براساس گزارش پایگاه دادههای باز ایران و به استناد آمارهای رسمی، میزان خودکشی در ایران طی یک دهه گذشته، بیش از ۴۰ درصد رشد کرده و از حدود ۳,۵۰۰ مورد در سال، به بیش از ۵ هزار مورد افزایش یافته است. گزارش «شاخصهای عدالت اجتماعی» در سال ۱۴۰۰ نشان میدهد که در ظرف ده سال بیش از ۴۰ هزار مرگ ناشی از خودکشی توسط نیروی انتظامی ثبت و ضبط شده است. این رقم بیش از دو برابر کل آمار قتل در دهه ۱۳۹۰ است، که کمتر از ۲۰ هزار نفر گزارش شده است.
داستان ملیکا هنوز به پایان نرسیدهاست وهمچنان ادامه دارد. او از ۱۸ سالگی حسابش را از خانوادهاش جدا و با مردی ازدواج کرد که ۱۵ سال از خودش بزرگتر بود. یک بچه را سقط کرد و از مازیار جدا شد. پدر و مادر برایش یک خانه خریدند تا مستقل باشد و افسردگی پس از جدایی دامنش را نگیرد. اما خانهاش به پاتوقی برای سکس و مواد تبدیل شد. پدرش تصمیم گرفت او را به زادگاهشان یزد بفرستد. این آغاز شورش ملیکا بر خودش بود. آخرین بار هفتهی پیش در یک استوری آشفتگیاش را به زبان آورد و فصل آخر سریال زندگیاش را بازی کرد. اما نجاتش دادند.
اگر در ایران هستید و به خودکشی فکر میکنید، پیش از هر اقدامی با یکی از شمارههای زیر تماس بگیرید:
اورژانس اجتماعی: ۱۲۳، اورژانس شهری: ۱۱۵، صدای مشاور: ۱۴۸۰، اورژانس روانپزشکی تهران: ۴۴۵۰۸۲۰۰.
احسان پدرش میگوید:
هیچ کاری از دست ما برنمیآید. شرایط اجتماعی، ناامیدی وسرخوردگی، جوانان کشورمان را دارد نابود میکند. آخرین بار با روانپزشکش که صحبت کردم گفت که در هرصورت او را باید در بیمارستان روانی بستری کنید. حتا اگر خودکشیاش نمایشی باشد.
همزمان با خودکشی ملیکا، زنی دیگر نیز خودش را از طبقهی پنجم ساختمانی در محلهی تهراننو به بیرون پرت کرد و در بیمارستان جانش را از دست داد. در دستنوشتهیی که ماموران از خانهاش یافتند نوشته بود:
این شرایط زندگی با چیزی که انتظارش را داشتم فرق کرده و بهسختی برایم میگذرد و طاقت این همه سختی را ندارم. بنابراین به زندگیام پایان میدهم.
تنها ۳۵ روز از ازدواج او گذشته بود.
کمبود نیروی متخصص
شیدا.ث روانشناس و یکی از اپراتورهای صدای مشاور به زمانه میگوید:
متاسفانه تماسهایی که با موضوع خودکشی به ما ارجاع میشود بیشمار است. از این میان در طول روز شاید بتوان گفت ۲۰ درصد کسانی که تماس میگیرند، کیس واقعی خودکشی هستند. بعضیها برای بار چندم تماس میگیرند و گاهی به نظر میرسد موارد قابل توجهی از آنان، بعد از نا امیدی از صحبت کردن با مشاور خودکشی میکنند. یعنی حرفها و مشاورهی ما تاثیری در تصمیمشان ندارد.
او از شیوهی پاسخگویی به این افراد، از سوی مشاوران بیتجربه انتقاد میکند و اهمیت ندادن به مشکلات اصلی جامعه را از سوی آنها عامل برخی لغزشهای مرگبار میداند:
کیسهایی که در دستور کاری ماست، کودکآزاری، اعتیاد و خودکشیست. اما متاسفانه نیروی کافی برای پوشش این همه موارد را نداریم. چند سال پیش سرپرست صدای مشاور آقای دکتری بود که این افراد را بیمار جنسی خطاب میکرد که تنها برای همصحبتی با جنس مخالف تماس میگیرند. ما موردی را به او معرفی کردیم که سهبار تماس گرفته بود و هر سه بار از تصمیم جدیاش برای خودکشی گفته بود. اما آقای دکتر گفت «این آدم اصلا قصد خودکشی ندارد.» پشت تلفن با لحنی تمسخر آمیز به او گفت که اگر میخواهد خودکشی کند از راه بهتر و موثرتری استفاده کند و متاسفانه آن کیس با راهنمایی آقای سرپرست!! خودکشی کرد و جانش را از دست داد.
به نظر خانم ث، تعلیق آقای دکتر مشکلی را حل نکردهاست.
ترس از «جهنم»
سازمان بهزیستی علاوه بر سامانهی ۱۲۳ کمیتههای جداگانهیی برای پیشگیری از موارد خودکشی دارد که از دید دکتر جعفر.الف، روانپزشک، در بسیاری موارد ناکارآمد است. او میگوید:
مثلا در یک جلسهی دوساعته که در کمیتهی پیشگیری از آسیبهای اجتماعی با موضوع پیشگیری از خودکشی و با حضور نمایندگان ادارات مرتبط در دفتر مدیریت بهزیستی شهر تهران برگزار شد، نتیجه این بود که بر فروش قرصهایی که میتواند مسمومیت ایجاد کند، نظارت بیشتری بشود. فکر کنید این اقدام چهقدر میتواند عملی باشد و چهقدر میتواند از خودکشی جلوگیری کند؟ الان متاسفانه قرص برنج به صورت انبوه دارد در عطاریها قاچاق میشود. چیزی که ما کم داریم تخصص در مجاب کردن آدمها به ادامهی زندگیست. من مراجعی داشتم؛ یک آقای ۳۰ ساله که عاشق مادر زنش شده بود و این عشق ممنوعه او را تا مرز خودکشی کشانده بود. این آدم اگر قرص دم دستش نباشد از راهی دیگر برای خودکشی استفاده میکند. با این مرد باید حرف زد و کسی میتواند او را از تصمیمش منصرف کند که یک متخصص درجه یک باشد نه کسی که تازه لیسانس روانشناسی گرفته. مورد دیگر دختری نوجوان بود که از برادرش باردار شده بود و تصمیم گرفته بود هم خودش و هم کل اعضای خانواده را از بین ببرد. سامانهی ۱۲۳ نمیتواند این آدم را از تصمیمش منصرف کند چون مشاوران این سامانه یک عده آدمی هستند که بهشان دیکته شده مردم را از عذاب آخرت بترسانند و به کیسها تاکید کنند حرف خدا و پیغمبر را گوش بدهند و بگویند کسی که خودکشی میکند جایش قعر جهنم است.
https://infogram.com/a118_sui_fa3-1h8n6m3y7l8pz4x
آمارها دقیق نیست
حسن موسوی چلک، رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران در هفتمین برنامه از نشستهای انجمن روانشناسی ایران به مناسبت ۱۰ سپتامبر؛ روز جهانی پیشگیری از خودکشی، گفته است:
آمار خودکشی در سال ۱۴۰۱ محرمانه است، اما میتوانم بگویم که تعداد فوتیها بیشتر شده. به طور کلی روند فوتیهای ناشی از اقدام به خودکشی در کشور افزایشیست. در حوزه خودکشی، روندی که در ایران طی میکنیم، نگرانکننده است.
موسوی تاکید کرده:
حساسیتهایی که باید در این مورد باشد، به تناسب اهمیت آن وجود ندارد. معمولا در حوزهی خودکشی آمارهای ثبتی با آمارهای واقعی فاصلهیی معنادار و این اختلاف آمار هم دلایل متفاوتی دارد؛ از جمله ثبت نشدن به موقع آن، پایگاه اجتماعی خانوادهها، نداشتن یک سیستم مستمر و دقیق ثبت، استفاده از بیمه و… . بنابراین آمارها دقیق نیست، اما باز هم پیامهای زیادی دارد.
پس از خیزش انقلابی مردم در شهریور ۱۴۰۱ و سرکوب انقلاب در کف خیابان نوعی ناامیدی گریبان جامعه را گرفت تا برخی جوانان و نوجوانان را به سمت خودکشی هدایت کند. اما در کنار این ناامیدی، بیکاری و فقر وفلاکت اجتماعی و نداشتن آینده و چشماندازی درست برای ادامه دادن، از عوامل مهم گرایش به خودکشی قلمداد میشود. دکتر جعفر الف میگوید:
خودکشی یک تراژدی فردی نیست بلکه یک اتفاق اجتماعیست که همه را درگیر خود میکند. ما به عنوان روانپزشک یا روانشناس نمیتوانیم مشکل بیکاری وفلاکت را حل کنیم. دختری ۱۸ ساله از مراجعانم بود که پس از مرگ مادرش در جریان مبارزهی مردم در سال گذشته دوبار اقدام به خودکشی کرده بود. اما خوشبختانه زنده ماند. پس از چند جلسهی فشردهی رواندرمانی، حالش بهتر شد و الان در حال گذار از مراحل سوگ است واز آن فروپاشی روانی وافسردگی شدیدش کمی فاصله گرفته. اما یک اتفاق بزرگ او را از دوباره خودکشی کردن نجات داد که بسیار موثرتر از رواندرمانی و دارودرمانی بود. پیدا کردن کار. پس از آنکه توانست در یک آموزشگاه زبان به بچهها درس بدهد، بهبود کامل پیدا کرد و الان هم سر حال است. اما تضمینی نیست که اگر کارش را از دست بدهد، آیا دوباره خودکشی خواهد کرد یا نه.
https://infogram.com/a118_sui_fa1-1ho16vorz3g5x4n
مراقب سرنخهای کلامی و رفتاری باشیم
حمید پیروی نایب رییس جمعیت علمی پیشگیری از خودکشی ایران چندی پیش در گفتوگو با خبرگزاری فارس با اشاره به تأثیر عوامل اجتماعی سلامت در پیشگیری از خودکشی و با تأکید بر ضرورت افزایش سطح سواد سلامت روان و غربالگری بیماریهای روان توسط سیستمها بهداشتی دانشگاهی و آموزش و پرورش و … گفته بود:
همیشه فردی که قصد خودکشی دارد سرنخهای کلامی و رفتاری بهصورت مستقیم و غیر مستقیم خواهد داشت، باید شنونده خوبی بود تا او را به خوبی مدیریت کرد؛ اگر بتوان با این افراد ارتباط خوبی برقرار کرد میتوان از بروز بسیاری از موارد خودکشی پیشگیری کرد.
همهی ما سوگواریم و همه باید تراپی بشویم
افسانه مادر ملیکا که این نوشتار با داستان او آغاز شد، میگوید:
برای خانوادهیی که یکی از افرادش دچار این آسیب میشود، یک فروپاشی عمومی رخ میدهد. همهچیز از هم میپاشد. نمیتوانم بگویم هربار که این اتفاق میافتد، چه رنجی بر خانواده تحمیل میشود. وضعیت فعلی جامعه هم دقیقا مثل یک خانوادهی بحرانزدهاست که یکی از اعضایش خودکشی کرده. همهی ما سوگواریم و همه باید تراپی بشویم. بعد از اتفاقاتی که پارسال در کشورمان رخ داد آمار خودکشی چند برابر شده. خود من که دو سه بار دخترم را به بیمارستان بردم، دیدم که چند نفر خودکشی کردهاند. بیمارستان لقمان غلغله بود. بیمارستان روانی هم پر از جوانانی بود که دچار فروپاشی روانی شده بودند. احساس کردم از درون نابود شدهایم و نیاز به یک امید بزرگ داریم. هنوز هم میترسم دوباره دخترم دست به یک کار احمقانه بزند.
به علایم خودکشی توجه کنید
فردی که قصد خودکشی دارد نشانههائی از خود بروزمیدهد، توجه به این نشانهها میتواند سبب پیشگیری از بروز بسیاری از خودکشیها شود، برخی از مهمترین نشانهها اینها هستند:
– بازتاب نومیدی و افسردگی درگفتار، نوشتار و سایر کارهائی که انجام میدهد (مثل نقاشی، متنهایی که مینویسد و…)
– دور نگه داشتن خود از خانواده و دوستان یا کاهش فعالیت و از دست دادن انگیزه در رابطه با دیدار افراد خانواده و دوستان.
– کاهش شور و شادی، و نوسان در خُلق و خوی، تغییر از حالت شاد و پرتحرک به حالت اندوه و کم حرفی، خجالتی و گوشه گیر شدن، از دست دادن تمرکز.
– بیتوجهی به هر آنچه در اطراف میگذرد، بی توجهی به لباس و نظافت و ظاهر شخصی، بخشیدن پول و وسائل شخصی.
– درباره خودکشی و مرگ حرف زدن، و تمایل به مرگ و مُردن نشان دادن و تهدید به انجام عملِ خودکشی.
– شاهد خودکشی و اعدام بودن.
– تغییر در عادت خوردن (بیاشتهایی یا پُر خوری) و خوابیدن (کم خوابی و خوابیدن بیش از اندازه )، و شکایت از احساس بیماری، سردرد، درد مبهم در نقاط مختلف بدن بدون علت فیزیکی و جسمی، احساس خستگی مفرط.
– خود را سرزنش کردن، فرافکنی گفتار و رفتار خود به دیگران.
– افزایش اضطراب، علائم جسمی اضطراب ( تپش قلب، لرزش دست، سرخی گونهها و…)
– رفتارهای پرخاشگرانه و خصمانه، و رفتارهای خطرناک همچون رانندگی بی ملاحظه و با سرعت ، رفتار مخرب و غیبت های مکرر از مدرسه و…
– قربانی کودک آزاری روانی، جسمی و جنسی در خانه، محله و مدرسه و جامعه بودن و داشتن ِخاطرات بد از دوران کودکی.
– طلاق، اعتیاد، بیکاری
توجه داشته باشید، فصلها و مناسبتها، جشنها و اعیاد درمیان افسردهها ایده و فکر خودکشی را سبب میشوند، و غروبها و برخی از زمانهای روز.
برای پیشگیری از خودکشی طرح و شناسایی علمی و عملی راههای پیشگیری و کنترل ضروریست:
ـ آموزش و برنامهریزی مبتنی بر تامین بهداشت روانی
ــ مداخله روانی و اجتماعی در بحرانهای فردی، خانوادگی و اجتماعی افرادی که نشانههای خودکشی در آنها دیده میشود.
ــ نهادهای آموزشی و پرورشی، و بهداشتی وظیفه دارند راهکارهایی برای شناخت افراد مستعد به خودکشی و کمک به آنها آموزش دهند.
ــ تلاش در کاهش عوامل تنشزای محیطی، خانوادگی، تحصیلی. آموزش اقدامهای بهداشت روانی از راههای گوناگون به ویژه از طریق رسانههای گروهی. و آموزش خانواده و اطرافیان و آشناسازی آنها با علایم و دگرگونیهای رفتاری فرد قبل از خودکشی.
ــ مشاوره، راهنمایی و حمایت فرد و روان درمانی
ــ همبستگی اجتماعی و کاهش فشار اجتماعی
– از بین بردن انزوای خانوادگی و اجتماعی
ــ توجه و رعایت حقوق فردی، خانوادگی و اجتماعی زنان
ــ توجه و مراقبت از فردی که در خطر اقدام به خودکشیست. کنترل و مراقبت میباید با برنامه و سنجیده باشد.
ــ کسی را به خاطر داشتن وسوسه، ایده و افکار خودکشی نمیباید سرزنش کرد.
ــ تشخیص سریع، بستری کردن یا درمان باید به موقع و کامل و با دقت در دادن میزان دارو باشد.