر نمایندگان نیروهای مختلف حاضر در محور مقاومت گفته‌اند که به اسرائیل پاسخ خواهند داد. عبدالملک حوثی رهبر حوثی‌های یمن گفته است که گروهش بابت کشتن اسماعیل هنیه در تهران دست به «پاسخی نظامی» می‌زند. او گفت که ترور هنیه «نقض همه هنجارها و اصول است» و درگیری با اسرائیل در این شرایط «اجتناب‌ناپذیر» است.

حسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله لبنان ژانویه امسال بعد از ترور صالح العروری معاون دفتر سیاسی حماس و رابط این گروه با حزب‌الله و ایران در بیروت در توضیحاتی درباره شیوه عملکرد محور مقاومت گفته بود که هر کدام از گروه‌های حاضر در این محور مستقلا و با توجه به شرایط کشوری که در آن مستقر هستند اقدام می‌کنند. او اما این بار در مراسم خاکسپاری اسماعیل هنیه در قطر گفت موضوع از «جبهه‌های حمایتی» ــ اشاره به مقابله با اسرائیل در حمایت از غزه ــ گذشته است. او گفت:

ما در همه جبهه‌ها در یک نبرد متقابل هستیم و این نبرد وارد فاز جدیدی شده است… و تنش‌افزایی در این فاز جدید به واکنش اسرائیل بستگی دارد.

در ماه‌های اخیر بسیاری از گمانه‌زنی‌ها و اخبار درباره پیشروی‌ها و برنامه‌های نظامی در منطقه و به خصوص از جانب ایران بر اساس اخباری بوده که رسانه‌های آمریکایی به نقل از منابع ناشناس در ایران عنوان کرده‌اند.

از جمله نیویورک تایمز «به نقل از سه مقام ایرانی»که نامشان پیش این رسانه محفوظ است پس از ترور هنیه خبر داد که رهبر جمهوری اسلامی ایران دستور حمله مستقیم به اسرائیل را صادر کرده است. آکسیوس «به نقل از سه مقام آمریکایی» گزارش داده که واشنگتن انتظار دارد هرگونه انتقام‌جویی از سوی ایران به لحاظ عملیاتی مشابه حمله ۱۳ آوریل/ ۲۵ فروردین باشد، اما احتمالا در مقیاس بزرگ‌تر انجام شود و حزب‌الله لبنان هم در اجرای آن نقش داشته باشد. واشنگتن‌پست هم «به نقل از دو منبع آگاه» گزارش داد رهبران ارشد گروه‌هایی از محور مقاومت از جمله حشد شعبی عراق و حزب‌الله لبنان، پنج‌شنبه ۱۱ مرداد با علی خامنه‌ای در تهران دیدار کردند تا درباره طرح‌های انتقام از اسرائیل همفکری کنند. حتی در حالی که مقامات ایران هنوز توضیحی رسمی درباره شیوه ترور اسماعیل هنیه ارائه نداده‌اند نیویورک تایمز پنج‌شنبه ۱۱ مرداد در گزارشی «به نقل از مقام‌های ایران و آمریکا» خبر داد که او با انفجار بمب در محل اقامتش کشته شده است.

این که نه تنها رویدادهای سیاسی در تهران بلکه جریان اخبار مورد پذیرش عمومی (مستقل از صحت آن) دیگر در کنترل حکومت در ایران نیست، نشان می‌دهد که جمهوری اسلامی با خطر بدل شدن به یک «حکومت نیمه شکست‌خورده» (semi-failed state) مواجه است؛ حکومتی که با چشم‌انداز عادی‌سازی حملات در خاکش و ترور سیاستمدارانش، یکی پس از دیگری مواجه است.

در این وضعیت «بی‌ثبات»، پیش‌بینی‌کردن فاقد هرگونه ارزش پایداری است، اما شاید طبقه‌بندی و صحت‌سنجی دانسته‌ها و رویدادها به تحلیل آنچه که در آینده رخ می‌دهد، کمک کند.