وزارت آموزش و پرورش ایران آخرین مهلت ثبت‌نام سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۳ را تا ۳۱ مهردادماه اعلام کرد. گزارش‌هایی که تا کنون منتشر شده حاکی از کاهش ثبت‌نام دانش‌آموزان بخصوص در پایه اول ابتدایی است. یک شهروند درمورد عدم ثبت‌نام فرزند خود در سال تحصیلی جدید به گزارشگر رادیو زمانه می‌گوید:

امسال دخترم را ثبت‌نام نکردم، توان مالی ندارم. تامین هزینه تحصیل و ایاب و ذهاب دو تا بچه خیلی بالاست. مدرسه‌های دولتی هم به بهانه‌های مختلف پول می‌گیرند. قیمت کیف و کفش و کتاب و… هم خیلی بالا رفته، نمی‌توانستم دیگر بفرستمش مدرسه. راه دیگری نداشتم. مخالف تحصیل دخترم نیستم، ولی وقتی نتوانی خرج مدرسه‌اش را بدهی مجبوری ترک تحصیل کند. شش کلاس درس خوانده، هر سال که چه عرض کنم هر ماه خرج مدرسه‌اش بیشتر می‌شد. خدا کسی را شرمنده زن و بچه‌اش نکند.

صحبت‌های این شهروند، حکایت صدها هزار والدینی است که به دلایل متعدد ازجمله فقر اقتصادی ناچار شده‌اند فرزندانشان را از تحصیل بازدارند. گزارش‌های که با فرا رسیدن سال تحصیلی جدید از ایران مخابره می‌شوند، حاکی از وخامت اقتصادی و تحصیلی دانش‌آموزان است.

براساس گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس، پنج استان سیستان و بلوچستان، آذربایجان‌غربی، خراسان رضوی، خراسان شمالی و گلستان در سال تحصیلی ۱۳۹۵-۱۳۹۴ بیشترین فراوانی نسبی بازماندگان از تحصیل را داشته‌اند که همین پنج استان در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ نیز دارای بیشترین فراوانی نسبی هستند

رشد شمارِ بازماندگان و ترک تحصیلی‌ها

طبق آمار سال گذشته، حدوداً ۲۳ درصد از کلاس اولی‌ها (۶ ساله) در مدارس ثبت‌نام نکردند، اما به گفته مجتبی هاشمی، مدیرکل ارزیابی عملکرد و پاسخگویی به شکایات وزارت آموزش‌ و پرورش، این رقم برای سال‌تحصیلی جدید تا پایان مهلت ثبت‌نام (۳۱ مردادماه) با سه درصد افزایش، به ۲۷ درصد رسیده است. اگرچه مهلت ثبت‌نام برای مناطق عشایری تا پایان شهریورماه وجود دارد اما آنچه از آمارهای رسمی اعلام می‌شود، نشان بر زنگ خطر سوادآموزی و تحصیل در ایران دارد.

در سال گذشته تحصیلی، ۵ درصد از کلاس دومی‌ها، ۶ درصد از کلاس چهارمی‌ها، ۴ درصد از کلاس پنجمی‌ها و حدود ۴ درصد از کلاس ششمی‌ها نیز برای ادامه تحصیل در مدارس ایران نام‌نویسی نکرده‌اند. اواخر مرداد سال‌جاری، معصومه نجفی‌ پازوکی، معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش از ۱۶۰ هزار و ۴۷۹ کودک بازمانده از تحصیل در دوره ابتدایی خبر داد. آمار مربوط به بازماندگان و ترک‌تحصیل کننده‌ها در مقاطع دیگر تحصیلی شرایط وخیم‌تری را نشان می‌دهد.

دی‌ماه ۱۴۰۱ مرکز پژوهش‌های مجلس در گزارش «بررسی روند ترک تحصیل و بازماندگی از تحصیل در آموزش و پرورش» اعلام کرد، در حالیکه در سال تحصیلی ۱۳۹۴-۱۳۹۵، ۷۷۷‌ هزار و ۸۶۲ نفر از تحصیل بازماندند، این آمار برای سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۴۰۱ با رشد ۱۷,۱۵ درصدی به ۹۱۱هزارو ۲۷۲ نفر رسیده است. همچنین طبق آخرین آماری وزارت آموزش و پرورش در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۴۰۱، در این سال ۲۷۹ هزار دانش‌آموز ترک تحصیل و بیش از ۹۱۱ هزار نفر از تحصیل بازمانده‌اند.

https://www.radiozamaneh.info/779428

بر اساس گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس، اگرچه تعداد دانش‌آموزان ترک تحصیل کرده در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۴۰۱ به نسبت سال ۱۳۹۴-۱۳۹۳ با کاهش ۱۹,۶ درصدی روبرو بوده است اما آمار دانش‌آموزان ترک تحصیل کرده در دوره متوسطه اول، در بازه‌های زمانی مذکور روندی رو به رشد داشته است، بطوریکه تعداد ترک تحصیل کرده‌ها در این مقطع از۶۰ هزار نفر در ۱۳۹۳-۱۳۹۴ به بیش از ۱۵۴هزار نفر در سال گذشته افزایش یافته است. همچنین تعداد دانش‌آموزان ترک تحصیل کرده در دوره ابتدایی از ۷۸ هزار نفر در ۱۳۹۴-۱۳۹۳ به ۹۹ هزار نفر در ۱۳۹۹-۱۳۹۸ رسیده است. آمار کل ترک تحصیل کنندگان در ۱۴۰۰-۱۴۰۱ نیز با رشد سه درصدی به ۲۷۹‌ هزار‌ و ۱۹ نفر رسیده است. بر طبق آمارهای مرکز پژوهش‌های مجلس از حدود چهار میلیون و ۸۹ هزار بازمانده از تحصیل طی دوره چهار ساله (سال‌های تحصیلی ۹۴-۹۵ تا ۹۸-۹۹) تعداد ۱۷۸ هزار ۲۳۸ نفر، یعنی تنها ۴,۳ درصد از آنها مجدداً جذب مدارس شده‌اند.

طبق برآوردها عمده‌ترین دلیل رهاکردن تحصیل در بین دانش‌آموزان ایرانی، فقر اقتصادی و ناتوانی از پرداخت هزینه‌های مدرسه است. یکی از دانش‌آموزان ترک تحصیل کرده در این مورد به گزارشگر زمانه می‌گوید:

بعد از تصادفِ پدرم مجبور شدم خودم مغازه‌اش را بگردونم. یک سال هم مدرسه می‌رفتم هم مغازه کار می‌کردم، همین باعث شد به درس‌هایم نرسم. بعد دوسال کم‌کم کار کردن را یاد گرفتم، دیگه کلاً مدرسه نرفتم. چون هم نمی‌توانستم هزینه‌هاش را تامین کنم، هم نمی‌خواستم کارم را رها کنم. مدرسه را دوست داشتم ولی وقتی پول نداری نمیشه ادامه تحصیل داد.

Ad placeholder

لشکر کودکان کار

دانش‌آموزان بازمانده یا ترک تحصیل کرده عمدتاً به تعداد کودکان کار در خیابان اضافه می‌شوند. در همین زمینه، روزنامه رسالت در گزارش ۱۳ شهریورماه با عنوان «ریشه‌های ترک تحصیل»، افزایش میزان ترک تحصیل زودرس را یکی از نشانه‌های مهم نابرابری اجتماعی و بی‌عدالتی در برخورداری از امکانات آموزشی قلمداد کرده، و به نقل از پژوهش‌های میدانی به سه عامل «فقر خانواده‌ها، مشکلات درونی نظام آموزشی و نگاه‌ منفی خانواده‌ها و جوانان به مدرسه و آموزش» برای توضیح پدیده بازماندگی از تحصیل اشاره کرده است. این روزنامه در گزارش خود آورده است: « عامل اول و اساسی، فقر خانواده‌هایی است که فرزندان آنها ناچارند درس و مدرسه را از‌‌ همان سنین کم کنار بگذارند و به دنبال سرنوشت نامعلومی بروند. بسیاری از این کودکان بازمانده از تحصیل به لشکر بزرگ کودکان کار می‌پیوندند.»

آمار دقیقی از کودکان کار یا کودکانی که بعد از ترک تحصیل به کار در خیابان‌ و کارگاه‌های روی می‌آورند در ایران در دسترس نیست. تیرماه سال جاری، آرزو فاتحی، سرپرست دفتر امور آسیب‌دیدگان اجتماعی بهزیستی اظهار کرده بود: «در حال حاضر ۱۱ هزار و ۶۴۷ کودک کار و خیابان در مراکز روزانه حمایتی آموزشی کودک و خانواده و مراکز شبانه‌روزی ساماندهی کودکان کار و خیابان از خدمات حمایتی مشاوره، حقوقی، توانمندسازی، بهداشتی و درمان و… بهره‌مند می‌شوند.» این مقام مسئول در اظهار نظر دیگری از وجود ۱۴ هزار کودک کار در ایران خبر داده است.

ارقامی که مسئولین جمهوری اسلامی در این باره اعلام می‌کنند متفاوت است. همانگونه که پیشتر در گزارش (دانش‌آموزانی که تابستان‌شان اوقات فراغت نیست) در رادیو زمانه نوشته بودیم، ۲۱ شهریور ۱۳۹۹، حبیب‌الله مسعودی فرید، معاون سابق امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور در یک برنامه رادیویی اظهار کرده بود: « طی مطالعاتی که با دانشگاه علوم بهزیستی انجام شد، حدوداً ۷۰ هزار کودک خیابانی در کشور وجود دارد.» سازمان بهزیستی در سال ۱۴۰۰ این آمار را حدوداً ۱۵ هزار فرد اعلام کرده است. وحید قبادی دانا، رئیس پیشین سازمان بهزیستی کشور، در فروردین ۱۴۰۰، در برنامه تلویزیونی شبکه خبر ایران تصریح کرده :«۱۲ هزار کودک کار و خیابان تحت پوشش خدمات روزانه بهزیستی بودند. با همکاری تشکل‌های مردم نهاد این تعداد به ۱۶ هزار نفر افزایش پیدا کرده است.» همچنین، سوده نجفی رئیس کمیته سلامت شورای شهر تهران در ۲۱ خرداد سال جاری گفته است فقط در تهران «۷۰ هزار کودک کار» وجود دارد.

کارشناسان یکی از تبعات ترک و بازماندن از تحصیل را افزایش تعداد کودکان کار و همچنین کمبود نیروی متخصص در آینده می‌دانند. یک کارشناس مسائل اجتماعی در این زمینه به رادیو زمانه می‌گوید:

ضعفی که در نظام آموزش ایران وجود دارد، هم تارکان و بازماندگان از تحصیل را افزایش می‌دهد، هم موجب تشدید نابرابری، بزه اجتماعی و نابودی نیروی متخصص خواهد شد. اگر به پژوهش‌های میدانی دقت کنید متوجه خواهید شد بخش عمده‌ای از نابرابری که در سطح جامعه وجود دارد، ریشه‌اش به نظام آموزش در ایران برمیگردد. تعداد زیادی از خانواده‌ها بخاطر فقر و تنگدستی نمی‌توانند فزرندانشان را به مدرسه بفرستند، این کودکان ناچارند خیلی زود و بدون تخصص وارد بازار کار شوند، متاسفانه مطالعات نشان می‌دهد بیشتر این افراد در هیچ زمینه‌ای نمی‌توانند تخصص لازم را کسب کنند. همین‌ها درصورت ازدواج و فزرندآوری دوباره همین روند را- حالا چه به دلیل فقر اقتصادی باشد، چه فرهنگی- بازتولید می‌کنند. علیرغم وعده‌های مسئولین در زمینه آموزش و پرورش نه تنها برنامه مدون و کارشناسانه‌ای وجود ندارد بلکه هر سال وضعیت بدتر هم می‌شود. کافی است نگاهی به کودکان مناطق محروم و یا عشایر بی‌‌اندازید، با بررسی جزئیات آماری وخامت نظام آموزشی حکومت اسلامی عیان‌تر می‌شود.

در همین رابطه و براساس گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس، پنج استان سیستان و بلوچستان، آذربایجان‌غربی، خراسان رضوی، خراسان شمالی و گلستان در سال تحصیلی ۱۳۹۵-۱۳۹۴ بیشترین فراوانی نسبی بازماندگان از تحصیل را داشته‌اند که همین پنج استان در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ نیز دارای بیشترین فراوانی نسبی هستند. گزارش مجلس می‌‌افزاید: «استان سیستان و بلوچستان در دو شاخص بازماندگی از تحصیل و ترک‌ تحصیل وضعیت بسیار نامناسب‌تری دارد، به‌طوریکه در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ تعداد ۱۴۵ هزار و ۳۴۰ نفر معادل بیش از ۱۸,۲ درصد از جمعیت دانش‌آموزی این استان بازمانده از تحصیل هستند و در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ بیش از ۴ درصد از جمعیت دانش‌آموزی این استان ترک تحصیل‌کرده‌اند» همچنین استان سیستان ‌و ‌بلوچستان با ۱۶,۷۳ درصد دارای بیشترین نرخ فقر کودکان بازمانده از تحصیل است.

به گزارش خبرگزاری اکو ایران، بر اساس آخرین آمارهای منتشر شده، نرخ بی‌سوادی در سال ۱۴۰۰، ۱۲ درصد برآورد شد و هرچه به‌ سمت استان‌های کم‌ درآمد می‌رویم، نرخ بی‌سوادی افزایش پیدا می‌کند. به‌ عبارتی، میان سطح درآمد استان‌ها و بی‌سوادی یک همبستگی منفی وجود دارد. در این گزارش، نرخ بی‌سوادی استان کردستان (۱۸ درصد) نزدیک به ۳ برابر بی‌سوادی در استان تهران (۶,۶ درصد) برآورده شده است. بررسی‌ها نشان می‌دهد از میان ۳۱ استان ایران تنها ۴ استان نرخ بی‌سوادی تک رقمی دارند. همچنین در ۱۰ استان نیز نرخ بی‌سوادی بیش از ۱۵ درصد است.

Ad placeholder

افزایش هزینه‌های تحصیل

اگرچه طبق اصل ۳۰ قانون اساس جمهوری اسلامی «دولت موظف است وسائل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد» اما شهریه‌هایی که به عنوان کمک به مدارس دولتی از مردم می‌گیرند و همچنین افزایش قیمت لوازم‌تحریر، خانواده‌ها را با چالشی جدی روبرو کرده است.

رسانه‌های مجاز داخلی در ایران از افزایش بی‌سابقه لوازم‌تحریر، کیف و پوشاک مدارس خبر می‌دهند. به گزارش خبرگزاری ایسنا، نائب رئیس اتحادیه کتاب‌فروشان کرمانشاه از افزایش قیمت ۳۰ تا ۵۰ درصدی انواع لوازم‌تحریر به طور میانگین نسبت به سال قبل خبر داده و تصریح کرده: «بیشترین افزایش قیمت را در دفتر داشتیم که آن هم ناشی از گرانی کاغذ بوده است». به گفته محمدتقی زرشکیان: «از ابتدای امسال مداد و خودکار حدود ۳۰ تا ۳۵ درصد افزایش قیمت داشته است.» همچنین این خبرگزاری پیشتر به نقل از رئیس اتحادیه کتاب، نوشت‌افزار و صحاف مشهد گفته: «لوازم‌تحریر در سال جاری بین ۲۰ تا ۶۰ درصد افزایش قیمت داشته است. برآورد ذهنی من این است که تا ۵۰ درصد افت فروش داشته‌ایم و علت اصلی آن گرانی است.»

یکی از فروشندگان لوازم‌تحریر در مورد افزایش قیمت‌ها به گزارشگر رادیو زمانه می‌گوید:

فروش ما با سال‌های قبل اصلاً قابل مقایسه نیست. خیلی خیلی فروش پایینی داریم. بیشتر خانواده‌ها تنها چند قلم از لوازم خیلی ضروری را می‌خرند، بسیاری هم وقتی قیمت‌ها را می‌بینند اصلاً خرید نمی‌کنند. خودم هر وقت به والدین قیمت‌ها را می‌گویم یک “متاسفانه” بهش اضافه می‌کنم. کسی که دو تا بچه به بالا داشته باشد واقعاً نمی‌تواند هزینه مناسبی را پرداخت کند. پارسال بیشتر جنس‌های ایرانی را، چون قیمتشان پایین‌تر بود می‌خریدند اما امسال همین جنس ایرانی قیمتش از خارجی پارسال بیشتر شده. کیف، لباس فرم، مداد، دفتر، خودکار، خط کش و خیلی چیزهای مصرفی دیگر است که باید تهیه کنند. تازه فقط یک بار نیست، تو طول سال چند بار باید خرید کنند. واقعاً خانواده‌ها نمی‌توانند تامین کنند.

در همین باره یکی از والدین به رادیو زمانه می‌گوید:

من حداقل نصف حقوق یک ماهم را باید برای خرید وسائل مدرسه فرزندم بدهم. البته این فقط برای شروع است، در طول سال چندین بار باید یک سری از این‌ها را دوباره تهیه کنم. باوجود اینکه کارمند اداره هستم و تنها یک دختر مدرسه‌ای دارم، باز نمی‌توانم نصف چیزهای که سال گذشته برایش تهیه کردم را بگیرم! بعضی از خانواده‌ها متاسفانه مجبوراند بچه‌هایشان را مدرسه نفرستند. حالا بگذریم که تو مدارس جمهوری اسلامی چه خطراتی تهدیدشان می‌کند. هنوز خاطره شیمیایی مدارس و گشتن دانش‌آموزها داغ است. آدم نمی‌داند تو این مملکت چکار کند. نمی‌فرستیم مدرسه صد درد است، می‌فرستیم هزار درد!

علیرغم اظهارات مقامات مسئول مبنی بر رشد سوادآموزی و تربیت نیروی کارآمد در مدارس، آنچه از گزارش‌ها و اظهارات شهروندان دیده می‌شود، عدم وجود برنامه‌ای مدون و نیز نبوده اراده‌ای در جهت رفع تبعیض‌ها در نظام آموزشی ایران است. به گفته متخصصان آموزش، فقر اقتصادی در سال‌های اخیر از دلایل اصلی ترک و بازماندن از تحصیل در ایران محسوب می‌شود.