نفرت پراکنی علیه مهاجران افغانستانی در کانون مناظره‌های انتخاباتی ریاست جمهوری اخیر بود. یکی از مهمترین وعده‌های محمدباقر قالیباف ساخت دیوار در مرز شرقی بود؛ وعده‌ای که البته شرکت‌کنندگان در انتخابات را نفریفت. با قالیباف یا بدون او اما فرایند دیوارکشی کلید خورده، در حالی که ده‌ها مرز و دیوار درونی نیز از قبل پیش‌روی مهاجران افغانستانی وجود دارد. دستیار ویژه رئیس دولت ایران گفته که عملیات دیوارکشی آغاز شده است. علی باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح هم در سخنانی مشابه از تامین بودجه برای انسداد مرزها خبر داده است.

افغانستانی‌ها بزرگترین گروه مهاجران در ایران هستند و هدف یک نژادپرستی نظام‌مند قرار دارند:

  • حضور و اقامت افغانستانی‌ها در ۱۶ استان ایران به‌کلی ممنوع است. 
  • مهاجران افغانستانی حق خرید زمین و خانه ندارند. و در برخی شهرها همچون قشم و گراش (در استان فارس) اجاره خانه به آنها ممنوع است.
  • حق کار کردن از آنها گرفته شده است مگر در مشاغل معین کارگری مانند آجرپزی، چاه‌کنی، سنگ‌تراشی، سمپاشی زمین‌های کشاورزی، تولید زغال، تخلیه و نظافت مخازن فاضلاب و مانند آن. 
  • همزمان با افزایش محدودیت‌ها و سختگیری‌ها دولت در مورد استخدام افغانستانی‌ها، کارفرمایان با دستمزد کم، بدون بیمه و قرارداد آنها را استثمار می‌کنند. و جان کارگر افغانستانی همچون مزدش ارزان است.
  • ازدواج زنان ایرانی با مردان افغانستانی ممنوع است؛ و به کودکان آنها که در خاک ایران متولد شده‌اند شناسنامه نمی‌دهند.
  • مدارس از ثبت‌نام کودکان افغانستانی امتناع می‌ورزند و ۹۰ درصد کودکان کار زباله‌گرد در تهران – که با شرکت‌های پیمانکاری طرف قرارداد شهرداری‌ها کار می‌کنند – افغانستانی هستند.

حالا حدود نیم قرن است که مهاجران افغانستانی در ایران حضور دارند؛ اما آنها نتوانسته‌اند در برابر موج تحقیر و یک جامعه سیاسی بدل شوند.

عتیق اروند، نویسنده و پژوهشگر در ارتباط با ریشه‌ها و دلایل غیرسیاسی بودن جامعه مهاجران افغانستانی در ایران به پرسش‌های زمانه پاسخ داده است. ببینید:

چرا جامعه مهاجران افغانستانی در ایران یک جامعه غیرسیاسی است؟

عتیق اروند در پاسخ به پرسش زمانه با اشاره به وضعیت سیاسی افغانستان و ایران توضیح می‌دهد چرا مهاجران افغانستانی نتوانسته اند علیرغم نقش عمده‌ای که در بازسازی ایران پس از جنگ بازی کردند، در «رابطه» با جامعه سیاسی میزبان قرار بگیرند و چگونه به دلیل همین فقدان رابطه و وجود گسست نوعی تنفر متقابل ایجاد شده است. از یک‌سو، شاهد شکل گیری تصویری نامتعارف از پناهنده افغانستانی در اذهان ایرانی‌ها هستیم و از سوی دیگر نوعی بغض و کینه نزد مهاجران نسبت به ایرانی‌ها ایجاد شده است.

https://www.instagram.com/p/C9mgQkmx3On/

نقش روشنفکران در ایجاد تصویری مغشوش از جامعه مهاجر افغانستانی در ذهن مردم ایران

به نظر اروند، روشنفکران مهاجر افغانستانی که غالبا در زمره روشنفکران دینی یا خراسان‌‌خواه و ایرانشهری قرار می‌گیرند، نقش مخربی در ایجاد تصویر مغشوش نسبت به مهاجران و بازتولید حس نفرت بازی کردند. و این عمدتا به دلیل نزدیکی آنها به حکومت ایران و چشم‌ بستن‌شان به ستم دولتی به مهاجران و البته خود جامعه ایران بوده است. تصویری که آنها ارایه داده‌اند مغشوش است، چرا که بازنمای نگاه جامعه افغانستان نیست و عمده آنها جایگاه و پایگاه چندانی در جامعه افغانستان ندارند. 

Ad placeholder

بازگشت مهاجران افغانستانی به افغانستان و بروز تضاد در درون خود آن جامعه 

عتیق اروند تصریح می‌کند که در جامعه افغانستان نگاه مثبتی به مهاجران افغانستانی که از ایران بازگشته‌اند، وجود ندارد. و با نوعی پناهنده‌ستیزی در خود افغانستان مواجه هستیم. این ناشی از غلبه تصویر همگن و ذات‌گرایانه نسبت به ایرانی‌ها به عنوان افغانی‌ستیز و بیگانه‌هراس است. بسیاری مهاجران بازگشته را جاسوس و دست‌نشانده ایران می‌دیدند. و جالب اینکه این نگاه نسبت به مهاجران افغانستانی پناهنده در پاکستان وجود ندارد. در این رابطه، نقش دولت‌های حاکم بر افغانستان در تولد نفرت نسبت به دیگری را نبايد دست‌کم گرفت. و این فصل مشترکی میان دولت‌های افغانستان و ایران است.

https://www.instagram.com/p/C9m0r4VxUAJ/

نقش جامعه مدنی ایران در عدم پذیرش و ادغام مهاجران افغانستانی 

روایت کلان غالب در ایران این است که اگر مهاجران افغانستانی در ایران ادغام نشده‌اند، مشکل به خود آنها برمی‌گیرد. این در حالی است که جامعه مدنی ایرانی نیز هم در شکل‌گیری وضع موجود شریک است. اروند می‌گوید که کمتر می‌بینم اتحادیه‌های کارگری در اعلام موضع‌هایشان به کارگر افغانستانی توجه کنند. و اصولا تقریبا هیچکس از ایرانی‌های افغانستانی‌تبار صحبت نمی‌‌کند، توگویی اصلا وجود ندارند.

Ad placeholder