وقتی صحبت از جنوب می‌شود، ناخودآگاه طبیعت گرم و مردمان پرشور آن تداعی می‌شود. در واقع موسیقی مردمان جنوب و فرهنگ و زندگی ساکنان آن نیز که بیشتر با لنج و دریا درآمیخته است، به‌همین‌سان با اقلیم آن مناطق در تناسب و هماهنگی کامل است. 

جنوب ایران از حیث قومی، اقوام مختلفی را دربرمی‌گیرد؛ از اقوام لر و بختیاری در خوزستان تا اعراب ساکن در خوزستان و بوشهر و هرمزگان و مهاجرانی از زنگبار و سواحل شرقی افریقا که نسل به نسل در این مناطق سکونت گزیده و دیگر جزئی از بافت مردمی و فرهنگی جنوب شناخته می‌شوند.

 بسیاری از نغمه‌ها و مقام‌های موسیقایی در جنوب نیز متأثر از موسیقی این مهاجران غالباً پرتحرک و ریتمیک‌اند مانند موسیقی «بندری»، «سبالو» و «لیوا». این تحرک و جنب‌وجوش در هماهنگی با دریا بیشتر قابل درک می‌شود. بیشتر نغمه‌ها در این موسیقی، با رقص و حرکاتی دسته‌جمعی همراه است که ملوانان و ماهی‌گیران را در پیوند با هم و با دریا نشان می‌دهد. از آن جمله «نیمه‌خوانی» که هنگام کار در دریا توسط ملوانان خوانده می‌شود یا «ازوا» که بیشتر در جزایر خلیج فارس و در روزهای جشن و شادی مانند اعیاد و عروسی‌ها رایج است و در آن دریانوردان با ساز و دهل به خیابان‌ها آمده، مشغول رقص و پایکوبی می‌شوند.

موسیقی جنوب، بنابر منطقه‌ی وسیع آن یعنی از جزایر خلیج فارس و سواحل بوشهر و هرمزگان تا جنوب خوزستان، علیرغم شباهت‌ها و اشتراکات فراوان، تفاوت‌های اندکی هم دارند. اما غالب نغمه‌ها و مقام‌های مهم آن مانند «شروه» (۱)، «یزله» (۲) و… در بیشتر این مناطق با تغییرات کوچکی در لحن و فرم اجرا می‌شوند.

احمد رضا یدالهی، شروه دشتی

Ad placeholder

 ریتم، فرم و ملودی در موسیقی جنوب

عنصر مهم در موسیقی جنوب ریتم است و فرم در این موسیقی تابعی از ریتم و ملودی‌ست. برخی از فرم‌های مهم در این موسیقی دارای ریتم و ضرب‌آهنگ مشخصی هستند مانند موسیقی«بندری»، «ای‌یار ای‌یار» که ریتم شش ضربی (۸/۶) دارند. اما در برخی از مقام‌های مهم نیز مانند «شروه‌خوانی» که ریتمی آزاد دارند، این ملودی است که فرم موسیقایی را تعیین می‌کند.

ملودی در موسیقی جنوب غالباً جمله‌هایی را شامل می‌شود که در چرخشی هماهنگ با اشعار تکرار می‌شوند. گاه مانند شروه‌خوانی، بین جمله‌های ملودیک سکوت‌های طولانی برقرار می‌شود. به این‌صورت که ملودی از نت تونیک همراه با شعر تا نت دومینانت (فاصله پنجم) اوج می‌گیرد و سپس به حالت پایین‌رونده به تونیک می‌رسد و پس از سکوت، دوباره در فیگورهای مختلف (مثلاً با تغییر لحن یا تکرار ملودی توسط ساز) این چرخه را طی می‌کند.

موسیقی بندری، خواننده و نوازنده عود ؛ محمدعیسی قادری

در موسیقی‌های ریتمیک، این سکوت‌های طولانی میان فیگورهای مختلف دیده نمی‌شود و جملات ملودیک معمولاً کوتاه‌ترند؛ اما در نغمه‌های غیرمتریک مانند شروه و «علوانیه» (۳) جملات ملودی بلندترند و گاه تا نت اکتاو اوج می‌گیرند.

 بسیاری از نغمه‌ها و مقام‌های موسیقایی در جنوب متأثر از موسیقی مهاجران غالباً پرتحرک و ریتمیک‌اند مانند موسیقی «بندری»، «سبالو» و «لیوا». این تحرک و جنب‌وجوش در هماهنگی با دریا بیشتر قابل درک می‌شود.

تفاوت دیگر در فرم‌های متریک در موسیقی جنوب، در کشش نت‌ها و اکسان‌هاست. در موسیقی غیر متریک، کشش نت‌ها معمولاً کوتاه‌تر است و ملودی حالت آزادانه‌ای در جملات بالارونده و پایین‌رونده دارد، در حالی که در موسیقی‌های متریک کشش نت‌ها گاه تا دو یا سه میزان امتداد می‌یابد و اکسان‌ها نیز غالباً بر نتی (ضربی) غیر از ضرب اول یا چهارم (بیشتر بر روی ضرب‌های دوم و پنجم) قرار می‌گیرد که حالتی ضد ضرب به جملات ملودی می‌دهد.

Ad placeholder

سازها در موسیقی جنوب

گستره‌ی سازها در موسیقی جنوب، طیف وسیعی از کوبه‌ای‌ها، بادی‌ها و همچنین زهی‌ها را دربرمی‌گیرد. اما کوبه‌ای‌ها یعنی انواع طبل و دهل، تمپو و تومبا، سنج‌ها و دایره در موسیقی جنوب بنا بر خاصیت ریتمیک آن نقش ویژه‌ای دارند. مثلاً تمپو و تومبا که در موسیقی بندری رواج فراوان دارند یا دایره که در سبالو نواخته می‌شود؛ بدین شکل که خوانندگان دور هم (دایره‌وار) می‌نشینند، برخی دایره می‌زنند و متناسب با ریتم، شانه‌های خود را به چپ و راست حرکت می‌دهند.

موسیقی بندری، خواننده و نوازنده عود ؛ محمدعیسی قادری

 اما مهم‌ترین ساز کوبه‌ای جنوب که در بیشتر نغمه‌ها و مراسم از جشن و شادی تا موسیقی عزا و مراسم آیینی مانند «زار»، می‌توان صدای آن را شنید، دمام است. می‌توان گفت که دمام در واقع نوعی دهل است. یعنی ساز کوبه‌ای استوانه‌ای که دو سر آن را پوست کشیده‌اند. اما تفاوت‌هایی هم با دهل دارد که مهم‌ترین آن قابلیت کوک (تنظیم کشیدگی) پوست‌ها در دو سر ساز است که به‌وسیله‌ی حلقه‌هایی به نام چمبره که پوست‌ها را در دو سر ساز نگه‌می‌دارد و بندهایی که از آن (چمبره‌ها) می‌گذرند، کشیدگی پوست‌ها کوک (تنظیم) می‌شود. بندها معمولاً از الیاف گیاهی مانند خرما یا نارگیل تافته می‌شوند و چمبره‌ها را از خیزران نرم‌شده (۴) می‌سازند. اگر چه امروزه جنس بیشتر چمبره‌ها از فلز است.

ساز دیگری که بیشتر اوقات- به‌ویژه در موسیقی‌های عزا- همراه با دمام صدای آن شنیده می‌شود، سنج است. سنج‌ها از مس ساخته می‌شوند و ابعاد گوناگونی دارند؛ ولی عموماً قطر آن‌ها بین ۱۳.۵ تا ۲۵ سانتی‌متر است. 

در کنار سازهای کوبه‌ای، سازهای بادی نیز در موسیقی جنوب کاربردهای فراوانی دارند. مانند بوق⁵، شیپور و ترومپت که در موسیقی عزا (در محرم) همراه دمام و سنج نواخته می‌شوند. اما ساز بادی اصلی در این موسیقی، انواع نی‌ها را شامل می‌شود. مانند نی‌انبان که در موسیقی بندری جزء سازهای اصلی است. این ساز شامل دو لوله‌ی صوتی (نی) متصل به هم و یک کیسه (مشک)- معمولاً از پوست بز یا آهو- است. روی هر کدام از لوله‌ها شش سوراخ وجود دارد و نوازنده بند ساز را روی شانه انداخته، با یک دست مشک را به سینه می‌فشارد و هوا را به داخل نی‌ها می‌دمد و با دست دیگر سوراخ‌های صوتی را به‌کار می‌گیرد.

بیشتر نغمه‌ها در موسیقی جنوب، با رقص و حرکاتی دسته‌جمعی همراه است که ملوانان و ماهی‌گیران را در پیوند با هم و با دریا نشان می‌دهد. از آن جمله «نیمه‌خوانی» که هنگام کار در دریا توسط ملوانان خوانده می‌شود یا «ازوا» که بیشتر در جزایر خلیج فارس و در روزهای جشن و شادی مانند اعیاد و عروسی‌ها رایج است و در آن دریانوردان با ساز و دهل به خیابان‌ها آمده، مشغول رقص و پایکوبی می‌شوند.

نی جفته (جفتی) نیز که در انواعی از موسیقی جنوب نواخته می‌شود، ساختمانی شبیه به نی‌ها در نی‌انبان دارد با این تفاوت که نوازنده به‌جای فشار مشک، با دهان خود در نی‌ها می‌دمد و نی تکی هم که در واقع همان نی هفت‌بند⁶ است و صدایی مشابه آن دارد.

سازهای زهی نیز- هم زخمه‌ای و هم آرشه‌ای- در انواعی از موسیقی جنوب به‌کار می‌روند؛ از عود و بربط در موسیقی بندری تا رباب (کمانچه) در موسیقی علوانیه در جنوب خوزستان. اما مهمترین ساز زهی در موسیقی جنوب تنبوره یا همان تنبور است که در اغلب مناطق ایران جزء سازهای اصلی است و در موسیقی جنوب نیز نقشی ویژه، به‌خصوص در موسیقی و آیین زار دارد.

آیین زار، در واقع مراسمی درمانی است که ریشه‌های افریقایی دارد و گویا برداشتی از مراسمی مشابه در سومالی است که در جنوب ایران با نشان‌ها و عناصری از آیین زرتشتی، از جمله آتشدانی که در آن مواد دارویی می‌سوزد، درآمیخته است. در این مراسم، شخصی به نام بابا زار با مضرابی که از شاخ گاو یا گوسفند قربانی‌شده ساخته می‌شود، تنبور می‌نوازد و مراسم را هدایت می‌کند. جمعی نیز در این مراسم به‌دنبال بابا زار مشغول خواندن می‌شوند و برخی دهل و دمام می‌نوازند؛ در این حال شخص بیمار (جن‌زده)، پارچه‌ای سفیدرنگ روی سر انداخته و در حالی که با زانو روی زمین نشسته، رقصی تند می‌کند تا به‌قولی زار (جن) از جسم او خارج شود.

شاید بتوان آیین زار را نمادی از جنوب و فرهنگ و موسیقی آن دانست. آمیخته‌ای از موسیقی مهاجران افریقایی و اقوام عرب و ایرانی؛ رازآلود، روحیه‌بخش و درمانگر. این ویژگی‌ها همراه با پویای و تحرک مردمان و گرما و حرارت آن خطه، تقریباً در تمام انواع موسیقی و مراسم موسیقایی آن مناطق- از بندری و یزله تا خیام‌خوانی و مولودی‌خوانی و حتی در مراسم سوگواری و موسیقی عزا- ویژگی و رنگ‌وبوی خاصی به آن می‌بخشد که خاص جنوب است و با نخستین تماس شناخته می‌شود.

Ad placeholder

پانویس:

  1. شروه‌ها؛ دوبیتی‌هایی هستند که بیشتر به‌صورت آوازی در مد دشتی خوانده می‌شوند و اغلب ساز بادی (سرنا یا نی) آن را همراهی می‌کند. اشعاری که امروزه در شروه‌خوانی مورد استفاده قرار می‌گیرند بیشتر از سروده‌های فایز دشتستانی و مفتون دشتستانی‌اند.
  2. یزله؛ آوازهایی که به‌صورت دسته‌جمعی در مراسم جشن و شادی خوانده می‌شوند و گاه نیز در مراسم عزاداری، با این تفاوت که در جشن‌ها با دست‌زدن و پایکوبی همراه است ولی در عزاداری‌ها با سینه‌زنی.
  3. علوانیه که بیشتر در خوزستان و عراق رواج دارد؛ فرم و لحنی مانند همان شروه‌های بوشهری دارد، با این تفاوت که دوبیتی‌های رایج در علوانیه که ابوذیه نامیده می‌شوند وزنی و فرمی متفاوت دارند و غالباً علوانیه‌خوانی با ساز رباب همراه است.
  4. برای نرم کردن خیزران، آن را ۲۴ ساعت یا بیشتر در آب می‌خوابانند، سپس پوست را دور آن می‌پیچانند و در دو سر دمام قرار می‌دهند.
  5. سازی مخروطی‌شکل به طول تقریبی ۸۰ سانتی‌متر که معمولاً از شاخ بز یا گوزن ساخته می‌شود و تا یک دانگ (۴ نت) دامنه‌ی صدا دارد. تغییر تن‌ها در آن بواسطه‌ی تغییر فشار هوا (شدت دمیدن در ساز) صورت می‌گیرد.
  6. لوله‌ی صوتی از جنس نی (خیزران) با پنج سوراخ صوتی روی آن.