از قدیمی‌ترین کتاب‌فروشی‌های بازارچه کتاب در خیابان انقلاب، کتاب‌فروشی ققنوس و اختران است. «آقامهدی» را شاید بتوان پیرترین و قدیمی‌ترین فروشنده کتاب‌فروشی‌های انقلاب دانست. مردی حدوداً هفتادساله که هنوز پشت صندوق کتابفروشی است و با لبخند و طنز همیشگی‌اش از مشتری‌های استقبال می‌کند. می‌گوید «حال هیچ‌چیزمان خوب نیست، کتاب که بماند!» و بعد از قدری تأمل می‌گوید:

بازار کتاب سامان نمی گیرد، دلیلش هم این است که کتابفروش درآمد چندانی ندارد.

می‌توان گفت اکثر کتابفروش‌های جوان و میانسال خیابان انقلاب همین نظر را دارند.

کتاب‌فروشی «آگاه» از قدیمی‌ترین کتاب‌فروشی‌های انقلاب است که از سال ۱۳۵۴ تاکنون فعالیت می‌کند. این کتاب‌فروشی در حدفاصل خیابان اردیبهشت و دوازده فروردین قرار دارد. «امین»، با ۳۵ سال سن بیش از ۱۷ سال که در این راسته کتاب می‌فروشد و به موازات این کار، داستان هم می‌نویسد و ویراستاری هم می‌کند.  سه کتاب داستان و رمان از او تاکنون منتشر شده است. تجربه او به عنوان داستان‌نویس با مخاطب‌هایی که نمی‌شناسد با تجربه او به عنوان کتاب‌فروش با مخاطبانی که هر روز با آن‌ها سر و کار دارد متفاوت است. می‌گوید:

وقتی کتاب‌فروش می‌شوی، وارد یک دنیای تازه می‌شوی و تازه می‌بینی که از دیدگاه اقتصادی دودوتا چهارتای تولید چگونه است. در چه شراطی سودده یا زیان‌ده می‌شود. و همه این‌ها دنیای کتاب‌فروشی را از نویسندگی متفاوت می‌کند.

از سه سال پیش با همه‌گیری ویروس کرونا کتاب‌فروشی‌ها به مرز ورشکستکی نزدیک شدند و سپس با جنبش اعتراضی ملت ایران و تعطیلی دانشگاه‌ها، کتاب‌فروشی‌ها روزهای تعطیل زیادی را پشت سر گذاشتند. امین درباره تأثیر کرونا بر اقتصاد کتابفروشی‌ها می‌گوید:

 از فروش ده‌میلیون تومانی به یک‌میلیون تومانی رسیدیم. به‌ویژه از بهمن و اسفند ۹۸ و فرودین ۹۹، و بعد تعدیل نیرو صورت گرفت. خریدار کتاب‌ها کم شد. کانون اعتراضات ۹۶ و ۹۸ و ۱۴۰۱ هم خیابان انقلاب بود که اقتصاد کتابفروشان و ناشران را تحت تاثیر قرار داد.

کتابفروشی: شغل سخت با درآمد ناچیز

کتاب‌فروشی در ایران از سخت‌ترین و ناامن‌ترین شغل‌ها است: از یک‌سو حقوق بسیار کم و از سوی دیگر ساعت‌های کار تمام‌وقت در شش روز هفته از ۹ صبح تا ۹ شب. امین می‌گوید:

کتاب‌فروشی در خیابان انقلاب نسبت به شهر کتاب‌ها و دیگر جاها سخت‌تر است. انقلاب حجم کار و دوندگی‌هایش زیاد است. مشتری مدام می‌آید و می‌رود. صحبت می‌کنید. کار یدی می‌کنید. اما در شهر کتاب‌ها موسیقی پخش می‌شود و زمان برای استراحت داری. از طرف دیگر، خود کتاب‌فروش هم عضوی از طبقه کارگر و تابع قانون وزارت کار است. گذران زندگی با این شیوه بسیار سخت است.  

در راسته کتابفروشی‌ها، بعد از چند کتاب‌فروشی دانشگاهی، کتاب‌فروشی طهوری قرار دارد که حالا دیگر نیست و فقط ساختمانش باقی مانده است. سال گذشته پس از نیم قرن این کتاب‌فروشی تعطیل شد و جایش را به کتاب‌فروشی دیدآور داد: یک کتابفروشی‌ با شکل و شمایلی تازه. پیش از آن، کتاب‌فروشی‌های چتر، افق، اسم، ترنجستان، توجه ویژه‌ای به ویترین‌ و نمای کتاب‌فروشی داشتند و این موجب شد تا حدودی ویترین و نما در کتاب‌فروشی‌های قدیمی انقلاب مورد توجه قرار بگیرد. هرچند شهرداری هم چندسال پیش با مرمت و نوسازی پیاده‌روها و کتیبه‌های کتاب‌فروشی‌ها سعی در یکسان‌سازی و زیباسازی داشت، اما عملا به جای این‌که این خیابان قدیمی و تاریخی را براساس معماری قدیم تهران و اصول زیبایی‌شناسی، بازسازی کند، پیاده‌رو و کتیبه‌ها را با تصویری نازیبا خراب‌تر کرد.

کتاب‌فروشی بیدگل در کنار پاساژ فروزنده، از مهم‌ترین کتاب‌فروشی‌های خیابان انقلاب است. کتاب‌فروشی‌ِ کوچکی که به دلیل ماهیت هنری‌اش، چندسالی‌ست که مورد توجه مردم به‌ویژه دانشجویان قرار گرفته است. مجید جوانی‌ست حدودا ۳۸ساله با ۹ سال سابقه کتاب‌فروشی است که ۶ سال آن را در بیدگل سپری کرده است. بیدگل فعالیت خود را از سال ۶۸ آغاز کرده است. مجید می‌گوید:

ساعت‌های شلوغی فروشگاه بعدازظهر است، اما از سه سال اخیر به این‌سو، حضور مخاطب کتاب کمتر شده است. تعداد فروش عناوین کتاب هم کم شده، برای این‌که قیمت کتاب بالا رفته است. همین امر در حوزه داستان و رمان هم تاثیر گذاشته است.  چهار-پنج سال پیش هفت هشت عنوان کتاب ۱۰۰ هزارتومان قیمت داشت. الان یک نسخه شده صدهزار تومان.

مجید درباره وضعیت اقتصادی کتاب‌فروش‌ها با اشاره به پایه حقوق وزارت کار که با تورم امروز همخوانی ندارد، می‌گوید:

در ایران، حقوق همه با توجه به کاری که انجام می‌دهند کم است. فرقی نمی‌کند کارگر ساختمان باشی یا کارگر فرهنگی در کتاب‌فروشی یا سینما، تئاتر یا سالن کنسرت و گالری.  

 مجید اما به نکته مهمی اشاره می‌کند: یکی از مزیت‌های کتابفروشی در مقایسه با سایر حرفه‌ها پیوند و ارتباط روزانه با کتاب و پویایی روحی و فکری‌ست. تحت تأثیر قیام ژینا ذائقه مشتریان کتاب هم تغییر کرده است. مجید می‌گوید:

مردم به کتاب هایی در زمینه جامعه شناسی علاقمند شده‌اند. برای مثال «قدرت بی‌قدرتان»، «استبداد؛ بیست درس قرن»، «زنان سیبلیو؛ مردان بی‌ریش»، «حکایت دختران قوچان»، «افسانه فردگرایی»، «امید»، «مردم چیست»، «خشم شهری»؛ «شورش طردشدگان»، و کتاب‌هایی از این دست بیشترین فروش را داشته است.

اقبال کتابخوانان به کتاب‌های جامعه شناسی تحت تأثیر قیام ژینا. ویترین یک کتابفروشی در خیابان انقلاب (عکس: زمانه)
اقبال کتابخوانان به کتاب‌های جامعه شناسی تحت تأثیر قیام ژینا. ویترین یک کتابفروشی در خیابان انقلاب (عکس: زمانه)

فروش نزدیک به صفر کتاب‌های دانشگاهی

کتاب‌فروشی گوتنبرگ یکی از کتابفروش‌های قدیمی‌ انقلاب است. انتشارات گوتنبرگ در سال ۱۳۲۰ تاسیس شد و در سال‌های دهه ۱۳۵۰ دفتر و کتاب‌فروشی آن به خیابان انقلاب انتقال یافت. آقای شکرگزار، جوان ۳۵ ساله شاغل در این کتاب‌فروشی که ۱۹سال کتاب‌فروش است، می‌گوید:  

 فروش کتاب‌های دانشگاهی خیلی کم شده و تقریبا به صفر رسیده است. کتاب‌های عمومی هم چندان فروش ندارد. عملا کتاب از سبد خانوار خارج شده است. مشتری وقتی زیاد باشد شما با آن‌ها حرف می‌زنید و گذر زمان را حس نمی‌کنید و حال‌تان خوب می‌شود. اما الان از صبح تا شب، آن‌قدر خلوت است که فقط خودتان هستید و سایه خودتان و بی‌حوصلگی، خستگی و افسردگی.

شکرگذار با همه سختی‌های شغلش، با عشق از شغل کتاب‌فروشی حرف می‌ز‌ند:

اکثر کسانی که در کتاب ماندند، دلی مانده‌اند. کتاب اصلا صرف ندارد. مدیریت این‌جا هم چون دلبستگی و پیشینه‌ای دارد، تاریخی پشت این انتشارات و کتاب‌فروشی هست، مانده است، وگرنه شما یک رستوران بزنید سودش بیشتر است، اما چون دلی کار می‌کنیم، ادامه می‌دهیم.

او در ادامه می‌گوید:

  کتاب در حال احتضار است. به نظر، حکومت هم همین را می‌خواهد. چون کاری برای کتاب نمی‌کند.

کتاب‌فروشی «مولی» یک سال پیش از انقلاب فعالیت خود را آغاز کرد و تا امروز فعالانه در تولید و فروش کتاب پیش رفته است. آقای مفید که ۱۵ سال در کتاب‌فروشی مولی است می‌گوید: با این‌که قیمت کتاب به ریال زیاد شده اما اگر تعداد عنوان و مشتری را لحاظ کنیم می‌توان به جرات گفت نصف شده است. مفید نیز معتقد است که کتاب‌های جامعه‌شناسی در حال حاضر تحت تأثیر قیام ژینا فروش بهتری دارند. کتاب‌فروشی‌های امیرکبیر، پارت، علمی‌فرهنگی، بِه‌نشر وابسته به آستان قدس، شباهنگ و مروارید از دیگر کتاب‌فروشی‌های راسته انقلاب‌اند. کتاب‌فروشی مروارید که تا پیش از این در حد فاصل بین شیرینی فرانسه و نشر مولی واقع شده بود آخرین کتاب‌فروشی‌ است که تعطیل شده است. سال پیش شصتمین سالگرد تاسیس نشر مروارید بود و هم‌زمان شد با واگذاری این نشر از هیاتِ چهارنفره‌اش (مجید روشنگر، منوچهر حسن‌زاده، پرویز علی‌بیگ و فریدون نیکنام) به مدیران نشر و پخش گزیده. در کنار نشر مروارید، نشر توس، ناشر کتاب‌های تاریخ ایران باستان و آثار زنده‌یاد محمد مختاری قرار دارد. کتابفروش توس که پیش از این روزنامه‌نگار بوده است می‌گوید برای زنده‌نگه داشتن کتاب، باید مقاومت کرد:

مشترهای ما یک‌سوم شده است. تازگی‌ها افغان‌ها به خرید کتاب روی آورده‌اند. بیش‌ترشان دنبال کتاب‌های زبان‌آموز آلمانی و فرانسوی هستند که مهاجرت کنند. خودشان می‌گویند با این وضعیت افتضاح سقوط ریال، کارگری در ایران دیگر صرف نمی‌کند.  

افت فروش کتاب‌های کودک و نوجوان

در نبشِ کتاب‌فروشی توس و روبه‌روی کتاب‌فروشی نیلوفر از قدیمی‌ترین کتاب‌فروشی‌ها و ناشران ادبیات داستانی، پاساژ کتاب دانشگاه قرار دارد با کتاب‌فروشی‌های فرهنگ معاصر، روزگار، نودا، شناسنامه، افق بی‌پایان و چند کافه. کتاب‌فروشی باژ یکی از کتاب‌فروش‌های این پاساژ است. تنها کتاب‌فروشی تخصصی ژانر (فانتزی، کمیک، وحشت و…) در خیابان انقلاب. این کتاب‌فروشی از سال ۹۸ فعالیت خود را آغاز کرده است. علی کتاب‌فروش بیست‌ساله، که دو سال است وارد این شغل شده می‌گوید:

این اولین تجربه من در کتاب‌فروشی است. من ۱۸ساله بودم که دبیرستان را تمام کردم و آمدم کتاب‌فروشی. اما به کسی پیشنهاد نمی‌دهم وارد این شغل شود.

 او می‌گوید مخاطبان کتاب‌های ژانر معمولا دختران بین ۱۳ تا ۲۳ سال‌اند. به گفته او مردم نظر مساعدی نسبت به کتاب‌های ژانر ندارند.   

کتاب‌فروشی فاطمی که بخش کودک و نوجوانش با عنوان کتاب طوطی فعالیت می‌کند، در کنار کتاب‌فروشی باژ قرار دارد. آقای محمدی کتاب‌فروش ۴۵ساله می‌گوید:

با این‌که کتاب کودک و نوجوان همیشه مخاطب خودش را دارد، اما الان بدتر شده است. چون شرایط اقتصادی پدر و مادرها بسیار موثر است. همین شرایط اقتصادی، موجب می‌شود که پدر و مادرها هم مجبور شده‌اند خرید کتاب برای بچه‌هایشان را کم یا گاه حذف کنند و بروند سمت خرید بازی‌ها یا شهربازی یا سینما و تفریحاتی از این دست.

 او درباره فروش اینترنتی می‌گوید:

فروش حضوری خیلی کم شده، مثلا از صبح تا دوازده ظهر، سه کتاب حضوری فروخته‌ام، اما کتاب غیرحضوری ۲۸ تا.

 او با اشاره به عناوین کتاب‌های چاپ‌شده می‌گوید:

الان علاوه بر فروش تعدادی براساس عنوان کتاب، تعداد عناوین کتاب‌های چاپ‌شده هم کم شده؛ چون عناوین چاپ‌ اول ناشران هم کم شده است. این برمی‌گردد از یک‌سو به ریزش مخاطب و از سوی دیگر گرانی کاغذ که به دنبالش گرانی کتاب را به همراه دارد.

 او می‌افزاید:

کتاب گران را چه کسی می‌خرد؟ ناشر یک کتاب هزارتایی را حداقل یک سال باید در انبارش نگه دارد تا تیراژ آن صفر شود. هزینه انبارداری را هم اضافه کنید، مترجم، و مولف و تصویرگر، وکپی‌رایت هم. نهایتِ خوابِ بزرگ برای یک کتاب هزارتاییِ پنجاه هزارتومانی، یک سال است، آن‌هم در یک شرایط عادی. حساب کنید خواب یک کتاب با این وضعیت تورمی، چقدر است؟

اهمیت ویترین

در ادامه راسته خیابان انقلاب، کتاب‌فروشی «اسم» قرار دارد که شاید بتوان آن را زیباترین و دنج‌ترین کتاب‌فروشی انقلاب دانست. این کتاب‌فروشی از سال ۱۳۹۲ شروع به کار کرده است: در ابتدا کافه هم بخشی از این کتاب‌فروشی بود که پس از مدتی تعطیل شد یا تعطیلش کردند. این کتاب‌فروشی در فضایی بزرگ شبیه شهر کتاب‌ها است. علی، فروشنده جوان بیست‌ودوساله آن که نخستین تجربه‌ کتاب‌فروشی‌اش را پشت سر می‌گذارد و شش ماهی وارد این شغل شده، می‌گوید:

نمی‌دانم آینده این شغل و کتاب با این وضعیت چیست، اما برایم جذاب بود که آن را تجربه کنم.

علاوه بر راسته کتاب‌فروشی‌های روبه‌روی دانشگاه تهران، چندسالی می‌شود که چند کتاب‌فروشی در دیگر راسته انقلاب، یعنی در مسیر پیاده‌راهِ دانشگاه تهران باز شده است. کتاب‌فروشی افق، نخستین کتاب‌فروشی است که فعالیتش را در این راسته از سال ۱۳۹۰ آغاز کرده است. این کتاب‌فروشی در کنار سینما سپیده (دیانای سابق) قرار دارد و از نخستین کتاب‌فروشی‌هایی است که تصویر تازه‌ای از کتاب‌فروشی و کتاب‌فروش نشان داد، از ویترین و نمای ساختمان تا چیدمان کتاب و فروشنده‌های شیک‌پوش و رونمایی از کتاب و هرچیزی که مربوط به کتاب است. رامین ۳۸ ساله، که ۱۳ سال در کتاب‌فروشی کار می‌کند، می‌گوید:

 افق به پاتوقِ کتاب‌خوان‌های جدی تبدیل شده است: در این‌جا درباره کتاب صحبت می‌کنیم، رونمایی و امضای کتاب می‌گیریم. این تجربه‌ای بود که ما کسب کردیم و دیدیم و انجام دادیم و موفق بودیم. ما وقتی ویترین را جمع می‌کنیم و ویترین جدید می‌گذاریم همان ویترین خالی هم برای مخاطبان جذاب است.

 او درباره اهمیتِ ویترین می‌‌گوید:

قدم اول در کتاب‌فروشی، بیرون آن شکل می‌گیرد؛ یعنی ویترین. بعد از آن با ورود کتاب‌خوان، کار ما شروع می‌شود: برخوردِ خوب، با همکاری کارشناسانه در معرفی کتاب، گپ‌وگفت، پیگیری‌های بعد از خواندن و… و چیدمان داخلی کتاب.

 رامین یادآوری می‌کند که تحت تأثیر قیام ژینا کتاب‌های اجتماعی و سیاسی پرفروش‌تر شده و همزمان فروش کتاب‌های عام‌پسند در مقایسه با سال‌های دهه ۱۳۸۰ و ۱۳۹۰ افت کرده است.

پذیرایی با چای و قهوه

کتاب‌فروشی «کودک برتر» در کنار نشر افق، دیگر کتاب‌فروشی در راسته دانشگاه تهران است و از نخستین و معدود کتاب‌فروشی‌های تخصصی کودک و نوجوان در خیابان انقلاب. آقای صحاف‌زاده ۱۵ سال است که در این کتاب‌فروشی کتاب می‌فروشد. او با بیان این‌که فروش کتاب کودک و نوجوان تقریبا همیشه خوب بوده، اما در سال‌های اخیر به دلیل وضعیت بد اقتصادی کمتر شده، می‌گوید:  

شما امروز کتاب می‌خرید ۴۵ هزار تومان، ماه بعد چاپ بعدی آن ۹۰ هزار تومان. خب شما ماه قبل دو کتاب می‌توانستید بخرید، ماه بعدش یکی. این هم برای کتاب‌فروش بد است، هم برای کتاب‌خوان. هر دو متضرر.

چشمه آخرین و تازه‌ترین کتاب‌فروشی‌ای است که از بهمن ماه سال جاری در راسته خیابان انقلاب باز شده است. کتاب‌فروشی چشمه در اصل جایگزین کتاب‌فروشی روزبهان (ناشر آثار نادر ابراهیمی) شده است. دختر جوانی که در کتاب‌فروشی است و به‌نظر بیست‌وپنج‌ساله می‌آید، با شوق‌وذوق و انرژی بسیار می‌گوید:

هر خریداری که فاکتورش از یک میزان بالا باشد، از او با قهوه و چایی پذیرایی می‌شود.

دختر جوان دوسال است که وارد این شغل شده؛ او پیش از این در کتاب‌فروشی شعبه اصلی چشمه در خیابان کارگر شمالی بوده است. او با خوشحالی و امیدواری به آینده روشنِ انقلاب می‌گوید:

شاید با این کار، بتوانیم، رویکردِ جدیدی به کتاب‌فروشی‌های انقلاب بدهیم؛ شاید راهی برای بهتر‌کردنِ حالِ بدِ کتاب و کتاب‌فروش‌ و کتاب‌فروشی‌ در روزگاری که سانسور و سرکوب، بیداد می‌کند.